سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
گلایه ضرغامی از دولت
عزت‌ا... ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی طی سخنانی در آیین آغاز به کار انجمن میراث فرهنگی گفته است: امسال یک‌هزار و 500 میلیارد تومان بودجه عمرانی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بود که البته بخشی از آن به مرمت مربوط می‌شد، ولی کشور گرفتار است و تا الان از این مبلغ هیچ‌چیزی به وزارت ما نیامده است، ان‌شاءالله بعداً می‌آید، ولی سال تمام شد.
به گزارش ایسنا، او می‌افزاید: با این وضعیت منابع مالی، باید راه حل پیدا کرد، اقدامی انجام دهیم، جلوی چشم ما میراث تمدنی و فرهنگی‌مان، درحال از بین رفتن است.[1]
*در قبال اظهارات ضرغامی یک سؤال مهم به ذهن خطور می‌کند و آن اینکه آیا علت عدم تخصیص بودجه عمرانی وزارت میراث فرهنگی که یک بودجه به شدت مهم نیز هست؛ گرفتاری ادعا شده از سوی ضرغامی است یا دلایل دیگری وجود دارد؟!
ما پاسخ دقیق به این سؤال را به مخاطبان محترم وامی‌گذاریم.
***
"التماس صدام به ایران" به روایت دیپلمات کهنه‌کار
حمیدرضا آصفی، دیپلمات کهنه‌کار و سخنگوی اسبق وزارت خارجه به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با جماران پیرامون قتل عام اسرائیل در غزه به خاطره‌ای جالب از دوران حکومت صدام اشاره کرده و گفته است:
"اینجا خاطره ای بگویم. سعدون حمادی(سیاستمدار عراقی و عضو ارشد حزب بعث) همزمان با حمله آمریکا به عراق –در جنگ کویت- مایل به سفر به ایران بود و تهران چندان موافق این سفر نبود. او با ماشین خود را به کرمانشاه رساند و آنجا بود که به آقای ولایتی خبر دادند که او در کرمانشاه است. مرحوم هاشمی رفسنجانی گفتند حالا که آمده با او صحبت کنیم. ملاقات او با مرحوم هاشمی طولانی بود. عراقی ها به دنبال جلب حمایت ایران بودند و چند درخواست مشخص هم داشتند. او به مرحوم هاشمی گفته بود که اگر امروز کنار ما قرار نگیرید دیر یا زود خبر پیروزی ما را در روزنامه خواهید خواند. او با چنین قطعیتی از پیروزی در برابر آمریکا سخن می گفت و ادعا می کرد که مایل است ایران در این پیروزی شریک عراق باشد.
مرحوم هاشمی پس از طرح پرسش های بسیار از او به او می گوید که با پاسخ های شما به این نتیجه رسیدم که شکست خواهید خورد و بهتر است راه حلی پیدا کنید و ما هم کنار شما قرار نمی گیریم. امروز کارهایی که اسرائیل انجام می دهد ما را به یاد روزهای آخر صدام می اندازد. البته تفاوتی هم وجود دارد. صدام در جنگ با کویت تنها بود، اما همه دنیا در کنار اسرائیل ایستاده است."[2]
*درایت زمامداران انقلاب اسلامی ایران در امن نگاه داشتن ایران عزیز و پای گذاشتن در مسیرهای صرفا معقول و منطقی یکی از افتخارات حکمرانی در ایران اسلامی است که به یمن "ولایت فقیه" برای مردم ایران به ارمغان آمد.
و جالب آنکه چنین درایت و خردی در طول تاریخ کهن تمدن ایران؛ با چنین مختصاتی عملا بینظیر است.
تدبیری که جدای از دور نگه داشتن دامان ایران از جنگ‌های بی‌مورد و ناامنی‌های خانمانسوز؛ البته پیروز نبردهای مستقیم و نیابتی معقول نیز بود و در جایی که زمامداران ایرانی احساس کردند جنگ تنها گزینه است؛ با بهترین شکل ممکن عنان آنرا به دست گرفتند و به عنصر تعیین کننده میدان بدل شدند.
دقت شود که این کامرانی و بهروزی 44 ساله که از روز 22 بهمن سال 57 به ایران و ایرانی هدیه شد؛ حتما بایستی مورد سپاس عمومی قرار گیرد و در ذهن نسل‌های امروز و فردا نهادینه شود تا حصاری حصین و تمدنی در گرداگرد "ولایت فقیه" شکل گیرد. چه اینکه هنگامی که جامعه امیرالمؤمنین(ع) را تنها بگذارد به ظلم و بی‌کفایتی حجاج مبتلی خواهد شد...
***
داوطلب انتخاباتی: باید دستم را ببوسید!
"اسماعیل گرامی مقدم"، قائم مقام دبیرکل حزب چپ اعتماد ملی و از داوطلبان نامزدی در انتخابات مجلس پیش رو است که صلاحیتش فعلا و در مرحله نخست بررسی صلاحیت‌ها احراز نشد.
او در این‌باره با بیان اینکه اگر قرار است آنها رد صلاحیت کنند، هزینه‌اش را خودشان بدهند به ایلنا گفته است: من فکر می‌کنم با اتفاقاتی که در سال گذشته افتاد باید دست کسانی که آمدند و کاندیدا شدند را هم بوسید که در این شرایط در عرصه آمدند تا میان حاکمیت و مردم میانجی‌گری کنند و وارد عرصه انتخابات شدند!
گرامی‌مقدم درباره عدم احراز صلاحیت خود نیز اظهار می‌کند: شخصا با استناد به بند 2 ماده 31 رد صلاحیت شدم که عدم التزام به جمهوری اسلامی است که به هرحال یک اتهام و تهمت است. هیچ کجا ثابت نشده و متأسفانه با استناد به این بند، من و بسیاری از نامزدها را ردصلاحیت کردند.[3]
*علاقه اصلاح‌طلبان به جایگاه "دستبوسی" محل سوال است چه اینکه ابراهیم اصغرزاده نیز در ایام دولت ماضیه گفته بود که باید دست روحانی و ظریف را بوسید!
در گام بعد البته باید از مردم عزیز ایران عذرخواهی کرد که بعضا رجالی را مشاهده می‌کنند که به جای تفاخر به بوسیدن دست مردم؛ مردم و زمامداران را به بوسیدن دست خود فرا می‌خوانند و از بابت فعالیت سیاسی که وظیفه آنان است و مال و آبروی خود را از همین فعالیت دارند؛ به جای خدمتگزاری بیشتر دچار احساس تفرعن شده‌اند.
همچنین باید بیان کرد که بر خلاف ادعای گرامی‌مقدم؛ کشور دچار هیچ شرایط خاص و ویژه‌ای نیست و در قبال انتخابات پیش رو هم همه می‌دانند که با یک "انتخابات قانونی" مواجه هستیم که به فضل الهی برگزار خواهد شد و نتیجه رأی مشارکت‌کنندگان نیز هرچه باشد مورد پذیرش نظام و رهبری است.
بحرانی جلوه‌دادن این شرایط عادی، نه رسم جوانمردی است و نه حکم عقلانیت!
***
1_ isna.ir/xdQ3Lh
2_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1615125
3_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1419936