خبرگزاری فارس : بهزاد فراهانی متولد سال 1323 از استان مرکزی است وی بازیگر و فیلمنامه نویس بوده و دورههایی از تئاتر را در فرانسه گذرانده است و در کارگردانی، بازیگری و نویسندگی فارغ التحصیل شده است.وی تا کنون در فیلمها و سریالهای زیادی بازی کرده و در عرصه نمایش نیز اخیرا نمایشی با عنوان «مطرب» به صحنه ایرانشهر برده است. درباره نمایش «مطرب» گپ و گفتی با این هنرمند داشتهایم که در ادامه میخوانید:
قصه مطرب درباره چیست؟ نمایشنامه را بر چه اساس نوشتید؟
من سالهاست که از مسئله مدیریت در هنر آزرده هستم، مدیریت نه به این معنا که اگر خودم بودم بهتر کار میکردم، منظورم این است که به لحاظ دانش مدیریتی ضعیف هستیم مدیریت در عرصه هنر ما متأسفانه خیلی خوب نیست البته باز هم این بدین معنی نیست که منظور من مرکز هنرهای نمایشی یا معاونت هنری است من در کل صحبت میکنم.مطرب ابتدا به همین دلیل نوشته شد و بعد در عرصه کار ما در این نمایش متوجه شدیم که گوش نسل جوان امروز درگیر مسائل کلیشهای نیست، نسل جوان دوست دارد زندگی کند و این حق طبیعی او است که شاد و امیدوار باشد برای همین کوشش کردم که صحنه را به موسیقی خوب با پیشینه مزین کنم.
بنابراین قصه مطرب موسیقیایی است، از ریتم برخوردار است لحظاتی است که دیالوگها با موسیقی ادا میشود و به سمت اپرا میرود. عوامل نمایش ما از نخبگان تئاتر هستند بنابراین کوشش کردم کار شریف و خوب که بوی تئاتر ملی را داشته باشد و از تکنیک و فرم تعزیه و تخته حوض کمک بگیرم به همین دلیل هم استقبال از این نمایش خیلی خوب بوده است به ویژه در این شرایط بعد از انتخابات و گرما و امتحانات و ماه رمضان باز هم استقبال داریم.
برای انتخاب نقشها و کلیشههای جنسیتی چه چیزی برایتان اولویت دارد؟
من سعی میکنم انسان را در موقعیت تحلیل کنم گاه موقعیت تراژیک و گاهی کمدی میشود من عمد و قصدی برای کار کمدی ندارم، انسان را در یک موقعیت اجتماعی مورد توجه قرار میدهم، بنابراین طبیعتا در تضادهای اجتماعی کمدی هم شکل میگیرد. من تصورم این است که در این مملکت هیچگاه عشق گاه از بین رفتنی نیست اگر همه یأس جهانی را هم مردم ما داشته باشند باز هم امید وجود دارد، این اعتقاد من است در تمام قصههای من این وضعیت وجود دارد، من عاشق عشق هستم و این را در کارهایم نشان میدهم.
در نهایت من همیشه برای نقشهای اصلیام دو نفر را انتخاب میکنم به خاطر اینکه نقش اصلی سخت است و امکان دارد برای کسی که بازی میکند مشکلی پیش بیاید یا کاری دیگر برایش پیش بیاید، بنابراین این دو نفر که انتخاب کردم خواستههای مرا ایفا میکنند هم دخترم و هم نقش سانیا سالاری که کم از دخترم هم نیست او هم به همه خواستههایم پاسخ داده است. این کار را ما تا 21 تا 24 خرداد در ایرانشهر اجرا میکنیم، اگر تماشاچی هم زیاد شود دو اجرایی اجرا میکنیم و بعد به پردیس خاوران میرویم آنجا هم امیدوارم بتوانیم مردم عادی را به تئاتر جلب کنیم، چون مطمئنم که این کار هم به زبان و هم زندگی مردم نزدیک است بنابراین یک ماه هم از ابتدای تیر در پردیس تئاتر خاوران خواهیم بود. این وظیفه من است که بروم و برای مردم بخش های مختلف تئاتر اجرا کنم امیدوارم کسانی که اندک شناختی از کار ما دارند برای دیدن این نمایش حضور پیدا کنند.
در ارتباط با وضعیت فعلی تماشاخانهها با توجه به زیاد شدن تماشاخانههای خصوصی چه نظری دارید شرایط را بهتر میبینید یا اینکه نقاط ضعفی هم در این رابطه وجود دارد؟
خب البته این نگاه من است امیدوارم درست باشد به نظر من دولت بخش عمده کارش را در سخت افزار به گردن بخش خصوصی میاندازد این در ظاهر بد نیست اما اینکه در بخش خصوصی دولت چه نقشی دارد سوال بزرگی است. تئاتر در جهان شامل یارانه میشود، این پدیده در همه نظامها در جهان وجود دارد، اگر دولت یارانه تئاتر را ندهد تئاتر کم کم از محتوا دور میشود وقتی این اتفاق افتاد به طرف نوعی از نمایش به گیشه نزدیک میشود ، تئاتر گیشهای مطمئنا در عرصه محتوا کم و کسر خواهد داشت و این سیاست کلان دوستان ما در دولت است که یارانه تئاتر را قطع کردند از اشتباهاتی است که مرتکب شدند و امیدوارم این امر جبران شود.
مگر اینکه دولت در عرصه کار سخت افزاری تئاتر یاریگر باشند و به تئاتریها کمک کنند یعنی این تئاترها که تأسیس میشوند و معلوم نیست چه سرنوشتی خواهند داشت باید از کمک دولت برخوردار شوند تا سرپا بمانند وگرنه مطمئن باشید که سود نخواهند داشت و کارشان به جای باریک میکشد و این خیلی بد است و نشانه غلط بودن سیاست و مدیریت ما است نه اینکه مردم ما تئاتر نمیخواهند.
شما خودتان ترجیحتان به کار در تماشاخانه های دولتی است؟
بهرحال من با تجربه عمر 55 ساله تئاترم طبیعی است که به تماشاخانههای دولتی رجوع کنم و در فضای دولتی راحتتر کار میکنم.
نسل جوان را در عرصه تئاتر چقدر موفق میبینید؟
نسل جوان ما در تئاتر موفق است اما سوال این است که دولت هم در تئاتر موفق است؟ خیر اینطور نیست چون فرض کنید یک گروه بیست نفری دور هم جمع شوند و یک نمایش زیبا را به صحنه ببرند این خوشحالی خیلی خوب است اما این خوشحالی تا زمانی ادامه دارد که پولی دستشان را بگیرد و اگر نگیرد زندگی شان به خطر میافتد. بهرحال جوانان هم اگر کار میکنند میخواهند زندگی کنند و تئاتر به این صورت نمیتواند پاسخگویش باشد و اگر اینطور باشد کار غلط است و دولت باید به یاری جوانان بیاید و این امکان زیبای فرهنگی، روانشناسی و مسئله تمدن ساز را یاری کند، چون بدان نیازمند است و اگر این اتفاق نیافتد تئاتر هرز میرود و شرایط مثل سال 32 در لاله زار میشود.
کار تلویزیونی هم دارید؟
بله الان از تلویزیون کار «لبخند رخساره» آقای نعمت الله و بهرنگ توفیقی را دارم، این کار را ستایش میکنم جزو کارهای خوب تلویزیون است و من هم نقشی در حد خودم در این کار دارم و از عواملش تشکر میکنم.