سرویس فرهنگ و هنر مشرق -آنچه سبب شده شبکههای فارسی زبان خارج از کشور بتوانند در سالهای اخیر مخاطبان فراوانی جذب کنند، تقویت سازوکار دوبله سریالها و فیلمهایی است که پخش میکنند. متاسفانه بر اساس گزارشها شبکه MBC Persia امبیسی پرشیا، قصد دارد 53 دوبلور حرفهای را از کشور خارج کند تا به استخدام این شبکه درآیند.
در حالی که دوبلورها در کشورمان به سختی ارتزاق میکنند و با مصائب صنفی روبرو هستند، این سئوال پیش میآید چرا این صنف زحمتکش حمایت نمیشوند!؟ به غیر از مشکلات معیشتی، مسئلهای که این روزها صنف دوبله با آن روبروست، مسائل صنفی است که خانه سینما، به عنوان اهرم بازدارندهای مانع حل این مشکلات است. ضمن اینکه باید به این نکته توجه داشت، بخش اعظمی از 40 گویندهای در سالهای 1391 - 1392 جذب شبکه GEM شدند، به دلیل عدم توجه به مسائل و مصائب صنفی آنان است.
به این بهانه با دکتر «آبتین ممدوح» بازرس صنف انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم به گفت و گو نشستیم تا بخش کوچکی از بحران صنفی، انجمن گویندگان و سرپرستان در یک دهه اخیر را به روایت بازرس اول این انجمن بررسی کنیم.
*آقای دکتر به عنوان نخستین پرسشی که مدنظر هست چرا «مجمع عمومی» انجمن ظرف این سالها برگزار نشده است؟ اخیرا دونالد ترامپ در اظهار نظری گفت که انتخابات آمریکا را دیرتر برگزار کنیم. من تصور میکنم الگوی ترامپ دربه تاخیر انداختن انتخابات «حمیدرضا آشتیانیپور» رئیس انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم است! چرا انتخابات برگزار نمیکنید؟ چرا آقایان شاهسواری و اسعدیان با صنف دوبله مثل بچه سر راهی رفتار میکنند؟ رفتارهایی که با نماینده این صنف آقای «مهدی امینی» با حمایت 102 امضاء شد در شان این صنف نیست. لطفا برای آگاهی مخاطبان، از مشکلات صنفی اخیرتان بگویید.
هنرمند مقولهاش با سیاست جداست. ما نمیتوانیم همه چیز را حتی حقوق صنفی یک صنف زحمت کش و فرهنگساز و بیادعا را سیاسی کنیم.
بر اساس اساسنامه مکتوب و تایید شده «انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم» که توسط بزرگان و پیشکسوتان دوبله ایران چندین سال پیش به تصویب و امضا رسید، ما باید دقیقا سالی یک مجمع عمومی برگزار میکردیم.
من از بازگو کردن وظایف مجمع امتناع میکنم، چون بحثی بسیار طولانی است و در این مجال نمیگنجد. قرار شد سال گذشته، مجمعی را برگزار کنیم که هیات مدیره اسبق، گزارش عملکرد یک ساله را به تمامی اعضا ارائه کند، مثل گزارشات مالی.
چون به پایان دوره هیئت مدیره رسیده بودیم و مدت طولانی از اتمام فعالیت هیئت مدیره اسبق گذشته بود. باید انتخاباتی انجام میشد و هیات مدیره جدید انتخاب و جایگزین هیات مدیره اسبق میشد. در تیرماه سال گذشته ما این مجمع را برگزار کردیم، اما بحثهای متعددی میان اعضای انجمن در این جلسه پیش آمد و مجمع به حاشیه کشیده شد و تنشها بالا گرفت. بحثهای غیرمرتبط وارد گفت و گوهای مجمع شد که به نظر متناسب با وظایف مجمع نبود، میتوانست انتخابات سالم شکل بگیرد و بعدها به گلهگذاری و تخلفات بسیاری از عزیزان، رسیدگی شود.
من اگر دراینباره نظر میدهم به این دلیل است که در هیات مدیره اسبق مثلا (تاکید دارم روی کلمه مثلا) بازرس اول انجمن با بالاترین رای ماخوذه توسط همکاران بودم. ما سه نفر بازرس بودیم که در میان این سه بازرس، من بالاترین رای را داشتم. بر اساس اساسنامه انجمن وظیفه بازرس، رسیدگی به تخلفات هیات مدیره است.
یکسری از اعضای ما این مسئله را هنوز نمیدانند و تصور میکنند وظیفه بازرس رسیدگی به تخلفات اعضاءست، در صورتیکه وظیفه اصلی بازرس رسیدگی به تخلفات اعضای هیات مدیره است. آن جلسه با اینکه باید در زمان مقرر انجام میشد، بعد از اتمام دوره هیات مدیره، با کمی تاخیر یعنی حدود 5 ماه برگزار شد و همانطور که عرض کردم، تنشهای فراوانی میان اعضای ما شکل گرفت.
صحبتهای بی پاسخی مطرح شد. متاسفانه رئیس سابق هیات مدیره، آقای حمیدرضا آشتیانیپور، این توانایی را نداشتند که این جلسه را کنترل کند و بر اساس قوانین اساسنامه و بر اساس قوانین خانه سینما، همیشه باید یک نفر از شورای بازرسی خانه سینما در این مجمع عمومی حضور میداشت. آقای آشتیانی پور آمدند و فرمودند: متاسفانه دوستان بازرسی حضور ندارند و جناب اقای همایون اسعدیان به نمایندگی از خانه سینما آمدند.
آقای اسعدیان خودشان اذعان داشتند من نباید داخل آن جلسه میآمدم و این کار یک تخلف بوده و باید بازرس در این مجمع سالیانه حضور پیدا میکرد. *آیا حضور فردی در مقامی غیر از بازرس تخلف نیست؟
در نشستی که بعدا بنده و آقای غلامرضا صادقی (دیگر بازرس انجمن) با آقای شاهسواری و آقای اسعدیان داشتیم، آقای اسعدیان خودشان اذعان داشتند من نباید داخل آن جلسه میآمدم و این کار یک تخلف بوده و باید بازرس در این مجمع سالیانه حضور پیدا میکرد.
اما در آن جلسه مجمع با تاخیر برگزار شده، بحثها که بالا گرفت آقای آشتیانیپور قهر و جلسه را ترک کردند. تنشها بالا گرفت و آقای اسعدیان آمدند و گفتند:تنش میان شما بسیار زیاد است و اگر نظر بنده را بخواهید اساسنامه شما از بیخ و بن اشکال دارد، من فکر میکنم که بهتر است اول اساسنامه منظمتری را تبیین کنید و اصلاح شود و بعد جلسه انتخابات هیات مدیره برگزار شود.
بیشتر بخوانید:
*آیا کسی از آقای اسعدیان سئوال کرده که اساسنامه خانه سینما هم از بیخ و بن مشکل دارد؟ همین که ایشان برای صنف مستقل دیگری تعیین تکلیف میکند نشان از نادیده گرفتن قوانینی است که در خانه سینما خودشان آنرا به آیین و روش کردند. با این حال چرا تنشها بالاگرفت؟
همه ما رفقا و همکارانی هستیم که سالیانی در استودیوهای مختلف باهم کار کرده و گویندگی میکنیم و به قول همکار خوبم افشینزینوری، آن شب همه شمشمیر را برای هم از رو بسته بودند. همه ما باهم رفیق، یک خانواده و همکار هستیم. متاسفانه گوش بدهکاری نبود، اگر هم بود، در اقلیت بود در نسبت به اکثریتی که ترجیح میدادند این جلسه تعطیل بشود و دلیل اصلی این نبود که بخواهند با آقای اسعدیان یا آشتیانیپور موافقت یا مخالفتی با اساسنامه جدید داشته باشند.
گفتند دیروقت است، ساعت به 10 الی ده و نیم شب رسیده و خانوادهیمان منتظر هستند و رفتند. اما در پایان جلسه تصمیم بر این شد که جناب آقای آشتیانیپور به عنوان رئیس هیات مدیره اسبق انجمن گویندگان یک گروهی را با همکاری اعضای اسبق هیات مدیره انتخاب کنند که این گروه اساسنامه جدید را بنویسد و ظرف سه ماه این اساسنامه جدید حاضر شود، یعنی اواخر شهریور ماه سال گذشته. در این مدت صرفا آقای آشتیانیپور اجازه داشتند که به امور جاری انجمن رسیدگی کنند، مثل امور معیشتی، بیمهای و ...
*با این شرط که جناب آشتیانی پور قدرت تصمیمگیری نداشتهباشند.
ایشان خلع ید شدند و اگر تصمیماتی هم گرفتند، فاقد وجاهت قانونی است. ایشان باید به امور روزمره صنف باید رسیدگی میکردند. البته توضیح خواهم داد که تصمیماتی ایشان اتخاذ کردند چرا وجاهت قانونی نداشت و مورد تایید هیچکدام از اعضای انجمن گویندگان فیلم نبوده است.
در اساسنامه انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم این قانون وجود دارد که دوره هیئت مدیره که به اتمام میرسد، بلافاصله باید مجمع تشکیل شود، اگر مجمع تشکیل نشد و هیئت مدیره از تشکیل آن سرباز زد، بازرسین (بنده، خانم مریم رادپور، غلامرضا صادقی) موظند، ظرف دو هفته به خانه سینما مراجعه کنند، تقاضای مجمع عمومی کنند. اگر بازرسان سر باز زدند، هر کدام از اعضای انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم میتوانند شخصا به خانه سینما مراجعه کنند و تقاضای مجمع عمومی کنند.
آیا اساسنامه ظرف این مدت حاضر شد؟
بلی، اعضای انتخاب شده، 15 الی 16 نفر از همکاران عزیز ما مسئولیت تهیه اساسنامه را بر عهده گرفتند و باید ظرف سه ماه کارهای مربوط به این اساسنامه را انجام میدادند. آقای آشتیانیپور هم مسئولیت رسیدگی به روند امور تکمیل اساسنامه را برعهده داشتند اما خبری از سوی ایشان نشد تا اواسط پاییز 1398.
اواسط پاییز جلسهای تشکیل میشود و تمام دوستانی که برای نگارش اساسنامه انتخاب شده بودند، حضور نداشتند. گویا آقای آشتیانی پور قابل ندانستند این قضیه را با آن اعضایی که برای نگارش اساسنامه انتخاب شده بودند، در میان بگذارند. ایشان برای نگارش اساسنامه چند نفر را به انتخاب خودشان گلچین کردند و گفتند ما با این دوستان اساسنامه را خواهیم نوشت. این اساسنامه باید در آیندهای نزدیک ثبت وزارت کار نیز میشد. گویا قانون خانه سینما و وزارت کار و قانون وزارت ارشاد این است که تمامی صنوف خانه سینما، موظف هستند، ثبت وزارت کار شوند و در این صورت مجاز به ادامه فعالیت هستند.
اساسنامهای که وزارت کار به خانه سینما داده بود یک ساختار محتوایی مشخصی دارد. هر صنفی با توجه به فعالیتهایی که به آن مشغول است، ریزهکاریهایی را میتواند در اساسنامه اصلی کم یا زیاد بکند، اصناف نمیتوانند هر ماده یا تبصرهای را که دلش میخواهد در اساسنامهاشان ثبت کنند.
