ماهان شبکه ایرانیان

تأثیر سالمندی جمعیت بر توسعه دولت ایران در دو دهه آینده

جمعیت مؤلفه ای است که همواره و در همه سیاست گذاری ها و تمام مظاهر و شئون اجتماعی انسانی وجود داشته است

تأثیر سالمندی جمعیت بر توسعه دولت ایران در دو دهه آینده

مقدمه

جمعیت مؤلفه ای است که همواره و در همه سیاست گذاری ها و تمام مظاهر و شئون اجتماعی انسانی وجود داشته است. این عامل رکن اصلی مباحث اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاست بوده و تحولات آینده آن، وضع و صورت کلی حرکات اجتماعی، مباحث اقتصادی، هویت های فرهنگی و اشکال حکومت ها را شکل داده است. بدون مطالعه و درک جمعیت سیاست گذاری و حکمرانی امری امکان ناپذیر و غیرقابل تصور است. باتامور[1] عقیده داشت که مطالعه پدیده های جمعیتی دست کم ازنظر تاریخی یکی از نخستین رشته های علوم اجتماعی معاصر بوده است. این رشته هنگامی که پا را از اندازه گیری و محاسبه های کمَی فراتر می نهد و به سیر در نتایج تغییرات و حرکات جمعیتی می پردازد آشکارا وارد قلمرو جامعه شناسی و سیاست می گردد. فوکو[2] جمعیت را مهم ترین شرط امکان حکمرانی دانسته است. به نظر وی ازآنجاکه ثروت و قدرت یک دولت در جمعیت آن نهفته است، پس می بایست جمعیت به صورت فاعل دگرگونی ها، انتظام بخشی ها، نیازها و آمال؛ به شیوه ای ویژه مطالعه شود. وی از ظهور یک جمعیت در قالب عرصه سیاسی به عنوان «زیست قدرت » یاد می کند. به این اعتبار زندگی و مرگ، سلامتی، طول عمر و سالمندی و نژاد به پدیده های حائز اهمیت سیاسی تبدیل می شوند که ضروری است به شیوه ای تحت مدیریت حکومت درآورده شوند که در آن قالب زندگی افراد به «شیوه ای توسعه یابد که توسعه آن ها همچنان به تقویت توانمندی دولت بینجامد». (نش و اسکات, 1394, ص. 228) جنسیت، سن، توزیع جغرافیایی، وضعیت زناشویی، شغل و کار، تحصیلات و آموزش، مهاجرت، خانواده، وضعیت اسکان و … مهم ترین حوزه های مطالعات کیفی جمعیت شناسی را تشکیل می دهند. معمولاً مطالعه «سن جمعیت» را مهم ترین خصوصیت و شاخص جمعیتی می دانند که علیرغم آنکه بیش از دیگر موارد مذکور قابل مشاهده است اما بیش از همه مسئله ساز و باعث خطا در محاسبات و سیاست گذاری بوده است.[3] «سن » به عنوان یکی از مفاهیم اصلی جمعیت شناسی معمولاً به مقدار زمانی که از عمر انسان طی می گردد، گفته می شود که به صورت روز ماه و سال نشان داده می شود. گروه های بشری ازنظر سن در قالب گروه های سنی تقسیم بندی می شوند که بر اساس جبر طبیعی به شکلی مستمر به سوی کهولت و سالمندی درحرکت اند.

سالمندی مرحله طبیعی از زندگی بشر است؛ اما سالمندی یا پیری جمعیتی زمانی رخ می دهد که نسبت افراد بیشتری از کل جمعیت دچار این وضعیت شوند و تعادل و توازن جمعیتی از صورت طبیعی خود خارج شود. محققین به شکل ساده و کلی بروز سالمندی جمعیتی را به صورت مستقیم مرتبط با کاهش میزان باروری و کمبود میزان مرگ ومیر و افزایش امید به دانسته اند. هرچند که علاوه بر این مؤلفه ها، وقایع دیگری چون: ازدواج، طلاق و مهاجرت نیز در این موضوع مؤثرند. در زمان های گذشته، آهنگ زادوولد و مرگ هر دو در حداکثر ممکن، جریان داشت، حتی گاهی میزان مرگ ها آن قدر زیاد بوده که بر میزان زادوولد افزونی می یافته است؛ درنتیجه در قدیم، رخدادی به عنوان سالمندی جمعیت وجود نداشته است. پدیده «سالمندی جمعیت» یکی از رویدادهای مهم جمعیت شناسی قرن حاضر است. این فرایند نخست در کشورهای توسعه یافته اتفاق افتاد سپس در کشورهای درحال توسعه آشکار و به اعتقاد برخی دانشمندان در آینده نه چندان دور همه کشورهای دنیا با این پدیده روبه رو خواهند شد. پیری جمعیتی در سال های اخیر نگرانی های گسترده ای را میان سیاست گذاران حوزه های مختلف به وجود آورده است. کاهش نیروی کار، کاهش نیروی های بااستعداد نظامی، تأثیرات بر مسائل زیست محیطی، تأثیر بر مسئله بهبود نسل، مسئله انصاف اجتماعی، مسئله تبعیض سنی، تغییر بافت و ساخت نهاد خانواده، بحران در برنامه های مراقبت پزشکی، افزایش هزینه های سلامت سالمندان، تأثیرات منفی بر اقتصاد و اثر آن بر پروسه رشد اقتصادی جامعه، چگونگی گذار و انتقال انسان ها از این دوره سنی، چالش های جامعه شناختی ویژه این گروه سنی، ازجمله اساسی ترین نگرانی های سیاست گذاران حوزه عمومی در قبال مسئله سالمندی جمعیت بوده است.

ایران هم ازجمله کشورهای درحال توسعه ای است که در آینده نه چندان دور به شدت با مسئله پیری دست به گریبان خواهد شد. سیاست های افزایش جمعیتی که در دهه های 1350 و 1360 خورشیدی در کشور ایران اجرا شد، گسترش بی سابقه جمعیت و موج «بیش زایی»[4] موسوم به دهه شصتی ها را با خود به همراه داشت. این شوک جمعیتی به مرورزمان به گروه های سنی بالاتر منتقل شد و پیش بینی های صورت گرفته بیانگر این است که سالمندی این نسل و تبعات آن، دهه های متوالی کشور ایران را با چالش روبرو خواهد ساخت. بر اساس تحقیقات جمعیت شناسان و جامعه شناسان، بخش زیادی از این شمار موالید بالا که به متولدین دهه سال های 1360 تا 1365 مربوط است که در حال عبور از سن باروری هستند. این گروه سنی، در دهه 1380، وقتی به سنین 24-20 سال رسیدند، باروری کشور تغییر چندانی نکرد، پنج سال بعد هم وقتی این نسل به سنین 29-25 سال رسیدند، بازهم تغییر قابل توجهی در باروری کشور مشاهده نشد. هرچند که این جمعیت وقتی به سنین 34-30 سال رسیدند، میزان باروری آن ها کمی بیشتر شد، اما این روند استمرار نداشت و به اصطلاح معروف در جمعیت شناسان «سطح جایگزینی»[5] جمعیت تأمین نشد. با عنایت به آمار موجود، هرچند جوانان نسل بیش زایی ایران، به طور میانگین، حداکثر به 3/2 فرزند فکر می کردند؛ ولی در عمل در حدود 9/1 فرزند به دنیا آمده است. این وضعیت نشان می دهد که آن تعداد از جوانان هم که تن به ازدواج و فرزند آوری داده اند، شرایط مناسبی برای افزایش جمعیت نداشته اند؛ بنابراین این نسل وقتی به سنین سالمندی برسند، فرزند کافی برای حمایت از خود ندارند. یکی از عوامل مؤثر در بروز این مسئله، شرایط اقتصادی کشور است که موجب شد تا جوانان دیرتر ازدواج کنند؛ و اگر ازدواج کردند، فرزند اول خود را با تأخیر به دنیا آورند و بین فرزندان نیز فاصله بیشتری گذاشتند. همچنین، سیستم زمان بر آموزش تحصیلی، فقدان اشتغال پایدار، کاهش سطح مرگ ومیر و افزایش امید به زندگی، کوچ و انتقال جمعیتی، از دیگر عوامل مؤثر در کاهش میزان باروری در کشور ایران و در موضوع بالا بوده است. هرچند که در حال حاضر (1400 خورشیدی) اعداد و ارقام جمعیتی موجود نشان نمی دهند که بحران سالمندی جمعیتی شروع شده باشد، اما با توجه به سرعت و شدت تأثیرات رخداد سالمندی، لازم است از هم اکنون این مسئله موردتوجه قرار گیرد. بخش جمعیت سازمان ملل متحد در هر دوره چهارساله، بنا بر نتایج سرشماری های ملی کشورها و مفروضات مختلف تولد و مرگ ومیر، تحولات جمعیتی کشورها را در افق های زمانی پنجاه ساله و در سه سناریو متفاوت (حد پایین، حد متوسط و حد بالای جمعیتی) پیش بینی می نماید. بر اساس متوسط سه سناریوی مذکور در گزارش مربوط به ایران، میزان باروری کل از 05/2 در دوره 1390-1395 به 35/1 در دوره 1415 -1420 فراتر نخواهد رفت؛ اما به اعتقاد بسیاری پژوهشگران این پیش بینی کمی خوش بینانه بوده و سناریوی حد پایین سازمان ملل با وضعیت جاری همخوانی بیشتری دارد. طبق این روند، جمعیت ایران از 15/75 میلیون نفر در سال 1390 به 7/87 میلیون نفر در سال 1420 خورشیدی خواهد رسید. از سوی دیگر تحولات دو شاخص مرگ ومیر یعنی مرگ ومیر خام و امید به زندگی در بدو تولد، بر اساس سناریوی حد پایین به رقمی حدود 8/6 در هزار، در پایان دوره پیش بینی خواهد رسید. همچنین تغییرات الگوی سنی جمعیت کشور در مورد درصد جمعیت بالای شصت سال کشور، حاکی از آن است که این درصد به طور فزاینده ای طی دوره پیش بینی افزونی خواهد یافت. به گونه ای که در آخر افق دوره پیش بینی در هر سه سناریو 19 تا 23 درصد از جمعیت کشور در سن بالای شصت سال قرار خواهند داشت. این در حالی است که بر اساس استانداردهای جمعیتی، جمعیت هایی که سالمندان آن بیش از 10 درصد تمام افراد جامعه را به خود اختصاص دهند، سالخورده تلقی می شوند.

بسیاری معتقدند که ایران در سده پیش رو به یکی از سالخورده ترین کشورهای جهان تبدیل خواهد شد و سرعت سالخوردگی آن همچون سرعت کاهش باروریش، منحصر به خود خواهد بود. از سوی دیگر شاخص های مربوط به پیش بینی فاکتور «میانه سنی»[6]، حاکی از آن است که در دهه های آتی بیش از نیمی از افراد کشور بالای 50 سال سن خواهند داشت. «شاخص سالخوردگی»[7] نیز (نسبت سالمندان به کودکان) در سده آتی به رقمی حدود 170 خواهد رسید. به این ترتیب در سده پیش روی، جمعیت سالمندان کشور 7/1 برابر جمعیت کودکان و نوجوانان خواهد بود. این در حالی است که شاخص بالا، برای کشور ژاپن در سال 2000 میلادی، کمی بیش از رقم 100 بوده است. نیز تمام شاخص های دیگر همچون درصد افراد سالخورده، نسبت های وابستگی، میانه سنی، شاخص سالمندی و هرم های سنی گویای آن است که جمعیت کشور ایران از اوایل دهه 1370 خورشیدی روند سالخوردگی را آغاز کرده و در سده پیش روی سالخورده ترین کشور جهان یا حداقل یکی از سالخورده ترین کشورهای جهان خواهد بود. در توضیح این روند قابل بیان است که بر اساس الگوهای جمعیتی موجود، الگوی سنی سالمندی از سال 1410 خورشیدی به بعد بر ساختار سنی جمعیت کشور ایران تحمیل خواهد شد. در آن صورت به تدریج و با سرعتی فزاینده تعداد سالمندان کشور افزایش خواهد یافت و درصورتی که دولت جمهوری اسلامی ایران الگوی مناسبی برای برخورد با مسئله سالمندی جمعیت نداشته باشد، این موضوع باعث چالش های مختلفی در حوزه اقتصاد (کاهش جمعیت کار و بالا رفتن رکود اقتصادی حاصل از این موضوع، کاهش میزان پس انداز ملی برای سال های بعد، مصرف بخش زیادی از پس انداز ملی برای خدمات درمانی و پزشکی، اختصاص یا انحراف بخش زیادی از بودجه عمومی به سمت درمان و مشکلات خاص سالمندان، افزایش هزینه خانوارهای میزبان والدین سالمندان)، فشار بر سیستم بازنشستگی کشوری، افزایش هزینه های مستقیم و غیرمستقیم سلامت، بحران در برنامه ریزی های پزشکی (با دو گرایش مراقبتی و درمانی)، به هم خوردن سیاست های جمعیتیِ بهبود نسل، مسائل زیست محیطی، بهداشت روانی، اختلال در نظام بیمه و صنعت بیمه گری (افزایش حق بیمه نیروی کار، افزایش هزینه های خدمات بیمه ای و تهدید این صنعت )، فرهنگ جامعه، عدالت سنی و مسئله انصاف اجتماعی، همچنین تأثیرات موضوع برنهاد خانواده، امنیت (کاهش نیروهای فعال سیاسی، کاهش تحرک و نشاط سیاسی - اجتماعی، غلبه روحیه محافظه کاری در اجتماع) و... خواهد شد. به نظر می رسد درنتیجه برآیند این گروه از مسائل، علاوه بر زیرسیستم های درگیر بالا، کل سیستم اجتماعی کشور دچار اختلال و بحران خواهد شد و می توان گفت که این موضوع تمامی برنامه های میان و کوتاه مدت آینده و توسعه و امنیت کلی کشور را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد.

بنابراین مسئله موردنظر این پژوهش این است که با توجه به روند رو به رشد جمعیت سالمندان ایران در دو دهه آینده (که مورد تائید اکثر پیش بینی ها و پژوهش های قبلی بوده و به برخی از آن ها نیز در این مبحث اشاره شد)، این روند ازلحاظ اجتماعی، اقتصادی و رفاه و توسعه اجتماعی چه تبعاتی بر دولت ایران خواهد داشت؟

پیشینه تحقیق

دلالی اصفهانی و همکاران در مقاله ای با عنوان: تأثیرات جمعیت؛ مقیاس اقتصاد و فناوری بر فرایند رشد اقتصادی؛ با رویکردی کمی به تحلیل اختلاف نرخ رشد اقتصادی در میان کشورهای مختلف، سطح و میزان تغییرات جمعیت در اقتصاد پرداخته اند.

راغفر و همکاران در مقاله ای به نام: اثر پدیده سالمندی بر رشد اقتصادی؛ کوشیدند تا بیش زایی دهه شصت، کاهش چشمگیر نرخ باروری دهه هفتاد و ادامه و تشدید آن در دهه هشتاد، (که سبب تغییر ساختار سنی کشور شده) و اثر این تغییرات را بر رشد اقتصادی ایران بررسی کنند و به این نتیجه رسیدند که اثر مثبت سرمایه و نیروی کار فعال و تأثیر منفی نیروی کار بازنشسته بر اقتصاد ایران معنی دار است.

نیکوقدم و همکاران در پژوهشی به نام: بررسی تأثیر ساختار سنی جمعیت بر درآمد سرانه (با تأکید بر نقش جمعیت در عرصه نیروی کار و سرمایه انسانی)؛ تأثیر ساختار سنی جمعیت بر تولید سرانه را با تأکید بر نقش جمعیت در عرصه نیروی کار و سرمایه انسانی و استفاده از روش پانل دیتا مطالعه کردند و به این نتیجه رسیدند که افزایش یک در صد سهم جمعیت زیر 15 سال از جمعیت باعث کاهش 08/1 درصد درآمد سرانه خواهد شد و افزایش یک درصد جمعیت 15 تا 64 سال و یک درصد در سهم جمعیت بالای 65 سال از کل جمعیت، به ترتیب باعث افزایش 39/3 درصد و 34/0 درصد درآمد سرانه خواهد شد.

دل انگیزان و همکاران در پژوهشی به نام: ارزیابی تأثیر ساختار سنی جمعیت بر مصرف انرژی بخش خانگی در ایران؛ با استفاده مجموعه ای از داده های 22 استان کشور ایران و دوره های زمانی 5 ساله برای سال های 1356-1390 مصرف انرژی بخش خانگی در میان گروه های سنی جمعیتی را دارای دامنه تغییرات معنی داری ارزیابی نمودند، بر این اساس آن ها اطلاع از پیامدهای تغییرات جمعیتی برای برنامه ریزی و سیاست گذاری های آینده را اثربخش دانستند.

سمیعی نسب و ترابی در پژوهشی به نام: شاخص ها و سیاست های جمعیتی در ایران؛ به پاسخ این سؤال پرداخته اند که آیا سیاست های کاهش جمعیت ازنظر اقتصادی و اجتماعی به نفع این کشور است یا خیر؟ آن ها در پاسخ به این نتیجه رسیدند که نرخ کاهش جمعیت کشور ایران در چند سال آینده باعث بروز مسئله و مشکل سالمندی جمعیتی خواهد شد و این مسئله به نوبه خود مسائل خطرناک دیگری همچون هزینه های فراوان برای اقتصاد کشور، شیوع فقر و عدم تحقق عدالت اجتماعی را به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین رشد اقتصادی و افزایش جمعیت در کشور ایران لازم و ملزوم یکدیگرند.

باسخا و همکاران در پژوهشی به نام: تأثیر سالمندی جمعیت بر رشد اقتصادی و غیرنفتی ایران؛ تدوین و اجرا سیاست های اصلاح سیستم اشتغال و بازنشستگی، تثبیت نرخ افزایش جمعیت در نرخ بهینه و مهم تر از همه توجه به انباشت سرمایه را بر کاهش آثار منفی معدل سالمندی جمعیت و بر اقتصاد غیرنفتی کشور حیاتی تشخیص داده اند.

باسخا و همکاران در مقاله دیگری به نام: پیری جمعیت و تهدید بیماری هزینه بامول در بخش سلامت ایران؛ به بررسی افزایش سهم هزینه سلامت در تولید ناخالص داخلی ایران پرداختند و بر اساس داده های آماری در سال های 1389-1360 به این نتیجه رسیدند که رشد دستمزدها تااندازه ای بیشتر از رشد بهره وری نیروی کار است و تأثیر معناداری بر رشد سهم هزینه های سلامت در اقتصاد کشور ایران داشته است.

از دیگر پژوهش های این حوزه به رساله دوره ارشد زینالی می توان اشاره داشت که به مطالعه رابطه سالمندی جمعیت باقدرت ملی پرداخته است. زینالی در پژوهشی به نام: بررسی سیاست گذاری جمعیتی در جمهوری اسلامی ایران و تأثیر آن بر قدرت ملی کشور؛ با رویکردی کمّی و روشی توصیفی، تحلیلی و تاریخی به تبیین سیاست های جمعیتی ایران بعد از انقلاب اسلامی سال 1357 و رابطه این موضوع باقدرت ملی کشور ایران پرداخته است. وی در آن پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش برآمده که سیاست گذاری های جمعیتی دولت جمهوری اسلامی چه تأثیری بر قدرت ملی کشور ایران داشته است. بر اساس یافته های آن پژوهش رویکرد کمیت گرا و نوسانات سیاست گذاری های جمعیتی ایران پس از انقلاب اسلامی، تأثیری منفی بر قدرت ملی کشور داشته است.

نیکبخت در پژوهشی به نام: عوامل اجتماعی، اقتصادی مرتبط با سالمندان فعال؛ با رویکرد کمّی و پیمایشی به بررسی و شناخت عوامل اجتماعی، اقتصادی مرتبط با سالمندی و کهن سالان فعال شهر تهران پرداخته است. پژوهشگر در آن پژوهش به بررسی رابطه مؤلفه های حمایت اجتماعی، میزان خشونت، میزان تحصیلات، میزان درآمد، وضعیت اشتغال و میزان برخورداری از تأمین اجتماعی[8] با متغیر سالمندی فعال پرداخته و دریافته که بین عوامل اجتماعی و اقتصادی بالا و سالمندی فعال، رابطه ای وثیق وجود دارد؛ بنابراین لازم است تا با حمایت دولت، خانواده ها و سازمان های خدمات اجتماعی زمینه حضور سالمندان در جامعه بیش ازپیش تقویت شوند.

