ماهان شبکه ایرانیان

هرآنچه باید درباره عملیات امام مهدی(عج) بدانید؛

ابتکار دایی همتی برای گره‌گشایی از یک عملیات

تخریب پل جادۀ سوسنگرد-بستان در همان روزهای اشغال و آزادسازی، مانع و مشکل اصلی اجرای عملیات به­‌حساب می­‌آمد. مشکلی که با درایت و توانمندی «فتح­‌الله همّتی» مشهور به دایی همّتی برطرف شد.

به گزارش مشرق، آنچه در ادامه می‌خوانید، گزارشی است که شما را با یکی از مهمترین اما گمنام‌ترین عملیات‌های دوران دفاع مقدس آشنا می‌کند؛ عملیاتی به‌نام مبارک «امام مهدی(عج)».

زمستان 59 به روزهای پایانی‌اش نزدیک میشد. ایران روزهای سخت و پراضطرابی را تجربه می‌کرد. چندماهی از ورود ارتش عراق به خوزستان می‌گذشت و اخبار امیدوار کنندۀ چندانی از میادین نبرد به‌گوش نمی‌رسید. بعثی‌ها خرمشهر را اشغال و آبادان را محاصره کرده بودند. شهرهای دشت‌آزادگان هم وضعیت مطلوبی نداشتند. بستان همان روزهای نخست شعله‌ور شدن آتش جنگ به اشغال دشمن درآمد و هویزه در دیماه به‌دست آنها افتاد. ارتش صدام پس از تسلط بر هویزه تمام ساختمان‌های آن را تخریب کرد و شهر به یک ویرانه تبدیل شد. با این وجود مردم و رزمنده‌ها از همان مهرماه با تمام توان شهر را حفظ نمودند و اجازه ندادند سوسنگرد که فاصلۀ زیادی با بستان و هویزه ندارد به دست دشمن بیفتد. درواقع پای ارتش صدام به سوسنگرد رسید امّا نیروهای مردمی و نظامی ایران خیلی زود با حماسه‌ای کم‌نظیر و ماندگار شهر را پس گرفتند.

ابتکار «دایی همتی» برای گره‌گشایی از یک عملیات

مسیر چذابه-سوسنگرد-اهواز یکی از محورهای هجوم بعثی‌ها برای اشغال اهواز بود امّا علیرغم حملات چندباره با مقاومت جدّی و سرسختانۀ رزمنده‌های ایرانی مواجه شدند و برنامۀ عبورشان از سوسنگرد ناکام ماند.

حالا بعد از چیزی نزدیک به پنج‌ماه بچه‌ها با طراحی عملیاتی به‌نام مبارک «امام مهدی(عج)» خودشان را آماده می‌کردند برای برگرداندن ورق جنگ. یعنی بیرون آمدن از لاک دفاعی و حمله به دشمن. ایدۀ این عملیات در راستای اندیشه‌های حسن باقری مسئول اطلاعات ستاد عملیات جنوب سپاه شکل گرفت که می‌گفت سپاه باید از شبیخون زدن فراتر برود و وارد مرحلۀ طراحی عملیات‌های هدفمند و بزرگ بشود. از سوی دیگر رزمنده‌ها بیشتر از این نمی‌توانستند رکود چندماهه جنگ و حضور متجاوزین در جبهۀ سوسنگرد را تحمل کنند. قطعاً پیروزی چنین طرحی قادر بود علاوه بر حفظ منطقه و تأمین امنیت شهر، خودباوری و روحیۀ رزمنده‌ها را هم بالا ببرد.

عراقی‌ها در غرب سوسنگرد خط پدافندی تشکیل داده بودند. پاسدارهای مدافع شهر برای عقب‌راندن و ضربه زدن به دشمن روش‌های کلاسیک جنگ را گذاشتند کنار و رفتند به سراغ تاکتیک‌های ابتکاری و چریکی. آنها پس از تحلیل شرایط شش ماه گذشتۀ جنگ به این نتیجه رسیدند که با یک عملیات محدود غیرکلاسیک دشمن را غافلگیر کنند. طراحی چنین عملیاتی در آن روزهای پرالتهاب، شجاعت و امیدواری بالایی نیاز داشت؛ چیزی که در وجود بچه‌های سپاه به وفور دیده می‌شد. حرکت مخفیانه به سمت دشمن دغدغۀ مهم پاسدارها بود که برای رفع آن اقدام به حفر کانال نمودند؛ کانالهایی که با سختی و دشواری زیاد به‌وسیلۀ بیل و کلنگ کنده شدند.

استاد شهید آقا سیدمرتضی آوینی در مستند یادی از گذشتۀ جنگ تلاش رزمنده‌ها برای احداث کانال‌های عملیات امام مهدی(عج) را اینگونه توصیف کرده‌اند: «روزها و روزها، یک کار مداومِ یکنواخت و بسیار دشوار. اگر انسان آفاق لایتناهای امیدبخش آن سوی وجود محدود خویش را در نیابد، هرگز نخواهد توانست این‌همه صبورانه، روزها و روزها، تنها کلنگ بزند و خاک‌ها را با بیل بیرون بریزد و بعد باز هم کلنگ بزند و آن‌گاه خاک‌ها را بیرون بریزد و باز هم...»

ابتکار «دایی همتی» برای گره‌گشایی از یک عملیات

حفر کانال تنها اقدام خلاقانۀ رزمنده‌ها برای این عملیات نبود. تخریب پل جادۀ سوسنگرد-بستان در همان روزهای اشغال و آزادسازی، مانع و مشکل اصلی اجرای عملیات به‌حساب می‌آمد. مشکلی که با درایت و توانمندی «فتح‌الله همّتی» مشهور به دایی همّتی برطرف شد. دایی نجّار زبردست برودجردی بعد از هجوم سراسری بعثی‌ها خودش را به خوزستان رساند تا نقشی در دفاع از مملکت و انقلاب داشته باشد. یک شعبه از رودخانۀ کرخه در شمال سوسنگرد جدا شده و از غرب شهر می‌گذشت. تا آنموقع رزمنده‌ها برای عبور از عرض 85 متری رودخانه سوار قایق‌های چوبی می‌شدند که برای حملۀ غافلگیرانۀ دویست نفره اصلاً مناسب به‌نظر نمی‌رسید. قرار بود دویست رزمنده مثل برق و باد از روی پل و داخل کانالها بگذرند و بریزند روی سر عراقی‌ها. به‌همین دلیل سرعت حرکت نیروها اهمیّت بالایی در موفقیت نقشۀ عملیات داشت. همّتی دو ردیف سیم بوکسل از اینطرف رود به آنطرفش کشید و پایه‌های آن را با سیمان محکم کرد. بچه‌ها با قایق سیم‌ها را بردند آن‌سمت رودخانه. همزمان بعثی‌ها منطقه را به توپ بستند. چندنفری از مدافعین شهر زخمی شدند ولی کار متوقف نشد. سیم‌ها که سر جایشان محکم شدند آقای نجار با کمک دیگر رزمنده‌ها تخته‌های سه متری را ابتدا به هم و سپس به سیم‌های بوکسل متصل کرد. برای ثابت ماندن و تکان نخوردن پل هم غواص‌ها آن را با سیم بوکسل چسباندند به کف رودخانه.

کم‌کم همه‌چیز مهیا شد؛ از کانال‌ها گرفته تا پل و نیروهای عمل کننده. تیم‌های شناسایی با رصد اطلاعاتی دشمن فهمیده بودند که عراقی‌ها از خوف شبیخون شبها تا صبح بیدارند و پست‌های نگهبانی صبح‌گاهی آنها هوشیار نیست. به‌همین سبب مقرر شد حمله در ساعات نخست روز انجام شود.

بالأخره در سحرگاه روز بیست و ششم اسفندماه 59 بچه‌های سپاه آمادۀ انجام عملیات شدند. پیش از شروع نبرد، نافله خواندن و تضرع رزمنده‌ها دیدنی بود چرا که می‌دانستند تمام تدابیر و اقدامات انجام شده بدون توکل به خدای متعال و توسل به حضرات معصومین علیهم‌السلام عقیم و ناقص است. خورشید که کاملاً بالا آمد، نیروهای عمل کننده با سلاح‌های انفرادی و دوشپرتاب آرپیجی از داخل کانالها خودشان را به نزدیکی نیروهای دشمن رساندند. فرماندهی نبرد را عزیز جعفری برعهده داشت. عملیات امام مهدی عجل‌الله تعالی فرجه الشریف رأس ساعت 7:30 دقیقه با رمز «الله‌اکبر» آغاز گردید. طبق برنامه ابتدا توپخانۀ ارتش به مدّت 15 دقیقه مواضع بعثی‌ها را زیر آتش گرفت و سپس گردان «شهید حسین علم‌الهدی» با استعداد کمتر از 200 رزمنده، زد به دل دشمن. علم‌الهدی و یارانش مدتی قبل از امام مهدی(عج) یعنی شانزدهم دی‌ماه خیلی مظلومانه در حماسۀ دفاع از شهر هویزه به شهادت رسیدند. غم شهادت آنها داغ سنگینی بر دل مدافعین سوسنگرد گذاشت.

ابتکار «دایی همتی» برای گره‌گشایی از یک عملیات
شهید اسحاق عزیزی در میان رزمندگان

نیروها در میدان به اسحاق عزیزی و علیرضا نوری سپرده شدند. اسحاق عزیزی مبتکر و طراح کانال‌های استفاده شده در عملیات هم بود. همه‌چیز طبق برنامه‌های پیش رفت و بچه‌ها عراقی‌ها را غافلگیر نمودند. حدود 140 نفر از سربازان بعثی کشته و زخمی شدند و 60 نفرشان به اسارت پاسدارها درآمدند. اضافه بر این رزمنده‌های گردان شهید علم‌الهدی 30 دستگاه تانک و نفربر، 7 دستگاه خودرو و 2 دستگاه ماشین‌آلات راهسازی دشمن را از بین بردند. تعداد کمی از ادوات زرهی ارتش صدام هم به غنیمت گرفته شد. 20 نفر از رزمنده‌های سپاه پاسداران هم در این نبرد به شهادت رسیدند.

ابتکار «دایی همتی» برای گره‌گشایی از یک عملیات
شهید علیرضا نوری

یاران اسحاق عزیزی بعد از وارد کردن ضربه به دشمن مطابق نقشۀ عملیات عقب‌نشینی کردند و برگشتند به داخل سوسنگرد. این بازگشت هم، توجیه منطقی داشت؛ قاعدتاً نیروهای کم تعداد ایرانی مدت زیادی نمی‌توانستند در برابر لشکر زرهی دشمن دوام بیاورند. به همین سبب و به منظور تکرار نشدن تجربۀ تلخ شهادت علم‌الهدی و یارانش، فرماندهان عملیات خیلی سریع نیروهایشان را برگرداندند به نقاط امن شهر. نیروهای عمل کننده با لب‌های خندان و چشم‌های خوشحال خودشان را رساندند به اردوگاه خودی.

آقا سید مرتضی که خودش شاهد عینی ماجراست آن دقایق را اینگونه بیان نموده‌اند: « رزمندگان پیروز به سوسنگرد باز می‌گردند در حالی که باهم دعای فتح مکه را می‌خوانند: لا اله الا الله، الهاً واحداً و نحن له مسلمون...». سایر مدافعین شهر با شور و شوق رفتند به استقبال‌شان. یکی از آورده‌های قابل اعتنای عملیات امام مهدی علیهم‌السلام بالارفتن اعتمادبنفس و زبانه کشیدن آتش امید در دل رزمنده‌ها بود.

ابتکار «دایی همتی» برای گره‌گشایی از یک عملیات
عزیز جعفری

سه روز بعد عزیز جعفری برای شرکت در یک جلسۀ مهم به اهواز فراخوانده شد. شرح آن جلسه به نقل از خود ایشان در کتاب «نبرد امام مهدی(عج)» اینگونه آمده است: «دیدم تعداد زیادی از فرماندهان سپاه که هر یک از آنها مسئولیت یکی از محورهای عملیاتی سپاه را در جبهه‌های خوزستان را برعهده داشتند، آنجا جمع‌اند. با برخی از فرماندهان اولّین بار بود که آشنا می‌شدم. افرادی مثل حسین خرازی، احمد کاظمی، مرتضی قربانی، دکتر مجید بقایی، مرتضی صفار، محمدجعفر اسدی و حجت‌الاسلام مصطفی ردانی‌پور. آنها به قرارگاه گلف آمده بودند تا من تجربۀ عملیاتی را که انجام داده بودیم، برای آنها تشریح کنم. می‌شود گفت آن نشست در حکم جلسۀ انتقال تجربه بود. فکر می‌کنم ایدۀ تشکیل آن را هم حسن باقری داده بود. [لذا در حالی که ...] کمی دچار اضطراب شده بودم رفتم پای تخته سیاه و کل ماجرای عملیات امام مهدی(عج) را، جزء به جزء، از مرحلۀ شناسایی تا کندن کانال و طراحی عملیات و نحوۀ زدن به خط و چگونگی بازگشت نیروها به خط خودی، برای فرماندهان محورها بازگو کردم. آنها هم با دقّت حرف‌هایم را گوش می‌دادند و بعضی جاها یادداشت برمی‌داشتند.»

بعد از جلسۀ یاد شده به فرماندهان حاضر مأموریت داده می‌شود که در محورهای خودشان چیزی نظیر نبرد سوسنگرد را اجرا کنند. به این ترتیب عملیات کوچک امام مهدی(عج) تاکتیک رزمی سپاه و تفکرات فرماندهان آن را تغییر داد. به‌قدری که عملیات‌های بزرگ سال 1360 با الگوی کلّی آن طراحی شدند. جدای از این دستاورد عظیم، عملیات فوق اعتماد مسئولین به نهاد نوپای سپاه در بُعد طراحی هدفمند و اجرای دقیق برنامه‌ها را بیشتر کرد. عملیات امام مهدی(عج) نشان داد که پیروزی در شرایطی نابرابر بهشرط توکل و تدبیر و تلاش دور از دسترس نیست.

خبر پیروزی مدافعین سوسنگرد خیلی زود به سایر رزمنده‌های حاضر در خوزستان رسید و باعث امیدواری آنها شد. فردای آن‌روز روزنامه‌های پرتیراژ کشور با تیترهای درشت موفقیت عملیات امام مهدی(عج) را به اطلاع مردم رساندند.

*حمید بناء

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان