آنها ترجیح میدهند از قاب تلویزیون این مراسم را ببینند و برای سال بعد برنامهریزی کنند. در این شرایط چه میشود کرد؟ اینکه تعطیلات طولانی آخر هفته را در خانه باشیم در حالی که در استرس این هستیم مبادا گلویمان درد بگیرد، نشانههای سرماخوردگی از خود بروز دهیم، آیا اگر کرونا بگیریم میتوانیم تخت خالی در بیمارستان پیدا کنیم یا نه، اگر دیدن دوستی برویم یا پدر و مادر و فردایش نشانهای از کرونا بروز دهیم چه؟ زمانی هم که سراغ شبکههای اجتماعی میرویم باز میبینیم دوستانمان هم همین دغدغهها را دارند و بعد گمان میکنیم در یک بنبست گرفتار شدهایم. چه کنیم که اندکی آرام باشیم و از این اضطراب خلاص شویم؟
هر سفر نیازمند برنامهریزی است، برای بیشتر ما اما برنامهریزی تنها در این حد بوده که محل اقامت را مشخص کنیم یا چند جاذبه سفر را. در مقصد سفرمان هم با ابنیه تاریخی عکس میگیریم، سوغات مشهور آن را میخریم، اگر روستای هدف گردشگری در اطراف آن باشد بخشی از برنامهمان را به بازدید از آن اختصاص داده و در کوچه باغهایش قدمی میزنیم. اما برای کشوری مانند ایران که در آن موزاییکی از فرهنگهای مختلف با زبانها و گویشهای مختلف وجود دارد این سطح از برنامهریزی به معنای از دست دادن بخش بزرگی از لذتهای سفر است که میتوانیم آنها را داشته باشیم اما همیشه به واسطه کمبود زمان از دست دادهایم.
برای نمونه فرض کنید قصد دارید یک بار در مسیر سفرتان به مشهد از شهری مانند شاهرود گذر کنید، معمولا گردشگران در این شهر سری به آرامگاه بایزید بسطامی میزنند، اگر در هتل جهانگردی شاهرود یا بسطام و مهمانپذیرها نتوانند جای اقامت پیدا کنند، ممکن است در پارک بلوار این شهر چادر بزنند در حالی که اقامتگاههای متعدد در حوالی آن با قیمتهای باورنکردنی وجود دارد. علاوه بر آن این مسافران و گردشگران همیشه گله میکنند که از شاهرود تا سبزوار مسیر بسیار یکنواخت است و رانندگی در آن لذتی ندارد، از این روست که آنها بر سرعتشان در این مسیر میافزایند و کمتر کسی است که حواسش باشد همین بخش از جاده مسیر تردد یوز آسیایی، گونهای بسیار ارزشمند برای حیات وحش ماست و همین شکل رانندگی ممکن است زندگی آنها را با خطر جدی مواجه کند. در این روزهای تعطیل آیا بهتر نیست به جای غصه خوردن در خانه و زانوی غم بغل گرفتن به این فکر کنیم که برای روزهای بعد از کرونا یا رد شدن این پیک چه سفری را برنامهریزی کنیم یا همان روال معمول سفرمان را چطور تغییر دهیم که اندکی متفاوت از قبل باشد. باز هم به همین مسیر تهران- مشهد و شهر شاهرود برگردیم. اگر قصد دارید سری به آرامگاه بایزید بسطامی بزنید میشود بخشی از تذکرهالاولیا مربوط به بایزید را قبل از سفر یا در همین روزهای تعطیل بخوانید تا با بخشی از زندگی سلطانالعارفین آشنا شوید، کمی بعد از بسطام آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی در روستای خرقان قرار دارد، از مسیری که گفته میشود بایزید پیاده به خرقان میرفته و از میان باغهای روستاها میگذرد به سمت روستای خرقان بروید، حتما این روزها که وقت دارید بخش ابوالحسن خرقانی در تذکرهالاولیا را بخوانید تا برایتان آن جاده
خیالانگیزتر شود. در همان مسیر خرقان و مسافتی پس از روستا جنگل ابر و جنگل اولنگ قرار گرفته است. اگر قصد دارید در این سفر به جنگل ابر بروید درباره گونههای گیاهی این جنگل و اهمیت آن اندکی بخوانید. (در نوشتههای قبل گفته بودیم کتاب راهنمای میدانی مجید اسکندری را هم به همراه داشته باشید تا از تعدد گونههای گیاهی آن شگفتزده شوید.) کمی جلوتر شهر کوچک کلاته خیج قرار گرفته است که در بافت قدیمی آن چند اقامتگاه وجود دارد، یکی از این اقامتگاهها توسط یک شکارچی قدیمی راه افتاده که تلاش میکند گردشگری را جایگزین شکار کند و اقامتگاه دیگر هم توسط گروهی از زنان شکل گرفته که میخواهند کار جمعی را تمرین کنند و هم درآمدزایی داشته باشند.
مسیرتان را که از سمت شمال بار دیگر به سمت مشهد ببرید در مسیرتان به شهر بیارجمند و روستای قلعه بالا میرسید، قلعه بالا از زیباترین روستاهای شاهرود است و در کنار آن پارک ملی توران قرار گرفته، اگر میخواهید بدانید دلبر، کوشکی و ایران سه یوز که تا همین چندی پیش در پارک پردیسان تهران ساکن بودند کجا منتقل شدهاند، آنها در سایتی در توران نگهداری میشوند (البته بازدید از این سایت که به سایت تکثیر در اسارت یوز هم معروف است برای افرادی غیر از کارشناسان حیات وحش مجاز نیست) ولی با گرفتن مجوز میتوانید گشتی در پارک به همراه محیطبانان داشته باشید. کمی آن طرفتر روستای قلعه بالا، روستای رضا آباد قرار گرفته، روستایی که در آن ایل چوداری از ایلهای افغان ساکن ایران زندگی میکنند. این ایل چند سده است که در این منطقه ساکن شده و از فامیل مردمان آن میتوان فهمید ساکن هرات بودهاند که هروی را هنوز بر خود دارند. در این روستا میشود سراغ زنان قدیمی را گرفت و با آنها عروسکی درست کرد که پیشتر که هنوز عروسک اینچنین توسط کارخانهها تولید نشده بود توسط زنان برای بچهها درست میشد.
یک شهر مثل شاهرود که چندان به عنوان مقصد گردشگری شناخته نشده، دارای جاذبههای بیشمار است که میتوانید آن را از خلال سفرنامه و مطالب اینترنتی پیدا کنید، چه رسد به برخی شهرها که سالها و دهههاست مقصد گردشگری هستند. این چند روز را به این بگذرانید که یک یا چند برنامه سفر هیجانانگیز برای ماههای بعد بچینید.