زندگی معنادار طریقه ای است برای نائل شدن به شادکامی پاینده. زمانیست که زندگانی را با مفهومی خاص سپری می کنید و می دانید برای حیات خود هدفی اصیل دارید.
پرسش این است: آیا در ورای زندگی شما دلیل و منطقی نهفته است؟
مقصود و و منظور شما از زندگی چیست؟
اندکی برای تفکر درباره زندگیتان زمان بگذارید.
سوالات زیر می توانند شما را برای حصول درکی بهتر از زندگی در زمان حال و آینده یاری نمایند. 9 پرسش زیر را صادقانه پاسخ دهید اما زمان زیادی برای اندیشیدن صرف نکنید و اولین چیزی که به ذهنتان خطور می نماید را بیان کنید.
شماره 1٫ هفته گذشته از کدام موضوع بیشترین لذت را برده اید؟
شماره 2٫ تا امروز چه کسی مهمترین فرد در زندگی شما بوده است؟ چه کارهایی انجام داده؟
شماره 3٫ مخاطره انگیز ترین تصمیمی که تابحال در زندگی گرفته اید چه بوده است؟ چرا تا این حد پرمخاطره بوده؟
شماره 4٫ بزرگترین فرصتی را که تصور میکنید در زندگی از دست داده اید کدام بوده است؟
شماره 5٫ اگر می توانستید یک چیز را در خود تغییر دهید آن چیز چه می بود؟ چرا؟
شماره 6٫ بهترین چیزی که درباره خودتان دوست می دارید چیست؟
شماره 7٫ بلندپروازی شما در زمان جوانی چه بوده است؟
شماره 8٫ زنده یا مرده، تحسین برنگیزترین فرد دنیا در نظر شما کیست؟ چه چیزی در وی شما را مجذوب خود ساخته است؟
شماره 9٫ اگر برای زیستن 6 ماه فرصت می داشتید چه کارهایی انجام می داید؟
آگاهی از نحوه برقراری یک زندگی معنادار و هدفمند در حقیقت باعث شناخت و رسیدن به نفس معنوی خواهد شد، از شما فردی واقع گرا و مثبت اندیش خواهد ساخت. حیاتی که در نتیجه آزمودن و شناخت ارزش ها و نگرش های شخصی پدید می آید.
بنابراین می آموزیم که بپذیریم زندگی “فرآیندی مولد” است نه منفعل و مجبوریم برای فعال نمودن زندگی “کاری” انجام دهیم. باید گونه ای از تلاش و کوشش را وارد عرصه حیات خود نماییم. این انگیزه و اقدامات در “باطن ما” می باشند و همه نسبت به آنها مسئولیت و تعهد داریم. تنها چیزی که نیازمندیم این است که انگیزشها را یافته و خودمان را متمرکز آنها کنیم.
رضایت و شادکامی مسئله ای نیست که در انزوا بوجود آید و نمی توان آنرا به تنهایی بدست آورد. شادکامی در پی دیگر تصمیماتی که اتخاذ نموده اید حاصل می گردد. اگر مایلید خرسند باشید، ابتدا ارزشها و نگرشهای اصیل خود را بیابید. وقتی نسبت به آنها مطلع شدید از زندگی احساس رضایت بیشتری خواهید داشت و در نتیجه قادر خواهید بود زندگی رویایی خود را بنا کنید. به عبارت دیگر رضایت، منتهی به برآوردن روابط و احساس هدفمندی شده و این، شادکامی را به ارمغان می آورد.
چه چیزی روی شما تاثیر می گذارد؟
دلتنگی و استرس چگونه پدید می آیند؟
در بیشتر اوقات عدم رضایت و حزن در نتیجه مقایسه مداوم خود با دیگران به سراغ فرد می آید. با به یاد آوردن مسائل و اتفاقات گذشته. با خودبینی و تکبر در امور. با خواستن مکرر نداشته هایمان. با تقلا نمودن زیاد برای بدست آوردن اشیاء مادی و یا افرادی که تصور می کنیم خوشحالمان خواهند کرد. با خستگی و رنجیدن از دیگران و اعمالشان. مخلص کلام، با فراموش کردن هویت اصلی خود و غرق شدن در نقش کسی که فکر می کنیم باید باشیم و یا دیگران از ما انتظارش را دارند.
هدف از بیان عبارات فوق این نیست که شما با فراگیری بسیار، به فردی تماماً عملگرا و کاملاً خوشنود تبدیل گردید، بلکه درعوض باید محفوظاتی را که باعث ممانعت از کسب موفقیت میگردد، فراموش کنید. شما از پیش می دانید که چگونه یک زندگی شاد و رضایت بخش داشته باشید؛ تنها مشکل این است که یا آنرا فراموش کرده اید و یا طرز تفکر کنونیتان از آن غافل شده است.
بنابراین در مسیر پیش رو باید شرایط رشد و ترقی را فراهم آوریم تا بطور طبیعی بسوی نفس حقیقی و ذاتی خود پیش روی کنیم. در واقع این شرایط صحیح که باعث طی طریق سازنده به سمت شادکامی پایدار میگردد چیزی نیست جز: یک زندگی معنادار. شما می توانید به خود بیاموزید؛ ذهنتان را برای دستیابی به رضایت پرورش دهید. روانشناسان دریافته اند که شرایط صحیح برای رشد بشر از طریق مراقبه قابل دستیابی است و این روش ها می توانند شما را در یافتن ارزشهایتان در زندگی کمک کنند.
در مقالات بعدی به نحوه ایجاد شرایط صحیح فکری برای رسیدن به رضایتی همیشگی خواهیم پرداخت. در هر حال این حق شماست.
چگونگی ذهن بسیار تعیین کننده می باشد و آن کلیدیست که درب پیش روی رضایت و شادکامی را میگشاید.