محمد سرافراز، رئیس پیشین صدا و سیما که دوران کوتاه ریاستش بر این سازمان با حواشی زیادی همراه بود و حالا عضو شورای عالی فضای مجازی است، به تازگی در مصاحبه ای به بخش هایی از این حاشیه ها پرداخته است.
سرافراز در سال 93 با حکم رهبری رئیس سازمان صدا و سیما شد. او از زمان ریاست محمد هاشمی رفسنجانی بر سازمان صدا و سیما در این سازمان حضور داشت و از قدیمی ترین مدیران صدا و سیما به شمار می آید.
او که از سال 71 در معاونت برون مرزی صداوسیما مشغول به کار شد، در دوران ریاست عزتالله ضرغامی بر این سازمان، مدیریت شبکههای انگلیسی زبان پرس تیوی و اسپانیایی زبان هیسپان تیوی را به صورت همزمان برعهده داشت. وی نقش مهمی در راهاندازی شبکههای برون مرزی این سازمان از جمله پرس تیوی، هیسپان تیوی و العالم داشت و شبکه تلویزیونی آی فیلم نیز تحت مدیریت او افتتاح شد. به دستور او تعدادی از شبکه های تلویزیونی هم حذف و ادغام شدند.
دوران تصدی محمد سرافراز در سازمان صدا و سیما با استعفای او در سال 95 به پایان رسید و وی در همان سال خود را رسماً از این سازمان بازنشسته کرد.
در ادامه به گزیده ای از مصاحبه ی اخیر وی خواهیم پرداخت.
سرافراز به عنوان یکی از اعضای شورای عالی فضای مجازی درباره ی طرح جنجالی مجلس موسوم به صیانت از فضای مجازی گفت:
«طرح صیانت دارای نکاتی است که من به آن انتقاد دارم. این طرح قبل از مجلس ابتدا باید در شورای عالی فضای مجازی مطرح می شد چون فلسفه ی وجودی شورای عالی فضای مجازی تصمیم گیری در مورد همین طرح ها است و از طرفی این طرح با ده ها میلیون کاربر سر و کار دارد. قبلاً برخی جزئیات آن در شورا مطرح شده بود اما به شکل کنونی نبود. مدل فعلی برای اینترنت محدودسازی ایجاد کرده است. بررسی آن در یکی از کمیسیون های مجلس هم ایراد دارد چون طرح ها باید در کمیسیون مطرح شوند و سپس در صحن علنی بیایند و یا بر اساس اصل 85 قانون اساسی مطرح شوند که بنده با طرح 85 مجلس هم مخالف هستم. باید تمام ابعاد طرح صیانت در صحن علنی به شکل علنی بحث می شد. متاسفانه حتی تمام نمایندگان فعلی مجلس نمی توانند در مورد چند و چون این طرح اطلاعات داشته باشند.»
سرافراز در دوره ی ریاستش بر صدا و سیما به گفته ی خودش تحولاتی در بخش های مختلف این سازمان از جمله حذف پست های زائد سازمانی، اصلاح آیین نامه ها و دستورالعمل ها و کاهش هزینه ها داشت. او در پاسخ به این سؤال که خود را قربانی کدام یک از این تحولات می داند، گفت:
«ما در داخل قربانی هیچ کدام از تحولات مان نشدیم. یک قدرت پنهان قوی در کشور شکل گرفته و من به این جمع بندی رسیدم که از قدرت مالی و رسانه ای و امنیتی برخوردار است که زمانی که به مرحله ی ورود به مزایده رسیدیم نمی گذاشتند کارمان را انجام دهیم. کاری که در 100 روز اول کردیم بسیار مثبت بود اما هر چه تحولات جدی تر می شد مزاحمت ها جدی تر می شد و به اینجا که رسید در گفت و گویی که با مقام معظم رهبری داشتم گفتم یا از من حمایت کنید یا من برم و این صدا و سیما بماند.»
در ادامه وقتی به ماجرای شهرزاد میرقلی خان اشاره شد، سرافراز گفت:
«جمع بندی شخص رهبری و بیت ایشان این بود که ما بیاییم، اما شاید توقع آنها و ما در ادامه ی مسیر اصطحکاک پیدا کرد. ما اولین مشکلمان در مزایده های صداوسیما بود که می خواستیم با آن درآمدها را بالاتر ببریم. می خواستیم مزایده بگذاریم که از سپاه پیشنهاد دادند که حاضر به مشارکت هستند. ما هم جلسه ای در هلدینگ یاس گذاشتیم اما از یک مقطعی به بعد به دلیل نامشخصی نه تنها خودشان کنار کشیدند بلکه بقیه را هم منصرف کردند. یک مجموعه برای سه سال 7 هزار میلیارد تومان پیشنهاد داد و برای بخش بازرگانی صدا وسیما برنده شد. این اتفاق کل بودجه ی صدا و سیما را نجات می داد. اما خودشان از مزایده به صورت غیر قانونی کنار کشیدند و آقای ربیعی هم به بانک توسعه و تعاون گفتند که کنار بکشد و با این کار خسارت بزرگی زدند. آن خانمی هم که اشاره کردید خود وزارت اطلاعات ایشان را به مجموعه ی پرس تی وی آورد و با خواست آن ها مشغول به کار شد. این خانم با حکم داخلی به صدا و سیما آمد و به موضوعات پیام رسان سروش رسیدگی کرد و در حوزه ی دیتاسنتر در صدا وسیما هم با میلیاردها تومان پولی که به این بخش سرازیر شد فعالیت خود را آغاز کرد. بعد از آن، ایشان گزارشاتی تهیه کرد که نشان می داد ضعف و زد و بند وجود دارد و ماجرای ایشان از اینجا آغاز شد.»
او درباره ی ویدئوی جنجالی ای که از رد و بدل شدن تعدادی سند میان او و شهرزاد قلی خان منتشر شد هم گفت:
«آن ها یک سری نامه های مفصلی بود که این خانم در دوره ی حبسش در آمریکا نوشته بود و من در سفری که به آنجا داشتم برایش بردم اما قصد داشتند که تخریب کنند و میخواستند بگویند اسنادی را بیرون برده اند.»
سرافراز در بخشی از مصاحبه ی خود به ماجرای پخش اعترافات متهمین سیاسی از تلویزیون هم پرداخت.
او خود در لیست تحریم ها قرار دارد که یکی از دلایل آن گرفتن اعتراف اجباری از مازیار بهاری، خبرنگار نیوز ویک، در زمان ریاست سرافراز بر شبکه پرس تی وی عنوان شده است. سرافراز در اینباره گفت:
«مازیار بهاری خبرنگاری بود که از انگلیس برای پوشش انتخابات سال 88 به ایران آمده بود اما همزمان خبرنگار آمریکا هم بود. فکر می کنم به خاطر یکی از گزارش هایش از تظاهرات سال 88 دستگیر شد. آن موقع اطلاعات سپاه از ما خواست یک نفر به عنوان مترجم با ایشان در زندان صحبت کند. ما هم فرد مطلعی را فرستادیم و آن ها گفتگوی دوستانهای داشتند که اعتراف اجباری ای در آن نبود. از دل آن گفتگوی دوستانه بعداً یک گزارش در شبکه پرستیوی پخش کردیم که بگوییم همه ی ماجرا آن چیزی نبوده که این خبرنگار نشان داده. در گزارش ما فقط یک جمله از این خبرنگار پخش شد که می گفت “من خبرنگار شبکه 4 نیوز هستم” و بقیه اش دیگر گزارش خودمان بود. اما آن زمان دولت انگلیس دنبال بهانه ای برای برخورد با پرس تی وی بود. مازیار بهاری بعدها تبلیغات کرد و کتاب نوشت که از او اعتراف اجباری گرفتند و آن را پخش کردند. به خاطر پخش همین برنامه، انگلیس پیشنهاد تحریم پرس تی وی را داد و آن ها هم ما را تحریم کردند.»
او درباره ی پخش اعترافات مازیار ابراهیمی که به جاسوسی و ترور دانشمندان هسته ای متهم شد اما بعدها بی گناهی اش به اثبات رسید هم گفت:
«در مورد مازیار ابراهیمی به کاهدان زدند. مازیار ابراهیمی در سلیمانیه کردستان عراق یک شرکت داشت که به شبکههای مختلف صداوسیما تجهیزات استودیویی میفروخت و از او وسایل نور اچدی که آن زمان کشور ما تجهیزاتش را نداشت خریداری می کردند. بعدش او را گرفتند و ابتدا به جاسوسی و سپس به ترور دانشمندان هستهای متهم کردند.
تا جایی که من اطلاع دارم صداوسیما این گفتگوها را نگرفته. خود دستگاه امنیتی این مصاحبه ها را میگیرد، بعد در صداوسیما مونتاژ و قسمتی از آن پخش می شود. موارد استثنائی هم هست که در خود صداوسیما گرفته شده باشد که باید خیلی احتیاط گردد و دقت شود که چیزی که پخش میشود واقعی باشد، چون برای صداوسیما اعتماد مخاطب یک اصل جبرانناپذیر است که هر چیزی از رسانه پخش میگردد باید اعتماد مخاطب را مخدوش نکند.»
او درباره ی رابطه دولت و صدا و سیما گفت:
«هر دولتی که روی کار می آید دوست دارد صداوسیما در خدمت سیاستهای آن کار کند. هرچقدر در توانش باشد و اگر اختلافی نباشد دوستانه جلو میآید واگرنه سعی می کند فشاری بیاورد تا صداوسیما تبعیت کند. این سیاست همه ی دولتها است . اگر بتواند از طریق بودجه فشار میآورد که زمان ما این کار را انجام دادند. دولت برای اولین بار بخشی از بودجه ی صداوسیما که از کمک های دولت تأمین می شود را در سال 93 کمتر از عدد سال قبل کرد.»
سرافراز همچنین درباره ی نظارت ساترا، نهاد وابسته به صداوسیما بر حوزه ی فضای مجازی گفت:
«فکر میکنم این حوزه به قدری بزرگ است که نظارت بر آن نه کار صداوسیما است نه دولت و وزارت ارشاد. یک نهاد ناظر قوی می خواهد که بتواند بر همه ی ابعاد فضای مجازی نظارت کند و مسائل قانونی را ببیند. نظارت به معنای درست کلمه، نه به معنای سانسور و حذف. فضای مجازی حوزه بزرگی است که تاثیراتش هرروز بیشتر میگردد و کاربرانش هم دارای اختیارات بیشتری می شوند. اما روشی که الان اعمال می گردد روش ناموفقی است و بالاخره دیر یا زود نتیجه اش را نشان می دهد. در فضای مجازی نمی توان با روش های سنتی ای که در تلویزیون هست عمل کرد.»