نرگس مومنی جو روانشناس بالینی و زوج درمانگر در گفتوگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره چگونگی خروج از روابط بیمارگونه، اظهار کرد: بسیار دیدهایم افرادی را که مدتها است روی آرامش را در رابطه خود ندیدهاند، اما همچنان درگیر حفظ و یا تصحیح آن رابطه با تلاش و بکارگیری الگوهای رفتاری تکراری هستند و هر بار با قلبی شکسته و جانی خسته به ابتدای خط ناخوب بودن ارتباطشان میرسند.
این روانشناس تصریح کرد: به راستی چه باید کرد؟ راهی برای تشخیص رابطه آسیب زا وجود دارد؟ بعد از آن که رابطهای آسیب زا ارزیابی شد، آیا میشود با کمترین هزینه روانی از آن خارج شد؟ آیا طعم رهایی پس از چنین رابطهای، آرامبخشتر از چالشها و کشمکشهای درون آن رابطه بیمارگونه است؟
وی افزود: دانستن و توجه به نشانههایی که سر رسید تاریخ انقضای یک رابطه را آشکار میکنند بسیار مهم است، چراکه در صورت عدم توجه به این نشانهها، مسمومیت این رابطه ما را از پای در میآورد. از اولین سرنخهای شناسایی بیمارگونه بودن یک ارتباط، عدم توازن حسهای خوب و بدی است که از این رابطه دریافت میکنیم، یعنی آن زمان که رنجشها و سرخوردگیها و ناهماهنگیهای عاطفی و روانی ما با شریکمان با وجود تمام تلاشهای سخت و آسانی که انجام دادهایم به اوج خود میرسد، گویا دیگر جایی برای ماندن در این رابطه نیست.
مومنیجو گفت: این رنجشها ممکن است ناشی از بت سازیهای ذهنی خودمان باشند که پس از مدتی متوجه شدهایم شریکمان آن کسی نیست که نشان میداد و یا ناشی از اختلالات روانی هر یک از طرفین باشند، به صورتی که رابطه به سمت سردتر و کنترل گرانهتر و یک طرفهتر شدن پیش برود، تا آنجا که تحمل شدیدتر شدن این بحرانها از توان ما خارج شود.
این روانشناس درباره راهکارهای نجات خودمان از روابط بیمارگونه، بیان کرد: سوال مهم آن است که پس از درگیری روانی و عاطفی فرد با یک رابطه بیمارگونه و دلبستگی به چنین ارتباطی، آیا راهی برای نجات و رهایی او وجود دارد؟ بیشک میتوانیم از هر مسیر اشتباهی، هر زمان که متوجه نادرست بودن آن راه شویم بازگردیم. لازمه بازگشت و رهایی از یک ارتباط ناسالم ارزیابی و بررسی معایب و مزایای آن رابطه است.
وی افزود: این ارزیابی باید تمام ابعاد منطقی و هیجانی ارتباط را شامل شود و همزمان با سعی در افزایش خود آگاهی و عزت نفس و ارزش به نیازهای روانی خودمان که احتمالا در چنین ارتباطی رفع نمیشوند، سعی در بازبینی رابطه بیمار خویش میکنیم، به علاوه میتوانیم با شناسایی الگوهای اشتباه رفتاری خویش مانند باج دهی عاطفی و یا توقعات بیجا و... به نقشه صحیحی از چرایی و چگونگی این نوع تعامل بیمار میرسیم، که در نهایت تغییر و تصحیح این نقشه باعث اتمام و یا درست شدن این رابطه میشود.
مومنیجو ادامه داد: ناگفته نماند دستیابی به چنین نگاه مسلط (از بالا) و بدون هیجانی به رابطه خودمان ابداً کار سادهای نیست، زیرا ما خودمان درگیر هیحانات گاهاً شدید خود و این رابطهایم، لذا لازم است برای رسیدن به این نقشه واضح و شناخت الگوهای رفتاری که در جریان هستند از نفر سومی که متخصص و بی طرف است کمک بگیریم. آن متخصص با درک نیازهای روانی هر دو شریک و الگوهای ناکارآمد ارتباطی و بررسی سیر ایجاد و تداوم تعارضات بین فردی و با افزایش خود آگاهی و خود ارزشمندی، ما را برای تغییر یک رابطه بیمار و یا رهایی از آن یاری میدهد.
این روانشناس درباره راهکارهای بهتر شدن حال دلمان بعد از ترک رابطه، گفت: البته که پس از ترک هر عادت سادهای نوعی تمایل به بازگشت در انسان وجود دارد، چه رسد به رابطه هیجانی و طولانی که نام عاشقانه بر آن نهادهایم. روزهای ترک این اعتیاد عاشقانه بیشک ساده نخواهد بود، اما اگر در کنار درمانگر خویش و گام به گام به بازسازی روانی و عاطفی پس از جدایی برسیم قطعا حال بهتری در انتظارمان خواهد بود تا جایی که ما مراقبت از خویش را یاد بگیریم و دیگر تن به حضور در چنین ارتباطهای بیماری ندهیم.
وی با اشاره به اینکه اگر احساس میکنید ارتباطتان چنانکه باید حالتان را خوب نمیکند و یا حتی به شما آسیب میزند، خودتان را تنها نگذارید، خاطرنشان کرد: با مراجعه به زوج درمانگران و با اعتماد به راهکارهای روانی موجود و بینشی که از طرف درمانگران به شما هدیه داده میشود، دل به تغییر و رهایی بسپارید.
بیشتر بخوانید