فرادید؛ گریچن رابین در مسیر برگشت به خانه در روزی به ظاهر عادی و بی اهمیت، با ادراکی ناگهانی مواجه شد: «من به آن اندازه که میتوانم، خوشحال نیستم.» او همچنین متوجه شد که مشکل اصلی، صرفاً، شرایط زندگی اش نیست بلکه چگونگی درک و واکنش او نسبت به این شرایط است. رابین به این فکر کرد که آیا میتواند بدون تغییر عوامل بیرونی، تحولی در زندگی اش به وجود آورد؛ و پس از آن، خود را متعهد کرد که یک سال را به افزایش میزان خوشبختی خود اختصاص دهد.
به گزارش فرادید؛ نتیجهی این تعهد دگرگون کننده، کتاب موفق و پرفروش «پروژه شادی» شد که گریچن رابین در آن، علاوه بر تحلیل ذهن و نقاط ضعف و قوت خود (به عنوان نمونهای از تمام انسان ها)، تئوریهای علمی مربوط به خوشبختی و رضایت در افراد را بررسی میکند.
گریچن رابین در یک بعد از ظهر بارانی، در یکی از غیرمعمولترین مکانهای ممکن، شهود عجیبی را تجربه کرد. این مکان جایی نبود جز یک اتوبوس. او این شهود را در قالب کلمات این گونه بیان کرد: «روزها طولانی اند، اما سالها کوتاه. زمان میگذرد و من بر مسائلی که واقعاً اهمیت دارند، تمرکز نمیکنم.» گریچن در لحظه تصمیم گرفت که یک سال را به «پروژه شادی» اختصاص دهد. رابین در این کتاب تأثیرگذار و نشاط آور، حکمت گذشتگان، تحقیقهای علمی کنونی و درسهایی از فرهنگ عامه در مورد شادتر بودن را مورد بررسی قرار میدهد و این وقایع و ماجراجوییهای یک ساله را با ما به اشتراک میگذارد. او در این میان، به نکات ارزشمندی دست یافته است: نوآوری و چالش ها، منابع قدرتمند شادی آفرینی هستند؛ پول تنها زمانی میتواند خوشبختی را برایمان به ارمغان آورد که عاقلانه خرج شود؛ نظم بیرونی به آرامش درونی کمک میکند و کوچکترین تغییرات میتوانند بزرگترین تفاوتها را ایجاد کنند.
گریچن رابین در کتاب «پروژه شادی» به این موضوع اشاره میکند که «زیاد خوشحال نبودن» احتمالا در نظر افراد جالبتر است—خودش نیز قبلا یکی از آن روشنفکران مجادله گر و سختگیر بود. رابین، اما پس از آن تجربهی ناگهانی فهمید که انتقاد کردن از همه چیز، صرفا در نظرش «ایمن تر» از بیان شور و اشتیاق نسبت به چیزی مشخص بوده است.
او همچنین اذعان میکند که خوشحال بودن میتواند مسئولیت دشواری باشد. بله، دشوار. دست کشیدن از مشاهدات منفی و در عوض، یافتن راههایی برای تبدیل شدن به فردی که واقعا حامی خود است، میتواند به مراتب چالش برانگیزتر از ادامه دادن به عادتهای منفی باشد؛ و بله، خوشحالی یک مسئولیت است. رابین یکی از حقایق شگفت انگیزی را که در طول پروژهی خود کشف کرد، این گونه بیان میکند:
«یکی از بهترین راهها برای خوشحال کردن خودتان، خوشحال کردن افراد دیگر است؛ و یکی از بهترین راهها برای خوشحال کردن دیگران، این است که خودتان خوشحال باشید. او همچنین دریافت وقتی که احساس شادی بیشتری میکرد، راحتتر میتوانست طبق ارزشهای اخلاقی رفتار کند.»
رابین به شکلی هوشمندانه در بخشهای پایانی پروژهی خود نشان میدهد که خوشحالی، بیش از آن که یک «هدف» باشد، یک «تصمیم استوار» است. یک هدف مشخص، چیزی است که به آن دست مییابیم و سپس، یک بار برای رسیدن به آن خوشحال میشویم. اما یک «تصمیم استوار» چیزی است که هر روز باید در کنار آن زندگی کرد. پروژهی یک سالهی گریچن رابین که به پژوهش در مورد احساس خوشبختی و رضایت در زندگی اختصاص یافته بود، سازماندهی ذهنی مورد نیاز برای حفظ مستمر حال خوب را به این نویسندهی آمریکایی آموخت. بنابراین، خوشحالی مثل بهداشت است—در واقع هر روز به اندکی تلاش نیاز دارد.
بخشهایی از کتاب
«مهمترین شادی یک انسان، آن است که خودش باشد.»
«کارشناسان میگویند انکار کردن احساسات منفی، آنها را تشدید میکند، اما شناختن احساسات منفی موجب میشود احساسات مثبت باز گردند.»
«می خواستم بیشتر بخندم. میخواستم عاشقانه محبت کنم، همچنین میخواستم شور و شوق بیشتری داشته باشم. میدانستم که انتقاد کردن کار خوبی نیست، اما لذت داشت. چرا انتقاد کردن آنقدر شیرین بود و انسان را راضی میکرد؟ انتقاد موجب میشد احساس فرهیختگی و روشنفکری بیشتری پیدا کنم و در حقیقت، بررسیها نشان میدهد مردم، نویسندگانی را که در مورد کتابها نقد منفی نوشته اند، با کفایتتر و متخصصتر از نویسندگانی دانسته اند که نقد مثبت نوشته اند، در حالی که محتوای هر دو نوع نقد از کیفیت بالایی برخوردار بوده است. بررسی دیگری حاکی است، مردم بیشتر مایلند فکر کنند کسی که از آنها انتقاد میکند، از آنها باهوشتر است، همچنین وقتی کسی وحدت نظر جمعی را مختل میکند، قدرت اجتماعی آن جمع را مختل میکند.»
درباره نویسنده
گریچن کرفت رابین، زادهی 14 دسامبر 1965، نویسنده، وبلاگ نویس و سخنران آمریکایی است. او در کانزاس سیتی در ایالت میزوری بزرگ شد. گریچن که دانش آموختهی رشتهی حقوق از دانشگاه ییل آمریکا است، مدتی سردبیر مجلهی حقوقی ییل بود و برندهی جایزهی «ادگار ام. کولن» (مربوط به دانشکدهی حقوق ییل) شد. او همچنین استاد دانشکدهی حقوق و دانشکدهی مدیریت همین دانشگاه بوده است. موضوع آثار او، کسب عادتهای مثبت در زندگی، خوشبختی و فطرت انسان است. رابین با همسرش جیمز در شمال منهتن در نیویورک زندگی میکند.