از جمله «جبهه مردمی نیروهای انقلاب» و «جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت». حمیدرضا ترقی در رابطه با ارزیابی فعالیتهای انتخاباتی گروهها و احزاب به ایلنا گفت: «هنوز آرایش سیاسی مشخصی در عرصه انتخابات شکل نگرفته است و همه چراغخاموش حرکت میکنند و تنها جبهه مردمی نیروهای انقلاب است که به صورت علنی فعالیتهایش را آغاز کرده است و همچنین حزب مؤتلفه نامزد خود را مطرح کرده و کارهای خود را بر آن اساس دنبال میکند. او گفت: «اکنون شاهدیم هر جمعی که گرد هم میآیند اسم آن را جبهه میگذارند و کاری هم ندارند که این جبهه متشکل از احزاب یا افراد و اقشار مختلف است که تشکیل شده». بهمن شریفزاده، روحانی نزدیک به احمدینژاد هم درباره چگونگی وضعیت کاندیداهای مطرح اصولگرایان مانند جلیلی، ضرغامی و قالیباف، به ایلنا گفت: «توجه به اساسنامه و شعارهای هر جریانی میتواند ما را به پاسخ نزدیک کند. فقدان اساسنامه یا اساسنامههای ضعیف و فاقد ساختار منطقی، شعارهای کممایه و بیپایه، گویای موسمیبودن یک جبهه یا تشکلهای سیاسی جدید است».
تلاش برای راضیکردن مصباح
اگرچه در ظاهر به نظر میرسد جبهههای قدیمی اصولگرایی در این مدت یکبهیک در حال اتصال به جبهه مردمی نیروهای انقلاباند و شعاع پوشش این جبهه در شهرها روبهافزایش است، اما این مانع ایجاد جبهههای جدید نشده است. نمونه آن هم «جبهه پیشرفت رفاه و عدالت» است که بعد از «جبهه مردمی نیروهای انقلاب» تشکیل شد. در واقع این اعلام پیوستنها و اخبار احداث شعبههای شبهحزبی «جبهه نیروهای مردمی انقلاب» در شهرهای کوچک و بزرگ لزوما به معنای جمعشدن همه اصولگرایان زیر چتر این جبهه نیست. تا جایی که مثلا جبهه پایداری نهتنها هنوز تصمیمی مبنیبر پیوستن به جبهه مردمی نیروهای انقلاب نگرفته است، بلکه گاه مواضعی در برابر آن گرفته که چندان خوشایند اصولگرایان نبوده است. مرضیه وحیددستجردی، سخنگوی جبهه مردمی نیروهای انقلاب پیش از این گفته بود: «برای جبهه پایداری احترام قائل هستیم و مذاکراتی در گذشته داشته و اکنون هم این مذاکرات به صورت جدی در جریان است. فکر میکنیم این مذاکرات به نتیجه مطلوب خواهد رسید و آنها را از دلسوزان نظام میدانیم». حجتالاسلام حسین جلالی، مسئول دفتر آیتالله مصباح هم دیروز گفت در سه هفته گذشته شخصیتهای زیادی با آیتالله مصباح دیدار کردهاند. مصباحیزدی پدر معنوی جبهه پایداری است که با طرح ایده «انتخاب اصلح» در انتخابات ٩٢ و پیش از آن در مسیر ائتلاف و اتحاد اصولگرایان، برای رسیدن به نامزد واحد، مانع ایجاد کرد. در انتخابات مجلس گذشته هم فهرست تهران اصولگرایان گروگان جبهه پایداری شد و با اینکه سهم خوبی از فهرست تهران گرفتند، اما نتیجه آن به ناکامی هم جریان پایداری و هم کل جریان اصولگرایی منجر شد. دیروز، جلالی با بیان اینکه «آقایان محسن رضایی، حدادعادل و ذوالقدر و حجتالاسلام رحیمیان از جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی با آیتالله مصباح دیدار کردند»، گفت: «هفته گذشته نیز آقایان بذرپاش، میرسلیم و بادامچیان با آیتالله مصباح دیدار کردند. همچنین قرار است در روزهای آینده علیرضا زاکانی، دبیر کل سابق جمعیت رهپویان و محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب مؤتلفه با رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی دیدار کنند». اگر نگاهی به برخی سخنان اعضای جبهه پایداری در یکی، دو ماه گذشته بیندازیم، آن وقت علت این دیدارهای متعدد با آیتالله مصباح یزدی مشخص میشود. فاطمه آلیا، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری ١٣ دی ماه گفته بود: «براساس تجربیات گذشته نباید اینطور باشد که در آستانه انتخابات عدهای دور هم جمع شوند مجموعهای را ایجاد کنند و بگویند ما کاروان وحدت هستیم؛ درحالیکه ممکن است مجموعهها و گروههای دیگر اصلا اطلاع نداشته باشند و این را بگویند که ما کاروان وحدت هستیم. هرکس به ما بپیوندد جزء طرفداران وحدت است و اگر نیاید با وحدت مخالف است. تجارب گذشته نشان داده که سازوکار وحدت مهم است نه شکل وحدت؛ بههرحال میشد که گروهها کار خودشان را دقیقه ٩٠ شروع نکنند؛ بلکه مدتها قبل با سعه صدر شروع کرده و سازوکار وحدت را نیز تعریف میکردند تا وحدتشان هم حداکثری باشد». او در نهایت گفته بود: «آنها (جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی) کار خودشان را میکنند ما هم که یک تشکل دیگر هستیم، کار خودمان را میکنیم». حسین اللهکرم، عضو هیئت مؤسس جمعیت انصار حزبالله هم پیش از این گفته بود: «اگر جبهه مردمی نیروهای انقلاب با جبهه پایداری انقلاب اسلامی هماهنگ و همراه باشد، ما هم با آنها همراه میشویم اما اگر این اتفاق رخ ندهد، کاری با جبهه نیروهای مردمی نداریم و فعالیتهایمان را با جبهه پایداری هماهنگ میکنیم».
2929