روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم آلبرت بغزیان استاد دانشگاه تاکید کرده است: بدهی دولت به پیمانکاران با سوءمدیریت ساخته میشود دولت همواره تعداد زیادی برنامه عمرانی دارد که باید آنها را در مدتزمان مشخص به سرانجام برساند. منبع تامین بودجه این برنامهها از نفت، عوارض یا مالیاتهاست. اما زمانی که منبعی برای تامین بودجه این برنامهها وجود نداشته باشد؛ مثلا مالیاتها کم باشد یا درآمد حاصل از فروش نفت پایین باشد؛ در این صورت این پروژه به صورت بدهی پیمانکارانی محسوب میشود که اجرای پروژه را به عهده گرفتهاند.
حالا بدهی ساخته شده و دولت برای تامین این بدهی چند راه بیشتر ندارد؛ مثلا باید از طریق اوراق قرضه تامین مالی کند.
اما روش دیگر، روش مخربی است. در این شیوه، دولت براساس استقراض از بانک مرکزی که همان افزایش پایه پولی است و در نهایت تبدیل به نقدینگی بیشتر میشود، این بودجه را تامین میکند. استفاده از این روش ایجاد تورم میکند. این امر باعث افزایش هزینه دولت و پیمانکار شده و در نهایت بدهی بیشتری در دورههای بعد برای دولتهای بعدی خواهد ساخت.
بدحسابی دولت باعث میشود پیمانکاران در قراردادهای بعدی این موارد را در نظر بگیرند و هزینه بالاتری برای انجام پروژهها از دولت طلب کنند و ریسک تاخیر پروژه را در مبلغ تمامشده پروژه منظور کنند و این سرمایه مردم را به باد خواهد داد.
در چنین شرایطی، سازمان برنامه و بودجه باید اولویت انجام پروژههای ناتمام را تعیین کند. بر این اساس که اتمام کدام پروژه زودتر میتواند جهش تولید ایجاد کند. متاسفانه فکر نمیکنم سازمان برنامه و بودجه با این وسعت و کارشناسان زبدهای که در اختیار دارد هنوز به لیست بهینهای رسیده باشند.
بعضی از تحریمها به عنوان عامل بدهیساز دولت به پیمانکاران نام میبرند در حالی که تحریم تاثیری در افزایش بدهیها نگذاشته است. تحریم تنها با کاهش درآمدهای ارزی و نفتی باعث شده که این سوءمدیریتها آشکار شود و انگار یک اتاق شیشهای برای این بحران قدیمی ساخته است.
دولت وقتی بدهی خود را به آینده موکول میکند در واقع این بدهی را از سر خود باز کرده و به گردن دولت بعد میاندازد. مخصوصا وقتی دولت در سال آخر مسئولیتش باشد بیشتر سعی میکند دولت بعدی را گرفتار این بدهیها کند.
شروع اصلاح این روند از زمانی ممکن میشود که سازمان برنامه و بودجه اراده اولویتبندی پروژهها و بهینه کردن درآمدهای نفتی را داشته باشد که متاسفانه فکر نمیکنم اتفاق خاصی رخ بدهد و شما سال آینده هم این سوال را از من خواهید پرسید و من همین جواب را با تلخی شاید بیشتر خواهم داد.