توسلی در پژوهشی بانام: عوامل مؤثر بر مخارج سلامت با تأکید بر سالمندی جمعیت؛ با بهره گیری از تکنیک داده های پانل برای 148 کشور جهان طی سال های 1995 -2013 میلادی با مدل اثرات ثابت بین کشورها به موضوع رشد سریع مخارج سلامت در میان کشورها پرداخته و دریافته که درآمد، یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر مخارج سلامت است، ولی تنها عامل تعیین کننده ی مخارج سلامت نیست، بلکه امید به زندگی و سهم جمعیت زیر 14 سال از دیگر عوامل مؤثر بر مخارج سلامت است. از دیگر یافته های آن پژوهش این است که تأثیر متغیر سالمندی جمعیتی در گروه کشورهای با درآمد متوسط و بالا که بیشترین رشد جمعیت سالمندی را در این سال ها داشته اند، مثبت و معنادار است.

پاگردعلیشاهی، در پژوهشی به نام: بررسی ارتباط سالمندی جمعیت و نابرابری درآمد در ایران؛ با رویکرد کمَی به بررسی افزایش جمعیت سالمندی کشور ایران و تأثیر این پارامتر بر بازار کار و دیگر شاخص های اقتصادی همانند: قیمت ها، افزایش مخارج بهداشتی و هزینه های حمایتی و... در دوره سال های 1364 تا 1394 خورشیدی پرداخته و دریافته در مناطق روستایی و شهری کشور ایران، گروه های سنی سرپرست خانوار، همراه با افزایش سن سرپرست خانوارها، توزیع نابرابر درآمد در گروه های مذکور افزایش می یابد و بالاترین نابرابری مربوط به گروه سنی 65 سال و مسن تر است. به این ترتیب حتی اگر دیگر نیروهای تأثیرگذار بر نابرابری درآمدی مانند تورم، سیاست های اقتصادی و... متوقف شوند، سالمندی جمعیتی نیرویی بالقوه برای رشد نابرابری در کشور ایران است.

خلیفه سلطانی در پژوهشی به نام: بررسی رابطه سالمندی با اندازه دولت و مخارج رفاهی اجتماعی در ایران؛ با بهره گیری از الگوی ولاسکوئز ساتر و روش پویای و خود بازگشتی به بررسی رابطه سالمندی جمعیتی و اندازه دولت و مخارج رفاه اجتماعی پرداخته و دریافته که تأثیرات مثبت و معنادار سالمندی بر اندازه دولت در کوتاه مدت در اقتصاد کشور ایران وجود دارد و از سوی دیگر سالمندی جمعیتی بر متغیر مخارج رفاه اجتماعی دولت نیز رابطه ای مثبت و معنادار دارد.

مشایخی در پژوهشی به نام: پیش بینی جمعیت در 1400 و تأثیر آن بر صندوق بازنشستگی تأمین اجتماعی کشور؛ با رویکردی کمّی به بررسی مسائل و عوارض سالخوردگی جمعیت در جامعه ایرانی به ویژه مسئله تأمین اجتماعی سالمندان و ضرورت محاسبه بار مالی این پدیده بر صندوق تأمین اجتماعی پرداخته است. هدف از این تحقیق پیش بینی جمعیت بازنشسته در سال 1400 خورشیدی و برآورد تأثیرات آن بر صندوق تأمین اجتماعی کشور ایران بوده است.

ادیب نیا در پژوهشی به نام: بررسی اثر سالمندی جمعیت بر متغیرهای کلان اقتصادی با استفاده از مدل تعادل عمومی نسل های همپوش؛ به بررسی اثر پدیده سالمندی جمعیتی ایران بر متغیرهای کلان اقتصادی در کشور پرداخته و در قالب دو سناریوی جمعیتی کاهش دائمی در نرخ باروری و سناریوی کم زایی به دنبال یک بیش زایی، به این نتیجه دست یافته که در سناریو اول، کاهش نرخ باروری کل، شدت سرمایه و نرخ دستمزد را در بلندمدت افزایش و نرخ بهره را کاهش خواهد داد و در سناریوی دوم بیش زایی اولیه، شروع حالت ایستایی جدید را که به دلیل کاهش در نرخ باروری انجام می شود، به تعویق خواهد انداخت و موجب می شود تا نرخ های بهره و دستمزدها در ابتدا، حرکتی در خلاف مسیر سناریوی اول داشته اما درنهایت به حالت ایستایی همگرا با سناریوی اول برسند که در آن وضعیت افراد نسبت به ایستایی اولیه، وضعیت بهتری خواهند یافت.

سینکوتا و سجادپور در پژوهشی به نام: ایران در حال گذار جمعیتی؛ با رویکردی مثبت به بررسی پیامدهای سیاست کاهش باروری دولت ایران در اواخر دهه 1980 میلادی پرداخته اند. بر اساس این پژوهش دولت انقلابی ایران یک سری خدمات در زمینه پیشگیری از بارداری و مشاوره خانواده را ارائه داده است و از این برنامه به عنوان از موفق ترین برنامه ریزی های داوطلبانه شهروندی در سطح جهان می توان نام برد. در اثر این سیاست گذاری ها میزان باروری کشور ایران از ابتدای برنامه ها دو دهه بعد به میزان نصف کاهش یافته و درنتیجه آن، کشور ایران وارد یک پنجره جمعیتی سودمند برای کسب فرصت ها شده است. این پنجره جمعیتی، فرصت بهره برداری از جمعیت کار مناسبی را برای پیشبرد اهداف اقتصادی و سیاسی کشور در اختیار مسئولین قرار داده است.

کوششی و همکاران در پژوهشی به نام: پیری جمعیت در ایران؛ به بررسی خصوصیات اجتماعی- اقتصادی، جمعیت شناختی و سالمندی ایران پرداخته اند. این محققان دریافتند در جهانی که جمعیت آن به طورکلی در حال پیر شدن است، جمعیت کشور ایران با سرعتی استثنایی در حال پیر شدن است و هم زمان با این فرایند، میزان وابستگی سالمندان نیز در حال افزایش است. این پژوهش تأکید می کند که انتظار می روند این دو روند همچنان سیر شتابان خود را ادامه دهند. از دیگر یافته های این پژوهش این است که نسبت پیری جمعیت ایران در جنس مردان بیش از زنان است، درحالی که نابرابری های اجتماعی قابل توجهی بین کهن سالان این دو جنس وجود دارد و ریشه های این موضوع نیز به سنت های اجتماعی ایرانی بازمی گردد.

نوروزیان (2012) در مقاله ای به نام: جمعیت سالخورده ایران، یک مشکل در حال رشد در سیستم بهداشتی؛ به تحلیل طبقات سنی سالمندان ایرانی پرداخته است. بر اساس یافته های این تحقیق که در سطح کشورهای درحال توسعه جهان قابل تعمیم است، جمعیت جهان طی دوره سال های 1950 تا 2050 میلادی 7/3 افزایش خواهد یافت؛ اما نرخ افزایش جمعیت افراد 60 سال و مسن تر 10% و افراد کهن سال 80 سال و بالاتر 26% افزایش خواهد یافت و هزینه های بهداشتی و پزشکی ناشی از این دوطبقه، سهم قابل توجهی از اقتصاد جهان را خواهد بلعید.

رودی و همکاران در پژوهشی به نام: دینامیک جمعیتی ایران و پنجره طلایی فرصت ها؛ که به سفارش دانشگاه استنفورد و با رویکردی کمی انجام شد به درک مناسبی از جزییات جمعیت کشور ایران رسیدند. آن ها میزان مرگ ومیر و مهاجرت[9] و تحصیلات و کار را بر جمعیت زنان ایران بررسی کردند و دریافتند که این طیف از جمعیت، یک پنجره طلایی جمعیتی را برای کشور ایران به وجود آورده و طبیعی است که این فرصت در حال گذر و جمعیت موردنظر به سمت پیری پیش خواهند رفت.

روش تحقیق

این پژوهش در حوزه علوم انسانی، برای قلمرو مکانی کشور جمهوری اسلامی ایران در بازه زمانی دهه های 1400 تا 1420 خورشیدی انجام شده است. تحقیق حاضر از نوع اکتشافی - توصیفی بوده، ازنظر هدف، کاربردی و به صورت مقطعی برای دوره زمانی بالا، با استفاده از روش آینده پژوهی و فن تحلیل روند صورت گرفته است؛ نیز داده های اطلاعاتی اسنادی بوده، با استفاده از روش های کتابخانه ای گردآوری گردیده، سپس به شکل استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است.

یافته ها

مسائل اجتماعی مرتبط با مسئله سالمندی ایران

با توجه به گستردگی موارد این حوزه و باهدف جمع بندی مباحث، محقق ناگزیر از اولویت بندی و سازمان دهی مطالب در سه دسته: اقتصادی، رفاه و توسعه، خانواده شد. لازم به توضیح است که این سه دسته، به عنوان موارد اصلی و چالش برانگیز برای دولت و سیاست گذاران در قبال مسئله سالمندی جمعیت، شناسایی شده اند و به نظر می رسد بین این متغیرها و مسئله سالمندی رابطه ای مستقیم و دوسویه وجود دارد. به عبارت دیگر مسئله سالمندی بر این حوزه تأثیرگذار و متقابلاً از آن ها تأثیرپذیر می پذیرد. از طریق سیاست گذاری مناسب برای مسئله سالمندی جمعیت می توان تأثیر و فشار بار این متغیرها بر سیستم های دولتی و غیردولتی دخیل در مسئله سالمندی را تعدیل و کنترل کرد.

1- تأثیرات مسئله سالمندی ایران بر حوزه اقتصاد:

باسخا و همکاران (1394) در زمینه رابطه مسئله سالمندی جمعیت ایران و اقتصاد کشور معتقدند که: ایران از آن گروه کشورهایی است که به شدت با مسئله پیری جمعیتی دست به گریبان خواهد بود. این مسئله و تبعات بعدی آن برای دهه های متوالی اقتصاد کشور ایران را با چالش مواجه خواهد نمود. یکی از راهکارهای مؤکد برای روبرو شدن با آثار اقتصادی پیری، توجه به رشد اقتصادی و جلوگیری از افزایش تأثیرات مخرب تغییر ساختار جمعیتی بر شاخص های مختلف اقتصادی است؛ اما مبانی نظری نشان داده که رشد اقتصادی خود، متأثر از پدیده پیری است و این شاخص مهم نیز به صورتی منفی از سالمندی جمعیت تأثیر می پذیرد. به عبارتی صحیح تر، سایر آثار اقتصادی سالمندی جمعیت از طرق مختلف بر رشد اقتصادی کشور تأثیر دارد و محاسبه نقش پیری جمعیت و رشد اقتصادی، درواقع برآیند آثار مستقیم و غیرمستقیم این پدیده در توضیح روند تغییر درآمد و استانداردهای زندگی خواهد بود. آنان در نمودار زیر نشان داده اند که کهولت سن از پنج مجرای اصلی، بر شاخص های اساسی اقتصادی و درنهایت رشد اقتصادی کشور تأثیر خواهد داشت. لذا بررسی تأثیر این پدیده بر نوسانات رشد اقتصادی ایران برای مواجهه با تبعات بیشتر کهن سالی در دهه های بعدی راهگشا است.

شکل 1- اثرات سالمندی جمعیت بر رشد اقتصادی

آنچه تا به امروز درباره آثار منفی کهن سالی جمعیتی، موردتوجه قرارگرفته، تمرکز بر موضوعاتی مانند هزینه های بهداشت و درمان و تأمین اجتماعی و اثر فزاینده پیری برافزایش هزینه های مربوط به این موارد است؛ اما آثار کهن سالی خیلی گسترده تر از این دو موضوع است و تبعات آن می تواند بر تمامی جنبه های اقتصاد ملی یک کشور تأثیر بگذارد. مطالعات انجام شده نشانگر آن است که بازار نیروی کار و دستمزد، بازارهای مالی و سرمایه، تأمین اجتماعی و بازنشستگی، سطح سرمایه انسانی در جامعه، توازن بودجه و متغیرهای مالیه عمومی، سطح مصرف و پس انداز ملی و سایر متغیرهای اقتصادی با درجات مختلف، تحت تأثیر کهن سالی جمعیتی قرار دارند؛ اما در این میان رشد اقتصادی با توجه به اهمیت و حساسیت هایی که دارد، اهمیت بالاتری را داراست. بر این اساس می توان بیان داشت که در دهه های بعدی، رشد درآمد سرانه به مرور تحت تأثیر افزایش کهن سالی جمعیت کشور ایران قرار خواهد گرفت. لذا درصورتی که تمهیدات مناسب برای مواجهه با این رویداد اتخاذ نشود، رشد اقتصادی به عنوان مهم ترین شاخصه اقتصادی توسعه، از طریق محدود شدن یکی از مهم ترین عوامل تولید یعنی نیروی انسانی، با محدودیت های بیشتری روبرو می شود. ادیب نیا (1390) در این زمینه بیان می نماید که رفتار اقتصادی زمانی که پیری جمعیتی درنتیجه تغییرات در نرخ زادوولد به وجود آید، با استفاده از دو سناریوی متفاوت قابل بررسی است: کاهش پیوسته در نرخ باروری و سناریوی کم زایی به دنبال یک بیش زایی ابتدایی که نتایج شبیه سازی آن نشانگر کاهش نرخ باروری کل، فزونی سرمایه و افزایش نرخ دستمزد و نرخ بهره در بلندمدت است.

سینکوتا و سجادپور (2017 ) اعتقاددارند که ایران با فشارهای زیادی از سوی نسل بالغی که وارد کهن سالی می شود روبرو خواهد شد. بزرگ ترین جمعیت کار برای ایران در سال 2018 میلادی (1394 خورشیدی) خواهد بود؛ اما در 40 سال بعد و بعدتر قریب به اتفاق کارگران و کارمندان فعلی ایران بازنشسته خواهند شد. در کشور ایران در حال حاضر سن بازنشستگی 65 سال برای مردان و 55 سال برای زنان است. انتظار می رود این موج بازنشستگان در اواخر دهه 2040 (1420) سیستم بازنشستگی عمومی و سیستم های بهداشتی را با چالش روبرو سازند. سیستم بیمه اجتماعی ایران یک سیستم عمومی و به شکل مشمولیت های اجباری است و شامل مجموعه ای از خدمات عمومی و بودجه های شغلی است که به صورتی ناسازگار طراحی و مدیریت شده است. بااین حال چون تعداد شهروندان در حال بازنشستگی ایران نسبتاً اندک هستند، آسیب مالی آن تاکنون قابل تحمل بوده است؛ اما این شرایط با ظهور مسئله پیری جمعیت، تغییر خواهد کرد و با وضعیت بسیار دشواری روبرو خواهد شد. طی 25 سال آینده انتظار می رود از هر پنج شهروند ایرانی یک نفر بیش از 65 سال سن داشته باشد و این موضوع ضمن دارا بودن ارتباط مستقیم با سیستم بازنشستگی، این سیستم را دچار بحران جدی خواهد کرد.

نویسندگان گزارش بانک جهانی که در سال 2003 میلادی (1378 خورشیدی) و به سفارش دولت ایران به تهیه گزارشی در مورد نظام بازنشستگی کشور پرداختند، انتظار داشتند که سیستم فعلی بازنشستگی ظرف مدت 3 تا 10 سال دچار بدهی و ورشکستی شود. این همان چیزی است که امروز اتفاق افتاده است. بر اساس گزارش های موجود از 22 صندوق سرمایه گذاری خصوصی و عمومی تنها دو صندوق در حال حاضر قادر به پرداخت حقوق بازنشستگی به طور کامل هستند.[10]

2- تأثیرات مسئله سالمندی ایران بر حوزه رفاه و توسعه اجتماعی:

از نیمه قرن بیستم ارتباط بین رشد اقتصادی و مسائل جمعیتی بیشتر شناخته و منجر به برنامه ریزی «جامع توسعه» در سطح جهانی و در کشورهای مختلف شده است. برای برنامه ریزی و فرموله کردن سیاست ها و برنامه های توسعه در سطح ملی، به روابط جاری بین عوامل جمعیتی از یک سو و عوامل اجتماعی اقتصادی از دیگر سو می بایست توجه خاص مبذول داشت. دانشمندان علوم اجتماعی معتقدند که پیدایش یک انسان در یک جامعه صنعتی که دارای سازمان و مدیریت اجتماعی دقیق تر است، فشار های بیشتری، به منابع موجود (منابع طبیعی) وارد می کند تا پیدایش انسان در جهان سوم، یعنی جایی که کنترل و احاطه ای بر منابع وجود ندارد. وضعیت جامعه اول درنتیجه وجود برنامه ریزی های مختلف اجتماعی و اقتصادی است. برنامه ریزی های اجتماعی و اقتصادی یا برنامه های توسعه معمولاً «بخشی» بوده و به صورت کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت انجام می گیرد. اگر در برنامه ریزی ها تأثیرات جمعیتی را در زمینه های مختلف اجتماعی و اقتصادی در نظر نگیرند یا بالعکس، نتیجه مناسبی از آن برنامه ریزی را حاصل نخواهد آمد. اندازه جمعیت، رشد جمعیت، ترکیب سنی و جنسی جمعیت و فاصله سنی جمعیت شاخص های تعیین کننده تولید، مصرف و اشتغال و سرمایه گذاری و... به حساب می آید. برنامه ریزی مطلوب نیاز به اطلاع از شاخص های بالا دارد. از طرف دیگر، میزان های مرگ ومیر، باروری، مهاجرت و شهرنشینی همگی متأثر از توسعه اجتماعی- اقتصادی هستند. (شیخی, 1380, ص. 198) اما برخی از صاحب نظران اعتقاددارند که افراد سالخورده در سیاست های توسعه همواره در حاشیه باقی می ماند. (ویلیس, 1393, ص. 168) همچنین نوروزیان (2012) در بیان پیامدهای مهم سالمندی جمعیت در حوزه سیستم بهداشتی ایران به مواردی چون:

افزایش شدید تعداد زنان مسن نسبت به مردان که باعث ایجاد آسیب های اجتماعی می شود.

کوچ های داخلی و خارجی و بین شهری که باعث می شود مراقبت های سالمندی کمتر شود و معمولاً افراد سالمند بدون حمایت فرزندان زندگی نمایند.

تغییرات در شیوه های زندگی سنتی: که عبارت است از تغییر ساختار خانواده و ایجاد خانواده های هسته ای و زندگی جداگانه اعضای خانواده

کاهش استانداردهای سلامت روانی ازلحاظ افسردگی و بیماری ها

اشاره نموده است. هریک از چهار عامل بالا تبعات اقتصادی و رفاهی و اجتماعی خاص خود را خواهد داشت. افزایش آمار زنان کهن سال با توجه به فقدان چتر حمایتی مستقل، افزایش بار مسئولیت های دولت را در پی خواهد داشت. روند افزایشی مهاجرت های درون شهری و برون شهری (که می تواند هم معلول و هم علتی برای افزایش مسائل جانبی سالمندان باشد) نیز بار مسئولیت دولت در قبال سالمندان را فزونی خواهد داد. تغییر شیوه زندگی سنتی نیز تضعیف شبکه حمایت از سالمندان و نقش سنتی خانواده در قبال سالمندان و به دنبال آن فزونی بار مسئولیت دولت را به همراه خواهد آورد. کاهش استانداردهای سلامت روانی نیز عواقبی چون افزایش هزینه های سلامت، تغییر بافت سنتی خانواده، افزایش کوچ و به هم ریختگی روابط زوجین سالمند و به تبع آن افزایش تعداد زنان سالمند و از برآیند این مجموعه؛ فزونی بار مسئولیت دولت را به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین این چرخه مسائل علت و معلولی، برآیند افزایش مسئولیت ها و هزینه های دولت را به همراه خواهد آورد.

شیرازی خواه (1389) به نبود پشتوانه حقوق قضایی مرتبط با سالمندی پرداخته و پاگرد علیشاهی (1396) در مطالعه خود به ساختار سنی جمعیت و تأثیر آن بر توزیع درآمدها طی دوره زمانی 1364 تا 1394 خورشیدی بر اساس برآورد ضرایب جینی هزینه (درآمد) خانوارها در مناطق شهری و روستایی ایران و در گروه های سنی سرپرست خانوار، پرداختند و به این نتیجه رسیدند که به همراه افزایش سن سرپرست خانوارها، توزیع نابرابر درآمد در گروه های مذکور افزایش خواهد یافت. در این صورت بالاترین نابرابری متعلق به گروه سنی 65 سال و بالاتر است. از سوی دیگر کوششی و همکاران (2014 ) معتقدند که علی رغم وجود مؤسسات دخیل در امر سالمندی در ایران یعنی: وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی، سازمان رفاه دولتی، کمیته امداد امام خمینی، صندوق های بیمه و بازنشستگی، وزارت بهداشت و آموزش عالی، دانشگاه های علوم پزشکی و مراکز تحقیقاتی، شهرداری ها، مؤسسات خیریه، زیرساخت های مناسب و ظرفیت های لازم برای غلبه بر مشکلات سالمندی در کشور موجود نیست. عمده دلایل این ناکارآمدی عبارت اند از: پوشش ضعیف صندوق بازنشستگی و بیمه های تکمیلی، طرح ها و سیاست های ضعیف، حمایت مالی ناکافی از مؤسسات مرتبط، شرایط زندگی در جوامع دستخوش فرایند مدرنیته، جدایی پدر و مادر از فرزندان در اثر مهاجرت های گسترده، تغییر آرمان ها و ارزش ها، انواع نابرابری های اجتماعی.

همچنین خلیفه سلطانی (1389) در یک رویکرد کلان تر رابطه بین سالمندی با اندازه دولت را نشان داده و معتقد است که مسئله سالمندی دخالت و سازمان دهی بیشتری را از سوی دولت می طلبد که لاجرم به بزرگی حجم دولت منجر خواهد شد.

3- تأثیر مسئله سالمندی بر حوزه نهاد خانواده:

نوروزیان (2012 ) در این زمینه اعتقاد دارد از منظر تاریخی و دینی مراقبت از افراد سالخورده همواره یکی از تعهدات اصلی برای خانواده ها (تقریباً در همه مذاهب و فرهنگ ها) بوده است. ازاین رو فرستادن پیران به خانه های سالمندی امری پسندیده در فرهنگ، سنت و عرف موجود نیست. بااین حال براثر فزونی زندگی شهرنشینی، مهاجرت در مقیاس بزرگ، اشتغال زنان و مردان، کوچک تر شدن خانواده ها، انتظارات طولانی مدت زندگی سالخوردگان، تغییرات عمده ای در نگرش عمومی نسبت به این امر ایجادشده است. این پدیده در شهرهای بزرگ مانند شهر تهران بیشتر مشهود است.

قاسمی نیایی (1379) نیز به مشکلات خانوادگی حاصل از عدم انطباق پذیری زوجین سالمند پرداخته و نشان داده است که این دو متغیر رابطه دوسویه باهم دارند. همان طور که پیش تر نیز بیان شد کاهش نقش حمایتی خانواده به معنی تضعیف شبکه حامی سالمندان و فزونی بار مسئولیت دولت نسبت به این قشر خواهد بود. همچنین افزایش بار مالی خانوارهای دارای سالمند یا حامی کهن سالان نیز خود زنجیره دیگری از مسائل اقتصادی و اجتماعی خانواده را به دنبال خواهد آورد که طبیعتاً از نقش حمایتی خانواده در قبال سالمندان کاسته و شبکه حمایتی سنتی سالمندان را بیش ازپیش تضعیف نموده و بار مسئولیت دولت را فزونی خواهد داد. عدم انطباق بین زوجین سالمند نیز علاوه بر به هم ریختن هسته خانواده، نتایجی چون بیشینه نمودن تعداد زنان سالمندِ بدون سرپرست و بدون حامی مالی، کاهش استانداردهای سلامت روانی، فزونی مسئولیت فرزندان و درنتیجه دور جدیدی از تضعیف شبکه های غیررسمی حمایت از سالمندان و کهن سالان و در مقابل افزایش مسئولیت و هزینه های دولت را به ارمغان خواهد آورد.

برآیند تبعات مسئله سالمندی جمعیت بر دولت ایران در دو دهه آینده:

جمع بندی بحث اینکه مسائل اجتماعی مرتبط با موضوع سالمندی در حوزه های اقتصادی، رفاه و توسعه و خانواده به شدت درهم تنیده و در اثر مسئله سالمندی آسیب پذیر هستند و در صورت غفلت از آگاهی سیاست گذاران نسبت به نقش آن ها و عدم اهتمام به تقویت آن ها؛ زنجیره ای از مسائل و مشکلات پیچیده را به وجود خواهد آورد که برآیند این مسائل مسئولیت دولت ایران را در قبال مسئله سالمندی جمعیت در دو دهه آینده افزایش خواهد داد. به نظر می رسد درنتیجه این مسائل، علاوه بر زیرسیستم های مذکور در بالا، کل سیستم اجتماعی کشور ایران دچار اختلال و بحران خواهد شد و می توان گفت که این موضوع تمامی برنامه های میان و کوتاه مدت آینده و توسعه و امنیت کلی کشور جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد؛ بنابراین تغییرات در این عوامل می تواند به عنوان چالشی پیش پای سیاست گذاران عمومی ایران یا به عنوان ابزاری مؤثر در دستان آنان باشد. هدف اصلی و پیشنهاد این پژوهش (حل مسائل سالمندی جمعیت در دو دهه آینده) به صورت طراحی الگوی سیاست گذاری عمومی دولت جمهوری اسلامی ایران در قبال مسئله موردبحث است.

شکل 2- برآیند تبعات مسئله سالمندی جمعیت بر دولت ایران در دو دهه آینده

نتیجه گیری

این تحقیق به بررسی تبعات مسئله سالمندی جمعیت بر دولت جمهوری اسلامی ایران در دو دهه آینده پرداخت. نتایج نشان داد که به طورکلی مسئله سالمندی جمعیت سه حوزه اصلی: اقتصاد، توسعه و خانواده را هدف قرار داده و دستخوش چالش خواهد نمود و بین این متغیرهای وابسته و متغیر مستقل پژوهش (مسئله سالمندی) رابطه مستقیم و دوسویه عمیقی وجود دارد و سیاست گذاری عمومی در قبال متغیر مستقل و متغیرهای وابسته ضروری است.

