ماهان شبکه ایرانیان

هزینه‌های درمان کابوس بازنشستگان

با عبور از مرز ۵۰ سالگی، چالش‌های بسیاری برای ادامه زندگی خودنمایی می‌کند. سن ۵۰ سالگی مرز عبور از توانایی و سلامتی برای ورود به دوران ناتوانی، بیماری و مشکلات است. علم ثابت کرده که پس از ۵۰ سالگی

هزینه‌های درمان کابوس بازنشستگان

کوروش شرفشاهی - روزنامه‌نگار

 

تحریریه زندگی آنلاین : با عبور از مرز 50 سالگی، چالش‌های بسیاری برای ادامه زندگی خودنمایی می‌کند. سن 50 سالگی مرز عبور از توانایی و سلامتی برای ورود به دوران ناتوانی، بیماری و مشکلات است. علم ثابت کرده که پس از 50 سالگی، هر 10 سال، انسان 25 درصد عضلات خود را از دست می‌دهد و به همان میزان دچار ناتوانی و مشکلات می‌شود. برای آنکه انسان بتواند این دوران را تحمل کند، امتیازهایی در نظر گرفته شده که مهم‌ترین آن است که 50 سالگی سن بازنشستگی تعیین شده، به شرط آن‌که 30 سال سابقه پرداخت حق بیمه را داشته باشد،  در غیر این صورت باید همچنان به کار و تلاش ادامه دهد. تجربه تلخی که نمی‌توان نادیده گرفت، بروز انواع بیماری‌ها از سن 50 سال به بعد است. به همین دلیل میزان مراجعات این افراد به مراکز درمانی افزایش پیدا می‌کند، اما سؤال اینجاست که آیا بازنشستگان توان پرداخت هزینه‌های دارو و درمان را دارند.

بیشتربخوانید:

نگرانی از پیری جمعیت ایران

 

ناتوانی در مدیریت منابع

واقعیت انکارناپذیر این است که تورم روزافزون و آشفته بازار قیمت‌ها، امکان هرگونه مدیریت منابع مالی را از حقوق بگیران گرفته و کار به جایی رسیده که حقوق بگیران ناچار هستند زندگی خود را اولویت‌بندی کنند و چون قیمت‌ها سرسام‌آور شده و امکان مدیریت وجود ندارد، بازنشستگان ناچار هستند بسیاری از بخش‌های قابل توجه را از چرخه زندگی حذف کنند. یکی از سنگین‌ترین بخش‌های زندگی، هزینه‌های درمان است. توجه به بخش دارو و درمان باعث می‌شود تا یک بازنشسته از بخش‌های دیگر زندگی، همچون خوراک، پوشاک، تفریح، مسافرت، آموزش و بسیاری موارد دیگر چشم‌پوشی کند تا بتواند برای دردهای خود درمانی بیابد. برای آنکه به شرایط غیرقابل تحمل زندگی بازنشستگان پی ببریم، به یکی از مراکز درمان سازمان تأمین اجتماعی مراجعه کردیم و از بازنشستگانی که برای درمان مراجعه کرده‌اند، نظرخواهی کردیم.

 

