وقتی به یک درجه بالا از موفقیت و خوشبختی میرسید، متوجه میشوید که خیلی از کسانی که قبلاً دوست، همکار یا شریکتان بودند، الان به دیوهای حسادت در اطرافتان تبدیل شدهاند.
ازآنجا که حسادت یک اتفاق میان فردی متداول است، کنار آمدن با افراد حسود یکی از مهمترین مهارتهایی است که باید یاد بگیرید. اولین چیزی که باید با آن آشنا شوید تکنیک نیست بلکه فلسفه بنیادی کنار آمدن با اینگونه افراد است که در این مقاله به آن میپردازیم.
بررسی واقعیت
قبل از اینکه درمورد افراد حسود فکر کنید به این سوال پاسخ دهید: آیا این افراد واقعاً به شما حسادت میکنند؟ یکی از چیزهایی که در ما با آن برخورد کردهایم این است که در بسیاری از موارد، حسادت یک تشخیص اشتباه است.
جریان واقعی این است که فرد تصور بهتری از مهارتها یا موفقیت خود دارد به همین دلیل دچار غرور میشود و انتظار برخورد خاص از دیگران دارد. وقتی این برخورد خاص صورت نمیگیرد، فرد به اشتباه تصور میکند که دیگران به او حسادت میکنند.
یک نمونه برایتان ذکر میکنیم: یک فرد در قسمت کارگزینی باور دارد بهترین فرد متخصص این قسمت در شرکت است و باید مهمترین پروژههای کارگزینی را به او بدهند اما مدیر به درستی باور دارد که این فرد بهترین نیست و به همین دلیل پروژههای معمولی به او میدهد. به این ترتیب، او تصور میکند که مدیر به او حسادت میکند.
به همین دلیل خوب است چشمانتان را باز کنید و ببینید واقعاً چه اتفاقی میافتد و بعد تصمیم بگیرید که آیا آن فرد واقعاً به شما حسادت میکند و یا این فقط یک سوءتعبیر از جانب شماست.
قرار دادن فرد حسود در یکی از دو جعبه
اگر نتیجه گرفتید که با یک مورد حسادت واقعی سروکار دارید، دومین کاری که توصیه میکنیم این است که به قدرت واقعی آنها برای گذاشتن تاثیر منفی بر شما فکر کنید. بر این اساس، این افراد را در یکی از این دو جعبه قرار دهید:
1٫ جعبه بیآزارها. اینها افرادی هستند که به جز کمی مسخره کردن شما و دوست نداشتنتان قدرت کافی برای آسیب رساندن به شما را ندارند.
2٫ جعبه تهدیدهای احتمالی. اینها افرادی هستند که قدرت لازم را دارند که به یک جنبه از زندگی شما صدمه بزنند مثل یکی از همکارانتان که به شدت مورد اعتماد کلیه مدیران سطح بالای شرکت است.
نادیده بگیرید
افرادیکه در جعبه اول قرار گرفتهاند کسانی هستند که باید نادیدهشان بگیرید. مسخرهکردنها و نظرات حسودانه را از یک گوش گرفته و از گوش دیگر بیرون کنید. آنها هیچ آسیب جدی به شما نمیتوانند بزنند و اگر ببینند حرفهایشان تاثیری روی شما ندارد، مطمئناً عقب میکشند و در خفا به متنفر بودن از شما ادامه میدهند.
با دفاع کردن از خودتان در حضور آنها یا اینکه خودتان هم خشمگین شوید، بیشتر از آنچه لیاقتشان است به آنها اهمیت میدهید. خیلی از آنها واقعاً امیدوارند چنین چیزی اتفاق بیفتد و بتوانند شما را عصبانی کنند.
وارد عمل شوید
کسانیکه در جعبه دوم قرار گرفتهاند داستان متفاوتی دارند. ازآنجا که این افراد میتوانند به زندگی و کار شما ضربه بزنند باید به محض مشاهده نظرات و رفتارهای حسودانه آنها، کاری بکنید.
اولین رویکردی که توصیه میکنیم حرف زدن به آنهاست. نظراتتان را صادقانه به آنها مطرح کنید و نظر آنها را هم بخواهید. اگر مهارت ارتباطی شما به اندازه کافی خوب باشد، موثر خواهد بود و خواهید توانست او را قانع کنید.
اگر این رویکرد موثر نبود، زمان آن رسیده که یکی از محبوبترین مهارتهای اجتماعیتان را وارد عمل کنید: قطع قدرت این فرد بر خودتان. این یعنی باید محیطتان و دینامیکهای ارتباطیتان را تغییر دهید تا آن فرد حسود دیگری سلطهای بر شما نداشته باشد.
فردی را میشناختم که یک مدیر بسیار حسود داشت و با دوست شدن با مدیر آن مدیر حسود و به دست آوردن اعتماد او، توانست بر آن فرد حسود غلبه کند. فرد دیگری که میشناختم از آن کار بیرون آمد و کار دیگری برای خود پیدا کرد. همیشه جایگزینهایی وجود دارد. فقط باید وارد عمل شوید.
افراد حسود میتوانند واقعاً آزاردهنده باشند اما نباید این اجازه را به آنها بدهید. اگر بدانید چطور هوشمندانه با آنها برخورد کنید و اعتمادبهنفس و مهارتهای اجتماعی لازم برای این کار را داشته باشید، میتوانید خیلی راحت آنها را از سر راه پیشرفت خود بردارید.