به گزارش مشرق، «هناء سعادة»، نویسنده و روزنامهنگار الجزایری به مناسبت نخستین سالروز شهادت سردار شهید «قاسم سلیمانی» در یادداشتی اختصاصی نوشت:
ما در اولین سالگرد ترور فرمانده مقاومت اسلامی، ملقب به «شهید زنده»، شهید سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران و یکی از برجستهترین افسران ایرانی هستیم که در کنار یاران و همرزمانش چون «ابومهدی المهندس» در تاریخ سوم ژانویه در نزدیکی فرودگاه بغداد در عراق به شهادت رسیدند. در این روز تنها میتوانیم صفات نیک و دوران نظامی پر از موفقیتها و دستاوردهایی که دست دشمنان را قطع کرد، به خاطر آوریم.
شهید قهرمان، مرد روزهای دشوار است که طی دههها حضور در منطقه کسی در موقعیت و جهاد با او مطابقت ندارد، او تجسم قول خدای متعال است: «من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا» (الأحزاب/23)
شهادت سردار سلیمانی به دست جنایتکار آمریکا از هراس نقشی بود که او در خنثی کردن توطئههای صهیونیستها و آمریکا در منطقه ایفا میکرد. شهید سلیمانی سدی در برابر توطئه موسوم به «معامله قرن» بود که هدف آن تضعیف حقوق فلسطینیان برای تأسیس کشور مستقل خود است. شهید قهرمان در همه محورها حضور فعال داشت و در برابر وسوسههای شیطانی علیه کرامت و عزت مسلمانان سد نفوذناپذیری تشکیل داد. او در میدانهای نبرد یک قهرمان مقاومت بود و از خط مقدم برای مقابله با شیطان ذرهای منحرف نشد. عزم راسخ و قلب آکنده از ایمان او در میدان شرف و مقاومت و در مناطق نبرد در اوج خلوص و بیآلایشی همراه همیشگی او بود چنانکه در نبردهای تکریت در عراق مشاهده کردیم که چگونه سوار بر موتور سیکلتی ساده با عزمی راسخ به سمت دشمن پیش میراند و توطئه آن را پیش از حمله خنثی میکرد. ترور شهید توسط عاملان نیرنگ، حقانیت راه او را اثبات میکند.
قطبنمای او حتی به اندازه یک سرانگشت از بیتالمقدس منحرف نشد تا جایی که صهیونیستهای تبهکار و خبیث، او را خطرناکترین فرد برای کیان خود دیدند و نامش را در صدر فهرست ترور قرار دادند اما این خود گواهی است بر حقانیت پیامش و مشروعیت رسالتش.
نیروهای استکبار بر این گمان باطل بودند که با این ترور ناجوانمردانه به هدف خود رسیدهاند و جبروت مقاومت را در هم شکستهاند تا با تحت فشار قرار دادن چندی از مزدوران خود عادیسازی روابط با اسرائیل را اعلام کنند اما هیهات... آمریکا این حساب را نکرده بود که همه آزادگان جهان اسلام از مادر مقاومت متولد شدهاند و حامل روح شهید سلیمانی هستند.
شهید سلیمانی برای فلسطین اهمیت بسیاری قائل بود و آن را نخستین آرمان اسلام میدانست، به همین دلیل بود که به مسلمانان ندا داد برای مبارزه با رژیم صهیونیستی در صف اتحاد بایستند و آنها را به تخصص نظامی، سلاح و آموزش حتی در سطح صنعتیسازی نظامی مجهز کرد.
شهید قاسم سلیمانی یکی از حامیان اصلی مقاومت در نوار غزه بود و از زمان شهادت وی، مقاومت فلسطین تأکید کرده است که در مقابله با چالشهای این مرحله انسجام بیشتری دارد، زیرا شهید قدس در مراحل مختلفی که آرمان فلسطین طی کرد، با ارائه تخصص و سلاح به آنها نقش بیبدیلی ایفا کرده است. چنانکه «اسماعیل رضوان»، یکی از رهبران برجسته حماس، شهید سلیمانی را شهید را ژنرال مقاومت و حامی اصلی مقاومت فلسطین و مقاومت در کل منطقه توصیف میکند و شهادت وی را خسارتی بزرگ برای فلسطین و مقاومت میداند.
«محمود الزهار»، عضو دفتر سیاسی حماس نیز اذعان کرده است که پس از هر بار دیدار با سردار شهید، اعتماد به نفس او تقویت میشد.
تأثیر حمایت عظیم شهید سلیمانی تنها به شاخههای نظامی گروههای فلسطینی محدود نمیشد، بلکه طی سالهای رویارویی با رژیم اشغالگر در عمق آگاهی شهروند فلسطینی نفوذ کرد.
شگفتا از مردی که همه جناحهای مقاومت در فلسطین با وجود گرایشها و سمت و سوهای متفاوت بر عشق او اجماع کردند و به محض شهادتش یاد و شخصیت او را گرامی داشتند و فقدانش را خسارت بزرگی برای فلسطین برشمردند. جبهه مردمی آزادی فلسطین نیز شهید سلیمانی را شهید فلسطین و امت توصیف کرده و او را یک نقطه عطف تاریخی در مسیر آزادی قدس برشمرد.
این شهید زنده نقشی جوهری در شکست گروه تروریستی داعش که به پشتیبانی قدرتهای استکباری زمین را پر از فساد کردند و به دنبال سقوط کشورهای اسلامی و کشاندن آنها به پرتگاه بودند، ایفا کرد؛ چنانکه در سوریه و عراق گذشت.
شهید سلیمانی توانست رزمندگان شریف مقاومت را بسیج و انگیزههای آنها را در میدان نبرد بیدار کند. این فرمانده از زمان انتصاب در سال 1980 در جریان جنگ ایران و رژیم بعث عراق، به عنوان فرمانده سپاه 41 وارد میدان رزم شد و تجربه این جنگ سخت و نابرابر، شخصیت او را صیقل داد و با تجربه دشوار عبور از میادین مین زیر بمباران هواپیماها و توپ و تانکها، درسی به مراتب رساتر و بلیغتر از دورههای وست پوینت و آکادمیهای سلطنتی سندهرست آموخت.
فرمانده شهید در هر مکانی به ندای مظلومان پاسخ داد، یک بار او را در عراق میدیدیم و بار دیگر در سوریه، هرگز او را پشت میز و در حال صدور فرمان به سربازان ندیدیم، چنانکه شیوه اغلب فرماندهان است؛ بلکه او را سربازی فداکار در میدان جنگ یافتیم و دهها عکس و ویدئو از حضور او در خطوط مقدم نبرد گواه این ادعاست. چنین ویژگی رکن اصلی یک فرمانده در ارتباط با سربازان و شناخت تواناییهای آنها برای هماهنگی عملیات جنگی و رزمی، هدایت و مدیریت گستردهتر آنها به شمار میرود.
دشمنان سردار سلیمانی همسو با یارانش بر مشی مردانه او درمیدان نبرد شهادت میدهند؛ چنانکه روزنامه انگلیسی گاردین تاکید کرد که حتی کسانی که از سلیمانی حمایت نمیکردند، او را فردی بسیار باهوش و قدرتمند میپندارند. بسیاری از مقامهای آمریکایی که طی سالهای گذشته تلاش کردهاند تا افراد وفادار به سلیمانی را کنار بگذارند، میگویند که آنها مایل به ملاقات با او بوده و واقعاً از عملکرد این فرمانده بینظیر متحیر بودهاند.
«زلمای خلیل زاد»، سفیر سابق آمریکا در افغانستان و عراق میگوید: سردار سلیمانی مواضعی مبتنی بر آشتی دادن طرفهای متخاصم داشت که از آن جمله پایان دادن به درگیری مداوم و فزاینده بین نیروهای جنبش «مقتدی صدر» و نیروهای عراقی در بصره بود. اگر ناآرامیها در آن زمان گسترش مییافت، تهدیدی برای منابع نفتی بود و پیامدهای جبرانناپذیری به بار میآورد.
روزنامه نیویورک تایمز نیز در تاریخ 30 سپتامبر 2013 نوشت: سلیمانی واقعاً به اسلام اعتقاد دارد و در مقایسه با دیگران بسیار مهذب است.
ظالمان عصر و تروریستهای آنها بدانند که خون پاک شهدا شکوفا می شود و راه عزت را زنده میکند.