بیشتر بخوانید:
ما با یک انجمن بدون هیئت مدیره مواجه شدیم، آقای آشتیانیپور هم فراموش کرده بودند، که خلع ید هستند و قدرت تصمیم گیری ندارند. شروع کردند برای خودشان تصمیمات مختلفی را اتخاذ کردند که نه تنها خلاف اساسنامه ماست، بلکه تخلفات صنفی به حساب میآید.
یکی از تخلفات دیگر این بود که آمدند در فضای مجازی، یک گروهی را درست کردند و تمامی اعضای انجمن گویندگان را به این گروه اضافه کردند و گفتند دوستان هر کسی در مورد هر ماده و تبصرهای که نظری دارد، ابراز کند و در مورد آن رایگیری میکنیم، کاری که عملا غیرقانونی است. چون این گونه فضاهای مجازی و این گونه رای گیریها وجاهت قانونی ندارد، در رای گیری همه باید به صورت فیزیکی (نه مجازی) حاضر باشند.
من نمیخواهم به ادمین گروه جسارت کنم، ادمین گروه راحت میتوان آرا را تغییر دهد. این کار جنبه قانونی نداشت و یک بازی بود و خیلی از همکاران وارد این بازی شدند و نظراتشان را دادند. در این گروه جنگ و دعواهایی میان اعضا به راه افتاد و بالاخره تصمیم گرفتند در اواسط پاییز سال گذشته جلسهای برگزار کنند و نظراتی که در فضای مجازی جمعآوری شده بود، در اساسنامه جدیدلحاظ کنند. این جلسه تشکیل شد و یک اساسنامه جزئی تنظیم شد، قاعدتا در مرحله بعد باید مجمعی برگزار میشد و به رای همکاران ما گذاشته میشد. در آن زمان کرونایی هم وجود نداشت که ما همه چیز را گردن کرونا بیاندازیم. این قضیه مربوط میشود به اوایل پاییز سال گذشته.
این جلسه بیخود وب ی جهت تشکیل نشد. بنده به عنوان بازرس و سایر عزیزان و همکارانمان، علت را از هیئت مدیره اسبق جویا شدیم، امروز و فردا میکردند، انشالله فردا، انشاالله پس فردا، این هفته خانه سینما سالن ندارد هفته بعد. و با استفاده از این عبارات، برگزاری مجمع عمومی به تعویق افتاد. اینقدر این جلسه به تعویق افتاد تا رسیدیم به زمان انتشار ویروس کرونا. با شیوع کرونا خیال دوستان راحت شد و گفتند الان که کروناست و جلسه ای هم نمی شود برگزار کرد.
ما با یک انجمن بدون هیئت مدیره مواجه شدیم، آقای آشتیانیپور هم فراموش کرده بودند، که خلع ید هستند و قدرت تصمیم گیری ندارند. شروع کردند برای خودشان تصمیمات مختلفی را اتخاذ کردند که نه تنها خلاف اساسنامه ماست، بلکه تخلفات صنفی به حساب میآید. ایشان در این مدت حق نداشتند گوینده جدید جذب کنند که کردند، اجازه نداشتند برای خیلیها حکم تعلیق صادر کنندکه بازهم اینکار را کردند، اجازه نداشتند خیلی کارهای دیگر بکنند که کردند و ما کاری به سایر کارها نداریم. ما به این تصمیمات به هیچ وجه جامعه عمل نپوشاندیم چون از وجاهت قانونی برخودار نبود.
بیشتر بخوانید:
تخلفات روز به روز افزایش پیدا میکرد. متاسفانه بیژن علیمحمدی که سمت خزانهداری هیئت مدیره اسبق را بر عهده داشتند، فوت شدند و از دنیا رفتند و بر اساس قوانین اساسنامه ما باید میآمدیم، مجمعی را تشکیل میدادیم و سمت خرانهداری را به نفر بعدی منتقل میکردیم و نمیتوانستیم آقای ایکس، خانم ایگرگ بیا مسئولیت ایشان را بر عهده بگیر. این کار تخلف صنفی است و باید مجمع تشکیل میشد. ضمنا ایشان زمانی فوت کردند که با پدیده شیوع کرونا مواجه نبودیم. این هم یکی دیگر از تخلفات بارز هیئت مدیره اسبق است.
*سئوال مستقیم با آقای آشتیانیپور مطرح نشد چرا مجمع برگزار نمیشود؟
بازهم همکاران بارها و بارها از خانه سینما پرسیدیم، مجمع چه شد؟ میگفتند ما در جریان نیستیم. توپ را همواره به زمین آقایان همت مومیوند و آشتیانیپور میانداختند. آقای مومیوند هم به دوستان وعده برگزاری میدادند، آقای آشتیانیپور هم میگفتند من ناراحتی دارم، من کسالت و بیماری دارم، مسائل را از طریق جناب آقای همت دنبال کنید. آقای همت هم موضوع را به آقای آشتیانیپور حواله میدادند، ایشان باید تصمیم گیری کنند و این شوتبال ادامه داشت تا اینکه کم کم اعضا متوجه شدند که اوضاع صنف در حال بهم ریختن است و تخلفات اعضا شدت پیدا کرده بود و خیلیها میرفتند با گروه زیرزمینی کار میکردند و اعضا شاکی میشدند که چرا مجمعی تشکیل نمیشود.
یکی از سئوالات این بود که از ما حق عضویت سالیانه گرفته میشود و ما هم یک مبلغی بابت بازسازی انجمن پرداخت کردهایم و مطلع شدیم، خانه سینما هم بابت بازسازی انجمن حمایت مالی کرده است، وزارت ارشاد هم حمایت مالی از این باسازی کرده، این پول ها چه شده؟ چرا کسی گزارش مالی ارائه نمیدهد؟ تخلفات زیاد بود و کمکم دوستان میآمدند از بنده در مقام بازرس و جناب آقای صادقی سئوالاتی را میپرسیدند، البته خانم رادپور هم به عنوان بازرس دوم، تلاش میکردند مسائل را به آقای آشتیانیپور منتقل کنند، اما از من و آقای صادقی بیشتر سئوال میپرسیدند.
یکی از سئوالات این بود که از ما حق عضویت سالیانه گرفته میشود و ما هم یک مبلغی بابت بازسازی انجمن پرداخت کردهایم و مطلع شدیم، خانه سینما هم بابت بازسازی انجمن حمایت مالی کرده است، وزارت ارشاد هم حمایت مالی از این باسازی کرده، این پول ها چه شده؟ چرا کسی گزارش مالی ارائه نمیدهد؟
این انجمنی که بازسازی شده چرا ما موفق نشدیم برویم و داخل آنرا ببینیم؟ این گزارشات قاعدتا مطرح میشد و داخل انجمن یک استودیویی راه اندازی شده است که این هم تخلف محسوب می شود. استودیو داخل محل یک صنفی که باید حامی منافع آنان باشد، تخلف است، چون ما در محل صنف کار تجاری نمیتوانیم بکنیم، فعالیت اقتصادی اجازه نداریم در مکان تجمع صنف انجام بدهیم.
شرکت و موسسه فرهنگی و هنری موقعیتش فرق میکند. مکان انجمن ما نه شرکت است، نه موسسه فرهنگی هنری، که داخل آن فعالیتهای اقتصادی، بازرگانی و یا فعالیتهای اینچنینی انجام بشود و استودیویی در آن تاسیس شود.
اگر استودیی هم تاسیس میشود، تمام اعضای صنف انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم باید در آن ذینفع باشند. درآمد این استودیو چه شده است؟ فیلمی در آن دوبله شده است؟ پولی از بابت دوبله فیلم به حساب یا صندوق انجمن واریز شده، همه اعضای انجمن باید در جریان کامل آن باشند، تا تبدیل به سود و درآمد انجمن بشود.
من گوینده به عنوان یکی از اعضای حق عضویت پرداخت میکنم و انجمن هم باید برای من سودی داشته باشد. یکی از تخلفات این بود که استودیویی در ساختمان انجمن راهاندازی شده بود و جناب آقای آشتیانیپور چون در گذشته، استودیودار بودند، استودیو خودشان را جمع کرده بودند و وسایل استودیو خودشان را آوردند و گذاشتند داخل استودیو تازه تاسیس انجمن.
*منظور شما این است که آقای آشتیانیپور وسایل استودیو خودش را به انجمن فروخته است؟
نمیدانم، هدیه کردند، پاداش دادند، بابتش وام گرفتند. والله ما هیچی نمیدانیم، همانقدر که شما میدانید، ماهم میدانیم. متاسفانه کارهایی انجام شد از سوی اعضای هیات مدیره (اسبق) که به صورت مخفی بود و هیچی را نمیدانستم. بازرس وظیفهاش این نیست که در تکتک جلسات هیات مدیره شرکت کند، ولی باید اعضای هیات مدیره، جلسهای را برگزار کنند، تصمیماتی که در این جلسه اتخاذ میکنند به اطلاع سه بازرس برسد.
آقایان میفرمایند سه بازرس غیرقانونی است و حضوریک بازرس قانونی است. تصمیمات هیات مدیره به اطلاع دو بازرس باید برسد و باید پای تصمیمات مکتوب شده را امضاء کنند. من که همیشه از تصمیمات هیات مدیره بی اطلاع بودم و خانم رادپور همواره پای آن برگه را امضاء میکردند. همکاران به بنده اعتراض میکردند که ما به شما رای دادیم بازرس اول انجمن هستید، چرا پیگیر موضوعات نیستید؟ گفتم: برادران، خواهران، به بنده اطلاع نمیدهند چه زمانی جلسات برگزار میشود. بعد فهمیدم که نه تنها من به عنوان بازرس، بلکه پدر بنده، جناب آقای ناصر ممدوح که به عنوان نایب رئیس هیات مدیره اسبق بودند، ایشان هم از تشکیل جلسات و تصمیماتی که اتخاذ میشد، بیاطلاع بودند. برخی مواقع صلاح میدانستند، تماس میگرفتند و میگفتند جناب ممدوح فلان تصمیم را هم گرفتیم از قول پدر امضاء و تایید آنرا میگرفتند. این تخلفاتی کوچکی بود که ذهن همه همکاران را به آن مشغول میکرد.
*بازگردیم به ماجرای اساسنامه.
اساسنامه نوشته شد اما هیچوقت مجمع تشکیل نشد که به رای گذاشته شود و اعضا بخواهند به آن رای بدهند.
آقای آشتیانیپور اجازه تصمیمگیری ندارد. اجازه ندارید با عنوان رئیس هیات مدیره در محفل و مجلسی حاضر شوید و بگویید من رئیس «انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم» هستم، من تصمیم گیرنده برای دویست نفر هستم. *شما به آقای شاهسواری رئیس خانه سینما هم مراجعه کردید؟
اینقدر پروسه و وعده تشکیل مجمع طولانی شد که به شیوع ویروس کرونا منجر شد. داستان کرونا پیش آمد گفتند تمام مجامع لغو است. پس از تعطیلات نوروز همکاران اصرار داشتند و دائما مراجعه میکردند که بالاخره چه زمانی مجمع تشکیل میشود. همکاران صنف دوبله هم اصرار داشتند که ما الان هیات مدیره، رئیس هیات مدیره نداریم و آقای آشتیانیپور خودش دارد تصمیم میگیرد، چرا عضو جدید جذب میکنند!؟
اگر فلان آقا اجازه دارد، جذب صنف شود، چرا آن دیگری اجازه ندارد عضو صنف شود!؟ فلانی مدیردوبلاژ شده، چرا من مدیر دوبلاژ نمیشوم؟ خلاصهها داستان عدم برگزاری مجمع و انتخاب هیات مدیره و رئیس آن ادامه پیدا کرد تا اینکه آقای آَشتیانیپور در جلساتی با برخی شرکتهای حاضر شدند که با صنف ما همکاری دارند و در این جلسات با عنوان رئیس هیات مدیره حاضر میشوند. این کار هم نقض اساسی و فاحش و واضح اساسنامه ما بود. چون ایشان اصلا اجازه نداشتند که خودشان را رئیس هیات مدیره معرفی کنند.
چرا این قضیه برایشان ملموس نیست که دورهاش به پایان رسیده است. آقای آشتیانیپور اجازه تصمیمگیری ندارد. اجازه ندارید با عنوان رئیس هیات مدیره در محفل و مجلسی حاضر شوید و بگویید من رئیس «انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم» هستم، من تصمیم گیرنده برای دویست نفر هستم. نه! چنین چیزی نیست، این کارها خلاف مقرارت است. این تخلف صنفی است. این قضایا که پیش آمد سبب کدورت خاطر و عصبانیت جمع کثیری از همکاران ما شد. ما همه دیدیم که صنف ما در خطر است و در معرض فروپاشی است، بالاجبار نامهای را به مدیران خانه سینما نوشتیم، چون تنها مرجعی که میتوانست از حق و حقوق ما دفاع خانه سینماست. بنده و آقای غلامرضا صادقی به عنوان بازرسین نامه ای را خطاب به آقای شورای بازرسی خانه سینما تنظیم کردیم، که ما تقاضای تشکیل مجمع عمومی دادهایم. موقعی که این نامه را نوشتیم شرایط شیوع کرونا مثل الان بحرانی نبود.
خانه سینما گفت الان نه و خطرناک است نمیتوان چنین جلسهای را تشکیل داد گفتیم چه کار کنیم، گفتند یک مدت دیگر صبر کنیم. صبر کردیم و دیدیم این داستانها و شکایت و گله اعضا ادامه دارد شکواییههاو گله گذاری بسیاری از عزیزان پیشکسوت ادامه دارد، احترام و حرمت پیشکوستها هم برای ما واجب است.
اگر انجمن گویندگانی وجود دارد به حرمت اسم پیشکسوتان است. اگر مردم برای دوبله احترامی هم قائل هستند به خاطر نام این پیشکسوتان است، اگر چراغ انجمن گویندگان فیلم روشن است، به حرمت حضور بسیاری از پیشکسوتانی است که سالیانی برای این هنر- صنعت زحمت کشیدند. این عزیزان با من تماسی برای حل این مشکل داشتند، اطاعت امر کردم و گفتم: چشم.
تصمیم بر این شد که از طریق آقای آشتیانیپور با دوستان صحبت کنیم. ایشان تلفنهای خودشان را پاسخ نمیدادند بازهم توپ را به زمین آقای همت پاس دادند، آقای همت فرمودندمجمع بزودی برگزار میشود و دیدیم که پیگیری مجمع از طریق این دوستان فایدهای ندارد. بالاجبار از ریاست خانه سینما، جناب آقای منوچهر شاهسواری وقت ملاقاتی گرفتم.
با ایشان جلسهای برگزار کردیم و مشکلات صنف را با ایشان در میان گذاشتم. وقتی مشکلات را با ایشان در میان گذاشتیم، ایشان پیشنهاد کردند جمعی از پیشکسوتان و ریشسفیدان دوبله، بیاییند حضور داشته باشند، صحبت کنیم و این موضوع را حل و فصل کنیم که خدایی ناکرده مشکلی مثل فروپاشی برای صنف رخ ندهد.
آقای شاهسواری فرمودند ما چه کاری انجام بدهیم؟ به ایشان عرض کردیم: جناب آقای شاهسواری! جناب آقای آشتیانیپور دارند این قضیه را به تعویق میاندازند ما الان چه کار کنیم، میدانیم که در شرایط کرونا به سر میبریم، یابازرسین بیایند به صورت موقت، اداره انجمن را بر عهده بگیرند ویا اینکه شما یک راهکاری پیش روی ما بگذارید.
راهکار ایشان این بود که یک شورای سرپرستی تشکیل شود. ایشان گفتند: یک نفر به نمایندگی از هئیت مدیره خانه سینما، یک نفر به نمایندگی از دوستانی که مخالفت دارند و یک نفره از هیات مدیره اسبق. فعلا زمام امور انجمن گویندگان را بر عهده بگیرند، تا زمانی که شرایط مملکت، بابت شیوع ویروس کرونا، مساعد بشود و بتوان مجمع عمومی را تشکیل داد و بتوان انتخاباتی آزادانه تشکیل شود.
ماپذیرفتیم که این کار را انجام بدهیم. گفتند: باید تقریبا نصف به علاوه یک اعضا، مخالفت رسمی خودشان را از هیات مدیره اسبق اعلام کنند. نامه ای را امضاء کنند که ما تقاضای شورای سرپرستی از خانه سینما داریم و با اداره امور انجمن توسط هیات مدیره اسبق مخالف هستیم و در نامه قید کنند ما دو سال است که هیات مدیره جدید نداریم و تصمیمات اتخاذ شده این دوسال، به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. نصف به علاوه یک این نامه را امضاء کنند تا ما هم ترتیب اثر بدهیم. از آن طرف فشارهای وزارت کار مبنی بر ثبت صنوف افزایش پیدا میکند و هر کدام از صنوف اگر ثبت نشوند، اتوماتیک منحل میشوند و مشکلات عدیده دیگری به وجود خواهد آمد و صنف ما توسط وزارت کار تحت فشار بود.
*این تهدید از سوی وزارت کار بود؟
این قانونی است که وزارت ارشاد تعیین کرده که تمامی صنوف باید تحت پوشش وزارت کار قرار بگیرند و ثبت وزارت کار شوند، در واقع تبدیل به انجمن کارگری بشوند. باید این کار حتما انجام شود و قوانین مصوب خودشان بوده است و تمام صنوف خانه سینما هم این موضوع را پذیرفتهاند. با این قضیه مشکلی نداشتیم، مشکل اینجا بود که یک دو دوستگی به خاطر طولانی شدن، عدم حضور هیات مدیره جدید و تصمیمات غلط هیات مدیره اسبق در زمانی که دورهاشان تمام شده بود، میان اعضاء انجمن ما پیش آمد. ما باید این دو دستگی را هم از میان میبردیم.
به دلیل حساسیتهایی که دوستان روی آقای حمیدرضا آشتیانی پور دارند و تصمیمات اشتباهی که ایشان طی چند ماه گذشته گرفتهاند، لطفا و خواهشا در میان سه نفر انتخابی هیئت مدیره اسبق انجمن گویندگان، برای کاهش یافتن میزان تنشها، حضور نداشته باشند.
ما آمدیم نامهای را جمع کردیم که تحویل خانه سینما بدهیم که با تشکیل شورای سرپرستی اعلام شده از سوی منوچهر شاهسواری موافقت داریم و این رویه را به تایید بیش از نصف به علاوه یک اعضای انجمن رساندیم. حدود 180 الی 190 نفر عضو فعال و رسمی انجمن گویندگان فیلم هستند، حدود 103 نفر این نامه را امضا کردند. امضای بسیاری از بنیانگذاران دوبله ایران زیر این نامه است.
خانه سینما پس از دریافت این نامه به ما پیشنهاد صبوری دادند. گفتیم: این نامه را آوردهایم و شما حدود 103 امضاء را نباید نادیده بگیرید. این بازیها با خانه سینما ادامه داشت و جلساتی را ما با جناب آقای شاهسواری و آقای اسعدیان داشتیم، در جلسه آخر که تقریبا شنبه هفته گذشته بود، در آن جلسه بنده و غلامرضا صادقی حضور داشتیم، چون گفته بودند ما میخواهیم با بازرسین شما جلساتی را برگزار کنیم که قرار بود سرکارخانم مریم رادپور هم حضور داشته باشند که متاسفانه نیامدند و غیر از آقای شاهسواری آقای اسعدیان هم به جلسه ما اضافه شدند و تصمیم بر این شد سه از این دوستانی که مخالف هیات مدیره اسبق هستند را معرفی کنیم که مدیر عامل خانه سینما(شاهسواری) و رئیس هیات مدیره(اسعدیان) یک نفر را انتخاب کنند. گفتنند ما هم با هیات مدیره اسبق تماس میگیریم که آن دوستان هم سه نفر را معرفی کنند و یک نفر هم از خانه سینما نماینده میگذاریم.
ما هم اطاعت امر کردیم و ظرف سه الی چهار روز نامه امضا شده 103 را تحویل دادیم و در آن جلسه تاکید کردم به دلیل حساسیتهایی که دوستان روی آقای حمیدرضا آشتیانی پور دارند و تصمیمات اشتباهی که ایشان طی چند ماه گذشته گرفتهاند، لطفا و خواهشا در میان سه نفر انتخابی هیئت مدیره اسبق انجمن گویندگان، برای کاهش یافتن میزان تنشها، حضور نداشته باشند. افراد دیگری را از میان هفت نفر هیات مدیره اسبق انتخاب کنید.
خانه سینما به مال قول مساعدت داد و خود دوستان خانه سینما فرمودند که ما فکر میکنیم که با حضور ایشان تنشها افزایش پیدا میکند. ما هم تصور کردیم که خانه سینما در این مورد با ما همراهی میکند. دیشب (روز یکشنبه 12 مرداد 1398) با بنده تماس گرفتند که ما یک نفر را از سوی خانه سینما انتخاب کردیم، از میان اسامی پیشنهادی شما آقای چنگیز جلیلوند را انتخاب کردیم، من پرسیدیم که از طرف هیات مدیره چه کسی انتخاب شد؟ گفتند: آقای آشتیانیپور.
گفتنم: آقایان! ما با شما صحبت کردیم قرار شد که ایشان نباشند. گفتند شما از چه چیزی میترسید؟ خیالتان راحت. رای شما دو به یک هست و بیایید که سریعتر کارهای ثبت وزارت کار انجام شود. ما قبول کردیم و با آقای جلیلوند تماس گرفتیم و فرمودند: بنده در سفر هستم، ناگهان به من میگویید فردا راس ساعت یک در یک جلسه خانه سینما حضور پیدا کنم، بعد هم اینکه من راغب نیستم با جناب آقای آشتیانیپور در یک جلسه مشترکی بنشینم.
من اصلا نمیخواهم کدروتهای وبسیاری مسائل دیگر را بازگو کنم که مسائل درون صنفی است. من هم با خانه سینما تماس گرفتم و گفتم آقای جلیلوند در سفر هستند و اگر هم در سفر نبودند، چون قرار بود آقای آشتیانیپور حضور نداشته باشد، ایشان هم گفتند که بنده را معاف بفرمائید، بنده در آن جلسه حاضر نخواهم شد.
دوستان خانه سینما گفتند این جلسه به هر قیمتی شده، فردا باید تشکیل شود، آقای آبتین ممدوح شما به عنوان بازرس و به عنوان کسی که داری میانجیگری میکنی، یک نفر را دیگر را معرفی کن، ظرف یک ساعت دیگر یک اسم را به ما بده. ما هم از میان دوستان پیشکسوتی که با آنها تماس گرفتیم خیلی از عزیزان قبول نکردند و گفتند ما مشغلههای شخصی داریم و نمیتوانیم و از سوی دیگر تا متوجه میشدند که جناب آقای آشتیانیپور در آن جلسه هستند، آن عزیزان هم مخالفت میکردند که با ایشان در یک جلسه حضور پیدا کنند و ما در نهایت آقای مهدی امینی را مجاب کردیم که به نمایندگی از این 105 نفر، در جلسه امروز حضور داشته باشند.
*تنها کسی که میتوانست صنف دوبله را نجات دهد، همین آقای امینی است. چرا زودتر معرفی نشد؟
مخالفتها و خصومتهای شخصی که جناب آقای آشتیانیپور با مهدی امینی دارند دلیلش را نمیدانم. مهدی امینی یک علاقهمند به دوبله است. جمع کثیری از گویندگان این حرف بنده را تائید میکنند، که ایشان کیفیت دوبله را ارتقاء داد، ایشان یک مامن امن را برای دوبلورها به وجود آورد، فضایی با کیفیت بالا، با تکنولوژی مدرن را در دوبله باب کرد، خیلی از استودیوهای خارج از کشور از استودیو آقای امینی تقدیر کردند.
*من فکر میکنم آقای امینی طرح ساماندهی صنف دوبله را در استودیوی خودشان پیگیری کردند و جامعه مطبوعاتی از خدمات و دلسوزی که نسبت به امر دوبله داشتند مطلع هستند و این رویه کاملا قابل تقدیر است. به زعم بسیاری از کارشناسان در این قطع اگر کسی هم بتواند صنف دوبله را نجات دهد، قطعا مهدی امینی است و گرنه با دوره دوم کوچ دوبلورها به شبکههای فارسی مواجه خواهیم بود.
من نمیخواهم دراین باره صحبت کنم و علاقهمند هستم سایر دوستان راجع به نقش ایشان در حفظ دوبله در سالهای اخیر صحبت کنند.
خود آقای اسعدیان دوباره اظهار کردند که من اشتباه کردم، در جلسه مجمع شما حضور پیدا کردم، خطا بود، بازرس باید میآمد.
*اصلا آقایان شاهسواری و اسعدیان ایشان را میشناسند؟
اصلا نمیشناختند، در جلسه اولی که در خانه سینما گذاشتیم، ایشان تشریف آوردند و با آقای شاهسواری آشنا شدند. آقای شاهسواری صرفا پیشکسوتان را میشناسند و جوانان این حرفه را نمیشناسند. جلسهای که هفته گذشته با خانه سینما داشتیم، خود آقای اسعدیان دوباره اظهار کردند که من اشتباه کردم، در جلسه مجمع شما حضور پیدا کردم، خطا بود، بازرس باید میآمد.
چون ما به ایشان گفتیم جلسه سال گذشته ما به خاطر حضور شما لغو شد. عین دیالوگهای آقای اسعدیان را بگویم. ایشان فرمودند: بازی آن شب طراحی شده بود و شما بازنده این بازی شدید. گفتم: آقا! بازی چیه؟ ما همه هنرمند هستیم و مگر ما آمدیم اینجا به امورات غیر از صنف رسیدگی کنیم؟ باید چه مساله ای را پیشبینی بکنیم و ما کارمان فعالیت هنری است.
*چون آقای اسعدیان دائما در محدوه طراحیها پیشنهادی بالادستی به سر میبرند، شنیدن چنین جملاتی از سوی ایشان چندان عجیب نیست.
خودشان گفتند که حرکت من اشتباه بوده و خودشان پیشنهاد دادند که آن هیات سرپرستی که بخواهد تشکیل شود بهتر است که آقای آشتیانی پور نباشند چون تنشهایی که برای صنف شما به وجود آمده، خطر انشقاق صنف شما را به همراه دارد.
***چطور ما باید به تمام چیزهایی که شما گفتید عمل کنیم اما مدیران خانه سینما به مهمترین قولی که دادند عمل نکنند!
خانه سینما به هیچکدام از وعدههایش عمل نکرد و این کار باعث دلسردی و ناراحتی پیشکسوتان حرفه دوبله شد. اگر خدای ناکرده مشکلی برای این صنف بوجود بیاید، خانه سینما مقصر این ماجرا خواهد بود.
*امروز صبح (دوشنبه 13/5/1395) چه اتفاقی افتد؟
آقای امینی به نمایندگی از ما در این جلسه حاضر شدند و به این نکته توجه داشته باشیم که ایشان انتخاب من نبود، انتخاب 103 نفر عضو امضاء کننده نامه اعتراضی ما برای تغییر هیات مدیره بود. پیشکسوتان این حرفه نیز بر نمایندگی ایشان تاکید داشتند. ایشان وارد این جلسه میشود و یک ساعت بعد از زمان مقرر شده برای شروع جلسه جدا از اینکه مدتی پشت در معطل میشوند، گویا به ایشان اطلاع میدهند جلسهای برای جناب آقای شاهسواری پیش آمده و جلسه امروز کنسل است.
ایشان به طبع از بیحرمتی بوجود آمده دلخور میشوند و جر و بحثهایی به وجود میآید که دوستان بازرسی خانه میآیند و علت را جویا میشوند و آقای امینی علت را توضیح میدهد که لغو جلسه بی حرمتی به صنف گویندگان و تمامی عزیزان و پیشکسوتانی است که ایشان به نمایندگی از آنها برای حضور در جلسه به آنجا رفته است و قرار میشود که دوستان هیات بازرسی خانه سینما هم قضیه را پیگیری کنند.
بلافاصله پشت بند این داستان من با دفتر شاهسواری تماس گرفتم و طبیعتا بنده هم موفق نشدم با ایشان صحبت بکنم، با سرکارخانم وافری مسئول دفتر ایشان صحبت کردم و ایشان گفتند آقای شاهسواری میگوید یک نفر از آن سه نفری اسمی که به ما گفتید باید در جلسات حضور پیدا کند. گفتم: ایشان دیشب چیز دیگری به بنده گفتید. گفتید هر کسی را میخواهید معرفی کنید. الان آقای جلیلوند که در سفر هستند، آقای حمید منوچهری کسالتی دارند، آقای امیرعباس پیام هم سر فیلمبرداری هستند، من گفتم این 103 نفر آقای امینی را به نمایندگی از خودشان معرفی کردند، شما برای امضاء 103 نفر ارزش قائل نیستند!؟
گفتند آقای شاهسواری روی این سه نفر یعنی آقایان جلیلوند، منوچهری و پیام تاکید دارند. من گفتم: آقایان شاهسواری و اسعدیان به قولشان عمل نکردند. ایشان فرمودند که آقای آشتیانیپور در جلسه شورای سرپرستی نخواهند بود و آقای آشتیانیپور را انتخاب کردند. چطور ما باید به تمام چیزهایی که شما گفتید عمل کنیم اما مدیران خانه سینما به مهمترین قولی که دادند عمل نکنند. ما به خانه سینما پناه آوردیم. هر چی گفتید ما گفتیم: چشم. قرار بود که در شورای سرپرستی آقای آشتیانیپور حضور نداشته باشند، اما خانه سینما به هیچکدام از وعدههایش عمل نکرد و این کار باعث دلسردی و ناراحتی پیشکسوتان حرفه دوبله شد. اگر خدای ناکرده مشکلی برای این صنف بوجود بیاید، خانه سینما مقصر این ماجرا خواهد بود.
*به نظر میرسد آقای شاهسواری تلاش میکنند یکی از مرتبطان با خودشان سکان صنف را در دست داشته باشد و از پذیرفتن چهره شاخصی مثل مهدی امینی امتناع کردند، من تصور میکنم چیزهایی فراتر از ساماندهی موقت پشت ماجرا باشد.
من اهل خیلی بازیها واقعا نیستم و هیچوقت من درگیر بازیهای این مدلی نشدم، نه تنها بنده، بلکه بسیاری از همکاران من هم با همین سیاق هنری فعالیت کردهاند. من آدمی هستم که صادقانه جلو میروم و درمقابل فردی که از من بزرگتر هست و سمت و مسئولیتی دارد، ادب حکم میکند به او احترام بگذارم و حرف او را قبول بکنم. اینکه حرفی مدیران خانه سینما میزنند با عملکردشان تضاد دارد، این مسئله آزار دهنده است. چه چیزی پشت پرده این آرایش صنفی هست؟ از آبتین ممدوح خوششان نیامده؟ آیا من دارم صحبت میکنم، آقایان شاهسواری و آشتیانیپور در این جلسات حضور دارند اما ذهنشان در جای دیگری است؟
***حرف مدیران خانه سینما با عملکردشان تضاد دارد
*آیا مقاصد غیرصنفی را دنبال میکنند؟
صنف ما هم زیرمجموعه خانه سینماست، ما عضوی از اصناف خانه سینما هستیم، اگر مقاصد صنفی را دنبال میکردند به اعتراضات 103 نفر از اعضای این صنف نصف به علاوه یک، حتی بیشتر ترتیب اثر میدادند که حتی بنیانگذاران دوبله ایران نامشان در میان این لیست است. من چون از سیاست سررشتهای ندارم، واقعا اطلاعات سیاسی ندارم، فقط اگر چنین داستانی هم هست میتوانم بگویم از صمیم قلب متاسفم، چون هنرمند از سیاست جداست. من فکر میکنم هنرمند را با روحیات لطیفش با آن طبع هنری که دارد جور دیگری نگاه کنیم. سایر جوامع دنیا با روشهای دیگری با هنر و هنرمند برخورد میکنند. من فکر میکنم اگر چنین چیزی هم هست، ما داریم مسیر غلطی را میرویم، مسیری که جز بنبست و بلوکهای بتنی چیز دیگری در مقابل ما نیست، چون هنرمند مقولهاش با سیاست جداست. ما نمیتوانیم همه چیز را حتی حقوق صنفی یک صنف زحمت کش و فرهنگساز و بیادعا را سیاسی کنیم.
حرف پایانی شما؟
از تمام نهادهای خاص نظارتی خواهش میکنم، درخواست عاجزانه دارم به قضیه ساماندهی اصناف در ذیل خانه سینما ورود کنند. سایر اصنافی که کما و بیش که شنیدیم چنین مشکلاتی دارند، من مشکلات صنف خود را بازگو میکنم. از تمام نهادهای نظارتی از مسئولان ذی ربط تمنا دارم، کسانی که در این زمینه میتوانند با قضیه روبرو شوند، قصد و غرضهای غیر هنری کنار گذاشته شود، اگر دشمنی هست کنار گذاشته شود و یک مقدار دوستانه با صنف ما برخورد شود و به حرف همکاران من گوش بدهند. برای بنیانگذاران و پیشکسوتان این حرفه ارزش قائل شوند و با سامان دهی صنف دوبله نگذارند که پیامدهای فرهنگی سوئی اتفاق بیفتد. دوبلورها کسانی هستند که مردم و نسلهای متوالی با آنها خاطره داشتند و دارند. من خواهش میکنم ترتیب اثر بدهند و به مشکلات صنف ما رسیدگی کنند و یک مقدار دوستانهتر با محبت بیشتری با همکاران من، با صنف من، با هنرمندان، با هنر این مملکت برخورد کنند.
***گفت و گو از: علیرضا پورصباغ