برترینها: در یکی دو سال اخیر موجی تازه از نگرانی در میان برخی از مسئولان کشور درباره کاهش نرخ زاد و ولد و پیر شدن جمعیت به وجود آمده است. حتی برخی در این زمینه هشدار داده و معتقدند با تداوم وضعیت فعلی، ایران تا 20 سال دیگر به یکی از کشورهای پیر جهان تبدیل خواهد شد و حتی پا را از این فراتر نهاده و میگویند؛ تا سال 1430 پیرترین کشور دنیا میشویم!
بیشتربخوانید:
به همین بهانه، طرح های بسیاری در جهت فرزندآوری از سوی مسئولین و منتقدان مطرح می شود. از طرح اختصاص سهام بورس به فرزندان سوم و چهارم به بعد گرفته تا کاهش زمان خدمت سربازی پدر. از وام مسکن 70 میلیون تومانی تا اهدای بستههای یک میلیون تومانی برای تأمین هزینه پوشک و پوشاک نوزاد. اینها گوشهای از طرحهایی است که دلواپسان کاهش جمعیت در ایران که اتفاقا شمار زیادی از آنها دستی هم در آتش سیاستگذاری در امور کشور دارند هر از چندی برای ترغیب مردم به فرزندآوری از آستین در میآورند. در آخرین مورد، امیرحسین بانکیپور، رئیس کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت اعلام کرد که به خانوادههایی که فرزند سوم به دنیا بیاورند، زمین 150 تا 200 متری واگذار میشود. موردی که نه تنها بعید است عملی شود؛ بلکه هر چند اغواکننده به نظر میرسد، بسیار نامحتمل است که بتواند خانوادهها را در مسیر پرمخاطره فرزندآوری در ایران، ترغیب کند.
در توضیح این طرح آمده است: «در این طرح اختصاص زمین 150 تا 200 متری به خانوادهها را برای تولد فرزند سوم پیشبینی شده و مقرر شده است زمین در شهرهای زیر 500 هزار نفر و روستاها برای همه در نظر گرفته شود. بر اساس این طرح به خانوادهای که در تهران صاحب فرزند سوم به بعد میشوند زمینی در یکی از شهرهای زیر 500 هزار نفر اختصاص داده میشود و اختصاص این زمین حتی به کسانی که در گذشته از طرحهای مسکن استفاده کردند یا صاحب زمین هستند هم تعلق مییابد».
این خبر را بهانه قرار دادیم تا درمورد عوامل موثر بر تصمیمگیری زوجین به بچه دار شدن و تعداد فرزندان و تاثیرات آن بر جامعه توضیحاتی را ارائه دهیم.
بیشتربخوانید:
بچهدار شدن خوب است یا بد؟
شاید در گذشته بچهدار شدن برای خانمها به نوعی اجباری بود اما در دنیای امروز دیگه فشارها خیلی کمتر شده و خانمها تا حد زیادی حق انتخاب در خانواده دارند. دلیل اضطراب و ترس خانمها این است که در فرایند بچهدار شدن نقش بیشتری دارند، و پدرها حداقل تا به دنیا آمدن بچه کارشان راحتتر است.
خانمی میگفت که وقتی با نامزدم دچار اختلاف شدم گفت: "که من ازت بچه میخوام" و وقتی به او گفتم نه گفت: "خب تو به دنیا بیار من نگهشون میدارم" و من گفتم که من یک اسب ماده نیستم که فقط بچه به دنیا بیاورم و برایم مهم نباشد؛ این مکالمه باعث شد هدف و طرز فکر هردوی ما مشخص بشود.
عدم تمایل به تعدد فرزندان
بعضی از والدین جوان، بدون آگاهی از آثار روانی پدیده تک فرزندی تنها به استناد برخی توجیهات این تصمیم را اتخاذ میکنند، بدون این که به عواقب آن بیندیشند. وقتی از والدینی که یک فرزند دارند یا زوج جوانی که میگویند تصمیم دارند تنها صاحب یک فرزند شوند، علت را میپرسیم معمولا با این قبیل توجیهات مواجه میشویم که وقتی یک فرزند داشته باشیم، میتوانیم از لحاظ روانی و مالی به فرزندمان رسیدگی بیشتری کنیم و خیال مان از آینده فرزندمان راحتتر است که البته پدیده تک فرزندی خود معایب متعددی دارد.
فرصت اندک پدر و مادر برای یکدیگر
یکی از اهداف عالی ازدواج و فرزندآوری رشد همهجانبه شخصیت فرد است که والدین تک فرزند، ممکن است از دستیابی به برخی از این توانمندیها محروم شوند. توانمندیهایی مانند برقراری عدالت میان فرزندان و مدیریت همه جانبه روابط بین فرزندان که ثمره آن رشد شخصیتی والدین است. از سوی دیگر تک فرزندی ممکن است به کاهش توجه زن و شوهر نسبت به یکدیگر منجر شود چرا که به خاطر تنها نبودن کودک، توجه زن یا مرد معطوف به تنها فرزند خود و گاه از توجه به همسر خود غافل میشود در حالی که وجود حداقل 2 فرزند موجب میشود که فرزندان از لحاظ ارتباطی به رشد همدیگر کمک کنند و زمانهایی هم برای ارتقای ارتباط عاطفی والدین باقی میماند.
فرزندآوری، یک ثروت روانی
از جمله فواید فرزندآوری، تولید یک «سرمایه روانی» است. یکی از نیازهای اصلی انسان که در همه مکاتب روانشناسی مورد تأکید قرار گرفته، «احساس مولد بودن» است. احساس مولد بودن به انسان آرامش میدهد. از منظر دیگر با وجود فرزندان بیشتر در خانواده، آرامش روانی افراد بیشتر میشود و این آرامش روانی در استحکام خانواده تأثیرگذار است. وجود بچه عامل مهمی است در این که خانوادهها دور هم جمع شوند. یک نکته روانشناختی و جامعه شناختی در این مسئله وجود دارد و آن این است که ما فرض بگیریم که از این وضعیت تک فرزندی و دو فرزندی کنونی 10 سالی بگذرد. در این شرایط دیگر بسیاری از واژههایی که ما در محیط خانوادگی استفاده میکنیم، برای فرزندان مان کاربرد نخواهد داشت. دیگر «برادر» و «خواهر» مفهوم عینی برای فرزندان ما ندارد و تنها یک مفهوم لغوی خواهد بود. پس از گذشت یک نسل، برای مفاهیم خاله، دایی، عمو و عمه و فرزندان آنها هم چنین اتفاقی میافتد.
تاثیر تکفرزندی بر والدین
در بیشتر اوقات، پدر و مادرهای دارای چند فرزند، نمیتوانند بگویند که کدام فرزندشان را بیشتر از بقیه دوست دارند و واقعیت هم همین است که فرزندان هرتعدادی که باشند نزد پدر و مادرها به یک میزان عزیز هستند، ولی آن چیزی که واقعیت دارد این است که در تمام طول تاریخ، والدین به طور خود آگاه یا ناخودآگاه برای فرزندان خود برنامه ریزیهایی دارند، نقشههایی میکشند و خلاصه به گونهای فرزندان و موفقیت آنها را ثمره عمر خود میدانند. حال تصورکنید که تمام این توقع و تلاش و برنامه ریزی تنها بریک نقطه متمرکز شود. شاید در این جا، مثال ذره بین و داغ شدن نقطه تمرکز نور گویا باشد. کاملا بدیهی است که توجه و محبت والدین، زمانی که برای تنها یک فرزند باشد حالت افراطی به خود میگیرد چرا که در این حالت مادر و پدر در صورت به موفقیت نرسیدن فرزندشان احساس شکست و ناامیدی زیادی در زندگی خواهند کرد.
سبک زندگی و میانسالی والدین
تصور کنید والدینی که تنها یک فرزند دارند، وارد دوران میان سالی و پس از آن پیری میشوند. چنین والدینی هم از نظر روانی و هم از نظر جسمی به نگهداری و رسیدگی نیاز دارند. تنها فرزند آنها نیز ممکن است بنا به دلایلی نتواند این وظیفه را به نحو احسن انجام دهد. ممکن است برای زندگی به شهری دیگر رفته باشد یا به خاطر تاهل و شرایط زندگی مشترک قادر به حضور دائمی در کنار والدینش نباشد یا حتی خود فرزند دچار بیماری باشد؛ چنین والدینی، چگونه میتوانند نیازشان به در کنار فرزند بودن را برطرف کنند.
تعداد مناسب فرزندان به سبک زندگی پدر و مادر مربوط است و هیچ کس نمیتواند والدین را به تکفرزندی یا چند فرزندی وادار کند. این انتخاب در نهایت به عهدهی والدین است؛ اما بهتر است که والدین قبل از تصمیمگیری دقت و توجه کافی را داشته باشند و علاوه بر مسائل مالی، به جنبهی اجتماعی و عاطفی فرزندان نیز فکر کنند. والدین میتوانند از طریق صحبت با خانوادههای مختلف و یا صحبت با مشاور، از مزایا و معایب تکفرزندی و چندفرزندی مطلع شوند و با توجه به آن تصمیم نهایی را بگیرند.