سرویس جهان مشرق - کتاب جنجالی جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، تحت عنوان «اتاقی که آنجا اتفاق افتاد: خاطرات کاخ سفید
[1]
» بالأخره منتشر شد. طی روزهای منتهی به انتشار کتاب، رسانههای آمریکایی و به ویژه خبرگزاریهای منتقد ترامپ، بخشهایی از این کتاب را منتشر کردند که نشان میداد حاوی توصیفات افشاگرانهای علیه شخص ترامپ و نحوه اداره دولت کنونی آمریکاست.
جلد کتاب «اتاق اتفاق: خاطرات کاخ سفید» نوشته «جان بولتون» (+)
سرویس جهان مشرق طی یک مجموعه گزارش، ترجمه فارسی بخشهایی از کتاب «اتاقی که آنجا اتفاق افتاد» را که در آنها از ایران نام برده شده، خدمت مخاطبان محترم ارائه خواهد کرد. البته افشاگری جان بولتون علیه رئیس سابقش به هیچ عنوان به این معنا نیست که وی تمامِ یا حتی بخشی از حقیقت را بیان کرده است. بولتون نه تنها سیاستمداری به شدت افراطی و جنگطلب است، بلکه به فریبکاری و سیاستزدگی در آمریکا شهرت دارد. به طور خاص آنچه که درباره این مجموعه گزارش باید مدنظر قرار داد، خصومت آشکار بولتون با ایران است؛ کتاب جان بولتون را نیز باید از پشت همین عینک، مطالعه کرد. بنابراین لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از محتوای کتاب جان بولتون این مجموعه گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات کتاب مذکور لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
در همینباره بخوانید:
›› «سگ هار» سیاست خارجی ترامپ کیست؟
›› بولتون یک نومحافظهکار جنگطلب است که اعتقادی به قوانین بینالمللی ندارد
›› بولتون غده سرطانی کاخ سفید بود
›› هر کس مشاور امنیت ملی ترامپ شود از بولتون بدتر نیست
آنچه در ادامه میخوانید، قسمت دهم از ترجمه بخشهای مربوط به ایران در کتاب «اتاقی که آنجا اتفاق افتاد» است. مشرق پیش از این شماری از جنجالیترین ادعاهای کتاب جان بولتون را منتشر کرده است که گزارش آن را میتوانید از اینجا بخوانید. همچنین قسمتهای قبلی مجموعه گزارش کنونی را میتوانید از لینکهای انتهای همین گزارش بخوانید.
توضیحاتی درباره کتاب جان بولتون علیه ترامپ [دانلود]
قسمت دهم/
در پنتاگون، دانفورد
[2]
» [رئیس وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا] میگفت برای آنکه احتمال اقدام [نظامی] علیه ایران را جدی بگیرد، ابتدا باید اهداف معین و دستورات مشخصی در اینباره دریافت کند. این، تا حدودی طبق همان استدلال متیس
[3]
[وزیر دفاع وقت آمریکا] بود. سند «استراتژی امنیت ملی» آمریکا، به ترتیب، چین، روسیه، کره شمالی و ایران را به عنوان تهدیدات اصلی علیه ما فهرست کرده بود. متیس میگفت طبق این ترتیب، ایران یک تهدید «درجه چهار» است، که تلویحاً یعنی ارزش توجه زیادی ندارد. اگرچه این سند، قبل از ورود من به دولت نوشته شده بود، اما خود من همیشه فکر میکردم معنایش این است که این چهار کشور، مجموعاً تهدیدات «درجه یک» هستند. شاید ایران در میان تهدیدات درجه یک، چهارم بود، اما تنها دلیلش این بود که هنوز فکر نمیکردیم که ایران سلاح هستهای داشته باشد.
من میگفتم اگر سیاست ما جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است، باید برای استفاده از نیروی نظامی هم آماده باشیم. بیستوپنج سال تمام، هیچکس اراده آن را نداشت که اقدامات ضروری برای جلوگیری از تبدیل کره شمالی به یک قدرت هستهای را انجام دهد؛ و نتیجهاش این شد که کره شمالی به سلاح هستهای دست پیدا کرد. من صحبتهای جورج بوش پسر را یادآوری کردم که گفته بود دستیابی ایران به سلاح هستهای «غیرقابلقبول» است؛ و اینکه من همیشه میگفتم: «معتقدم وقتی رئیسجمهور میگوید «غیرقابلقبول» است، یعنی «غیرقابلقبول» است.» اما اشتباه میکردم. منظور واقعی بوش (یا رؤسایجمهور قبل و بعد از او) این نبود. اتفاقاً ما «قبول کردیم» که کره شمالی سلاح هستهای داشته باشد. برای جلوگیری از تکرار این ماجرا در مورد ایران، باید همچنان فشار را در همه ابعاد افزایش میدادیم، اقتصادی، سیاسی و نظامی.
تأکید «جان بولتون» مشاور امنیت ملی وقت ترامپ بر جدیت آمریکا در مقابله با ایران [دانلود]
در همینباره بخوانید:
›› آیا مقدمات جنگ ایران و آمریکا فراهم است؟
›› آیا آمریکا توان حمله نظامی به ایران را دارد؟
›› پیامدهای جنگ با ایران برای ترامپ، آمریکا، خاورمیانه و دنیا چیست؟
›› 9 سؤال درباره جنگ احتمالی ایران و آمریکا
دانفورد از من پرسید آیا واقعاً فکر میکنم که سیاست اعلامشدهی دولت، یعنی «فشار حداکثری»، رفتار ایران را تغییر خواهد داد یا نه. گفتم چنین احتمالی در مورد رژیم فعلی ایران تقریباً صفر است؛ و فقط تغییر کامل رژیم میتواند در نهایت ایران را از ساخت سلاح هستهای بازدارد؛ و احتمالاً فرصتمان برای جلوگیری از هستهای شدن ایران دارد تمام میشود. دانفورد هم گفت ارزیابیاش همین است. میگفت ایران فکر میکند ما در مورد استفاده از قدرت نظامی جدی نیستیم؛ چه در موضوع هستهای و چه حتی در دفاع از خودمان مقابل حملاتی که اکنون موجب نگرانی ما شده بودند و توسط نیروی قدس در خلیج فارس (یا «خلیج عربی»، بسته به جایی که زندگی میکنید)، دریای سرخ، عراق و افغانستان انجام میشدند. وقتی دانفورد از این اظهار نگرانی میکرد که ایران ممکن است مرتکب «اشتباه محاسباتی» شود، منظورش این بود که تهران فکر میکند میتواند بدون ترس از اقدامات تلافیجویانه آمریکا، سلاح هستهای بسازد یا حتی به نیروهای ما در منطقه حمله کند
[4]
.
«جان بولتون» : آمریکا باید حکومت ایران را پیش از جشن چهلسالگیاش سرنگون کند [دانلود]
رؤسایجمهور آمریکا (میمیرند و) بدنهایشان خوراک کرم و مور و مار میشود، اما جمهوری اسلامی همچنان ایستاده است [دانلود]
در همینباره بخوانید:
›› مرگ «جورج بوش پدر»؛ پیرترین رئیسجمهور آمریکا هم آرزوی تغییر حکومت ایران را به گور برد
›› «جان مککین» هم آرزوی سرنگونی نظام ایران را به گور برد
›› طرفداران «تغییر رژیم» ترامپ را محاصره کردهاند
به نظرم رسید شاید دانفورد و شاناهان
[5]
» [وزیر دفاع موقت آمریکا] از شنیدن این حرفها غافلگیر شده باشند، بنابراین گفتم: «من که طی این سالها دیدگاههایم درباره این مسئله [استفاده از قدرت نظامی علیه ایران] را پنهان نکردهام» و آنها هم با خنده تصدیق کردند. گفتوگوی بسیار مفیدی بود. احساس میکردم دانفورد، بر خلاف متیس، مقابل «نتیجه» [و گزینه حمله به ایران] ایستادگی نمیکند؛ فقط میخواهد مطمئن شود که ما «پیامدها» ی این کار را درک میکنیم. حرفهایمان که تمام شد، قطعاً برای او روشن شده بود که من این پیامدها را درک میکنم. این، دستکم بخشی از «گفتوگوهای طولانیتر» ی بود که دانفورد میخواست در مورد ایران داشته باشیم.
آن روزها مرتباً به کنگره میرفتم و اعضای کلیدی مجلس نمایندگان و سنا را در جریان مسائل قرار میدادم تا دقیقاً بدانند که با چه معضلی روبهرو هستیم؛ از جمله 9 می با «میچ مککانل
[6]
» [سناتور جمهوریخواه ایالت کنتاکی و رهبر اکثریت سنا] ملاقات کردم. صحبتمان که تمام شد، مککانل گفت: «اصلاً به شغلت حسادت نمیکنم»، و من گفتم: «من هم میتوانم همین را در مورد شغل تو بگویم.» مککانل خندید و گفت: «شغل تو خیلی از من سختتر است.»
«جان بولتون» با کراوات «فیل و ابر و پرنده» و با یادداشتی درباره اعزام نیرو به کلمبیا (+)
تاریخِ واکنشهای ضعیف ما به حملات مستقیم ایران علیه اهداف نظامی و غیرنظامی آمریکایی در خاورمیانه، به طور کامل در اسناد عمومی ثبت شده است؛ از تصرف سفارت ما در تهران در سال 1979 و حمله سال 1983، با تحریک ایران، علیه پادگان تفنگداران دریایی آمریکایی در بیروت (که منجر به خروج نیروهای آمریکایی، فرانسوی و ایتالیایی از لبنان شد) گرفته تا خودداری آمریکا از انتقامجویی علیه حملات ایران، از طریق گروههای شبهنظامی شیعه، به سفارت ما در بغداد و کنسولگریمان در بصره، در ماه سپتامبر سال 2018. این زنجیرهی طولانی انفعال که تا امروز هم ادامه پیدا کرده، ایران را متقاعد کرده بود که میتواند عملاً با مصونیت در منطقه رفتار کند.
زمانی که این دورِ آخرِ بحثها در مورد ایران در داخل دولت در جریان بود، دیدگاه من این بود که کارهای زیادی هست که پنتاگون باید برای جبران عدمِ تمایل متیس به رویارویی با برنامه تسلیحات هستهای ایران، انجام دهد. در طول همین بحثها هم بود که خبرنگاری از ترامپ پرسید: «آیا از مشاورههایی که از جان بولتون دریافت میکنید، راضی هستید؟» ترامپ جواب داد: «بله؛ کارِ «جان» خیلی خوب است. دیدگاههای افراطیای دارد، اما مشکلی نیست. در واقع من «جان» را تعدیل میکنم، که فوقالعاده [عجیب] است، نه؟ هیچکس فکر نمیکرد چنین اتفاقی بیفتد. من هستم که او را تعدیل میکنم. اما مشکلی نیست. من دیدگاههای مختلفی را میشنوم. جان بولتون هست؛ اما افراد دیگری هم هستند که کمی از او صلحطلبترند. و در نهایت، من هستم که تصمیم میگیرم. «جان» را دوست دارم. مشاورههای خیلی خوبی از او میگیرم
[7]
.» حتماً میتوانید تصور کنید که رسانهها کدام حرفهای ترامپ را نقل کردند! «مرسی شلاپ
[8]
» مدیر [وقت] ارتباطات کاخ سفید، بعداً لحن ترامپ را «صمیمی» توصیف کرد؛ که البته به او گفتم به نظرم توصیفِ خوشبینانهای بوده است.
خود ترامپ هم اذعان داشت که جان بولتون سیاستمداری افراطی است (+)
9 می، گزارش معمول اطلاعاتی به ترامپ را به بحث گستردهتری در مورد ایران تبدیل کردیم. در این نشست، شاناهان، دانفورد، پمپئو و کارمندان دیگری حضور داشتند که معمولاً در این جلسات بودند. مقابل میز «رزولوت» [میز کار رئیسجمهور آمریکا] نشسته بودیم که ترامپ به شاناهان گفت: «مبارکت باشد.» وقتی همه ما با قیافههای متحیر به ترامپ نگاه کردیم، ادامه داد: «میخواهم تو را نامزد وزارت دفاع کنم»؛ که با موافقت کلی اعضای جلسه و تشویق آنها همراه شد؛ اگرچه این تصمیم باید مدتها قبل گرفته میشد.
در همینباره بخوانید:
›› «پاتریک شاناهان» گزینه ترامپ برای وزارت دفاع آمریکا کیست؟
پمپئو درباره سفر اخیرش به عراق به ترامپ گزارش داد، که ناگزیر باعث شد ترامپ یک بار دیگر شروع به شمردن خطاهای دولت جورج بوش پسر کند؛ به قول ترامپ، «بدترین رئیسجمهوری که تا حالا داشتهایم.» مانند اغلب اوقاتی که بحث ایران مطرح میشد، ترامپ اینبار هم «جان کری
[9]
» [وزیر خارجه سابق آمریکا در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما] را پیش کشید. تمام فکروذکر ترامپ این بود که کری را به خاطر نقض «قانون لوگان
[10]
» تحت پیگرد قانونی قرار دهد. قانون لوگان، قانونی مربوط به سال 1799 است که بهندرت به آن استناد میشود؛ این قانون، مذاکره شهروندان خصوصی [خارج از دولت آمریکا] با دولتهای خارجی را ممنوع میکند. بدون شک کِری سعی داشت ایران را متقاعد کند که در توافق هستهای باقی بماند و تا سال 2020 منتظر بماند چون آن سال، ترامپ کنار میرود و قطعاً یک دموکرات در انتخابات پیروز خواهد شد و توافق را احیا خواهد کرد. اما تلاش برای پیگرد قضایی او بر اساس قانون لوگان قطعاً راه به جایی نمیبرد.
گفتوگوی ظریف و کری؛ فارنپالسی مینویسد: «به نظر میرسید وزیر خارجه ایران در گفتوگو با همتایان غربیاش خوشخُلقتر است تا در جمع انقلابیها» (جزئیات بیشتر) (+)
جان کری، وزیر خارجه سابق آمریکا: سیاست ترامپ، تغییر رژیم در ایران است [دانلود]
در همینباره بخوانید:
›› برجام وزیر خارجه را بالا برد و زمین زد/ ظریف در جمع غربیها خوشتر بود تا در میان انقلابیها
قانون لوگان، ناقضِ متمم اول
[11]
[قانون اساسی، شامل تضمین آزادی بیان] است و از منظر قانون کیفری، در تضاد با قانون اساسی و به خاطر مبهم بودنش فاقد ارزش حقوقی است. با این حال، هنوز هم از این قانون، اغلب برای ارعابِ افرادی که از این واقعیتها آگاه نیستند، استفاده میشود. ترامپ میگفت «مایک فلین
[12]
» اولین مشاور امنیت ملیاش، به طرز غیرمنصفانهای تهدید به پیگرد قانونی بر اساس همین قانون لوگان شده است (و درست هم میگفت) و او هم میخواهد از همین قانون علیه کِری استفاده کند. در تکتک جلساتِ «دفتر بیضی» [دفتر کار رئیسجمهور آمریکا]، از «ویلیام بار
[13]
» دادستان کل آمریکا، یا هر کس دیگری که گوشش بدهکار بود، میخواست که کِری را تحت پیگرد قانونی قرار دهند. مطمئنم هیچکس [به حرف ترامپ گوش نمیداد و] چنین کاری نکرد. اوایل سعی کردم برای ترامپ توضیح بدهم که اگر قانون لوگان در یک دادگاه مورداستناد قرار بگیرد، احتمالاً متضاد با قانون اساسی تشخیص داده [و به کلی لغو] خواهد شد، اما هیچ فایدهای نداشت. ترامپ تا وقتی رئیسجمهور است، و احتمالاً بعد از آن، به دنبال وکیلی خواهد بود که قبول کند کِری را تحت پیگرد قرار دهد. با این حال، اگر من جای کِری بودم، اصلاً از این بابت دلواپس نمیشدم.
در همینباره بخوانید:
›› مدیریت براندازی در ایران از اتاق 1058 توسط جان کری
›› عکسی که ظریف برای جان کری ایمیل کرد
برگردیم به واقعیت. دانفورد [در جلسه با ترامپ] تأکید کرد که ایران معتقد است ما به حملاتی که آنها نقشهشان را میکشند، پاسخی نخواهیم داد. ترامپ فوراً جواب داد: «هنوز ما را نشناختهاند.» ما در مورد انواع گزینههای نظامی و غیرنظامی صحبت کردیم؛ هرچند ترامپ باز هم موضوع کِری را پیش کشید و گفت: «تعجب میکنم که [ایرانیها برای درخواست مذاکره] زنگ نمیزنند. به خاطر کِری است [که به آنها میگوید] : «اینطوری برای من بد میشود
[14]
.» اما ما پیروز [انتخابات ریاستجمهوری سال 2020] خواهیم شد.»
دانفورد و برخی دیگر، از جمله خودم، از واکنش مثبت ترامپ درباره حمله به برخی از اهدافی که من [برای بمباران در خاک ایران] پیشنهاد داده بودم، غافلگیر شدیم. دانفورد، بهدرستی، اشاره کرد: «باید خودتان را برای قدم بعدی آماده کنید.»
«برای مقابله با دستیابی ایران به بمب، ایران را بمباران کنید»؛ مقاله سال 2015 جان بولتون در روزنامه نیویورکتایمز و توصیه وی به دولت اوباما برای «حفاظت از صلح با بمباران» (+)
ترامپ جواب داد: «من آمادهام. «رئیس کیم» [کیم جونگاون، رهبر کره شمالی، حمله ما به ایران را] تماشا خواهد کرد. شما [شاناهان و دانفورد] باید به فکر تقویت قوا باشید
[15]
.» دانفورد جواب داد: «ما برای همین اینجا هستیم، آقای رئیسجمهور» و جزئیاتی را در مورد امکانات موردنیاز ارائه کرد.
ترامپ اختیار تام نداد، اما این را گفت که میخواهد همپیمانان عرب ما بهای این حمله را بپردازند؛ که از حرفهای تکراریِ ترامپ بود.
بعد از بحث در مورد کره شمالی، ونزوئلا، اسرائیل، سوریه و چند موضوع دیگر، جلسه به پایان رسید. به دفترم برگشتم تا با چند نفری که آنجا جمع شده بودند، گفتوگویمان را ادامه دهیم. از شاناهان و دانفورد پرسیدم آیا چیزی که لازم داشتند از ترامپ دریافت کردهاند یا نه. به علاوه، واضح بود که آنها هم دقیقاً میدانند ترامپ چه میخواهد؛ که به نظرم عملاً عکسِ رویکرد متیس بود [که قائل به کوتاه آمدن مقابل ایران بود].
در همینباره بخوانید:
›› «جیم» هم جیم زد/ در کابینه ترامپ «سگ دیوانه» عقل کُل بود
آنچه خواندید، قسمت دهم از ترجمه بخشهای مربوط به ایران در کتاب «اتاقی که آنجا اتفاق افتاد» نوشته جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، بود. قسمتهای بعدی این مجموعه به زودی در اختیار مخاطبین محترم قرار خواهد گرفت. قسمتهای قبلی مجموعه گزارش کنونی را میتوانید از لینکهای زیر بخوانید:
›› خروج آمریکا از برجام و تحریم سپاه پاسداران کار من بود
›› عجله مکرون برای امضای یک «توافق جدید» به جای برجام
›› هدف من و نتانیاهو تغییر رژیم ایران بود/ مکرون مأمور ترامپ در برجام است
›› آیا روسیه خواهان خروج ایران از سوریه بود؟ / چرا بولتون نمیخواست ترامپ را با پوتین در یک اتاق تنها بگذارد؟
›› ترامپ گفت «کار ترکیه را تمام کن» / آیا پوتین از حملات اسرائیل به مواضع ایران در سوریه خبر داشت؟
›› داغی که سقوط پهپاد آمریکایی به دل بولتون گذاشت/ جزئیات استعفای «سگ دیوانه» از پنتاگون
›› جزئیات سفر ترامپ به پایگاهی که ایران موشکباران کرد
›› جزئیات تحریم سپاه پاسداران/ شورای امنیت باید قطعنامه حمله نظامی به ایران را صادر کن
›› ای کاش توانسته بودم رژیم ایران را سرنگون کنم/ ترامپ توهم داشت همه میخواهند با او مذاکره کنند
همچنین برای مطالعه ترجمههای قبلی مشرق از کتابهای مهم بینالمللی، از جمله توصیفات قبلی درباره اوضاع داخلی دولت ترامپ، میتوانید به کتابخانه مشرق مراجعه کنید.
[1]
The Room Where It Happened: A White House Memoir Link
[4]
At Brookings, Gen. Joseph Dunford comments on threats from Russia, China, North Korea, and beyond Link
[7]
Remarks by President Trump on Ending Surprise Medical Billing Link
[11]
متمم اول قانون اساسی ایالات متحده آمریکا لینک
[14]
این جمله را ترامپ مثلاً از قول کِری نقل کرده و منظورِ ترامپ این است که کری برای حفظ آبروی خودش، ایران را متقاعد کرده تا وارد مذاکره با دولت ترامپ نشود و منتظر بماند تا ترامپ در انتخابات سال 2020 شکست بخورد.
[15]
منظور ترامپ این است که باید طوری به ایران حمله کنیم که کیم، رهبر کره شمالی، با دیدن آن، حساب کار دستش بیاید.