دارو برای تحمل درد

یکی از بازنشستگانی که عصا به دست در انتظار رسیدن نوبت برای ویزیت پزشک است، در پاسخ به اینکه وضعیت درمان را چگونه توصیف می‌کنید گفت: به نظر شما من چند سال دارم؟ تعجب نمی‌کنید که در سن 65 سالگی عصا به دست شده و در انتظار نوبت ویزیت نشسته‌ام؟ وی با نشان دادن فیش حقوقی خود گفت: حقوق ماهیانه‌ای که به من پرداخت می‌شود، حدود 4 میلیون تومان است، اگر این مبلغ را به سی روز ماه تقسیم کنید، روزانه حدود 130 هزار تومان برای تأمین هزینه‌های زندگی به من پرداخت می‌شود. اکنون سؤال این است که یک پیرزن و پیرمرد با 130 هزار تومان می‌توانند زندگی کنند؟ این بازنشسته با اعلام اینکه در روزهای پایانی هفته، فرزندانم به همراه عروس، داماد و نوه‌ها به خانه ما می‌آیند گفت: برای یک مهمانی ساده می‌بایست 500 هزار تومان هزینه کنیم، یعنی حقوق 4 روز را برای یک وعده غذایی فرزندانم باید بپردازم، با این شرایط چگونه می‌توانیم بخش‌های دیگر زندگی‌مان را مدیریت کنیم؟ این بازنشسته با اعلام اینکه بچه‌ها از وضعیت اسفبار زندگی پدرشان خبر دارند گفت: هنگامی که فرزندانم به خانه ما می‌آیند، به بهانه‌های مختلف چیزی می‌خرند که باعث شرمندگی من و همسرم می‌شود، زیرا یک پدر خجالت می‌کشد که نمی‌تواند برای فرزندانش سفره پهن کند، اما چه کنیم که چاره‌ای نداریم؟ وی با اشاره به هزینه‌های سنگین دارو و درمان گفت: برای آنکه از خدمات پزشکی استفاده کنم، باید به مراکز ملکی درمانی سازمآن‌که درمان در آن‌ها رایگان است، مراجعه کنم، چرا که امکان استفاده از درمان بخش خصوصی با این هزینه‌های سر به فلک کشیده را ندارم. وی با تأکید بر اینکه هنگام استفاده از خدمات درمانی، ناچار هستم قبل از ساعت 6 صبح برای گرفتن نوبت به مراکز درمانی بروم گفت: از استراحتم می‌زنم و در هوای آلوده در گرمای تابستان و سرمای زمستان به مراکز درمانی مراجعه می‌کنم تا شاید دارویی بگیریم که بتواند دردها را برای من قابل تحمل کند.

 

انواع بیماری‌ها در سن کهولت

عضو هیئت‌مدیره کانون کارگران بازنشسته تهران با اعلام اینکه بازنشستگان در سن کهولت قرار دارند و با انواع بیماری‌ها رو به رو می‌شوند گفت: هر لحظه قسمتی از بدن بازنشسته دچار مشکل و بیماری می‌شود، بنابراین بازنشستگان در ماه چندین بار به پزشک مراجعه می‌کنند تا دردهایشان را درمان کنند، در این شرایط چگونه می‌توان به حقوق اکتفا کرد و انتظار داشت پاسخگوی تمام هزینه‌های زندگی باشد؟ وی با اعلام اینکه بازنشستگان به دلیل کهولت سن و بی‌توجهی به درمان ‌که ناشی از نداشتن توان مالی مناسب است، با انواع بیماری‌ها روبرو هستند گفت: یک بازنشسته ناچار است به مراکز ملکی سازمان مراجعه کنند که برای گرفتن نوبت و ویزیت پزشک، می‌بایست حداقل 3 تا 4 ساعت در مرکز درمانی سرگردان باشد، بنابراین از اداره کل درمان استان تهران خواهشمندیم شرایطی را در نظر بگیرند تا بازنشستگان به ویژه سالمندان، سریع‌تر خدمات درمانی و دارویی را دریافت کنند. سبزعلیان با اعلام اینکه توان جسمی یک بازنشسته روز به روز کاهش می‌یابد گفت: انتظار داریم بازنشستگان بالای 60 سال بدون نوبت پذیرش و درمان شوند، زیرا توان تحمل شرایط سخت انتظار مراکز درمانی را ندارند.

 بیشتربخوانید:

اهمییت پیشگیری ازپیری پـوست د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر میـانسالی

ساختن با درد تنها درمان

خانمی که در انتظار نوبت ویزیت نشسته، به میان صحبت ما می‌آید و می‌گوید: هیچ کس از وضعیت زندگی دیگران خبر ندارد و هر کس گمان می‌کند خودش در بدترین شرایط زندگی می‌کند. وی با یادآوری گذشته زندگی خود می‌گوید: در 17 سالگی ازدواج کردم و 19 سالم بود که با داشتن دو فرزند، شوهرم را در سانحه کار از دست دادم. همان موقع بستگان من گفتند که در سنین جوانی به فکر آینده‌ات باش، بچه‌ها را به خانواده شوهرت بده و به فکر تشکیل خانواده جدید باش، اما نپذیرفتم، در حالی که هیچ منبع درآمدی نداشتم و پدر و مادرم نیز توان مالی برای تأمین هزینه‌های زندگی من را نداشتند، بنابراین ناچار شدم در یک کارخانه مشغول به کار شوم و نگهداری از فرزندانم را به مادرم سپردم. وی با اعلام اینکه پس از سی سال کار، بازنشست شدم گفت: اکنون 5 میلیون و 800 هزار تومان حقوق بازنشستگی می‌گیرم، در حالی که با این مبلغ نمی‌توان زندگی را مدیریت کرد. این خانم بازنشسته با اعلام اینکه پسرم و دخترم ازدواج کردند و تشکیل خانواده دادند گفت: متأسفانه پسرم در سن چهل سالگی بل یک خودرو در خیابان تصادف و خودرو فرار کرد، از همان موقع در نتیجه این تصادف و ضربه‌ای که به سر پسرم خورد و فشاری که به کمر و ستون فقراتش آمد، از حالت یک زندگی معمولی خارج و معلول شد. این خانم با اعلام اینکه همسر پسرم بعد از دیدن شرایط زندگی او، طلاق گرفت و رفت، گفت: پسرم دو دختر و یک پسر دارد. اکنون پسرش در سربازی است و یکی از دخترانش نامزد کرده که تمام هزینه‌های زندگی آنان را با همین حقوق 5 میلیون و 800 هزار تومان تأمین می‌کنم. وی با اعلام اینکه هیچ چاره‌ای به غیر از کار کردن ندارم گفت: اکنون به خانه‌های مردم می‌روم و کار نظافت انجام می‌دهم. با چند آپارتمان صحبت کردم که در طول ماه برای نظافت به آنجا می‌روم و پولی که از آن‌ها می‌گیرم، کمک هزینه‌ام می‌شود. وی با نشان دادن دست‌هایش می‌گوید: این دست یک زن است؟ بدترین کارگرها هم این‌گونه دست‌های زبر و زمختی ندارند، اما چاره‌ای به غیر از کار کردن برایم نمانده است. وی با اعلام اینکه از درد زانو و کمر شب‌ها خواب ندارم گفت: برای آنکه بتوانم این درد را تحمل کنم، بارها به پزشک مراجعه کرده‌ام، اما تشخیص پزشکان این است که تمام این دردها از عوارض پیری و البته کار طاقت فرساست. این خانم بازنشسته افزود: تنها درمانی که برای من باقی مانده، خوردن مسکن برای تحمل درد است تا بتوانم کارم را انجام بدهم. این خانم با اعلام اینکه از صبح زود برای گرفتن نوبت به مرکز درمانی تأمین اجتماعی آمده است گفت: هر بار که به متخصص ارتوپد مراجعه می‌کنم، به من می‌گوید آمدن شما بی‌فایده است، درد شما درمانی ندارد و باید با این درد بسازید، اما آن‌قدر تحمل درد برایم مشکل است که به امید آنکه شاید اتفاق خاصی بیفتد، به پزشک مراجعه می‌کنم.

 بیشتربخوانید:

جزییات تازه درباره همسان‌سازی حقوق بازنشستگان

پول داشتن شرط درمان

یک بازنشسته دیگر که به حرف‌های ما گوش می‌داد، وارد بحث می‌شود و می‌گوید: در تمامی دنیا معنای بازنشستگی رفتن به مسافرت، تفریح و خوش‌گذرانی است، اما در کشور ما بازنشستگی اول بدبختی است. وی با اعلام اینکه چهار فرزند دارد و تنها توانسته یک دخترش را شوهر بدهد می‌گوید: دو پسر و یک دختر در خانه دارم که پسرانم بیکار هستند. این بازنشسته درخصوص مراجعه به درمانگاه می‌گوید: هر روز به یک دلیل به درمانگاه مراجعه می‌کنم. قند دارم، آرتروز امکان نشستن و حتی خوابیدن را از من گرفته و دائم درد می‌کشم، فشار خون بالا هم دارم و خلاصه آنکه هر دردی دارم و می‌بایست دائم تحت نظر پزشک باشم. وی با اعلام اینکه پزشکان بارها هشدار داده‌اند که فشار خون و قند، بخش‌های دیگر بدن همچون قلب و کلیه‌ها را تهدید می‌کند گفت: امکان کنترل این بیماری‌ها برای یک بازنشسته وجود ندارد و تقدیر من را این‌جوری نوشته‌اند. وی با اشاره به اینکه چندی پیش یکی از بستگانش آدرس پزشک متخصصی را به وی داده بود گفت: در تماس با مطب پزشک، منشی به من گفت که ویزیت 400 هزار تومان است، یک سری آزمایش می‌دهیم که حداقل دو میلیون تومان هزینه دارد و باید آزاد انجام بدهید. داروهایی هم تجویز می‌کنیم که همه خارجی هستند و امکان خرید آن با دفترچه بیمه وجود ندارد. در یک حساب سر انگشتی متوجه شدم که در نوبت اول مراجعه به این پزشک، حداقل باید چهار میلیون تومان بپردازم! آخر من بازنشسته بدبخت با حقوق 5 میلیون تومان، چگونه می‌توانم چهار میلیون تومان برای یک نوبت مراجعه به پزشک هزینه کنم؟ آیا با یک میلیون تومان باقیمانده می‌شود در این مملکت زندگی کرد؟ این بازنشسته از وضعیت نامناسب دارو و درمان در کشور انتقاد کرد و گفت: هنگامی که قرار است به پزشک خصوصی مراجعه کنم، تازه متوجه می‌شوم که چقدر در این مملکت تبعیض وجود دارد. چرا باید یک نفر بتواند به سادگی برای یک ویزیت، چهار میلیون تومان برای یک روز هزینه کند و من نوعی حتی از فکرش خواب هم نداشته باشم؟ وی با اعلام اینکه منشی آن پزشک متخصص اعلام کرده بود که اگر نوبت ویزیت می‌خواهید، یک ماه دیگر به شما نوبت می‌دهم گفت: یعنی در این مملکت افراد بسیاری هستند که به سادگی 4 میلیون تومان برای یک نوبت درمان هزینه می‌کنند و افرادی هم مثل من هستند که با درد و بیماری باید بسازند، چون پول هزینه‌های بیمارستان را ندارند.

 

نگران بروز بیماری جدی

یکی دیگر از بازنشستگان با انتقاد شدید از وضعیت درمان ملکی سازمان تأمین اجتماعی گفت: نوک انگشتان دستم گزگز می‌کند، برای بالا و پایین رفتن از پله‌ها زانوهایم توان ندارد، چهار پله را که بالا می‌روم، به نفس‌نفس می‌افتم، اما هیچ چاره‌ای ندارم. وی با اشاره به اینکه پزشک برای کمر و زانوهایش ام.آر.آی نوشته است گفت: برای ام.آر.آی چهار ماه دیگر به من نوبت دادند اگر هم بخواهم یک آم.آر.آی را به صورت آزاد انجام بدهم، باید 500 هزار تومان بپردازم، آخر من بازنشسته که روزی 200 هزار تومان حقوق می‌گیرم، چگونه می‌توانم برای یک آم.آر.آی 500 هزار تومان بپردازم؟ این بازنشسته با تأکید بر اینکه زندگی برای بازنشستگان به مرگ تدریجی تبدیل شده است گفت: روزی صد بار از خدا آرزوی مرگ می‌کنیم، زیرا دردهایی داریم که اگر پول داشتیم، قابل درمان بود اما چون پول نداریم، باید با درد و بیماری بسازیم. وی با یادآوری اینکه سی سال در کارخانه ریخته‌گری کار کرده است گفت: در تمامی سال‌هایی که پای کوره ریخته‌گری جان کندم، فقط یک سؤال ذهنم را مشغول می‌کرد که معنای جهنم چیست و آیا جهنم از زندگی من سوزان تر است؟ وی با یادآوری اینکه در طول روز چندین بار لباس را از تن بیرون می‌آوریم و عرق آن را می‌گرفتیم گفت: آن‌قدر عرق می‌کردیم که گویی داخل استخر افتاده‌ایم. وی با اعلام اینکه گمان می‌کردم بازنشستگی ابتدای آرامش و آسایش است گفت: اکنون برای آنکه بتوانم هزینه‌های زندگی را پوشش بدهم، در یک شرکت آبدارچی شدم و باید مقابل دختر و پسرهایی چایی بگذارم و زیر پایشان را تی بکشم که بسیار کوچک‌تر از دختر و پسرهای خودم هستند. وی با تأکید بر اینکه نگران روزی هستم که به یک بیماری جدی مبتلا شوم گفت: در این صورت یا باید خانه آم را بفروشم و خرج درمانم کنم یا رو به قبله بنشینیم و منتظر مرگ باشم.

 بیشتربخوانید:

ورزش راهکار کم‌هزینه درمان آرتروز

تحمل تنها راه چاره

شرایط دارو و درمان، قیمت‌های سر به فلک کشیده و مافیای دارو در کشور نشان می‌دهد که چاره‌ای برای دهک‌های پایین جامعه باقی نمانده و باید با دارو و درمان خداحافظی کنند و تنها چیزی که برای آنان باقی می‌ماند، تحمل، تحمل و تحمل است، زیرا توان مالی برای تأمین هزینه‌های درمان ندارند. تورم و گرانی به اندازه‌ای وحشتناک شده که سفره‌های بازنشستگان حتی از حداقل‌ها خالی شده است. اگر به سیاه نمایی متهم نشویم، به اعتراف بسیاری از بازنشستگان، در سفره بازنشستگان فقط نان خالی می‌تواند وجود داشته باشد و اگر بخواهد برای یک روز مقداری رنگین‌تر شود، برای بقیه ایام ماه حتی نان خالی را هم ندارند.

 

پس لرزه حذف ارز دولتی گریبان گیر دارو

در این رابطه نماینده کانون کارگران بازنشسته تهران در کمیته بیمه و درمان با انتقاد شدید از تصمیمات غیرمنطقی دولت که باعث افزایش تورم و گرانی می‌شود گفت: قیمت دارو به اندازه‌ای بالا رفته که خرید آن بر روی بازنشستگان به ویژه حداقل بگیران امکان‌پذیر نیست و ناتوانی در تأمین هزینه‌های دارو و درمان، باعث بیماری و مرگ بازنشستگان شده است.مجید سبزعلیان با ابراز تأسف از اینکه دولت خلاف آنچه در ایام انتخابات وعده داده بود، رفتار می‌کند گفت: دولت نه تنها تاکنون نتوانسته تورم و گرانی را کنترل کند، بلکه با تصمیمات غیرمنطقی و احساسی، به تورم و گرانی دامن زده است.وی با اشاره به حذف ارز 4200 تومانی و تبعات آن بر بازار گفت: اولین پس لرزه حذف ارز 4200 تومانی گریبان گیر دارو شده است، به نوعی که امروزه قیمت ‌دارو سر به فلک کشیده و تهیه آن برای همگان امکان‌پذیر نیست.عضو هیئت‌مدیره کانون کارگران بازنشسته تهران با اعلام اینکه بیش از 60 درصد بازنشستگان حداقل بگیر هستند گفت: بازنشسته‌ای که با حقوق ناچیز در تأمین هزینه‌های زندگی ناتوان مانده، چگونه می‌تواند به فکر دارو و درمان باشد.

 

هزینه سر به فلک کشیده ویزیت پزشکان

سبزعلیان با ابراز تأسف از روند آشفتگی در بازار دارو و درمان در کشور گفت: در حالی که دستمزد کارگران 57 درصد افزایش پیدا کرده، چگونه می‌توانند هزینه ویزیت پزشکان را که در یک تصمیم غیرمنطقی رشد وحشتناکی داشته، بپردازند یا هزینه‌های دارو که در نتیجه تصمیمات غلط برای حذف ارز دولتی گران شده را تأمین کنند.وی با اعلام اینکه درمان برای بازنشستگان به صورت ناقص انجام می‌شود گفت: فقط برای آنکه یک بازنشسته از منزل تا بیمارستان برود و برگردد، باید 100 هزار تومان کرایه بدهد. در این شرایط چگونه می‌تواند هزینه‌های میلیونی خرید درمان و دارو را بپردازد.

درمان‌های سلیقه در مراکز درمانی

عضو هیئت‌مدیره کانون کارگران بازنشسته تهران با هشدار نسبت به اینکه درمان در مراکز ملکی سازمان هم سلیقه‌ای شده است گفت: بیمارستان میلاد دو داروخانه دارد که در یک داروخانه، دارو را به قیمت آزاد و داروخانه دیگر دارو را با تعرفه تأمین اجتماعی ارائه می‌دهد، این در حالی است که هر دارویی را بخواهیم بگیریم، باید به داروخانه آزاد مراجعه کنیم و آن‌قدر دارو با تعرفه بیمه‌ای در داروخانه تأمین اجتماعی وجود ندارد که با استقبال روبرو شود.وی با ابراز تأسف از شیوع بیماری‌های خاص برای بازنشستگان و اعضای خانواده آن‌ها گفت: از یک سو قیمت دارو و درمان برای بیماران خاص بسیار بالاست و از سوی دیگر شرایط سختی را به زندگی آنان تحمیل می‌کند، به همین دلیل بسیاری از بازنشستگان و مستمری بگیران مبتلا به بیماری خاص، دائم به کانون مراجعه می‌کنند تا کمک‌های غیرمستقیم دریافت کنند، این در حالی است که کانون توان پرداخت کمک هزینه بلاعوض به این بیماران را ندارد.سبزعلیان خواستار توجه و کمک اداره کل درمان استان تهران به بیماران خاص شد و گفت: از مدیرکل درمان دکتر عدلی انتظار داریم ردیف بودجه‌ای را در نظر بگیرد تا برای بیماران خاصی که حقوق ناچیزی دارند و در تأمین هزینه‌های زندگی با چالش روبرو هستند، کمک‌هایی اختصاص یابد.وی با طرح این پرسش که بازنشسته حداقل بگیری که ماهیانه 5 میلیون تومان به پایین دریافتی دارد، چگونه می‌تواند ویزیت 200 هزار تومانی پزشک را بپردازد گفت: بیش از 60 درصد بازنشستگان حداقل بگیر هستند که روزانه 130 هزار تومان حقوق می‌گیرند. اگر این افراد بخواهند ویزیت یک پزشک متخصص را بدهند برای دو روز حتی برای نان هم پولی نخواهند داشت، وای به روزی که بخواهند هزینه‌های سرسام‌آور دارو را بپردازند.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان