معمولا افزایش قیمت بسیاری از کالاها مانند طلا، سکه، ارز، خودرو و حتی مسکن، افراد را اجبارا به خروج از بازار و نادیده گرفتن تقاضا میکنند، اما در بازار مواد غذایی هر چقدر هم که قیمتها افزایش یابد، تقاضا از بین نخواهد رفت. با افزایش قیمت این گروه از کالاها با وجود کاهش قدرت خرید افراد اما همواره سهمی از بودجه قابل دسترس خود را به تهیه مواد خوراکی اختصاص میدهند. در سالهای اخیر عبارتهایی مانند کوچک شدن سفره خانوارهای ایرانی به کرات مورد استفاده قرار گرفته است. با توجه به اینکه سهم مواد غذایی بخش زیادی از مخارج خانوارهای ایرانی را تشکیل میدهد، در نتیجه کوچکترین تغییر قیمتها در بازار نهایی مواد غذایی به سرعت در زندگی و معیشت اقشار مختلف جامعه ایرانی اثر گذار خواهد بود. به عبارتی دیگر آحاد جامعه پیش از هر بازاری تغییرات قیمت در بازار مواد خوراکی را لمس میکنند.
سه طبقه بندی برای قیمت خوراکی ها
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در راستای وظایف ذاتی خود، با آگاهی پیدا کردن و بررسی آمارهای تورم، تغییرات قیمت اقلام خوراکیو... سعی در برنامهریزی و تصمیمسازی مفید در این حوزه دارد. گزارش مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون برای بررسی روند تغییرات قیمت اقلام خوراکی منتخب در مناطق شهری در آبان ماه 1399، بر اساس طبقهبندی از سه حد مطلوب، حد هشدار و حد بحرانی استفاده شده است. حد مطلوب، حدی از قیمت کالای منتخب است که با توجه به شرایط کشور، نوسانات قیمت در اطراف آن برای مصرفکننده قابلقبول بهنظر میرسد. براساس اطلاعات این گزارش کنترل قیمتها در این محدوده منجر به کاهش تورم خواهد شد. حد مطلوب بر اساس افزایش ماهانه حداکثر یک درصد برای قیمت هر کالا در نظر گرفته شده است که برای یک دوره یک ساله 12 درصد خواهد بود. متوسط قیمت اقلامی مانند رب گوجه فرنگی بهتر از حد مطلوب است. هرچند به نظر میرسد در این مورد نیز روند افزایشی است. متوسط قیمت رب گوجه فرنگی در آبان ماه سال جاری 18 هزارو 400 تومان ثبت شده است. درصد تغییر قیمت این کالا در آبان ماه 1399 نسبت به مهر ماه 5/ 3 درصد و نسبت به قیمت ماه مشابه سال گذشته منفی 7/ 1 درصد برآورد شده است. این در حالی است که درصد تغییر قیمت یک کیلو گوجه فرنگی در آبان ماه سال جاری نسبت به ماه مشابه سال 1398، حدود 209 درصد بوده است. همچنین درصد تغییر ماهانه قیمت گوجه فرنگی در ماه آبان 209 درصد ثبت شده است.
این در حالی است که متوسط قیمت سایر اقلام شامل گوشت گوسفند، گوشت گوساله یا گاو، سیب، خیار و سیبزمینی با وجود افزایش قیمت آنها در آبانماه، از محدوده عادی و قابل قبول تغییرات قیمتی خارج نشدهاند. متوسط قیمت گوشت گوسفند در آبان ماه سال گذشته 95 هزار تومان بود که در آبان ماه سال جاری به 121 هزار تومان رسیده بود. به عبارتی درصد تغییر قیمت آبان ماه گوشت گوسفند نسبت به ماه مشابه سال 1398، حدود 9/ 27 درصد و نسبت به متوسط قیمت ثبت شده در مهر ماه 7/ 13 درصد بوده است. در مورد درصد تغییر قیمت یک کیلو گوشت گوساله یا گاو، با 1/ 27 درصد تغییر در نزدیکی قیمت یک کیلو گوشت گوسفند ثبت شده ولی از نظر تغییرات قیمت ماهانه 6/ 5 واحد درصد بیشتر از قیمت گوشت گوسفند افزایش داشته است.
توجه به قیمت متوسط یک کیلو میوه سیب نشان میدهد، این میوه در آبان ماه سال 1398 به طور متوسط با قیمت 6 هزار و 400 تومن عرضه شده، اما با گذشت یک سال، در آبان ماه سال جاری میوه سیب به طور متوسط در مناطق شهری کشور با قیمت 11 هزار و 600 تومان به دست مصرف کننده نهایی رسیده است. با توجه به آمارها، درصد تغییر سالانه قیمت این میوه 79 درصد و درصد تغییر ماهانه قیمت 2/ 1 درصد به دست آمده است. تورم سالانه برای میوه خیار 6/ 30 درصد و تورم ماهانه 8/ 9 درصد بوده است. نکته جالب توجه در بررسی متوسط قیمت اقلام خوراکی منتخب در آبان ماه، افزایش قیمت 8/ 22 درصدی سالانه و 20درصدی ماهانه برای این کالای خوراکی ضروری است. به نظر میرسد با وجود ضروری بودن این کالای خوراکی و تخصیص یارانه به این کالا با توجه به افزایش سبد قیمتها، قیمت این کالا نیز بر خلاف میل سیاستگذار و نهادهای تنظیم بازار بیش از 20 درصد افزایش داشته است.
قیمت روغن و پیاز در محدوده هشدار
حد هشدار، حدی از قیمت کالای منتخب است که نوسانات قیمت از حد مطلوب خارج شده است و در صورت ادامه منجر به افزایش تورم خواهد شد. این حد بر اساس افزایش ماهانه حداکثر 1/ 5 درصد برای قیمت هر کالا در نظر گرفته شده است و برای یک دوره یک ساله 18 درصد خواهد بود. عبور قیمتها از این حد، بیانگر ضرورت برنامهریزی خاص برای کنترل قیمتهاست. متوسط قیمت اقلامی مانند روغن مایع و پیاز، در محدوده هشدار قرار گرفتهاند و با توجه به روند صعودی قیمتها ورود این اقلام به محدوده بحرانی برای ماههای آتی دور از انتظار نیست. متوسط قیمت 900 گرم روغن مایع در آبان ماه سال جاری با 6/ 12 درصد تورم ماهانه و 32درصد تورم سالانه به قیمت 11 هزار و 400 تومان در اختیار مصرف کننده نهایی قرار گرفته است.
حد بحرانی، حدی از قیمت کالای منتخب است که نشان میدهد قیمت اقلام از کنترل خارج شده است و این امر منجر به ایجاد تورم جهشی خواهد شد. این حد بر اساس افزایش ماهانه حداکثر 2درصد برای قیمت هر کالا در نظر گرفته شده است که برای یک دوره یک ساله 24درصد خواهد بود. در این شرایط اتخاذ تصمیمات سریع و اقدام عاجل و حتی مداخله مستقیم در بازار برای کاهش قیمتها ضروری است. با توجه به آمارهای به دست آمده از متوسط قیمت اقلام خوراکی منتخب در آبان ماه سال جاری و درصد تغییرات ماهانه و سالانه، تعداد کالاهایی که شامل حد بحرانی قیمت شدهاند در گروه خوراکیها قابل تامل است. متوسط قیمت برنج ایرانی درجه یک، برنج خارجی درجه یک، مرغ ماشینی، شیر پاستوریزه، ماست پاستوریزه، پنیر ایرانی پاستوریزه، تخم مرغ ماشینی، کره پاستوریزه، موز، پرتقال، گوجه فرنگی، لوبیا چیتی، عدس، قند، شکر و چای خارجی بسته ای فراتر از حد بحرانی قیمتها قرار دارند.
کالاهای اساسی در محدوده بحرانی
توجه به اسامی کالاهای زیر مجموعه حد بحرانی تغییر قیمت نشان از کاهش قدرت خرید اکثر خانوادههای ایرانی برای تامین سبد اصلی مصرفی خود در مدت زمان کوتاه دارد. در حد بحرانی حداکثر 2درصد افزایش قیمت برای هر کالا در ماه در نظر گرفته شده است، به طوری که طی مهر ماه تا آذر ماه برای مثال قیمت هر کیلو تخم مرغ از 9 هزارو 700 تومان به 17 هزار و 400 تومان افزایش یافت. قیمت یک کیلو مرغ ماشینی هم از 12 هزار و 200 به 19 هزار و 200 تومان رسیده است. سایر کالاهای این گروه نیز وضعیتی مشابه با مرغ و تخم مرغ را به نمایش گذاشتهاند، در حالی که در برخی سرعت این تغییرات کمتر و در برخی بیشتر ثبت شده است.
بررسی روند تغییرات متوسط قیمت اقلام خوراکی در مناطق شهری کل کشور در دوره یک ساله آبان 1398 تا آبان 1399، دارای اطلاعات مفیدی است. مثلا در مورد برنج خارجی درجه یک نیز این کالا تا اسفند ماه سال گذشته در حد مطلوب قرار داشته، در حالی که روند صعودی تغییرات قیمت این کالا از اردیبهشت 1399 به بالای حد بحرانی رسیده است. از اردیبهشت سال جاری متوسط قیمت هر کیلو برنج خارجی درجه یک از 12 هزار تومان به 23 هزار تومان در آبان ماه سال جاری رسیده است. تغییر جهت تورم قیمت مصرف کننده در مورد برنج ایرانی درجه یک برخلاف برنج خارجی، در طول یک سال مورد بررسی، همواره بالاتر از حد بحرانی بوده است. به عبارت دیگر همواره قیمت متوسط یک کیلو برنج ایرانی در کمترین حالت دو هزار تومان بیشتر از حد بحرانی بوده است. کمترین فاصله قیمت برنج ایرانی با حد بحرانی مربوط به فروردین ماه سال 1399 است. قبل و بعد از فروردین سال جاری تفاوتی بیشتر دیده میشود.