در ماههای اخیر، میلیونها آمریکایی شغل خود را به امید یافتن شغلی بهتر ترک کردند، اما خیلی از آنها تصمیم دارند از این به بعد هیچگاه برای کس دیگری کار نکنند. پاندمی کرونا، حداقل در حال حاضر، روند کاهشی 10 ساله کارآفرینی را در آمریکا متوقف - و شاید معکوس - کرده است. آمریکاییها در سال 2021 رکورد زدند و درخواست 4/ 5 میلیون شماره شناسایی کسبوکار دادند. پیشبینی میشود در سال 2022 این رکورد باز هم شکسته شود. دادههای اداره آمار کار هم نشان میدهد تعداد افراد خوداشتغال افزایش یافته است.
رشد اخیر کسبوکارهای جدید، برای مردمی که این کسبوکارها را شروع میکنند و کارفرماهایی که قبلا چنین افرادی را استخدام میکردند و آینده سیاست دولت و انعطاف اقتصاد بهطور کلی، اثرات قابل توجهی دارد.
بخشی از آنچه افزایش کسبوکارهای جدید را مهم میکند، این است که نسبت به سالهای قبلتر، بخش وسیعتری از جامعه را دربرمیگیرد. طبق آنچه برنامه تحقیقاتی Venture Forward از شرکت GoDaddy اعلام کرده، زنان، سیاهپوستان و آنهایی که تحصیلات دانشگاهی ندارند، نسبت به دوران قبل از پاندمی، در حال به دست آوردن سهم بیشتری از خرده کسبوکارهای آنلاین هستند. از مارس 2020 زنان 57 درصد این کسبوکارها را از آن خود کردهاند که این رقم قبلا 48 درصد بوده است؛ سیاهپوستان از 15 درصد قبل از پاندمی به 26 درصد رسیدهاند و آمریکاییهای بدون تحصیلات دانشگاهی، از 36 درصد به 44 درصد افزایش تاسیس کسبوکار داشتهاند. طبق اعلام «شاخصهای کارآفرینی کافمن» در سال 2020 تعداد زنان و اقلیتهای نژادی که کسبوکار از هر نوعی را شروع کردهاند، افزایش چشمگیری داشت.
کیمبرلی بلکمون، زن سیاهپوستی که بعد از پاندمی از شغل خود در واحد منابع انسانی یک شرکت لوازم خانگی بیرون آمد و فعالیت مراقبت پوست خود را به یک کسبوکار تماموقت تبدیل کرد، میگوید: «کار کردن برای خودم رضایتبخشتر است. این فرصت را دارم که مدیرعامل باشم، کارکنان خودم را تربیت کنم و به آنها راهنمایی بدهم و هیچگاه نمیخواهم حسی را که خودم در کار کردن در دنیای شرکتی داشتم، داشته باشند.»
دلایل آمریکاییها برای روی آوردن به راهاندازی کسبوکارهای خودشان، بسیار متنوع است و از دلایل مالی تا فلسفی را شامل میشود. برخی از آنها میخواهند در همان صنعتی که سالها برای کس دیگری کار کردهاند، بنگاه خودشان را راهاندازی کنند و برخی دیگر یک مسیر شغلی کاملا جدید را انتخاب کردهاند. اما بیشترین افزایش، در خردهفروشی بوده است، بهویژه برای فروشگاههایی که فقط فروش آنلاین دارند. دادهها همچنین افزایش قابل توجهی را در راهاندازی کسبوکارهای حملونقل و انبارداری نشان میدهند که کارهایی مثل هماهنگسازی ارسال بسته یا پردازش برگشتیها را انجام میدهند. تعداد کسبوکارهای خدماتی حرفهای جدید، از جمله کارهایی مثل حسابداری یا طراحی گرافیک نیز مثل کسبوکارهای عمرانی، افزایش یافته است.
در خانه ماندن، در روزهای اوج پاندمی، باعث شد خیلی از آمریکاییها پول پسانداز کنند و زمان بیشتری داشتند تا به این فکر کنند که برای بقیه عمرشان میخواهند چگونه پول خرج کنند. برخی از آنها به این نتیجه رسیدند که از رئیس خود متنفرند یا میخواهند از این به بعد رئیس خودشان باشند. برخی دیگر تصمیم گرفتند زمان بیشتری با فرزندان خود بگذرانند و کمتر در ترافیک بمانند. خیلیها هم احساس کردند میخواهند در این دنیای متلاطم کنترل بیشتری بر سرنوشت خود داشته باشند.
