فرادید؛ روزنامهنگاری علمی (Science journalism)، به روزنامهنگاریای گفته میشود که به پوشش حوزه علوم میپردازد. این رشته در مقایسه با دیگر رشتههای روزنامهنگاری تقریباً رشتهای جدید محسوب میشود، طوری که ظهور این رشته در کشورهای صنعتی به نیمهٔ دوم قرن 20ام بازمیگردد.
روزنامهنگاری علمی، فعالیت استفاده از منابع اولیه در خلال داستانهای روزنامهای است. این مفهوم توسط جولیان آسانژ مطرح شد که در ویکی لیکس است و از فلسفهٔ کارل پوپر الهام گرفته شدهاست.
در اوایل دهه 1920 میلادی، یک ناشر قدرتمند روزنامه در آمریکا و یک جانورشناس در کالیفرنیا به این نتیجه رسیدند که به اندازه کافی نتایج تحقیقات علمی را دست و پا شکسته گزارش کرده اند؛ روایتهایی که خوانندگان را حتی درباره اصول اولیه علم سردرگم میکند. آنها چیز بهتری میخواستند؛ گزارشی که عادت به تفکر علمی را تشویق کند، آگاهی شهروندان از نقش علم در زندگی روزمره.
هر چند بعید به نظر میرسید، اما اتفاق نظر ادوارد ویلیس اسکریپس، بنیانگذار یکی از بزرگترین روزنامههای آمریکا و ویلیام امرسان ریتر، جانورشناس دانش آموخته هاروارد عمیقتر شد. هر دوی آنها اعتقاد داشتند که علم قدرتمدترین عامل تحول آفرین در قرن جدید است و این که دانشمندان در ارتباطات این مسئله نقش ضعیفی ایفا میکنند. در آوریل 1921 آنها راه حلی برای این مسئله یافتند، اقدام به راه اندازی سرویس علم که به ارائه داستانهای علمی هوشمندانه و با بعد مثبت برای عموم میپرداخت.
سازمانی که آنها یک قرن پیش تشکیل دادند به جامعهای برای علم منجر شد؛ ناشر مجله Science News. روزنامه نگاری علم حقیقی (تحقیق مستقل در بنیادهای علمی و شفاف سازی تحقیقات علمی با در نظر گرفتن تمام تعاملات پیچیده و شگفت انگیز آن با بشر) خیلی بعدتر مطرح شد. اما با راه اندازی سرویس علم، یک حرفه جدید نخستین قدمهای خود را برداشت، البته تا حدی لنگان!
با این که جوامع و سازمانهای علمی از سرویس جدید پشتیبانی کردند، اما خود محققان همچنان نسبت به روزنامه نگاری پر زرق و برق اوایل قرن 20 محتاط بودند. در سال 1934، دوازده نویسنده حوزه علم در آمریکا، انجمن ملی نویسندگان علم را تشکیل دادند تا ارتباط بهتری با منابع محتاط برقرار کنند و از این راه برای شناسایی نویسندگان علم گرا و خبره از سایر روزنامه نگاران بهره گرفتند.
بویس رنسبرگر، مدیر سابق پروژه نایت ساینس ژورنالیسم، این اتحاد میان دانشمندان و روزنامه نگاران را آغاز دوران پرهیاهوی روزنامه نگاری علم توصیف میکند، دورانی که به اعتقاد او مستقیما منجر به شرمساری پوشش هوادارانه گسترش سلاحهای هستهای و رقابت نظامی پس از جنگ جهانی دوم شد. همان طور که رنسبرگر و دیگران اشاره کرده اند، این حرفه با اکراه آن مدل را رها کرد.
نویسندگان علم گاهی اوقات در مواجهه با عوارض توسعه فناوری که در دهه 1960 ظاهر شد، کاملا خصمانه بودند: آلودگی هوا، آلودگی آب، هشدارهای استفاده بی رویه از سموم دفع آفات غیر ایمن و موارد دیگر به استدلال یکی از روزنامه نگاران پیشکسوت، بهترین داستانهای علمی از همکاری با صنایع با رشد سریع حاصل شده است.
با این وجود، شک و تردیدهای روزنامه نگاری در مورد پوشش علمی بی وقفه عمیقتر شد و با رشد این حرفه و تشکیل گروههایی مانند اتحادیه روزنامه نگاران علم اروپا، تاکید بر بیان کل داستان پیچیده نیز گسترش پیدا کرد.
در همین لحظه شک و تردید است که روزنامه نگاری علم شروع به شکل مستقل خود میکند. در دو دهه آخر قرن بیستم تاکید جدیدی بر آموزش حرفهای رخ داد، نرخ رو به رشدی از روزنامه نگاران علم خانم و گزارشهای تحقیقی دقیقی که به علوم مختلف سرک میکشید؛ از سیاست تحقیقات HIV تا شکستهای شاتل فضایی و ترکیبات شیمیایی خطرناک.
همان طور که لیزا گروس، نویسنده کتاب راهنمای گزارشگری تحقیقی برای نویسندگان علم، اشار میکند، به تدریج ثابت شده است منتقدانی که روزنامه نگاران علم را صرفا یک دسته از تشویق گران پرهیاهوی محققان میدانستند، اشتباه میکردند.
ظهور عصر ارتباطات دیجیتال در قرن جدید به تغییرات سرعت بخشید؛ هم در نحوه روایت داستانهای نویسندگان از به کارگیری ابزارهایی مانند پادکست تا مصورسازی دادهها و هم در نمایش آنها. روزنامه نگاران علم اکنون به راحتی زمینههای بحث برانگیزی از علم را به وضوح پوشش میدهند و به نوبه خود با هجوم خشمگینانه افراد شکاک در شبکههای اجتماعی و سایر بسترها مواجه میشوند، از موضوعات علمی مثل تغییرات اقلیم تا واکسنها و جنگ دیرینهی حول فرگشت.
ماموریت اصلی و تقویت کننده علم سرویس علم از بین نرفته است. امروزه شمار زیاد ارتباط دهندگان علم - از مدیران خبرگزاریها تا خود دانشمندان در تلاش برای ایجاد چهرهی مثبتی از علم هستند و همچنان جایی برای داستانهای ژورنالیستی درباره شگفتیهای علم وجود دارد. اما قرن گذشته ثابت کرد که این مهمترین سهم خبرنگاران علم نیست. بلکه تحقیقات باید هم از جنبه درستیها و هم از جنبه اشتباهات، دقیقا توصیف شوند و بی پروا برای راستی و عینیت داستان ایستادگی کنند. اسکریپس و ریتر انسانهای باهوشی بودند و یک استدلال قوی برای پذیرش این نقطه پایانی لازم است.
منبع: نشریه ساینس / نویسنده: دبورا بلام، مدیر پروژه نایت ساینس ژورنالیسم در دانشگاه MIT