منابع

1. ادیب نیا، الهام (1390)، بررسی اثر سالمندی جمعیت بر متغیرهای کلان اقتصادی، پایان نامه کارشناسی ارشد، علوم اجتماعی و اقتصادی دانشگاه الزهرا، تهران

2. باسخا مهدی، یاوری کاظم، صادقی حسین، ناصری علیرضا (1394)، «تأثیر سالمندی جمعیت بر رشد اقتصادی غیرنفتی ایران »، مجله دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، دوره 9، شماره 2، خرداد و تیر 1394، 146-131.

3. باسخا، مهدی، یاوری، کاظم، صادقی، حسین، ناصری، علیرضا (1393)، «پیری جمعیت و تهدید بیماری هزینه ای بامول در بخش سلامت ایران »، فصلنامه علمی پژوهشی مطالعات اقتصادی کاربردی ایران، دانشگاه بوعلی سینا، دوره 3، شماره 9،169-187

4. پاگردعلیشاهی، فاطمه (1396 )، بررسی ارتباط سالمندی جمعیت با نابرابری درآمد در ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم انسانی دانشگاه غیردولتی، غیرانتفاعی خاتم

5. توسلی، سلاله، عوامل مؤثر بر مخارج سلامت با تأکید بر سالمندی جمعیت، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبایی، 1395

6. خلیفه سلطانی، سحر (1389 )، بررسی رابطه سالمندی با اندازه دولت و مخارج رفاهی اجتماعی در ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده اقتصاد دانشگاه چمران اهواز

7. دل انگیزان سهراب، سهیلی کیومرث و بهاری پور سحر (1394)، «ارزیابی تأثیر ساختار سنی جمعیت بر مصرف انرژی بخش خانگی در ایران»، فصلنامه اقتصاد مقداری (بررسی های اقتصادی سابق)، دوره 12، شماره 2

8. راغفر حسین، موسوی میرحسین، کاشانیان زهرا (1391)، «اثر پدیده سالمندی بر رشد اقتصادی»، مجله معرفت فرهنگی، سال چهارم، شماره اول

9. رحیم دلالی اصفهانی، مجید مؤیدی و عظیمه سادات حسینی (1391)، «تأثیرات تغییرات جمعیت؛ اقتصاد و فناوری بر فرایند رشد اقتصادی»، مجله معرفت فرهنگی اجتماعی، سال چهارم، شماره اول

10. زینالی، امیر اله، بررسی سیاست گذاری جمعیتی در جمهوری اسلامی ایران و تأثیر آن بر قدرت ملی کشور، پ‍ای‍ان ن‍ام‍ه کارشناسی ارشد علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز، 1388

11. سمیعی نسب، مصطفی، ترابی، مرتضی (1389 )، «شاخص ها و سیاست های جمعیتی در ایران»، فصلنامه برداشت دوم، سال هفتم، دوره هجدهم، شماره پیاپی 11 و 12

12. شیخی، محمدتقی (1380)، مبانی و مفاهیم جمعیت شناسی، شرکت سهامی انتشار، تهران

13. شیرازی خواه مرضیه (1389)، بررسی وضعیت و قوانین موجود مربوط به سالمندان در ایران، پایان نامه دوره کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی گروه آموزش سالمندان

14. قاسمی نیایی، فاطمه (1379)، بررسی مؤلفه های انطباق پذیری زوجین در دوران سالمندی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی

15. نش، کنت، اسکات، آلن (1394)، راهنمای جامعه شناسی سیاسی، ج 2، پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران

16. نیکوقدم، مسعود، هوشمند، محمود، همایونی فر، مسعود، سلیمی فر، مصطفی (1392)، «بررسی تأثیر ساختار سنی جمعیت بر درآمد سرانه» (با تأکید بر نقش جمعیت در عرضه نیروی کار و سرمایه انسانی) فصلنامه علمی، پژوهش مطالعات اقتصادی کاربردی ایران، سال دوم، شماره 6

17. مشایخی، مهرنوش، پیش بینی جمعیت در 1400 و تأثیر آن بر صندوق بازنشستگی تأمین اجتماعی کشور، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال، 1375

18. نیکبخت، عیسی، عوامل اجتماعی، اقتصادی، مرتبط با سالمندان فعال، رساله کارشناسی ارشد مددکاری اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی،1395

19. ویلیس، کتی (1393)، نظریه ها و تجربه های توسعه، ایمانی جاجرودی، حسین و پوررجب، پیمان، انتشارات پژواک، تهران

20. Cincotta,Richard, Sadjadpour, Karim(2017) IRAN IN TRANSITION: The implications of the Islamic Republic’s changing demographics.: https://carnegieendowment.org/2017/12/18/iran-in-transition-implications -of -islamic -republic-s-changing-demographics-pub-75042

21. Noroozian,Maryam(2012). The elderly population in iran: an ever growing concern in the health system. Iranian journal of psychiatry and behavioral sciences ,vol6 (2),1.

22. Kousheshi,Majeed,Khosravi,Ardeshir,Alizadeh,Mahtab,Torkashvand,Mohammad.Aghaei.Nazanin(2014).Population ageing in IR Iran. New York, NY: United Nation Population Fund: https://iran.unfpa.org /sites /default /files/pub-%20Ageing%20in%20I.%20R.%20Iran2.pdf

23. F. Roudi, Iran Is Reversing Its Population Policy , Program Director for the MENA Region, Population Reference Bureau, (2012): https://www. wilsoncenter. org /publication/iran-reversing-its-population-policy

پی نوشت ها:

[1] Bottomore T. B

[2] Foucault. M

[3] برخی دانشمندان در کنار عامل سن عنصر جنسیت را نیز دارای چنین ویژگی هایی دانسته اند.

[4] Baby Boomers

[5] Replacement Rate

[6] Median Age

[7] Age index

[8] تامین اجتماعی یک نام عمومی برای نظام بیمه ای شامل بیمه کهولت سن، بازماندگان و ناتوانی است. بزرگترین مشکل تامین اجتماعی مشکل جمعیت است. تامین اجتماعی رهیافتی مهم و برنامه ای ضد فقر است. تامین اجتماعی یک برنامه ایستا نیست. در امریکا تمهیدات مربوط به کهولت سن در قانون تامین اجتماعی، به تنهایی به وسیله دولت فدرال اداره می گردد.

[9] از جمله دیگر یافته های این پژوهش این است که فرار مغزها در ایران با دیگر کشورها یک تفاوت عمده دارد و برخلاف بسیاری از کشورها که مهاجران آن ها اغلب کارگران هستند، مهاجران ایران را بیشتر افراد تحصیل و متخصص تشکیل می دهند. این افراد سالانه 150 هزار و از این مسیر سالیانه هزینه ای بالغ بر 150 میلیارد دلار خسارت به کشور ایران وارد می شود.

[10] گزارش بانک توسعه جهانی،2009/ http://www.investiniran.ir

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان