ماهان شبکه ایرانیان

مهدی عجم: رهبر معظم انقلاب از خاطرات با عنوان گنج یاد می‌کنند

نویسنده کتاب «آب‌پرتقال در کربلای ۵» می‌گوید: وقتی سخنان رهبر معظم انقلاب را شنیدم، انگیزه من برای ادامه کار و تدوین این کتاب چند برابر شد؛ انگار چند واحد آمپول تقویتی به من تزریق شد!

به گزارش مشرق،‌ کرونا در یک سال و اندی که از زمان حیاتش می‌گذرد، نظم و قاعده زندگی و جهان را به هم ریخته است؛ آن هم در روزگاری که گمان نمی‌رفت با وجود پیشرفت‌های فراوان در علم پزشکی، جهان به یکباره در مقابل ویروسی ناشناخته چنین زانو بزند.

پا گذاشتن کرونا بر کره خاکی دو روی سکه دارد؛ یک روی آن تلخی‌ها و مصیبت‌هایی است که انسان از حضورش چشیده است. کرونا نشان داد که در کام مرگ رفتن چقدر آسان است؛ ثابت کرد که زندگی بسان مویی است باریک که هر آن امکان گسسته شدن آن وجود دارد. اما به گمان بسیاری، کرونا روی دیگری هم دارد که البته گاه زیر سایه تلخی‌ها قرار گرفته است. روی شیرین همدلی‌ها و مهربانی‌ها. روی قدر یکدیگر را دانستن و دل‌تنگی... .

کتاب «آب پرتقال در کربلای 5» که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده، روایتی است از حضور کادر درمان در کارزار مبارزه با کرونا. مهدی عجم، نویسنده این اثر، به سراغ پرستاران و پزشکان بیمارستان بقیة‌الله(عج) رفته، پای صحبت آنها نشسته و خاطرات آنها را از این مواجهه ثبت کرده است. کتاب دربردارنده خاطراتی مینیمال است که وجوه مختلف این کارزار را به تصویر کشیده است؛ از روزهای نخست ورود ویروس کرونا به کشور گرفته، تا تلاش کادر درمان با وجود محدودیت‌ها و موانع مختلف و همدلی مردم و ... . کتاب پس از انتشار با استقبال خوبی از سوی مخاطبان همراه شده و در آستانه انتشار چاپ دوم است.

کتاب حاضر در حالی اولین اثر در حوزه ثبت خاطرات مدافعان سلامت است که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با جمعی از اعضای کادر درمان به مناسبت میلاد مبارک حضرت زینب(س) و روز پرستار، بر انجام کار هنری در این زمینه تأکید کردند. به همین مناسبت با عجم، نویسنده کتاب «آب‌پرتقال در کربلای 5» به گفت‌وگو پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

* آقای عجم، فکر می‌کنم کتاب «آب پرتقال در کربلای 5» اولین نمونه از آثاری باشد که به روایت مدافعان سلامت، کادر درمان اعم از پرستاران و پزشکان در دوران مبارزه با کرونا نوشته و منتشر شده است. در هفته جاری نیز در جریان دیدار جمعی از کادر درمان با رهبر معظم انقلاب، بر پرداختن هنرمندانه به نحوه حضور و مواجهه این قشر با ویروس کرونا از جانب معظم‌له تأکید شد. برای شروع، بفرمایید که نگارش کتاب از چه زمانی رقم خورد؟

  بله درست می فرمایید اواخر فرودین 99 بود که با فروکش کردن موج اول کرونا در کشور، ایده نگارش کتاب در ذهن من شکل گرفت. به نظرم رسید که این بیماری منحوس و ویروس کرونا روزی از کشور رخت خواهد بست و آنچه برای آیندگان به یادگار خواهد ماند، نحوه مبارزه کادر درمان و مدافعان سلامت و مجاهدت‌های آنها با این شرایط است. به دلیل همکاری با کادر درمان در مجموعه بیمارستان بقیة‌الله(عج) از نزدیک شاهد تلاش‌ها و مجاهدت‌های کادر درمان در آن دو ماه اولیه شروع ویروس کرونا بودم. می‌دیدم که با وجود آنکه نه واکسنی وجود داشت، نه پروتکل‌ها چندان رعایت می‌شد و شرایط فوق بحرانی بود، این بچه‌ها چگونه  ایستاده و برای  سلامتی بیماران تلاش کردند.

با توجه به این تجربه‌ای که داشتم، به ذهنم رسید که خاطرات و روایات مدافعان سلامت  بیمارستان بقیة‌الله الاعظم (عج)،‌ به عنوان یکی از مراکز  اصلی و خطوط مقدم فعال در مبارزه با بیماری کرونا، باید برای نسل آینده ثبت شود؛ همانطور که نویسندگان ادبیات پایداری مجاهدت‌ها و ایثارهای زمان دفاع مقدس را ثبت و منتشر کردند؛ به طوری که رهبر معظم انقلاب از این ادبیات و خاطرات با عنوان «گنج» یاد می‌کنند. بعد از موج اول، ما شاهد بروز موج‌های بعدی بودیم. جهاد سلامت کادر درمان در این ایام برای همه روشن و واضح شده و برای همه این امر ارزشمند است.

* کتاب «آب پرتقال در کربلای 5» اولین تجربه در حوزه تدوین خاطرات کادر درمان حاضر در مبارزه با کرونا است. به عنوان اولین تجربه، با چه سختی‌هایی برای ثبت این خاطرات مواجه بودید؟

بله، درست می‌فرمایید. فکر می‌کنم کتاب بنده اولین کار در این حوزه یعنی خاطره‌نگاری از مدافعان سلامت باشد و هر چند کتاب‌هایی که توسط دوستان  در یزد و شیراز منتشر شده اختصاصی کادر درمان نیست هر چند ارزشمند است.

زمانی که کار نگارش کتاب را آغاز کردم، اردیبهشت‌ماه سال 99 بود. با دوستان پرستار و پزشک برای نحوه نگارش کتاب مشورت کردم و در نهایت به این نتیجه رسیدم که روایت‌ها را به صورت مینی مال یعنی خاطرات کوتاه و گویا  تدوین کنم. در این میان، فرایند اجرای کار به دلیل گرفتاری‌های شغلی و سازمانی و در برخی از بازه‌های زمانی به دلیل مشغله‌های شدید کادر درمان، خوب پیش نمی‌رفت. کمبود وقت و مشغله‌های پرستاران و پزشکان کار را برای من سخت کرده بود؛ به طوری که می‌خواستم در بازه‌ای از زمان کار نگارش کتاب را کنار بگذارم.

در همان ایام بود که جمعی از اهالی کادر درمان با رهبر معظم انقلاب به صورت ویدئویی دیدار داشتند. ایشان در آن دیدار در روز 21 اردیبهشت‌ماه سال 99 برگزار شده بود، مطالبه‌ای جدی داشتند و آرزو کردند هنرمندان بتوانند همچون شهید آوینی با گفتار و نوشتار و کارهای هنری و نمایشی، جزئیات این جهاد عظیم مردمی را روایت و در تاریخ ماندگار و ثبت کنند. وقتی این سخنان رهبر معظم انقلاب را شنیدم، انگیزه من برای ادامه کار و تدوین این اثر چند برابر شد؛ انگار چند واحد آمپول تقویتی به من تزریق شد! در آن زمان فکر کردم که می‌توانم با نگارش کتاب «آب پرتقال در کربلای 5» گامی در جهت تحقق آرزوی رهبر معظم انقلاب بردارم و در این مسیر حرکت کنم.

کتاب , سوره مهر , کرونا , بیمارستان , شهدای مدافع سلامت ,

*فکر می‌کنید نگارش این دست از آثار به لحاظ تاریخی چه اهمیتی دارند؟

به هر حال ثبت این دست از خاطرات و مجاهدت‌ها برای نسل‌های آینده مفید است. این ویروس به هر حال رخت خواهد بست، اما نسل آینده باید بداند که بر این ملت چه گذشته است. باید بدانند که مدافعان سلامت هم مانند رزمندگان در دوران جنگ، یک جنگ واقعی را پشت سر گذاشتند. ما در این مدت حدودا 250 شهید مدافع سلامت داشتیم، آمار بالایی است که اوج ایثار و خدمت‌رسانی به مردم را نشان می‌دهد. امیدوارم که با نگارش کتاب‌هایی مانند «آب پرتقال در کربلای 5» بتوان به سمت تولید کارهای هنری در قالب‌های دیگر مانند رمان، فیلم سینمایی، سریال و ... حرکت کرد.

بستر تولید این دست از آثار، خاطرات است که باید ثبت و منتشر شود. پس از آن، هنرمندان می‌توانند با دست‌مایه قرار دادن این خاطرات، به تولید آثار هنری بپردازند و این جهاد عظیم و عمومی کادر درمان را ماندگار کنند. ممکن است نسل‌های آینده نیز در شرایط بحرانی مشابه دوران کرونا قرار گیرند، ثبت تجربه‌ها و نحوه مواجهه ما با کرونا و شرایط بحرانی پس از آن می‌تواند برای نسل آینده مفید باشد و به آنها درس ایستادگی بدهد.

یکی از موضوعاتی که در دوران کرونا کشور ما با آن مواجه بود، بحث تحریم‌ها بود که بر تأمین دارو نیز تأثیر گذاشته بود. این تأثیرگذاری وقتی همزمان با شروع یک موج جدید می‌شد، کار را هم برای مردم و هم برای کادر درمان سخت می‌کرد. اما در کتاب «آب پرتقال در کربلای 5» ما نمی‌بینیم که خاطره‌ای از کادر درمان به این موضوع اختصاص داشته باشد، از تجربیات خود در این زمینه بگویند یا تأثیراتی که بر بیماران گذاشته بود. چرا این موضوع به این مهمی در در دوران کرونا، در کتاب دیده نمی‌شود؟

در نگارش کتاب سعی کریم که مخاطب عام را در نظر بگیرم؛ به این معنی که به مباحث علمی ورود نکردم تا اقشار مختلف، مثلا از خانم‌های خانه‌داربگیر تا دانشجویان و دانش‌آموزان بتوانند این مخاطب این کتاب باشند. با وجود این، نمونه‌هایی از خدمات و موفقیت‌هایی که کادر درمان در دوران مبارزه با کرونا داشتند، در کتاب ذکر شده است. نمونه‌ای از آن پلاسما درمانی، ازون تراپی بود که کارآزمایی بالینی آن در بیمارستان بقیة‌الله(عج) آغاز شد، یا ساخت دستگاه تنفسی در همین ایام رقم خورد، ابداع روش‌های نوین درمانی مانند تصفیه خون بدون اتکا به واردات و ... از جمله اقداماتی بود که در همین ایام در بیمارستان انجام شد.

یکی از موفقیت‌هایی که کادر درمان در این دوران داشت، ساخت کیت تشخیص ویروس کرونا بود که در بیمارستان بقیة‌الله(عج) و مرکز ویروس شناسی کاربردی دانشگاه بقیةالله(عج) صورت گرفت؛ آن هم در روزهایی که کیت تشخیص نداشتیم و عموماً به واردات وابسته بودیم. دوستان ما در مرکز ویروس شناسی پژوهشگاه  توانستند کیت تشخیص را خودشان بسازند و از آن به بعد، تشخیص و درمان کرونا سرعت گرفت.

با توجه به این مجاهدت‌ها و موفقیت‌هایی که به دست آمده است، تصمیم دارم ان‌شاءالله با مدد شهدا ادامه کار را سراغ سایر اقشار کادر درمان بروم و خاطرات آنها را ثبت و منتشر نمایم عزیزان آزمایشکاه و بخش های تشخیصی مانند سی تی اسکن و حتی کادر خدمات و ... .

بیش از هزار بیمارستان در ایام کرونا، گرفتار این موضوع بودند. ثبت خاطرات کادر درمان نباید منحصر به بیمارستان بقیة‌الله(عج) باشد. همه بیمارستان‌ها باید وارد این حوزه شوند؛ چرا که به فرموده رهبر معظم انقلاب تا حقیقتی لباس هنر نپوشد، در تاریخ ماندگار نخواهد شد.

کتاب , سوره مهر , کرونا , بیمارستان , شهدای مدافع سلامت ,

*عنوان جذاب «آب پرتقال در کربلای 5» هم فکر می‌کنم در موفقیت کتاب و جذب مخاطب تأثیر بسیاری داشت. علاوه بر عنوان، در خاطرات هم بارها توسط خود عزیزان کادر درمان، پلی میان دوران کرونا و دوران دفاع مقدس برقرار می‌شد. کمی درباره شباهت این دو دوره بگویید. چطور این ارتباط برقرار شده است؟

عنوان کتاب برای بسیاری از جوان‌ها جذاب بود؛ خیلی از مخاطبان در کامنت‌هایی که در صفحه مجازی کتاب ثبت شده بود، به این موضوع اشاره کرده بودند.

درباره برقراری ارتباط میان دوران کرونا و دوران جنگ تحمیلی هم باید بگویم که بسیاری از پزشکان و پرستاران ما، از بچه‌های جنگ هستند. تعدادی از آنها از پرستاران اورژانس جانبازان شیمیایی در جبهه بودند، پزشکانی بودند که جنگ را تجربه کرده بودند و ... آنها خود آن روزها را با ایام بعد از کرونا مقایسه می‌کنند. مثلاً یکی از وجه اشتراک این دو دوره،  استادن تمام قد در سنگرهای کمین دفاع سلامت مانند اورژانس و بخش های بستری خاص کرونایی و خدمت رسانی همه جانبه به بیماران در تقابل با این ویروس مهاجم و  حتی ایثار افراد در دادن ماسک به همکاران و دوستان بود.

اگر به خاطر داشته باشید، در روزهای زمستان 98 که تازه کرونا وارد کشور شده بود، ما با بحران ماسک مواجه بودیم. در چنین شرایطی برخی از کادر درمان ماسک خود را به همکاران خود می‌دادند تا بتوانند از او در برابر ویروس محافظت کنند. این نوع اقدامات و خاطرات، پرستاران و پزشکان را به یاد دوران جنگ می‌انداخت،‌زمانی که حمله شیمیایی صورت می‌گرفت و رزمندگان ماسک خود را به هم‌سنگر خود می‌داند. به نظر آنها این صحنه‌ها دوباره تکرار شده بود. همان مجاهدت و ایثاری که در دوران جنگ تحمیلی دیده بودند، در این ایام نیز تجربه کردند؛ از شیفت ماندن جای همکاران گرفته تا دادن ماسک و لباس مخصوص...، معتقد بودند که جا خالی نباید داد و همه باید کمک رده . و جای یکدیگر را در سنگر پر کرد .

بیمارستان بقیة‌الله از آغاز کرونا تاکنون هفت شهید مدافع سلامت داشته است، دو نفر از آنها از اعضای خدمات بودند، سه شهید از جمع پرستاران و دو شهید نیز از کمک‌بهیاران بودند.

کتاب , سوره مهر , کرونا , بیمارستان , شهدای مدافع سلامت ,

*فکر می‌کنم یکی از انتقاداتی که می‌شود به کتاب وارد کرد، این است که نام راویان خاطرات ثبت نشده است. در حالی که می‌شد با ثبت این خاطرات هم به نوعی تشکری از آنها کرد و هم اینکه بر مستند بودن اثر صحه می‌گذاشت.

بله، در جلسه رونمایی نیز جناب آقای دکتر سنگری، استاد دانشگاه تهران و رئیس اندیشکده ادبیات پایداری حوزه هنری، بر این نکته اشاره کردند. عدم ثبت‌ِ نام این عزیزان به دو دلیل بود؛ نخست آنکه برخی از اعضای کادر درمان راغب به طرح نامشان در کتاب نبودند تا کارهایی که انجام داده‌اند، رنگ ریا به خود نگیرد. دوم اینکه، برخی از این خاطرات روایتگر روزهای تلخ بیمارستان است، خاطراتی در کتاب هست که گاه اشک مخاطب را در می‌آورد، راویان این خاطرات دوست نداشتند که نامشان روی آن خاطره تلخ ثبت شود. نمی‌شد هم نام بعضی از دوستان را آورد و برخی را نه، نظم کتاب به نوعی بر هم می‌خورد؛ به همین دلیل تصمیم گرفتیم نام تمامی آنها را در کتاب ذکر کنیم که ماندگار شود. نام همه عزیزان روای کتاب هم پزشکان عزیز و هم پرستاران  بزرگوارمان در مقدمه کتاب کامل درج  شده است.

*به عنوان نویسنده کتاب، کدام خاطره برای شما تأثیرگذارتر بود؟

در کتاب خاطرات متعددی ذکر شده است،که برای بنده واقعا تکان دهنده و جذاب بود  اما خاطره‌ای که مربوط به دو برادر طلبه که در قالب گروه‌های جهادی به بیمارستان آمدند، برایم جالب و تأثیرگذار بود. در آن زمان گروه‌های جهادی به صورت داوطلب به بیمارستان می‌آمدند و هر کاری که بود، انجام می‌دادند تا کمکی به کارد درمان و روند درمان بیماران کنند. در این میان دو برادر که طلبه بودند نیز به بیمارستان آمدند. بعد از چند وقت، مادر این عزیزان به دلیل بیماری کرونا در بیمارستان بستری و متأسفانه پس از چند روز فوت شد. آنها بعد از شنیدن خبر درگذشت مادرشان، دوباره به بخش آمدند و کارهایی را که بر زمین مانده بود، انجام دادند. می‌گفتند درست است که امروز مادر ما به رحمت خدا رفته است، اما وظیفه ما کمک به دیگران و انجام کارها است. این روحیه و ایثار آنها برای من خیلی جالب بود.

کتاب اگر نقطه قوت و جذابیتی دارد قطعا متعلق به راویان ان و مدافعان سلامت است و اگر نقصی و عیبی در آن دیده می‌شود، مربوط به قلم بنده است که امیدوارم عزیزان بر من ببخشایند و در پایان دست‌بوس همه عزیزانی هستم که سهمی در تهیه و  انتشار این اثر داشتند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان