به گزارش مشرق، معتقد است هم نفسی با دفاع مقدس بر زندگیاش آثار و برکات وضعی داشته است و مزیتها و فضیلتهای معنوی ادبیات دفاع مقدس بیکران است، میخواهد در این دریای بیکران بیش از پیش غوطه ور شود، او در رابطه با دفاع مقدس مینویسد و در این مسیر بهتر توانسته مفسر فضیلتها باشد. ناصر پروانی شاعر و ادیب، متولد تیر ماه ١٣٥٩ در تهران و ساکن تهران است. وی دارای دکتری مدیریت استراتژیک، فوق لیسانس مدیریت تحول، لیسانس مدیریت بازرگانی بوده و مشغول به تدریس در زمینه شعر و ادبیات در دانشگاه شهید بهشتی است. وی در سال ١٣٧٠، در یازده سالگی در استان تهران، در دو رشته شعر و داستان نویسی در سطح مدارس ابتدایی استان تهران مقام اول را کسب کرد و پس از آن از محضر اساتیدی چون آرام و سازگار کسب فیض کرد.در سال 1385 اولین مجموعهاشعار ایشان به نام «باران» به چاپ رسید. در گفتوگویی کوتاه رابطه انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و شعر و ادب را با او مرور کردیم.
ساحت ادبیات داستانی نسبت به دهه قبل در زمینه ادبیات داستانی انقلاب چه تغییراتی را شاهد بوده است. نویسندگان متعهد از حیث پیشرو بودن در چه مرحلهای قرار دارند؟
اگر منصفانه بگوییم ادبیات ما در دهه 90 با گسترش شبکههای اجتماعی و کمرنگ شدن کتابهای چاپی و افزایش نوشتارهای الکترونیکی از حیث ورود مضامین سبک و بیمغز، مورد هجمههای زیادی قرار گرفته است.اگرچه ادبیات مقاومت با توجه به قداست و نزدیکی زمانی، کمتر در معرض این هجمه قرار گرفته؛ اما سایر حوزههای شعر و داستان بسیار از این موضوع آسیب دیدهاند.
در گذشته عرضه یک اثر ادبی در سطح عمومی مستلزم گذراندن مراحل و فیلترهای خاصی بود؛ اما در حال حاضر با توجه به در دسترس بودن انتشار مطالب در فضای مجازی این گزینش و پالایش نوشتار از بین رفته است. اما ادبیات مقاومت هم در شعر و هم داستان به واسطه لزوم رعایت چهارچوبها کمتر دستخوش آسیب قرار گرفته است؛ ولی از سوی دیگر نیز آثار زیبنده و چشمگیری به غیر از چندین فیلمنامه همانند شیار 143 درجه نرگس آبیار یا مستند نوشته ماجرای نیمروز و... نداشتهایم.
در حال حاضر خاطره نویسی خیلی باب شده است. در مقابل کتاب و ادبیات داستانی انقلاب کمرنگ شده است.
بدون اغراق میتوان گفت ما در این دهه شاهد ظهور افرادی همانند سید مهدی شجاعی، مرتضی سرهنگی، هدایتالله بهبودی، علیرضا کمرهای و احمد دهقان و... نبودهایم و شاید بتوان گفت این عزیزان همچون گذشته فعالیت زیادی نکردهاند. اگر چه برخی آثار همانند «سرباز کوچک امام» بیش از صدبار تجدید چاپ شدهاند؛ اما به نظر بنده آثار تاثیرگذاری همچون آثار دهه هفتاد و هشتاد خلق نشده است.
در حال حاضر خاطره نویسی خیلی باب شده است. در مقابل کتاب و ادبیات داستانی انقلاب کمرنگ شده است.
آیا خاطرهنویسی میتواند جای ادبیات داستانی را بگیرد. بهتر نیست این دو حوزه، در امتداد یکدیگر قرار گیرند؟
تفاوت اصلی خاطره نویسی و داستان نویسی در انتقال تفکرات نویسنده و عدم انتقال این تفکر است. خاطره نویسی به روش رایج فقط و فقط نوشتن شنیدهها یا کردههاست و گویی خاطره نویس انتقال اندیشه خود را به خواننده انجام نمیدهد؛ اما در داستان نویسی، نویسنده با اندیشههای خود در مسیر داستان با خواننده صحبت میکند و سبب همراهی و در معرض قرار دادن اندیشه میشود.امتزاج این دو موضوع امکانپذیر و شدنیاست؛ اما بسیار ظریف و با رعایت اصول امانتداری خاطره میبایست انجام شود.
بنده در کتاب «مردانی حوالی خورشید» دقیقا سعی در همین امر داشتم و سعی کردم همزمان با نقل قول شفاف و بیان خاطره با ایجاد داستان و اندیشه در بسیاری اوقات تفکرات و تراوشات ذهن شخصیتها را بنویسم.به نوعی در این تلفیق لازم است شخصیتهای خاطرهساز بلند بلند فکر کنند و نویسنده صدای ذهن آنها را بشنود و بنویسد.
در حال حاضر شاهد نفوذ قلمهای مسموم نویسندگان مرعوب در ادبیات داستانی هستیم که هیچ نسبتی با دین و انقلاب ندارند. وجود این قلمهای مسئله دار چه آفاتی و آثار سوئی برای ادبیات ایران دارد؟
بنده معتقدم دفاع مقدس و انقلاب همچون دریاست و دریا، مردارها را پس میزند و بیرون میاندازد و قلمهای مسموم دیر یا زود از اذهان انقلابی و مقاومت مدار خارج میشود؛ اما وجود اندیشههای آگاه با قدرت تشخیص بالا در شناسایی و طرد این گونه نوشتارها الزامی است.شاید بهترین روش مقابله با افکار مسموم، بها دادن به آثار قوی و ارزشمند است.
بیشتر بخوانید:
موضوع کتابهایتان را چگونه انتخاب میکنید؟
راستش را بگویم اغلب من موضوعات کتاب را انتخاب نمیکنم و در حقیقت موضوع کتابهایم هستند که من را انتخاب میکنند. آنها هستند که تصمیم میگیرند من نقاشی آنها را با کمک واژهها بکشم.تا کنون 15 کتاب از بنده به چاپ رسیده در بیشتر این کتابها احساس نیاز ذهنی من سبب قلم زدن در آن موضوعات شده است؛ البته در کتابهای مجموعهاشعار، فضای ذهنی و لزوم انتقال معانی و اندیشهها با کمک تکنیک و ترسیم، احساس نقش بسزایی داشته است.
چه روشهایی را برای جذب مخاطبین عام استفاده میکنید؟
به زبان خودشان با آنها حرف میزنم. سعی من همواره در وسیع الطیف نویسی بوده؛ البته من کارگاههای شعر فعالی دارم؛ ولی خب به نظرم همه «خورشید» و «باران» را دوست دارند، چون هرکسی به روش خود بهره خود را از آنها میبرد.
آیا به نظر خودتان تا به حال توانستهاید پیام دفاع مقدس را به درستی به نسلهای جدید انتقال دهید؟
در حد بضاعتم بله؛ ولی در حد وظیفهام، خیر. البته همه ما در مسیریم و قدم قدم و منزل به منزل این مسیر، مقصد است.
با این اوصاف، انگیزه شما از پرداختن به موضوع دفاع مقدس در کتابتان چیست؟
گذشته از احساس تکلیف، من معتقدم زیباترینِ زیباییها در دفاع مقدس خلق شده است. مثلا تبیین واژههایی همانند ایثار، مردانگی، خلاقیت، نوع دوستی، برنامهریزی، وجدان کاری و... با قلم زدن در حوزه ادبیات دفاع مقدس بسیار دست یافتن است.وقتی در حوزه دفاع مقدس مینویسی به راحتی و ملموس میتوانی بسیاری از سجایا و فضیلتها را تشریح و تفسیر کنی. قلم زدن در ادبیات دفاع مقدس به من کمک کرد برخی مضامین اعتقادی را که سالها به سختی در شعرهایم تشریح و تفسیر کردم، به سادگی و بسیار عینی بیان کنم.
برکات پرداختن به تاریخ نگاری و روایت دفاع مقدس و ادبیات پایداری چه بوده و برنامه شما برای نوشتن در حوزه دفاع مقدس در حال حاضر چیست؟
هم نفسی، هم قدمی و هم اندیشه شدن با شخصیتهای حقیقی در حوزه دفاع مقدس آثار و برکات وضعی و مستقیم در زندگی و قلم بنده داشته است. به نظرم بهترین هدیه به انسان، هدیه اندیشه است.دفاع مقدس به من اندیشه آزادگی و مقاومت را هدیه داده است و این اندیشه سبب نگاه متفاوت و در نتیجه عملکرد متفاوت در زندگیام شده است.مگر ممکن است شما با کتابی همچون قایق، به وسط اقیانوس فضیلتهای دفاع مقدس بروی و از مزایای آن منتفع نشوی؟! مزیتها و فضیلتهای معنوی ادبیات دفاع مقدس بیکران است. برنامه آتی من هم همین است که در این دریای بیکران بیش از پیش غوطه ور شوم؛ البته نگارش چند موضوع به من پیشنهاد شده است، ولی مهم این است که احساسم بیشتر درگیر کدام موضوع شود.
آیا کتاب جدیدی در این زمینه نوشته اید؟ درباره آن مختصر توضیح دهید.
خب آخرین کتاب من مردانی حوالی خورشید است که حدود ده روز پیش توسط نشر شاهد به چاپ رسید. کتاب مردانی حوالی خورشید پانزدهمین اثر بنده توسط انتشارات بنیاد شهید به چاپ رسید.این کتاب بخشی از خاطرات امیر حبیب بقایی، فرمانده سابق نیروی هوایی ارتش و مشاور فعلی مقام معظم رهبری، در دوران جنگ و زندگی خانوادگی است.در این کتاب به رشادتها و جهادگری تمامی رزمندهها در دوران دفاع مقدساشاره شده و علاوهبر امیر حبیب بقایی به ابعادی از شخصیت شهید منصور ستاری، شهید عباس بابایی و شهید مصطفی اردستانی نیز پرداخته شده است.
از نکات بارز این کتاب تبیین نقش پررنگ همسران شهدا و رزمندگان در دوران دفاع مقدس میباشد. و یکی از 10 فصل این کتاب به نام «پایگاهی به نام همسرم» میباشد. در بخشهایی از این کتاب به جانفشانیهای مردم شهر دزفول پرداخته شده است و درباره شش عملیات بزرگ و نقش نیروهوایی در آن صحبت شده است.این کتاب 160 صفحه است و در چاپ اول دوهزار و 200 نسخه به چاپ رسیده است.