سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** اگر رئیسی به دنبال لغو تحریم هاست باید توافق جدید امضا کند
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «علی واعظ» مدیر پروژه ایران در گروه بین المللی بحران نوشت:«اگر ایران به دنبال کنار گذاشتن آنچه تا به حال در وین در مورد آن توافق شده و بازگشت به نقطه صفر جهت امتیازگیری بیشتر از امریکا با اهرمهای بیشتری که تهران در این فاصله از طریق پیشرفتهای هستهای به دست آورده باشد، نتیجه قطعا بنبست دیپلماتیک خواهد بود...اگر این مذاکره همزمان با پیشرفتهای هستهای صورت بگیرد، دیر یا زود باید منتظر بازگشت تحریمهای چندجانبه اروپا و تحریمهای بینالمللی سازمان ملل هم بود».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«اگر امریکا حاضر به دادن تضمین در مورد پایبندی ابدی به برجام نشده علت را باید در ماهیت برجام به عنوان یک تفاهم سیاسی بازگشتپذیر و نه یک توافق الزامآور ابدی جستوجو کرد. اگر هدف رسیدن به توافقی است که همه تحریمها را در برگیرد و لغو آنها توسط کنگره امریکا و نه تعلیق تحریمهای هستهای توسط رییسجمهور امریکا را شامل شود، باید برجام را کنار نهاد و توافقی جامع را از صفر مذاکره کرد و نهایتا آن را به تصویب مجلس شورای اسلامی و کنگره امریکا رساند».
علی واعظ، عضو ایرانی «گروه بین المللی بحران» است. این گروه در ظاهر یک سازمان غیردولتی و غیرانتفاعی است اما اعضای هیئت امنای این سازمان همه از سیاستمداران و سرمایهداران و چهرههای آکادمیک متنفذ هستند.کارنامه این سازمان نشان دهنده آن است که نفوذ بسیار عمیق و محکمی در ساختار حکومتی آمریکا و سایر کشورهای غربی دارد.
پیش از این رسانهها با ارائه برخی مستندات به نقش پررنگ «علی واعظ» در تنظیم متن برجام پرداخته بودند و حتی ماجرا در حدی بود که ظاهراً متن تنظیم شده توسط واعظ و «گروه بینالمللی بحران» توسط تیم مذاکرهکننده ایران امضا شد!
نکته قابل توجه اینجاست که «جرج سوروس» چهره اصلی و تأمینکننده مالی گروه بین المللی بحران است؛شخصی که نام او با فتنه 88 برای ایرانیها به نامی آشنا تبدیل شده است.
حالا شخصی که نقش ویژه ای در تنظیم برجام داشته تاکید کرده که لغو تمامی تحریم ها به واسطه برجام اصلا امکان پذیر نیست و دولت جدید باید برای لغو تحریم ها به سراغ توافقی جدید تحت عنوان توافق جامع برود.
این در حالی است که از سال 94 به بعد و پس از امضای برجام، آقایان روحانی، ظریف، عراقچی و دیگر مقامات ارشد دولت تاکید داشتند که به واسطه برجام تمامی تحریم های ضدایرانی بالمره لغو خواهد شد و نه تعلیق.
بر همین اساس در قلب راکتور هسته ای بتن ریخته شد و تعداد قابل توجهی از سانتریفیوژها از کار افتاد و بخش اعظم ذخایر اورانیوم غنی شده ایران از کشور خارج شد.
همه این اقدامات نقد انجام شد اما در مقابل نه تنها تحریم ها لغو نشد بلکه با تحریم های ایسا، کاتسا و ویزا، دامنه گسترده تری نیز پیدا کرد.
اکنون پس از پایان دولت روحانی، یکی از آشپزهای برجام اذعان کرده که نه تنها به واسطه برجام قرار نبود تحریم ها لغو شود بلکه اساسا برجام هیچ ضمانت اجرایی نیز ندارد.
با اینحال ظریف در روزهای گذشته گفت که اساس برجام بر پایه بی اعتمادی تنظیم شد. سوال اینجاست که اگر اساس برجام بر پایه بی اعتمادی تنظیم شده بود پس چرا تیم مذاکره کننده به ریاست ظریف پذیرفت که تمامی تعهدات را پیش دستانه و با عجله ظرف مدت 2 ماه اجرا کند؟!
** جیغ بنفش حامیان «نجفی» و مدافعان «شورای اسم و فامیل» از انتخاب زاکانی
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «یک بام و دو هوای مجلس انقلابی» نوشت:«نمایندگان مجلس در حالی که از سهمخواهیهای اخیر از دولت و شورای شهر اطلاع داشتند با استعفای رئیس مرکز پژوهشهای مجلس جهت حضور در شهرداری موافقت کردند...در میان نامزدهای شهرداری، انتخاب علیرضا زاکانی به عنوان نامناسبترین گزینه از جهت نداشتن شرایط تخصصی، علمی و قانونی، دلیلی واضح برای ایفای نقش نامزد ریاستجمهوری است و بسیاری از مسئولان نیز در برابر این بیقانونی سکوت اختیار کردهاند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«دیروز در بررسی استعفای زاکانی، نمایندگان مخالف هر آنچه باید گفته میشد تا تصمیم درستی اتخاذ شود به زبان آوردند اما مانند تمام موارد گذشته، گوش شنوایی برای شنیدن استدلال و منطق وجود نداشت و نمایندگانی که از پیش تصمیم خود را گرفته بودند، رأی به پذیرش استعفا دادند تا راه را برای حضور یک شهردار غیرمتخصص در پایتخت هموار کنند. نمایندهای که به زعم بسیاری شهرداری تهران را سریعترین مسیر برای رسیدن به پاستور هدف قرار داده و میخواهد مسیر محمود احمدینژاد را برود».
رسانه های اصلاح طلب این روزها ژست حمایت از قانون گرفته و مدعی شده اند که انتخاب زاکانی برای شهرداری تهران اقدامی خلاف قانون و مخالف تخصص گرایی است.
این در حالی است که انتخاب زاکانی به عنوان شهردار تهران به هیچ عنوان خلاف قانون نیست. در روزهای گذشته بیش از 400 حقوقدان با صدور بیانیه ای تاکید کردند که انتخاب زاکانی به عنوان شهردار تهران مشکل قانونی ندارد.
در بخشی از این بیانیه آمده است:«شورای شهر تهران در اقدامی شجاعانه و مدبرانه شخصی را برای احراز سمت شهرداری تهران انتخاب نمود که علاوه بر توان بالای اجرایی دارای روحیه جهادی و ضد فساد است. کارنامه آقای دکتر علیرضا زاکانی مملو از مبارزه با فساد است. او همواره بر برخورد قاطع با یقه سفیدان تاکید نموده است».
در بخش دیگری از بیانیه مذکور آمده است:« (ماده71قانون موصوف) بیان برخی از گرایش های علمی دارای اولویت و بخشنامه ها و آیین نامه های صادره از مقامات ذیربط وزارت کشور برای این سمت دارای شأن تأسیسی نیست بلکه تکمیلی است، بنابراین آیین نامه ها وصف آمره ندارند».
لازم به ذکر است که برای انتخاب زاکانی به عنوان شهردار تهران باید رشته پزشکی به بخشنامه وزارت کشور اضافه شود. نکته قابل توجه اینجاست که بخشنامه مذکور به دلیل موارد تحصیلی متنوع به معاون وزیر اجازه داده است که در هر زمانی رشته های تحصیلی جدید را اضافه کند و این بخشنامه، مسئله تکمیل رشته های تحصیلی را پیش بینی کرده بود.
نکته دیگر اینکه آخرین انتخابات شوراها و شهرداران سال 96 برگزار شده بود و این اییننامه و بخشنامه سال 97 ابلاغ شده است. بر همین اساس اکنون اولین بار است که این بخشنامه در سطح کشور به صورت گسترده اجرا میشود و در این سالها شهرهایی که دچار مشکل شدند رشتهها را اضافه کرده اند.
به همین منظور بسیاری از شهرهای دیگر از جمله تبریز، مشهد و ... چنین مشکلی دارند و به زودی معاون وزیر جدید تغییرات را طبق بخشنامه سال 97 ابلاغ خواهد کرد.
و اما اکنون حامیان «نجفی» و مدافعان «شورای اسم و فامیل»- لقبی که کارشناسان برای شورای شهر اصلاح طلب پنجم تهران انتخاب کرده بودند- از انتخاب زاکانی عصبانی شده و جیغ بنفش سر داده اند.
شورای شهر پنجم تهران در سال 96 پس از آنکه نام زنان اصلاح طلب- را به صورت دکوری و نمایشی- در فهرست کاندیداهای شهرداری تهران درج کرد، در نهایت بدون توجه به جوانگرایی و شایسته سالاری، با 21 رأی و بدون حتی یک رأی منفی، «محمد علی نجفی» را به عنوان شهردار تهران انتخاب کرد.
در همان مقطع نهادهای امنیتی (و از جمله وزارت اطلاعات دولت روحانی) با توجه به حواشی خانوادگی و شخصیِ نجفی، به درستی و دلسوزانه نسبت به این انتخاب اشتباه تذکر داده و تاکید کردند که این انتخاب به صلاح نیست. ولی شورای شهر به تذکر دقیق نهادهای امنیتی بی توجهی کرد و نجفی را با 21 رأی انتخاب کرد.
در نهایت «محمد علی نجفی» با سوءمدیریت کنار رفت و چندی بعد همسر دوم خود را با سلاح غیرمجاز به قتل رساند.
** عملیات روانی اصلاح طلبان برای شبیه سازی میان رئیسی و احمدی نژاد
روزنامه همشهری در مطلبی نوشت:«اگر کابینه حسن روحانی رئیسجمهور سابق با نام کارگزاران دولت آیتالله هاشمیرفسنجانی شناخته میشد، سیدابراهیم رئیسی نیز طیف وسیعی از دولتمردان محمود احمدینژاد را به کابینه دعوت کرده است. چهرههای زیادی در دولت احمدینژاد جزو مقامات ارشد نظام و بدنه مدیریتی ارشد کشور شدند و پس از یک دوره جدایی 8ساله بار دیگر به پاستور دعوت شدهاند».
ارگان رسانه ای شهرداری تهران در ادامه نوشت:«از 19وزیر پیشنهادی دولت سیدابراهیم رئیسی به مجلس، 11گزینه -نزدیک به 60درصد از جمع وزرای پیشنهادی- سابقه مدیریتی مؤثر در دولتهای گذشته دارند؛ وزارت، معاون وزیر، قائممقامی و مدیرکلی سوابق آنها در دولتهای پیشین بوده است. شماری از آنان به نهادهای حاکمیتی غیردولتی همچون قوه قضاییه وارد شدند و اکنون در آستانه بازگشت به دولت هستند. برخلاف انتظار کمترین سهم همراهان رئیسی در دوره ریاست سابق او بر قوه قضاییه و تولیت گذشته آستان قدس رضوی به کابینه اختصاص داده شده است».
روز گذشته «صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه آرمان با عنوان «اگر احمدی نژاد بود کابینه فرقی می کرد؟» نوشته بود:«با نگاهی به کلیت وزرای آقای رئیسی این سوال پیش میآید که اگر بهفرض آقای احمدینژاد تاییدصلاحیت شده بود و در انتخابات پیروزی میشد...واقعا چه تفاوت اساسی و بنیادیای میان لیست کابینهای که آقای رئیسی معرفی کرده و آنکه آقای احمدینژاد...معرفی میکرد، وجود داشت. آیا تفاوت معناداری وجود میداشت؟».
جریان اصلاح طلب در هفته های اخیر به طرق مختلف در پی شبیه سازی میان رئیسی و احمدی نژاد است.
این طیف در پی آن است تا این پالس را به افکارعمومی ارسال کند که قرار نیست هیچ تغییری در امور کشور رخ دهد و نه تنها وضع بهتر نخواهد شد که چه بسا روز به روز وضعیت بدتر خواهد شد.
یأس آفرینی و ناامید کردن مردم اکنون به یک دستور کار ویژه در ستاد اصلاحات بدل شده است. بر همین اساس با شبیه سازی میان رئیسی با احمدی نژاد در تقلا هستند تا به مردم بگویند، به هیچ عنوان انتظار بهبود اوضاع را نداشته باشید.
اما چه کسانی این ادعا را مطرح می کنند؟! همان طیفی که پراید 17 میلیونی را تحویل گرفت و با قیمت 140 میلیون تومان تحویل داد. همان جریانی که مسکن را با قیمت متری 3 میلیون تومان تحویل گرفت و با قیمت متری 30 میلیون تومان تحویل داد و...
بانیان وضع موجود بر طبل یاس آفرینی و ناامیدکردن افکارعمومی می کوبند. این طیف بجای ذبح امید مردم، باید پاسخگوی عملکرد حداقل 8 ساله خود باشد.