مرد جوانی که متهم است همسرش را مورد ضرب و جرح قرار داده و به قتل رسانده است، در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه میرود. یک سال قبل زنی جوان با مأموران پلیس تماس گرفت و گفت خواهرش در بیمارستان جان سپرده و شوهرخواهرش، امین، در این قتل نقش داشته است.
وقتی مأموران به بیمارستان رفتند جسد مینا در سردخانه بود. پزشکان علت مرگ او را خونریزی داخلی عنوان کردند. مینو، خواهر مینا، به مأموران گفت: مدتها بود که خواهرم و شوهرش با هم درگیری داشتند و قرار بود خواهرم از شوهرش جدا شود.
آنها دو بچه داشتند و با اینکه سالها بود با هم درگیری داشتند، اما خواهرم به خاطر بچهها تحمل میکرد تا اینکه در نهایت تصمیمش را گرفت و مدتی بود که به خانه پدرم آمده بود تا از شوهرش جدا شود.
این زن درباره اینکه چطور متوجه حال بد خواهرش شد، گفت: روز حادثه قرار بود خواهرم به خانه من بیاید. دیر کرد و نیامد. من خیلی نگران شدم؛ چون با شوهرش درگیری داشت. بیشتر هم نگران شدم، با او تماس گرفتم و همان موقع زنی گوشی تلفن همراه خواهرم را جواب داد و گفت خواهرم در قبرستان است و، چون بدحال است، نمیتواند صحبت کند.
بلافاصله خودم را رساندم و جسم نیمهجان خواهرم را دیدم. خواهرم خیلی بدحال بود. من بلافاصله او را به بیمارستان بردم. مینا قدرت حرفزدن نداشت و نیمهبیهوش بود. وقتی او را به بیمارستان بردم، پزشکان گفتند وضعیتش آنقدر وخیم است که کاری از دستشان برنمیآید و چند ساعت بعد هم خواهرم فوت شد. من هرچه با شوهرخواهرم، امین، تماس گرفتم جواب نداد و حتی نخواست بداند همسرش کجاست.
این زن ادامه داد: من اطمینان دارم شوهرخواهرم در قتل مینا نقش داشته است و از او شکایت دارم. وقتی امین به اداره پلیس احضار شد، گفت: من از مرگ همسرم خبر نداشتم. ما با هم اختلاف داشتیم، اما من در مرگ او نقشی ندارم.
قبرستانی که خواهرزنم میگوید در یک امامزاده واقع شده و همسرم گاهی برای زیارت به آنجا میرفت. ممکن است اینبار هم به خاطر زیارت رفته و مشکلی برای او ایجاد شده باشد. البته همسرم سابقه خودکشی هم داشت. او پیش از این یک بار خودکشی کرده و یک بار هم چند روز قبل از مرگش پیامکی برای خواهرم فرستاده و از او حلالیت خواسته و بچهها را به او سپرده بود.
این مرد درباره روز حادثه گفت: من و همسرم قهر بودیم. او لباس پوشید که از خانه بیرون برود و پسرم را هم با خودش برد، بعد از چند لحظه پسرم برگشت. گفتم چرا همراه مادرت نیستی، گفت دوست داشتم در خانه بمانم.
من نگران شدم، چند دقیقه بعد با مادر همسرم تماس گرفتم که بپرسم مینا به خانه او رفته یا نه که او فحاشی کرد و گوشی را قطع کرد. بعد با تلفن همراه همسرم تماس گرفتم. خودش هم جواب نداد تا اینکه خواهرزنم خبر داد او مرده است. من راضی به مرگ زنم نبودم و حالا هم فکر میکنم او خودکشی کرده است.
وقتی مأموران از پسر امین بازجویی کردند، حرفهای پدرش را تأیید کرد و گفت قرار بود با مادرش برود، اما پشیمان شد و نرفت و آن روز پدرش هم در خانه بوده است.
در ادامه خواهر مینا زنی را که تلفن همراه خواهرش را جواب داده بود، پیدا کرد. این زن به پلیس گفت: من در قبرستان سر خاک امواتم بودم که دیدم زنی حالش خراب است و روی زمین افتاده است. بالای سرش رفتم تا کمکش کنم، تلفنش زنگ خورد و من جواب دادم؛ خواهرش بود.
بعد از چند دقیقه هم آن زن آمد و خواهرش را برد. آن اطراف مردی کمی دورتر ایستاده بود و خیلی مشکوک نگاه میکرد. من قیافه آن مرد را به یاد ندارم، اما مطمئنم که داشت زن جوان را میپایید.
این در حالی بود که پزشکی قانونی اعلام کرد آثار جراحت روی بدن مینا مشاهده کرده و او احتمالا کتک خورده است و زخمهای روی دست و بدن مقتول نشان میدهد او در حالت تدافعی بوده است.
همچنین همسایهها تأیید کردند صدای درگیری مینا و امین را ساعاتی قبل از ناپدیدشدن مینا شنیدهاند؛ بهاینترتیب، با شکایت اولیایدم و مدارک بهدستآمده کیفرخواست علیه امین صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.