معمولا افراد از سر ضرورت و زمانی که رکود اقتصادی یا بیکاری به اوج رسیده، کسبوکاری را شروع میکنند؛ مثل اوایل شروع پاندمی. اما حالا که اقتصاد آمریکا در حال شکوفایی است و نرخ بیکاری هم پایین است، این مساله دیگر فاکتور بزرگی محسوب نمیشود.
تعداد خروج افراد از شغلشان آنقدر زیاد شده که به عنوان یک واقعه مهم «استعفای بزرگ» نام گرفته است.
دنی اسپیروز، معاونت عملیات انسانی در شرکت نرمافزاری Zenefits، میگوید: «از نظر ما این اتفاق بیشتر «واکنش بزرگ» است، یعنی افراد دیگر واقعا خواستهای که از شغلشان دارند، خواستهای که از اشتغال دارند و خواستهای که از زندگی خود دارند را سبک سنگین میکنند. دیگر رتبهبندی و مشخص کردن کارکنان برتر اولویت نیست. من فکر میکنم حالا زندگی کردن در اولویت است.» افزایش دسترسی به فضاهای بازار مراقبت سلامت، دسترسی به تکنولوژیهای کسبوکار و انبوه فرصتهای جدید که به واسطه پاندمی ایجاد شده، به این تفکرات دامن زده است. افزایش کسبوکارهای کوچک جدید، شکل کار را هم برای خود صاحبان آنها و برای خیلی از آمریکاییهایی که برای دیگران کار میکنند، تغییر میدهد.
افرادی که کسبوکار خودشان را شروع میکنند، معمولا شغلی را که در آن برای فرد دیگری کار میکردهاند ترک میکنند و شرایط اشتغالی که باعث شده میلیونها پست خالی بیشتر از افرادی که مایلند آنها را پر کنند وجود داشته باشد، بدتر میشود.
این باعث میشود کارفرما مجبور شود دستمزدها را افزایش دهد، مزایای بیشتری پیشنهاد دهد و بهطور کلی شرایط کاری بهتری برای افراد حقوقبگیر ایجاد کند.
دین بیکر، همبنیانگذار «مرکز پژوهش و سیاست اقتصادی» میگوید: «مردم به گزینههای بهتر فکر میکنند. کارفرماها هم به نوبه خود مجبور خواهند شد مشاغلی را به آنها پیشنهاد دهند که از فرصتهای آنها برای خوداشتغالی بهتر به نظر برسد.»
البته تصمیم به راهاندازی کسبوکار خود، خالی از ریسک نیست؛ از جمله بیشتر شدن هزینههای بیمه سلامت، مالیاتهایی بر خلاف میل، به اضافه پرداخت حقوق پرسنل و احتمال بالای شکست خوردن کسبوکار.
در حالی که گروهی از سیاستمداران در حال لابی کردن برای اعمال سیاستهای بهتر در جهت پشتیبانی از کارآفرینان در آمریکا هستند، اما هنوز راه زیادی در پیش است.
با این حال، مالکان کسبوکارهای جدید در آمریکا، همچنان حاضرند این ریسکها را بپذیرند؛ حداقل در حال حاضر. و در این فرآیند، آنها در حال تغییر شکل کار در این کشور هستند.
چرا شکل کار در حال تغییر است
نیروی روانی که پاندمی ایجاد کرد، قابل بزرگنمایی نیست. هیچ چیز نمیتواند مثل یک بحران سلامت جهانی که در آن میلیونها نفر جانشان را از دست دادند تا بقیه مردم درباره شیوه زندگی خود بازنگری کنند، قابل مقایسه باشد. در خانه ماندن، چه در حال دورکاری و چه بیکار، در شرایطی که بخش اعظم اقتصاد تعطیل شده بود، وقت و فضای کافی در اختیار افراد گذاشت تا به جای ادامه دادن روند قبلی با سرعت هر چه تمامتر، به اقدامات بعدی خود فکر کنند.
برای برخی افراد، این تغییر تفکر، در تمایل به در اختیار گرفتن کنترل زندگی نمود پیدا کرد. اگر رئیس خودتان هستید، موفقیت یا شکست شما حداقل ظاهرا به خودتان بستگی دارد، نه میل و خواسته دیگران. عدهای دیگر هم متوجه شدند که زندگی کوتاه است و زمانشان برای اینکه رویای کارآفرینانه خود را زندگی کنند، محدود است.
خانم بلکمون در توضیح تصمیمش برای راهاندازی مرکز زیبایی خود میگوید: «یکی از چیزهایی که باعث شد شغلم را ترک کنم این بود که ممکن است کووید بگیرم و فردا دیگر زنده نباشم و نتوانم کاری را که همیشه میخواستم انجام دهم.»
کیک و شیرینیپزی یک سرگرمی همیشگی برای امیلی کلر بود. کار او طراحی محصول بود و وقتی در دوران قرنطینه مجبور شد از خانه کار کند، وقت پیدا کرد مهارت شیرینیپزی خود را تقویت کند و ماکارونیهایی که درست میکرد طرفدار پیدا کرد و سفارشها در اینستاگرام شروع شد. او میگوید: «فقط فکر میکردم چه میشود اگر این کارم را فراتر ببرم و به این نتیجه رسیدم این اتفاق زمانی میافتد که به اندازه کار تمام وقتم برای آن انرژی بگذارم.» این فکر باعث شد او کسبوکار خانگیTastee Treats را راهاندازی کند و کار ثابتش را به کار پارهوقت تغییر دهد.
او امیدوار است امسال بتواند از این کار پارهوقت هم بهطور کامل بیرون بیاید. او میگوید: «تاکنون داشبوردها و اپلیکیشنهای زیادی ساختهام که به مرحله ساخت و اجرا نرسیدند. حالا چیزهایی که خلق میکنم وارد دنیا میشوند و مردم از آنها لذت میبرند.»
خود پاندمی هم فرصتهای زیادی برای کارآفرینان بالقوه که چابکتر از کسبوکارهای بزرگ هستند فراهم کرد؛ از تطبیق یافتن با افزایش سفارشهای آنلاین گرفته تا ساخت دفاتر کاری خانگی. توماس سولیوان، معاون سیاست کسبوکارهای کوچک در اتاق بازرگانی آمریکا، میگوید: «کسبوکارها حلال مشکلات هستند. مشکلاتی که باید حل شوند، هیچگاه به اندازه الان نبودهاند.»
افزایش مزایای بیکاری، کم شدن هزینهها در دوران پاندمی و افزایش پساندازها، باعث شد مردم پولی را که برای راهاندازی کسبوکار خود نیاز داشتند، جمع کنند. کمتر شدن مزیتهای اشتغال سنتی - مثل امنیت شغلی، بازنشستگی و اتحادیهسازی - در سالهای اخیر هم در این روند بیتاثیر نبوده و جذابیت این نوع اشتغال را کم کرده است. سال گذشته سطح تعهد کارکنان، برای نخستینبار در یک دهه گذشته کاهش یافت. به علاوه، قوانین جدید بیمه درمانی دولت، دریافت خدمات مراقبت سلامت را بدون عبور از کانال کارفرما، برای مردم آسانتر کرده و بخشی از ریسکهای کسبوکار داشتن را کم کرده است. البته این به آن معنا نیست که فرآیند دریافت بیمه سلامت آسان یا ارزان است؛ بهویژه اگر نتوان از بیمه همسر استفاده کرد یا کارگزاریها آن نوع بیمهای را که افراد نیاز دارند، ارائه نکنند.
کریس نلدر، سال گذشته شغلش را در یک موسسه غیرانتفاعی انرژیهای پاک ترک کرد تا به صورت تمام وقت روی پادکست پولی خودش با موضوع تغییر از سوختهای فسیلی به انرژیهای تجدیدپذیر کار کند. پیدا کردن بیمهای که بتواند کار او را پوشش دهد خیلی دشوار بود و هزینه زیادی برای او دربرداشت. با این حال، خوداشتغالی خیلی چیزها را هم تسهیل میکند، از جمله اینکه به افراد امکان میدهد جایی را که میخواهند در آن کار کنند، انتخاب کنند. اکثریت آمریکاییها میگویند میخواهند حداقل بخشی از هفته خود را به دورکاری بپردازند - موقعیتی که طبق آخرین دادههای یک نظرسنجی معتبر، روابط آنها با روسایشان را به بنبست رسانده است. مدیران اجرایی سه برابر بیشتر از کارکنان معمولی، خواهان بازگشت به کار تمام وقت هستند. نلدر میگوید: «اینکه بتوانم برای خودم کار کنم، به کسی گزارش ندهم و در زمان و مکان و چگونه کار کردنم انعطافپذیری کامل داشته باشم، شگفتانگیز است.» نیاز نداشتن به دفتر کار هم هزینههای صاحبان کسبوکارهای جدید را به حداقل میرساند. شرکتهای تکنولوژی مثل Zenefits، GoDaddy، PocketSuite، QuickBooks و خیلی از شرکتهای اینچنینی، به کسبوکارهای کوچک کمک میکنند به رقابت با کسبوکارهای فیزیکی بزرگتر بپردازند.
خدمات تکنولوژی این شرکتها، هر چیزی را از پهنای باند سریع تا انواع نرمافزارهایی که نیازهای مختلف کسبوکار مثل مدیریت منابع انسانی، مالیات، وبسایتهای پرداخت و صدور صورتحساب را پاسخگو هستند، شامل میشود تا چشمانداز راهاندازی کسبوکار برای افراد سادهتر شود. افزایش سواد دیجیتال و همچنین فضاهای بازار آنلاین تکاملیافته که افراد میتوانند به راحتی در آن کالا بفروشند، به شکلگیری آسانتر کسبوکارهای کوچک کمک کرده است.
جان هالتیونگر، استاد اقتصاد دانشگاه مریلند که مطالب زیادی درباره اثرات پاندمی بر شکلگیری کسبوکار نوشته، میگوید: «اگر دقیقا همین شرایط را 15 سال پیش داشتیم، نمیتوانستیم این بهرهبرداری را داشته باشیم. دنیا در همه ابعاد در بهترین حالت خود قرار دارد تا افراد بتوانند برای خودشان کار کنند.»
با این حال، هنوز مشخص نیست که آیا همه این پشتیبانیهای تکنولوژیک به کارآفرینان تازهکار کمک میکند از ریسکهای متعددی که با آن مواجه خواهند شد بگریزند یا نه.
ریسکها و آنچه باید تغییر کند
واضح است که شروع کسبوکار خودتان، یک کار پرریسک است و بیشتر کسبوکارهای جدید ظرف یکی، دو سال شکست میخورند.
بیکر در این زمینه میگوید: «معمولا افراد بیش از اندازه درباره چشماندازهای خود خوشبین هستند. خیلی از آنها بیشتر پسانداز زندگی خود را وارد کسبوکارشان میکنند که ممکن است نتیجه ندهد.»
حتی کسبوکارهایی که در نهایت موفق هم میشوند، راهی طولانی برای سودآور شدن در پیش دارند که به همین دلیل است برخی از کارآفرینانی که با آنها صحبت میکنیم، همچنان مشاغل پارهوقت یا فریلنسی دارند.
کلر درباره کسبوکار شیرینیپزی خود میگوید: «درآمدم مثل قبل نیست، اما این را میپذیرم و حاضر نیستم به شغل قبلیام برگردم.» علاوه بر هزینههای پیشبینی نشده، صاحبان کسبوکارهای کوچک مجبورند با سیاستی مقابله کنند که به نفع آنها نیست. کیث هال، مدیرعامل «انجمن ملی خوداشتغالها» میگوید این افراد در مسائلی مانند تخصیص مالیات، توانایی استقراض پول و دسترسی به مزایای بازنشستگی و بیمه سلامت، در سطح کسبوکارهای بزرگ، از حقوق و مزایا برخوردار نیستند. به گفته او، «اگر همهچیزهای دیگر دقیقا عین هم باشند، فرد خوداشتغال حداقل 15 درصد بیشتر از کسی که مثلا برای ایرلاینهای آمریکایی کار میکند، حق بیمه سلامت میپردازد و این درست نیست.»
انجمن که به اعضای خود مشاوره کسبوکار میدهد، با شروع پاندمی شاهد افزایش بیسابقه درخواست عضویت بوده است.
سال گذشته، دولت آمریکا قوانین و اصلاحات جدیدی را با هدف دسترسی بیشتر کسبوکارهای کوچک به وام و تسهیلات معرفی کرد، اما هنوز راه زیادی برای برابر شدن این تسهیلات با کسبوکارهای بزرگتر وجود دارد.
از طرف دیگر، برای این کارآفرینان کوچکتر، یک منحنی یادگیری بزرگ وجود دارد.Venture Forward به این نتیجه رسیده که علاوه بر مزایا، دسترسی به سرمایه و پهنای باند مقرون به صرفه، مهارتهای برنامهریزی اولیه کسبوکار از نیازهای اصلی خرده کسبوکارهای آنلاین است. کلر میگوید: «همیشه از اینکه بخواهم به عنوان یک طراح به صورت فریلنس کار کنم دوری میکردم، چون فکر میکردم نمیتوانم جنبه تجاری مسائل را مدیریت کنم و با اینکه در این زمینه ضعف دارم، اما قصد دارم این بازویم را تقویت کنم.»
دشواری شرایط اشتغال، حتی برای کسانی که در خوداشتغالی به موفقیت نمیرسند مفید است، چرا که همیشه این امکان وجود دارد که دوباره برگردند و برای کس دیگری کار کنند. اما چیزی که برای این کارآفرینان جالبتر است، چشماندازی است که میگوید یک روز کار بزرگی انجام میدهند.
هالتیونگر میگوید: «نرخ شکست واقعا بالا است، اما یک درصد کوچکی هم واقعا به سرعت رشد میکنند.»