برادران شِرلی و تولید توپ و تانک در ایران

این دو برادر، یکی زودتر و دیگری دیرتر از طرف شاه عباس مامور مذاکره با شاهان اروپایی هم شدند و با پیامی از طرف او برای همتایان غربی‌اش، نقش سفیر را نیز ایفا کردند.

برادران شِرلی و تولید توپ و تانک در ایران
 
مرتضی میرحسینی؛ ماجرای ورودشان به ایران به چنین روز‌هایی از بهار سال 977 خورشیدی برمی‌گردد. آن زمان تازه شاه‌عباس در جنگی سخت بر ازبک‌ها پیروز شده بود و گام به گام در مسیر نوسازی کشور پیش می‌رفت.

برادران شرلی (آنتونی و رابرت) که ونیز و حلب و بغداد را زیر پا گذاشته و به ایران آمده بودند نخستین‌بار در قزوین با شاه عباس دیدار کردند. گویا 25 بازرگان دیگر هم در این سفر همراهی‌شان می‌کردند، اما هدف‌شان تجارت نبود یا حداقل اینکه این موضوع برای‌شان اولویت اصلی محسوب نمی‌شد.

می‌خواستند به نوعی از دشمنی میان ایران و عثمانی، به نفع دولت‌های اروپایی بهره بگیرند و با استفاده از اهرم ایران، فشار عثمانی‌ها بر اروپا را کم کنند.
 
دل شاه را -که خودش از مدت‌ها پیش به جنگ با عثمانی‌ها و بیرون کردن آنان از نواحی غربی کشور فکر می‌کرد- به دست آوردند و همراه او به پایتخت، به اصفهان رفتند (آن زمان عثمانی‌ها چند شهر ایران از جمله تبریز را در اشغال خود داشتند).
 
البته نمی‌گفتند که واقعا چه نیتی در سر دارند و چرا به ایران آمده‌اند و حتی ورودشان به کشور ما و ملاقات با شاه را به اتفاق و دست تقدیر منسوب می‌کردند.
 
شاه عباس هم خودش را به آن راه زد و به قول زرین‌کوب «از این تصادف استفاده کرد و، چون دریافت که بعضی از همراهان آن‌ها در فن توپ‌ریزی و ساختن سلاح‌های آتشین هم مهارت دارند به وسیله آن‌ها ارتش شخصی خود را که در حال تشکیل بودند به این‌گونه سلاح‌ها مجهز کرد.»
 
باید به این نکته دقت داشت که برادران شرلی نبودند که ایرانیان را با سلاح گرم آشنا کردند. از زمان شاه اسماعیل، یعنی همان بدو تاسیس سلسله صفویان چنین تسلیحاتی در کشور ما وجود داشت و حتی شاه تهماسب چند محموله تفنگ از پرتغالی‌ها خریده بود (تفنگ‌هایی که ونیزی‌ها سال 1471 برای اوزون حسن آق‌قویونلو فرستاده بودند در قبرس توقیف شده و هرگز به ایران نرسیده بود).
 
پس نقش برادران شرلی -‌که بسیاری از مورخان برجسته‌اش می‌کنند‌- چه بود؟ آنان در طرح بزرگ شاه عباس برای خودکفایی در تولید توپ و تفنگ نقش موثری ایفا کردند و او را در ساخت کارگاه‌های اسلحه‌سازی و توپ‌ریزی یاری دادند.
 
شاه عباس که به جز جنگ با عثمانی‌ها، به فروشکستن قدرت قبایل قزلباش -‌که روسای آنان سران ارتش ایلیاتی ایران بودند‌- نیز فکر می‌کرد «تشکیل یک ارتش جدید را که دارای انضباط محکم و تحت فرمان مستقیم خود او باشد، لازم می‌دید و، چون از روی تجربه شخصی دریافته بود که ارتش عثمانی نیز غالبا هر وقت در جنگی بر ایران پیروزی یافته بود برتری آن به کارایی اسلحه و تجهیزاتش مدیون بود، ضرورت تجهیز چنین ارتشی را هم که مجهز به اسلحه آتشین و مخصوصا به توپخانه موثر و کارساز باشد، شرط نخست برای آمادگی جهت درگیری با عثمانی می‌شناخت.»
 
از این‌رو ورود برادران شرلی و هیاتی که این دو با خود به ایران آوردند به فصلی مهم در داستان زندگی و پادشاهی شاه عباس تبدیل شد. البته این دو برادر، یکی زودتر و دیگری دیرتر از طرف شاه عباس مامور مذاکره با شاهان اروپایی هم شدند و با پیامی از طرف او برای همتایان غربی‌اش، نقش سفیر را نیز ایفا کردند.
 
اما کوشش‌های آنان در انجام این وظیفه، نتیجه چندانی نداشت و به آن اتحاد نظامی ضد عثمانی -که همه طرف‌ها از ابتدا به آن امید داشتند‌- منتهی نشد.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان