رکسانا خوشابی؛ کارشناس مشاوره بالینی
برخی از افراد معتقدند انسان قادر نیست عادات بد خود را ترک کند و ناچار است آنها را تا آخر عمر با خود یدک بکشد؛ اما این طور نیست. بسیاری از افراد ، پول زیادی خرج میکنند تا عادتهای بد خود را از بین ببرند، اما درصد موفقیتشان پایین است؛ چون متاسفانه به دنبال روشی جادویی هستند که در مدت کوتاهی همه چیز را روبهراه کنند؛ در حالی که هر تکنیک و روشی زمانی کاربرد دارد که شخص وارد عمل شود و تا کسی وارد گود نشود، آن تکنیک یا روش هم کارساز نیست.
عادت، هر کاری است که ما آن را آنقدر تکرار میکنیم تا غیر ارادی میشود. حالا برای اینکه بتوانیم عادات خود را تغییر دهیم، باید مسیری معکوس را طی کنیم؛ یعنی آن عمل یا شیوه تفکر را دوباره به حوزه خودآگاهمان بیاوریم و انتخاب کنیم. یکی از عادات بدی که دامنگیر برخی از افراد میشود، عادت عقب انداختن کارها است.
این عادت نه تنها در زندگی خصوصی، بلکه در زندگی کاری و حرفهای افراد نیز دیده میشود. قبل از آنکه به نتیجه تحقیقات درباره عقب انداختن کارها اشاره کنیم، ببینیم اولین گام در از بین بردن یک عادت بد، از هر نوع، چیست؟
از بین بردن عادت بد
اولین قدم در از بین بردن عادت این است که ببینیم چرا تا این حد مشتاقیم انجامش دهیم؟ یعنی ببینم پاداش و رضایت حاصل از انجام این کار بظاهر منفی چیست؟ از آنجا که برچسب «بد» به این عادت زدیم، ممکن است بگوییم انجام این کار هیچ فایدهای برایمان ندارد؛ اما اگر دقیقتر نگاه کنیم، همیشه فایدهای هست.
مثلاً ممکن است یکی از عادتهای بدمان این باشد که سر فرزندمان داد بزنیم. در همان لحظه خشم، مقداری از عصبانیتمان را بیرون میریزیم و احساس بهتری پیدا میکنیم. یا اینکه عادت داریم ظرفها را بموقع نشوییم. نتیجهاش این است که میتوانیم زمان بیشتری را مثلاً به گشتو گذار در اینترنت اختصاص دهیم.
نتایج عادات بد
اینک به بهایی که باید برای یک عادت بپردازیم، نگاه کنیم. به واسطه این عادت چه چیزی را از دست میدهیم؟ چرا اصلاً فکر میکنیم عادت بدی است؟ داد زدن سر بچهها عادت خوبی نیست، چون تنش درست میکند و عزت نفس بچه را هم از بین میبرد. نشُستن ظرفها عادت بدی است، چون آشپزخانه کثیف و بدبو و بدمنظره میشود و به هم ریختگی بیرونی روی افراد اثر میگذارد.
مشغول اینترنت میشویم اما در مقابل محیط زندگیمان را ناخوشایند میکنیم. میبینید که این انتخاب چندان عاقلانه نیست. حتماً راه دیگری هم وجود دارد.
ترازوی عادت!
حالا که دوطرف قضیه - یعنی آنچه به دست میآوریم و آنچه از دست میدهیم - را سبک سنگین کردیم، وقت انتخاب میرسد. عمل ما دیگر غیر ارادی نیست، زیرا هر بار که انجامش میدهیم، میدانیم که در حال انتخابیم. چیزی را انتخاب میکنیم که برایمان ارزش بیشتری دارد. به کدام بیشتر ارزش میدهیم؟
حس آسودگی پس از داد زدن یا سلامت عاطفی بچهها؟ وقتگذرانی با اینترنت یا داشتن محیط بهتری برای زندگی؟عــقب انداختن وظایفمان یا حس مثبت انجام مسئولیتها و داشتن محصولات ارزشمند؟
جایگزینی عادات و رفتار خوب
اولین دلیل شکلگیری عادات این است که به نیازی پاسخ میدهد. با از بین بردن الگوهای رفتاری گذشته هنوز هم احتیاج به راهی داریم تا آن نیازها را برآورده کنیم. برای این کار انتخاب ما این خواهد بود که نه تنها عادات قدیمی را کنار بگذاریم، بلکه رفتارهای بهتری را جایگزین کنیم.
هر وقت احساس عصبانیت میکنید به جای داد زدن بیرون بروید و بدوید یا در خانه یک فعالیت بدنی انجام دهید. به جای نشستن ظرفها هر وقت که تنهاییم میتوانیم از ظرفهای یکبار مصرف استفاده کنیم یا اینکه افراد خانه را ملزم کنیم نوبتی ظرفها را بشویند.
به جای عقب انداختن کارها میتوانیم از ابتدا محصول کار خود را پیش فروش کنیم! تنها راه تداوم یک عادت بد این است که دلیل وجودیش را انکار کنیم. هر وقت که رفتارهای قدیمی خود را از سر میگیریم، به این فکر کنیم که داریم چیزی را با چیزی دیگر معامله میکنیم.
در این لحظه مجبوریم دست به انتخاب بزنیم که به عادت خودمان ادامه بدهیم یا نه. چه انتخابی میکنیم؟ چیزی که باعث شود در باره خودمان احساس بدی کنیم یا احساس خوبی؟ این دیگر به خود ما بستگی دارد...
برای خواندن بخش دوم- شیوههای موثر در ترک عادات بد- اینجا کلیک کنید.