فرادید؛ بابک زمانی؛ بسیاری از انسانها دوست دارند نویسندهای معروف شوند و کتابهایی چاپ کنند که هزاران و بلکه میلیونها نسخه از آن چاپ شود و اسمشان در سراسر دنیا بپیچد. بسیاری از خود نویسندگان نیز این رویا را در سر میپرورانند که روزی مردم ساعتها در صفهای طولانی برای خرید کتابهایشان بایستند و برای یک امضا گرفتن از آنها، سر و دست بشکنند. چنین تصوراتی زیباست، اما ادبیات همیشه با نویسندگانش مهربان نیست و حتی برخیها را گویی مورد غضب قرار میدهد.
نویسندگانی در طول تاریخ بودهاند که در زمان حیاتشان، ادبیات هرگز روی خوش به آنها نشان ندادهاست و شانس این را نداشتهاند که مزهی شیرین تلاشها و مشقتهای شبانهروزیشان را بچشند. کسانی که شاهکارهای بزرگی خلق کردهاند، اما زندگی مجال دیدن روزهای خوش را به آنها نداد.
در این مطلب تعدادی از نویسندگان و شاعران چیره دست را به شما معرفی میکنیم که پس از مرگشان به شهرت جهانی رسیدند.
استیگ لارسن
تاثیرگذارترین نمونه معاصر از نویسندگانی که پس از مرگ به شهرت رسیدند، «استیگ لارسن» است. او در طول حیاتش خبرنگار موفقی بود و کمتر کسی میدانست که داستان مینویسد، اما پس از اینکه در سال 2004 دچار حمله قلبی شد و درگذشت، فردی از مجموعه رمان سه گانهای به قلم او پرده برداشت که اکنون به سه گانه «هزاره» معروف است.
او اگر در سال 2008 زنده بود عنوان پرفروشترین نویسنده جهان را به خود میدید. کتاب آخر سه گانه اش با عنوان «دختری که به لانه زنبور لگد زد» در سال 2010 پرفروشترین کتاب آمریکا شد. دختری با خالکوبی اژدها» که فیلمی نیز براساس آن ساخته شده و «دختری که با آتش بازی کرد» دو رمان دیگر متعلق به سه گانه «استیگ لارسن» است.
ادگار آلن پو
ادگار آلن پو علاوه بر نوشتن داستانهای جذابش، برای زندگی و مرگش در فقر معروف است. او در زمان حیاتش داستانهای زیادی منتشر میکرد، اما ظاهرا هیچکس توجه خاصی به کتابهایش نداشت تا اینکه جسدش روی زمین در خیابان بالتیمور پیدا شد.
وی از پیشگامان داستان کوتاه نویسی آمریکا و استاد تعلیق و وحشت در ادبیات داستانی است. او را بنیانگذار ادبیات پلیسی و از چهرههای شاخص ادبی در زمان شکل گیری ژانر علمی - تخیلی میدانند. گرچه «پو» را بیشتر با داستانها و شعرهایش میشناسند، رمان «سرگذشت آرتور گوردون پایم، اهل نانتوکت» او از جمله آثار مطرح ادبیات آمریکاست که در سال 1838 به نگارش درآمد.
سیلویا پلات
سیلویا پلات شاعر و داستان نویس آمریکایی گرچه در طول حیات خود خیلی بی نام و نشان نبود، اما شهرتی که این نویسنده فقید در حال حاضر از آن برخوردار است با زمان حیات وی قابل مقایسه نیست. او که نوشتن را از هشت سالگی آغاز کرد در طول حیات خود شعرهای زیادی سرود که بعدها در قالب شش مجموعه شعر منتشر شد.
او که به افسردگی شدیدی مبتلا شده بود اندکی پس از انتشار رمان «حباب شیشه» - تنها رمان او که توجهها را به سمتش جذب کرده بود - با گاز اقدام به خودکشی کرد. شهرت او پس از مرگ روز به روز افزایش یافت و 20 سال پس از مرگش مجموعه شعرهایش توسط همسرش به چاپ رسید که موفق به کسب جایزه ادبی پولیتزر شد.
فرانتس کافکا
فرانتس کافکا از بزرگترین نویسندگان و تاثیرگذارترین چهرهها در ادبیات غرب از جمله نویسندگانی بود که حتی شاید امروز هم هیچ چیزی از او نمیدانستیم. او در طول حیات خود فردی شناخته شده نبود و در حالی که چند کتاب را در دوران زندگی اش را نوشت و منتشر کرد، اما بسیاری از دست نوشته هایش منتشرنشده باقی ماند.
«کافکا» از دوستش خواسته بود پس از مرگش تمام دست نوشته هایش را بسوزاند، اما دوستش به وصیت او عمل نکرد و موجب شد که امروز ما به بسیاری از شاهکارهای او در فضای کافکایی آثارش دسترسی داشته باشیم. از معروفترین آثار کافکا میتوان به داستان کوتاه «مسخ»، رمان «محاکمه» و همچنین رمان ناتمام «قصر» اشاره کرد.
جان کندی تول
جان کندی تول نویسنده سرشناس آمریکایی قبل از اینکه دست به خودکشی بزند سالها تلاش کرد دست نوشته کتاب اتحادیه ابلهان» را به فروش برساند. 11 سال پس از مرگ این نویسنده، مادر و یکی از دوستانش به انتشار این کتاب کمک کردند و ناگهان همه دریافتند که این اثر چه شاهکاری است و در نهایت این رمان در سال 1981 جایزه معروف پولیتزر را برای نویسنده فقیدش به ارمغان آورد. این رمان به عنوان یکی از برجستهترین آثار ادبیات داستانی قرن بیستم آمریکا شناخته میشود.
امیلی دیکنسون
امیلی دیکنسون شاعر نامدار آمریکایی، فردی بود که در طول حیات خود گم نامی را به نهایت خود رساند چرا که اتاق خود را ترک نمیکرد. در زمان حیات تنها کمتر از 10 شعر از 1800 قطعه شعر او چاپ شد و پس از مرگ خانواده اش دریافتند که چه شاعر پرکاری بوده است.
اولین مجموعه شعر او، چهار سال پس از مرگش منتشر شد و تا سال 1955 که شعرهای «امیلی دیکنسون» توسط «توماس جانسون» منتشر شد، مجموعه کاملی از شعرهای او به چاپ نرسیده بود. منتقدان ادبی معاصر، دیکنسون را از لحاظ جایگاهش در شعر آمریکا، هم ردیف «رابرت فراست» و «والت ویتمن» میدانند.