سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.
*******
**انتقام، شانس بازگشت آمریکا به برجام را از بین می برد
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «در زمینی که تل آویو چیده بازی نکنیم» نوشت: «معادله پیچیده‌ای روی میز است، جو بایدن با احتمال بازگشت به برجام دو ماه دیگر بر سر کار می‌آید، دونالد ترامپ دو ماه دیگر زمان دارد تا آخرین زهر از ناکامی خود از توافق جدید با آمریکا را بریزد. این‌سو حسن روحانی قرار دارد که هفت‌ماه برای توافق جدید زمان دارد تا تکان جدیدی در فضای سیاسی کشور ایجاد کند یا آنکه کلا امیدی به ایجاد فضای جدید نداشته و در زمینی که دیگران برای ایران تدارک دیده‌اند، بازی کند.اگرچه طیفی معتقد به عکس‌العمل هستند و این وضعیت را مناسب نمی‌بینند اما واقعا باید صحنه بازی را دید و تصمیم گرفت. آیا عکس‌العمل نشان‌دادن در این وضعیت، بازی در زمینی نیست که تل‌آویو چیده است؟ ».
روزنامه آرمان نیز در مطلبی با عنوان «تروریسم علیه دیپلماسی» نوشت: «بدیهی است که احساسات و غرور ملی ایرانیان با به شهادت رساندن فرزندی دانشمند و فرهیخته که در زمینه دانش دفاعی منشا خدمت بوده، جریحه دار شده است. اما آنچه دولت و مجموعه حاکمیت در این شرایط باید رجوع و براساس آن تصمیم و تدبیر اتخاذ کنند، اولویت دادن به منافع و مصالح ملی در هر تدبیر و تصمیم است. لازم است متولیان قانونی سیاست خارجی کشور، منافع و مصالح کشور را از میدان تاثیرپذیری از ترامپیان ضد دیپلماسی مصون بدارند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «مدیریت سیاست خارجی در وضعیت پیچیده کنونی، ظرافتی ظریف تر از گذشته طلب می کند...همچنان که رئیس جمهور، احزاب و شخصیت های اصلاح طلب در سخنان و بیانیه های مختلف، پیروزی ناشی از بازگرداندن احتمالی آمریکا به برجام را ناشی از مقاومت ملت تعریف کرده اند، عقلای اصولگرا نیز می توانند با اعلام موضع رسمی و حمایت از تصمیمات متضمن مصالح و منافع ملی، اجازه ندهند که منویات برخی حاشیه نشینان این جناح به سیاست و مطالبه کلیت اصولگرایی در مخالفت با مصالح و منافع ملی تعبیر شود».
همچنین «نصرت الله تاجیک» کارشناس مسائل بین الملل در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «یک مجموعه جریاناتی برای فشار روانی بر ایران شکل گرفته که ترور اخیر اوج آن بوده است. آنها به دنبال این هستند که ایران را عکس العملی کنند. برنامه آنها این نبوده است که به دانش ایران ضربه بزنند، بلکه به دنبال این هستند تا فرصت را از دیپلماسی بگیرند.زیرا دیپلماسی تا حدودی می تواند مشکلات داخلی و خارجی ایران را کاهش و در ادامه به طور نسبی حل کند...مسلما بایدن چنین برنامه هایی (مثل ترور دانشمندان هسته ای) را در دستور کار ندارد و سیاست متفاوتی را در پیش خواهد گرفت».
تاجیک در ادامه گفت: «ایران باید(در واکنش به این ترور) طراحی دیپلماتیک و سیاسی را مدنظر داشته باشد. زیرا هرگونه عکس العمل نظامی می تواند روند را از کنترل خارج کند».
«حشمت الله فلاحت پیشه» نماینده سابق مجلی نیز در یادداشتی در آرمان نوشت: «آخرین موضع "جیک سولیوان"(مشاور امنیت ملی بایدن) حاکی از آن بود که دیپلماسی اساس کار است و احیای برجام در دستور کارشان قرار دارد. احیای برجام به معنای مرگ سیاسی نتانیاهوست که فقط در فضای امنیتی فعالیت می کند...نباید بهانه داد و در میدانی که صهیونیست ها طراحی کرده اند، بازی کرد... نباید در میدانی بازی کنیم که این میدان، میدانی انتحاری است که صهیونیست ها شکل داده اند...تا از این طریق، دیپلماسی شکل نگیرد که معتقدم این نیازمند یک سیاست ظریف از سوی ایران است.
اکنون حدود 2 ماه تا آغاز به کار دولت بعدی آمریکا زمان باقی است. برخی از فعالین و رسانه های اصلاح طلب تاکید دارند که تا روی کارآمدن دولت بایدن باید از انتقام و مجازات عاملان و آمران اقدام تروریستی در به شهادت رساندن دکتر «محسن فخری زاده» صرفنظر کنیم.
این ادعا، این پالس را به آمرین و عاملین شهادت دکتر فخری زاده می دهد که حدود 2 ماه فرصت است تا باز هم به اقدام مشابه دست زده و از اینکه عکس العملی صورت نخواهد گرفت، خیالشان آسوده باشد. به نظر شما، این پیشنهاد، مغایر با امنیت ملی و مصداق سهل اندیشی، و به عبارت دقیق تر مصداق خیانت نیست!؟
اتفاقا به هیچ عنوان نباید به طرف جنایتکار درباره عدم واکنش اطمینان خاطر داد و باید به گونه ای اظهارنظر کرد و در ادامه به گونه ای رفتار کرد که آمرین و عاملین این جنایت، هر لحظه از اینکه ممکن است انتقام سخت و سیلی محکم ایران بر گوششان نواخته شود، در هراس و وحشت و استیصال باشند.
از سوی دیگر به هیج عنوان نباید حساب دولت بایدن را از حساب تروریسم و آدم کشی و جنایت تفکیک کرد. بایدن پیش از این معاون اول دولت اوباما بوده است، همان دولتی که داعش را ایجاد و همچنین دانشمندان هسته ای ایران را ترور کرد.
برخی از فعالین اصلاح طلب مدعی هستند که احیای برجام به معنی مرگ سیاسی نتانیاهو است و اگر ایران آمرین و عاملین ترور دانشمند هسته ای ایران را مجازات کند، شانس بازگشت آمریکا به برجام از بین می برد.
این ادعا در حالی است که بایدن صراحتا اعلام کرده که شرط بازگشت دولتش به برجام، دائمی کردن محدودیت های هسته ای ایران و ضمیمه کردن توان موشکی و قدرت منطقه ای ایران به برجام است!
این همان خواسته ترامپ است. بنابراین با آغاز به کار دولت بایدن، هیچ اتفاق مثبتی در پرونده برجام رخ نخواهد داد. نکته قابل توجه اینجاست که بایدن در هفته های گذشته با انتقاد از رویکرد ترامپ در مقابل ایران، تاکید کرد که راههای هوشمندانه تری برای تحریم و فشار به مردم ایران وجود دارد که از سوی ترامپ مورد غفلت قرار گرفته بود.
** منتسب کردن روحانی به جریان اصلاحات، شیطنت منتقدان دولت است
«علی محمد نمازی» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران و نماینده مجلس ششم در مصاحبه با روزنامه شرق در پاسخ به این سوال که «با توجه به نارضایتی مردم از دولت فعلی و حمایت اصلاح‌طلبان از آن، تأثیر این حمایت در انتخابات ١٤00 چه خواهد بود؟ » گفت: «به‌طور قطع اثر منفی خواهد داشت و نمی‌توان این اثر منفی را در حمایت از روحانی انکار کرد ولی این تأثیر بیشتر به خاطر شیطنت اصولگراها و مخالفان نظام به وجود آمده است. مخالفان نظام می‌گویند هر چه از نظام دور بریزیم، به نفع‌مان است. اصولگراها نیز می‌گویند هرچه رقیب‌مان را از صحنه بیرون کنیم، به نفع‌مان است، کاندیدای اصلی اصلاح‌طلب‌ها روحانی نبود».
نمازی در ادامه گفت: «معتقدم در سال 9٢ باید اعلام می‌کردیم کاندیدایی نداریم...چراکه مخالف رأی‌دادن به کاندیدای استیجاری هستم. ما اصلاح‌طلبان اگر کاندیدا نداشته باشیم، نباید از کاندیدای دیگر استفاده کنیم...این دوره کاندیداها باید...از مشکلات کشور به‌خوبی سردر بیاورند. مثلا آقای روحانی این‌طور نبود».
این فعال سیاسی اصلاح طلب علیرغم اذعان به کارنامه ضعیف دولت، مدعی شده است که منتسب کردن روحانی به جریان اصلاحات، شیطنت منتقدان دولت است!
این ادعا در حالی است که تنها در یک قلم، «محمدرضا خاتمی» در اردیبهشت 96 تاکید کرد که «ما اصلاح طلبان تضمین روحانی هستیم».
در دولت روحانی پست هایی از قبیل معاون اول رئیس جمهور، معاونین رئیس جمهور، وزیر نفت، وزیر اقتصاد، وزیر صنعت، وزیر کار، وزیر راه و شهرسازی، وزیر نیرو، معاونین وزرا، رئیس شورای عالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، اکثریت مطلق استانداران و فرمانداران و بخشداران و...همگی از طیف اصلاح طلب بوده اند؛ اما حالا فعالین این طیف به جای اینکه به مردم درباره کارنامه خود گزارش بدهند، همچنان مشغول فرافکنی هستند.
«علی تاجرنیا» از نمایندگان مستعفی مجلس ششم و از دستگیرشدگان فتنه 88 در سال 96 و چندی پس از شروع به کار دولت دوم روحانی گفته بود: «به صورت طبیعی حمایت اصلاح‌طلبان در شرایط کنونی و در دوسال آینده ادامه خواهد داشت. با این وجود پس از دو سال و در نیمه پایانی دولت همراهی نقادانه اصلاح‌طلبان با دولت آغاز می‌شود و کم‌کم به سمت نقدهای جدی‌تری پیش خواهد رفت».
«محمود واعظی» رئیس دفتر رئیس جمهور- مهر 99- در واکنش به انتقادهای تند و تیز اصلاح طلبان علیرغم حضور حداکثری در دولت گفت: «از اصلاح طلبان وزیر و استاندار در دولت وجود دارد و اگر آنها منتقد هستند، به رفقای خودشان هم انتقاد باید بکنند. ولی حداقل مراعات حال رفقای خود را بکنند».
طیف اصلاح طلب دولت روحانی را دربست در اختیار گرفته و همزمان از دولت اعلام برائت می کند. اما افکارعمومی این بی صداقتی را نپذیرفته و کارنامه دولت را به درستی به پای جریان اصلاحات نوشته است.
** این روزنامه، رسانه ملت ایران است یا رسانه ملکه انگلیس!؟
روزنامه اعتماد با انتشار عکس «عطاالله مهاجرانی» وزیر فراری ارشاد در دولت اصلاحات در مطلبی با عنوان «شهر حافظ به روایت عطاء‌الله مهاجرانی پژوهشگر تاریخ و ادبیات» نوشت: «آنچه می‌خوانید، گزارشی از سخنرانی عطاء‌الله مهاجرانی، سیاستمدار پیشین و پژوهشگر تاریخ و ادبیات فارسی درهمایش ملی ادبیات، انسان و شهر است که با موضوع شهر حافظ ارایه شد».
مهاجرانی در حال حاضر در لندن اقامت دارد و هر از چندگاهی به عنوان کارشناس در برنامه های شبکه ضدایرانی «بی بی سی فارسی» حاضر می شود.
وی در فتنه 88 گروهی با عنوان «اتاق فکر جنبش سبز» در لندن تشکیل داد که افرادی همچون محسن کدیور، عبدالکریم سروش، عبدالعلی بازرگان و اکبر گنجی نیز در آن حضور داشتند. این گروه ضدایرانی و حامی فتنه علیرغم حمایت و پشتیبانی رسانه های معاند از جمله بی بی سی، رادیو فردا و صدای آمریکا، پس از چندی ورشکست شد.
مهاجرانی بعد از رسوایی انتشار سند درخواست کمک او از سعودی‌ها برای بورسیه کردن فرزندش (انتشار اسناد ویکی لیکس در تیرماه 94)، مدتی از حضور رسانه‌ای خود کاست، ولیکن وقتی برگشت، به تدریج تلاش کرد چهره دیگری از خود به نمایش بگذارد: چهره‌ای طرفدار نظام و طرفدار محور مقاومت.
وی همچنین در سالهای گذشته سفری به عربستان داشت و در مراسم جشن شاه سعودی در بندر الجنادربه در کنار عناصر بدنامی همچون علیرضا نوری‌زاده و در کنار مقامات سعودی شرکت کرد.
روزنامه اعتماد در 28 مرداد سالجاری نیز در اقدامی تأمل برانگیز به انتشار یادداشتی از «مسعود بهنود» ضدانقلاب لندن نشین و کارشناس بی بی سی فارسی درباره کودتای 28 مرداد پرداخت.
بهنود در این یادداشت مدعی شده بود که کودتای 28 مرداد به هیچ عنوان کودتایی خارجی به دست جاهلان و فواحش خیابانی نبوده است.
همچنین مسعود بهنود در یادداشت مذکور مدعی شده بود که «در تحولات سیاسی فرشته و دیوی در کار نیست». این یعنی حق و باطل وجود خارجی ندارد و چیزی تحت عنوان ظالم و مظلوم نیز معنا ندارد.
لازم به ذکر است که مسعود بهنود، از عناصر بدسابقه سیاسی و رسانه ای است که سالهای گذشته علیرغم صدور حکم زندان، از ایران گریخت.
روزنامه اعتماد علاوه بر این در ماههای گذشته مستندی با موضوع رسانه منتشر کرد و در آن مستند به گفت و گو با عناصر ضدانقلاب خارج نشین از جمله مسعود بهنود و علی اصغر رمضانپور-سردبیر شبکه سعودی ایران اینترنشنال- پرداخت.
موارد مذکور از یکسو پیوند جریان رسانه ای اصلاح طلب با ضدانقلاب خارج نشین را آشکار می کند و از سوی دیگر از پروژه ای حکایت دارد که در پی تطهیر ضدانقلاب خارج نشین و قبح شکنی و عادی جلوه دادن فعالیت این افراد در رسانه های داخل کشور است.
حال سوال اینجاست که روزنامه اعتماد- متعلق به الیاس حضرتی(نماینده سابق و رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس دهم) - رسانه ملت ایران است یا رسانه ملکه انگلیس!؟
