گروه سیاست فردا: محمود احمدینژاد رئیس دولت نهم و دهم را به جرأت میتوان خاصترین چهره سیاسی ایران به شمار آورد. نه حرفهای معمولی میزند و نه کارهای معمولی میکند، اما کسی هم با او کاری ندارد! یک روز حکم قوه قضاییه را به هیچ میگیرد و یک روز هم مقابل دوربین رسانه معاند مینشیند! جالبتر آنکه در این گفتوگو گذشته را انکار کرده و فکر میکند با مطرح کردن خود میتواند آیندهای قابل توجه را رقم زند.
احمدینژاد و گفتوگوی اخیرش، محور گفتوگوی ما با امیررضا واعظ آشتیانی، فعال سیاسی اصولگرا است.
*آقای احمدینژاد با رادیو فردا مصاحبه کرده است. این مصونیت را از کجا آورده که اقدامات تا این حد غیرمعمول دارد و واکنشی هم برنمیانگیزد؟
ایشان در مصاحبه اشاره کرده که من در قالب آزادی کلام صحبت میکنم و ادعایش این است که من به عنوان یک فعال سیاسی که روزی رئیسجمهور بوده است نظرات خود را بیان میکنم. به نظر من احمدینژاد دنبال این است که حریمهای مربوط به آزادی را تحت شعاع عملکرد خود قرار دهد. اما خوب است کسی که رئیسجمهور هم بوده حریم آزادی را طبق قانون اساسی مورد توجه قرار دهد. آقای احمدینژاد مسیر آزادی را اشتباه طی میکند. مسیر درست این نیست که برای کشور هزینه تراشی کنیم. وقتی بخشی از اروپاییها و آمریکا به دنبال تنشزایی بر علیه ایران هستند و استقلال ایران را برنمی تابند، باید سعی کنیم که انسجام و اتحاد نسبی را در داخل کشور داشته باشیم.
*اجازه بدید از موضوع دور نشویم. چرا با احمدینژاد به خاطر چنین مصاحبهای برخورد نمیشود.
اینکه با آقای احمدینژاد در برخی موضوعات مماشات میشود، به این جهت نیست که او مهره اثر گذاری است.
*به چه خاطر است؟
کسانی هم در کشور هستند که با رسانههای مختلف خارجی از جمله معاند، صحبت میکنند برخی آقایان صحبتهایی میکنند که به نفع کشور هم نیست.
*کدام آقایان؟
احمدینژاد، دنبال درنوردیدن فضای سیاسی کشور است. میخواهد بگوید که من رابینهود آزادی در ایران هستم. در صورتی که اگر این ادعا را دارد باید عقبه آزادی خواهی هم داشته باشد. او مثل اکبر گنجی است که ازنیروهای داغ انقلاب بوده و امروز علیه جمهوری اسلامی حرف میزند. امثال اینها کم نیستند.
به نظر من احمدینژاد باید به خودش بیاید و فکر نکند که میتواند با این کارها درسیاستهای جمهوری اسلامی ایران تغییر ایجاد کند.
*در جریان این مصاحبه به هیچ سوالی درباره گذشته پاسخ درست نداد. آیا مردم هم گذشته او را فراموش میکنند؟
بله، کاملا طفره رفت. به نظر من یکی از دلایل فعال شدن احمدینژاد، عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم است. مشکلات اقتصادی، فرهنگی و... دست به دست هم داده که احمدینژاد فکر کند ناجی کشور است و در عین حال فکر کند که مراوده با آمریکا به همینجا ختم میشود و آمریکا تحریم را برمی دارد. او خودش به خوبی میداند که آمریکاییها به این موضوع قانع نیستند و نقشه براندازی جمهوری اسلامی را پیگیری میکنند، اما تلاشش بر این است که بگوید اگر هر اتفاق خوبی بیفتد، من هم در آن سهم داشتهام.
*هدف احمدینژاد برای مطرح نگاهداشتن خود چیست؟ خود را در کجای سیاست ایران میبیند یا برای کدام روز برنامهریزی میکند؟
تحلیل من این است که احمدینژاد راه پر پیج و خمی را برای مطرح کردن خود انتخاب کرده است. البته بخش عمدهای از تصمیمات او از روی عصبانت است و خو را در مسیری قرار داده که حواشی خود را بیشتر کند.
در این میان برخی هم در رسانهها باور دارند که هر کسی که بیشتر حرف چالشی بزند، بیشتر مطرح است. درهمهجای دنیا نیز همین طور است.
*هدف احمدینژاد از مطرح کردن خود چیست؟ مثلاً قصد کاندیداتوری در 1400 دارد؟ یا ممکن است نامزد خود رابه میدان بفرستد؟
برای بقای سیاسی خودش این کارها را انجام میدهد. ضمن اینکه در فضای سیاست ایران از او استقابل نمیشود. میخواهد همواره مطرح باشد و گزینه باشد و در دید محافل داخلی باشد.
نامزد شدن او بستگی به این دارد که فرایند رسیدگی به صلاحیت کاندیداها چطور باشد. اینکه کاندیدایی را معرفی کند و پشت او بایستند البته محتمل است. اما باید به این نکته هم توجه داشته باشد که مردم اگرچه از دولت فعلی و عملکرد آن راضی نیستند، اما دنبال برگشتن به گذشته و تکرار تجربه احمدینژاد هم نیستند.