سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
موسویان: توافق ایران و چین قابلیت اجرای کامل ندارد!
حسین موسویان، دیپلمات سابق و از چهرههای نزدیک به جریان چپ که در جریان مذاکرات دهه 80 ایران با طرفهای غربی به جاسوسی متهم شد، اخیراً طی اظهاراتی که اعتمادآنلاین آنها را منتشر کرد، گفته است: ما اگر میخواهیم با چین یا روسیه رابطه استراتژیک داشته باشیم، باید در مذاکرات، راجع به تعریف و حدود این رابطه استراتژیک با آنها بحث جدی بکنیم که به فرض استمرار تخاصم ایران با امریکا، چین و روسیه تا کجا با ما میمانند؟
او تصریح میکند:
"امضای قراردادهای استراتژیک 20 ساله چند صدمیلیارد دلاری خیلی عالی، ضروری و لازم است و من هم باشم این کار را انجام میدهم و حتی معتقدم دیر هم انجام شده. اما این را بدانیم که زمانی که خصومت میان ایران و امریکا به اوج خود میرسد، آن قراردادهای استراتژیک با سایرین هم قابل اجرای کامل نیست. "[1]
*تحلیل موسویان بر این مبنا استوار است که چین هرگز حاضر نیست برای به دست آوردن منافعی که از رابطه با ایران انتظار دارد، از حجم عظیم تعاملات خود با آمریکا بگذرد.
این اماره در حالی است که اولا تحلیل موسویان صرفا ابتنای اقتصادی دارد. این در حالی است که توافق ایران و چین یک توافق راهبردی و اقتصاد فقط یکی از اضلاع آن است.
ثانیا بعید است آقای موسویان به مقوله "اهمیت استراتژیک" آشنا نباشد!
به این معنی که ممکن است چین دارای تعامل گسترده اقتصادی با چند کشور باشد؛ اما آیا در منطقه فلاتی خود که از اهمیت استراتژیک برخوردار است، میتواند با کشوری قدرتمندتر از ایران توافق راهبردی داشته باشد!؟
ثالثا مسئله تهدیدات همیشگی در حوزههای امنیت، انرژی و... هم چیزی است که گویا موسویان از آن غافل است.
تهدیداتی در حوزههای مختلف که چین را وامیدارد در فرکانسی بالاتر از حرکات آمریکا به تعامل با یک متحد قابل اعتماد و البته قدر قدرت بپردازد که در بحث انرژی و امنیت نه تنها در منطقه که در جهان حرف نخست را میزند.
رابعا باید این مسئله ساده را هم دانست که توافق چین و ایران به معنی مخالفت ایران با تعاملات چین و آمریکا نیست. و این مسئله اساسا معقول هم نیست. این مفهوم بدیهی است که چین همانقدر که به آمریکا نیاز دارد، به ایران هم نیاز دارد و گزینه "توافق راهبردی" ضامن همین حقیقت است.
همین دلایل کافیست تا اثبات شود تحلیلهای موسویان در این زمینه، بسا که همچون ماجرای برجام و دلارهایی که موسویان از کاخ سفید دریافت کرد [2]؛ زمینهسازی نظری برای به مذاکره کشاندن ایران با آمریکا باشد.
***
عملیاتیترین محور تهدیدات دشمن علیه ایران کجاست!؟
سردار رمضان شریف، سخنگوی سپاه پاسداران طی سخنانی در یادواره شهدای محور مقاومت با بیان اینکه 50 میلیون از جمعیت کشور دوران مبارزاتی روحانیت و مردم علیه پهلوی را ندانسته و اطلاعاتی ندارند، تصریح کرد: امروز یکی از عملیاتیترین محورهای دشمن این است که به مردم القا کند انقلاب مردم ایران اشتباه بود و برای آن از پخش فیلمهای تقطیع شده و تحریفشده از دوران ستمشاهی در رسانههای خود استفاده میکنند و به دلیل عدم آگاهی جامعه برخی هم آنها را باور میکنند.
به گزارش ایسنا، وی در ادامه با برشمردن برخی پیشرفتهای بزرگ ایران گفت: پیشرفت ایران از اول انقلاب تاکنون در زمینههای مختلف باوجود تحریف همهجانبه علیه کشور چشمگیر بوده ولی جریان دشمن با رسانههایی که در دست دارد اجازه نمایش قدرت و پیشرفت انقلاب اسلامی را نمیدهد و با جریان تحریف ذهن جوانان را به سمت خود سوق میدهند.
سخنگوی سپاه پاسداران تصریح کرد: دشمن قصد دارد داشتههای ما را کمرنگ و کاستیها را مهم نمایش دهد و این خاصیت خصومت همیشگی آنان علیه انقلاب است.[3]
*صحبتهای سردار شریف، راهبرد اصلی دشمن در قبال ایران و ایرانیان را مورد اشاره قرار داده است.
همه باید بدانیم که یک توطئه موزاییکی علیه کشورمان در جریان است... دشمن با سیاهنمایی، بزرگنمایی از مشکلات، ناامیدسازی مردم و دست آخر دادن آدرس خیابان؛ میرود تا با ایجاد یک "فتنه اقتصادی"، کسانی از مردم را علیه نظام بشوراند.
شاید برای مخاطبان محترم جالب باشد که همین چند روز قبل بود که معاون یک حزب اصلاحطلب در اظهاراتی با اشاره به مشکلات کشور تأکید کرد: ایراد جدی به انقلاب 57 وارد است! [4]
جالب است که او به مردم نگفته بود مشکلات فعلی ایران از قبیل گرانی و غیره مشکلاتی عادی است که همه کشورهای جهان به انحاء مختلف درگیر آنها هستند.
یک پروژه خالص بزرگنمایی از مشکلات و دعوت به اغتشاش که در سکوت خواص شاهد آن بودیم.
درباره عملیات بزرگی که علیه کشورمان در جریان است البته راههای پدافند و عملگری نسل جوان دلسوز انقلاب و افسران جنگ نرم نیز مشخص است.
بیان دستاوردهای کشور و ماساژ آنها در فرایندهای مستند و منطقی، مقابله استدلالی با تحرکات مشکوک سیاسی و اقتصادی، شکلگیری مطالبه عمومی برای بکارگیری نخبگان صاحب کارنامه در مناصب کشور برای رفع مشکلات و البته تلاش عمومی مسئولان برای "تبلیغات رسا" پیرامون کارنامه انقلاب اسلامی (که نبود آن مورد انتقاد رهبر معظم انقلاب قرار گرفت) از جمله راههای مقابله اشاره شده است.
***
نظرسازهای "مؤسسه آینده" به دنبال فتنه اقتصادی
وقتی مراقب نظرسازیهای عباس عبدی نیستیم
عباس عبدی، از تئوریسینهای جریان اصلاحات اخیراً در یک توییت نوشته است:
"اشتباه حکومت این است که نمیبیند ریزش مردم، از ضربالمثل قطره قطره جمع شود وانگهی دریا شود گذر کرده. اکنون در حال سرریز سطل سطل به دریای کینه و نفرت عمومی است و زمان زیادی لازم ندارد که پُر شود. طبقهمتوسط، زنان، معلم، کشاورز، مودیمالیاتی، تهیدست، بیمار و... قدری تأمل ضرر ندارد."
*ما به مردم عزیز ایران این توضیح علمی را ارائه میکنیم که در فضای سیاست و جامعه؛ رویش و ریزش تابعی است از میزان عدل حکومت و از نحوه رفتار خواص...
تکلیف عادل یا جائر بودن یک حکومت در صورت کلی مشخص است.
اما مقوله "نحوه رفتار خواص" یا همان چیستی عملگری مراجع اجتماعی نیاز به توضیح و تبیین دارد.
مردم ایران باید بدانند که عملگری خواص در وجه مثبت یا منفی میتواند نتایج مهمی در بر داشته باشد.
همه ما تاریخ را خواندهایم و دیدهایم که چگونه در شام سال 40 هجری با دروغهای صاحبان منابر علیه مولای متقیان تصور میشد که علی(ع) نماز نمیخواند!
و یا خواندهایم که چطور کسانی از مردم کوفه، حسین(ع) را به جرم خروج علیه امیرالمؤمنین! و حتی با نذر شهید کردند. در حالی که صدای روشنگری میثم تمّار و مسلمبنعقیل در کوچههای کوفه به محاق رفت.
این اثر وضعی عملکرد خواص است. که میتوانند حقیقت را بگویند و یا در مسیری دیگر؛ بهشت را جهنم و جهنم را بهشت جلوه دهند.
قضایای اشاره شده 2 مثال ملموس نزدیکتر هم دارد. یکی آن حکایت قدیمی ایرانی که اشاره دارد ملّای مکتبخانه چطور بر اثر اصرار شاگردان بازیگوش خود باور کرد که واقعا رنگ رخسارش زرد شده و بیمار است و دست آخر مکتبخانه تعطیل شد... و مثال دیگری شخص آقای عبدی و "پرونده نظرسازی" در مؤسسه نظرسنجی آینده در دهه 80 است.
آقای عبدی و دوستانشان در مؤسسه نظرسنجی آینده طی یک نظرسازی آشکار، مدعی شده بودند که اکثریت مردم ایران موافق مذاکره با آمریکا هستند!
اقدامی که البته بعدها با اعتراف عباس عبدی در دادگاه مشخص شد یک نظرسازی بوده است نه نظرسنجی علمی و اصولی. [5]
اما مسئله مهمتری که در این میان باید پیرامون آن به بحث نشست و حتی سالیان سال درباره آن اقتراح کرد؛ تأثیر این قبیل رفتارها و این نظرسازیها بر افکار عمومی جامعه است.
این همان تأثیری است که عبدی با علم به آن در یک نظرسازی تازه(!) مدعی اشتباه حکومت و ریزش مردم شده است.
این القائات اگر مثل دهه 80 با ورود نهادهای ذیربط مواجه نشود و خواص دلسوز و نیروهای خودی کشور با آنها مقابله استدلالی نکنند؛ منجر به فتنهای بزرگ و دامنگیر خواهد شد؛ مثل فتنه 88 یا آبان 98...
***
1_ etemadonline.com/fa/tiny/news-529025
2_ http://fna.ir/UCMCP0
3_ https://www.isna.ir/news/1400100704890/
4_ mshrgh.ir/1315720
5_ mshrgh.ir/1284244