به گزارش ایسنا محمد شاطری روانشناس بالینی بیان کرد: بیشترین چیزی که باعث وابستگی افراد در روابط عاطفی میشود نیازها و کمبودهای درونی فرد است یعنی انسان به میزان خلأهای شخصیتی خود و نوع آنها به دیگران وابسته شده و برای پر کردن آنها توقعاتی از رابطه خواهد داشت.
وی افزود: به عنوان مثال فردی که از ابتدای زندگی احساس بی ارزشی کرده وقتی وارد رابطه میشود دائما از اینکه دوست داشتنی هست یا نه ترس دارد؛ این مسائل سبب وابستگی بیشتر شده همچنین اینگونه افراد وقتی رابطهشان دچار شکست میشود دائما خود را مقصر دانسته و شدت فاجعه را بیش از چیزی که هست میبینند.
روانشناس بالینی در ربطه با رفتارهای صحیح هنگام مواجهه با شکست در رابطه عاطفی اظهار کرد: قدم اول پذیرش شکست است یعنی فرد قبول کند که هر رابطهای در این دنیا محکوم به شکست است حتی اگر خیلی هم عالی باشد مرگ یا بیماری آن را به شکست میرساند.
وی ادامه داد: قدم دوم این است که وقتی دچار شکست شدیم از انکار آن پرهیز کنیم؛ طبیعی است که حال فرد بد باشد اما باید بداند چه کند حالش خوب شود. خطر بزرگی که در این مواقع برای فرد وجود دارد ورود به یک رابطه جدید برای فرار از شکست رابطه قبل است در حالی که باید اجازه دهد سوگ رابطه قبل بگذرد.
شاطری اضافه کرد: در این دوران طرفین نباید به مکانهایی که با هم رفتهاند، بروند و خاطراتشان را مرور کنند زیرا شاید در ظاهر حس خوبی داشته باشد اما در اصل فرد آزار دیده و فراموشی سختتر میشود؛ همچنین به هدیهها و یادگاریهای طرف مقابل نیز نباید رجوع کرد و در کل باید از هرچیزی که گذشته را یادآوری کند را دوری کرد.
وی با بیان اینکه رفتارهایی مانند چک کردن بازدید یا فعالیت طرف مقابل در فضاهای مجازی ناشی از وابستگی است و باید ترک شود ادامه داد: اشتباه دیگری که طرفین یک رابطه عاطفی پس از شکست انجام میدهند تغییر نوع رابطه از عاشقانه به دوستانه یا همکار و ادامه آن به این شکل است.
روانشناس بالینی اضافه کرد: احتمال مدیریت این نوع رابطه به شکل یک رابطه معمولی بسیار ضعیف است زیرا معمولا شدت علاقه یکی از طرفین بیشتر است و رابطه از پنجاه-پنجاه به نود-ده تبدیل میشود. مجموعه این اقدامات سخت اما امکانپذیر را سندروم جدایی مینامند که فرد به میزان رعایت آنها میتواند روان خود را مدیرت کرده و به زندگی معمولی بازگردد.
شاطری در رابطه با متوسط زمانی که طول میکشد تا فرد پس از شکست به زندگی معمولی برگردد ابراز کرد: انسان بعد از شکست عشقی هیچوقت به زندگی قبل برنمیگردد؛ این حرف اصولا نه برای شکست عشقی بلکه برای هر لحظه از زندگی صدق میکند زیرا هر لحظه برای انسان یک تجربه است که پس از آن به زندگی قبلی برنمیگردد.
وی تصریح کرد: اگر یک رابطه واقعا هوسهای لحظهای نبوده و عشق باشد اما دچار شکست شود ردی بر قلب انسان میماند که از نظر پزشکی اثبات شده است، انگار گوشهای از قلب دچار نارسایی و مشکلاتی میشوذ اما برگشتن به زندگی عادی به خود فرد و تلاشش بستگی دارد.
شاطری درخصوص اینکه زنها زودتر به زندگی عادی برمیگردند یا مردها توضیح داد: تفکر غالب این است که خانمها به لحاظ ساختار روانی شکنندهتر بوده و حساسیتهای عاطفی بیشتری دارند که ممکن است سبب آسیب بیشتر و دیرتر برگشتن آنها به زندگی معمولی شود اما ما در مرکز مشاوره آقایانی مراجعه میکنند که بسیار بیشتر از خانمها لطمه دیدهاند.
وی در پاسخ به اینکه چه کنیم که پس از شکست در رابطه عاطفی گرفتار عشقهای لحظهای نشویم بیان کرد: دو مورد وجود دارد که بر کیفیت یک رابطه بسیار تأثیرگذار است؛ اولین مورد آن شناخت خودمان و مورد دوم شناخت طرف مقابل است.
روانشناس بالینی اضافه کرد: بسیاری از ما خودمان را خوب نمیشناسیم و متوجه کمبودها و نقاط قوتی درونمان نیستیم در حالی که بسیاری از رفتارهای ما در روابط عاشقانه به رابطه خانوادگی ما برمیگردد بنابراین به میزانی که خودمان را بشناسیم و متوجه باشیم به چه کسانی علاقهمند میشویم برای شروع یک رابطه بهتر تصمیم میگیریم.
وی افزود: همچنین به میزانی که به ابزارهای شناخت طرف مقابل مجهز باشیم بهتر میتوانیم فرد مورد نظر خود را انتخاب کنیم؛ مشکلی که اینجا به وجود میآید این است که همه افراد به راحتی نمیتوانند متوجه باطن شخصیت طرف مقابل شوند.
شاطری راه حل مشکل ذکر شده را مراجعه به روانشناس بیان کرد و گفت: روانشناس درس خوانده که همین کار را انجام دهد بنابراین در ابتدای تشکیل یک رابطه جدی باید به روانشناس مراجعه کرد که وی تشخیص دهد دو طرف مناسب یکدیگر هستند یانه؟ طبیعی است اینگونه احتمال شکست نیز کاهش مییابد.