سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
"حل مسائل منطقهای و زندگی عادی جهانی"
سخن درستی که در دولت روحانی بد فهمیده شد!
علی ربیعی، فعال چپ و از مقامات دولت روحانی به تازگی در یادداشتی نوشته است: همه ما باید کارگزاران امروز را در فهم مسائل یاری کنیم برای نیل به مسیری که منفعت ملت ایران در آن است. این روشی است که امروز به مصلحت همه مردم و ایران بزرگ است. امروز از هر حرکتی برای حل مسائل منطقهای حمایت کنیم. از دوستی و نزدیکی با مصر، عربستان، قطر، امارات، کویت و همه کشورهای دور و نزدیک حمایت کنیم. امروز از پیوستن احتمالی امریکا به برجام هم حمایت کنیم. باید بگذاریم آنانی که امروز در مسند کار نشستهاند، با سرودی پیروزمندانه مسائل خارجی را به جلو ببرند - هرچند معتقدم حل مسائل خارجی بدون حل مسائل داخلی بسیار مشکل خواهد بود- اما همین اقدامات را هم باید ارج بنهیم و به هر شکلی که میتوانیم حمایت کنیم.
به گزارش اعتمادآنلاین، او میافزاید: ما از جهان فاصله گرفتهایم و فاصله گرفتن از جهان یعنی محروم کردن مردم کشور و آینده مملکت از حق و حقوقشان در اقتصاد جهان. هر حرکتی از سوی دولت برای پیوستن به زندگی عادی جهانی را باید قویا حمایت کنیم.[1]
*کلمات آقای ربیعی در ظاهر مسئله "کلمه حق" هستند لکن دقت شود که ربیعی و دوستان ربیعی در دوران دولت روحانی از این کلمات حق، اراده باطل کردند و به مرزی رفتند که در آن به آمریکا گفته شد: کدخدا!
حتما نباید منزوی بود و حتما باید از روابط دیپلماتیک حمایت کرد. لکن به شرط عقلانیت و ایضا به شرط تعیین اولویت بین داخل یا خارج!؟
اشتباه ربیعی و دوستان او در دولت اعتدال این بود که در وهله اول، با ندیده گرفتن دشمنیهای آمریکا وارد وادی خطرناکی به نام توافق به هر قیمتی یا همان "برجام روحانی" شدند که اولا هیچ دستاوردی نداشت، ثانیا در مواردی موجب خفّت آنان شد و ثالثا سببساز تحریم و کاهش سرعت پیشرفت ایران شد.
در وهله دوم نیز ربیعی و دوستان ربیعی مرتکب این اشتباه فلسفی شدند که در تعیین اولویت بین داخل یا خارج؛ حلّاجی و مباحثه لازم را به عمل نیاوردند و با کنار گذاشتن "گزینه عقلانی داخل" اولویت را به خارج دادند و شد آنچه نباید میشد.
دقت شود که مسئله "زندگی عادی جهانی" بیش از هرچیز خواسته اسلام ناب و انقلاب اسلامی است لکن استکبار آمریکا، سبعیت رژیم صهیونیستی، دست داشتن برخی کشورهای منطقه در پروژه تکفیر و جنگطلبی اروپا فعلا مانع تحقق این امر است فلذا ضمن مبارزه با این موانع باید دانست که هیچکس نمیتواند مفاهیمی مثل بردگی، ظلمپذیری، اجنبیخواهی و ذبح استقلال و آزادی و دین مردم را بعنوان زندگی عادی جلوه دهد!
***
به روایت زاکانی بخوانیم
چرا اجاره و خرید مسکن برای برخی آرزو شد؟
علیرضا زاکانی، شهردار تهران، روز شنبه گذشته طی سخنانی پیرامون وضعیت مسکن در تهران گفته است: تأمین مسکن برای شهرداری تهران مهم است و امروز شرایطی را پشت سر میگذاریم که در سال 99 اجازه نشینی به 38 درصد رسیده بود و در تهران این میزان 43 درصد بوده است.
او میافزاید: قیمت مسکن و قیمت اجارهنشینی سرسام آور شده است و شرایطی ایجاد شده که حداقل دستمزد برای اجاره و خرید مسکن فراتر از آرزو شده است.
شهردار تهران گفت: بدترین وضعیت ما مربوط به دوره دوم آقای روحانی است؛ اگر بخواهیم ادوار گذشته بعد از جنگ را مرور کنیم در دوره سازندگی با توجه به اینکه تورم سالانه 22 درصد بوده قیمت مسکن 3.9 برابر شده و یک میلیون و 300 هزار واحد مسکونی به بازار عرضه شده است.
به گزارش مشرق، وی همچنین تصریح کرد: این آمار مربوط به سال 70 تا 74 است و در دوره اصلاحات تورم 19 درصد بوده و طی هشت سال قیمت مسکن 3.7 برابر رشد کرده و دو میلیون و 100 هزار واحد مسکونی عرضه شده و 316 درصد رشد قیمت را از ابتدا تا انتهای دوره شاهد هستیم.
زاکانی با بیان اینکه از 84 تا 91 تعداد دو میلیون و 300 هزار واحد تحویل داده شده است، گفت: تورم در این مدت 25 درصد و رشد قیمت چهار برابر بوده و در دولت تدبیر و امید تورم 33 درصد و قیمت مسکن هشت برابر شده و بدترین ادوار به این دوره اختصاص دارد و 690 درصد رشد قیمتی را شاهد بوده ایم و در انتهای دوره قیمت هر متر مسکن 30 میلیون تومان بوده است.
شهردار تهران همچنین افزود: در دولت اخیر 70 درصد رشد قیمت داشتهایم که علت آن ادامه همان مسیر قبلی و استمرار آن بوده است.[2]
*معضل مسکن و قیمتهای زمین و خانه و اجاره به حدی رسیده که دیگر از هیچ قاعده دلاری، بازاری، تحریمی و تورمی پیروی نمیکند و جالب آنکه حتی به دستورات رئیسجمهور نیز وقعی نمینهد.
در این آشفتهبازار اگرچه هرکسی به زعم خود نسخهای را مد نظر دارد لکن به نظر میرسد دلیل اصلی این گرانی بیقاعده در بخش مسکن؛ "ناکارآمدی و نبود نظارت دولتی" است.
ناکارآمدی از آنرو که مثلا میبینیم قوانینی مثل "اخذ مالیات از خانههای خالی" که منطقا نقش مهمی در کاهش قیمت مسکن و اجاره دارند؛ هرگز بصورت کارا اجرا نشدهاند و بینظارتی از آن حیث که حتی میبینیم مصوبه دولتی "تعیین سقف 25 درصدی برای اجارهبها در تهران" که امضای رئیسجمهور را نیز دارد؛ اجرا نشده است.
هر عاقلی میپذیرد که هیچیک از این دو جنبه (ناکارآمدی و بینظارتی) تابعی از بازار نیستند که بتوان دلایل اقتصادی برای آنها برشمرد. در مواقع گرانی بیقاعده هم ضمن اینکه شنیدن نظرات عقلانی مختلف ضروریست اما باید به حکم عقلانیت اجرایی؛ راهحلهای در دسترس را فیالفور مطالبه و عملی کرد تا به راه حلهای سختتر رسید.
اطلاعاتی که شهردار تهران ارائه کرده در حالی است که قرار بود تورم در دولت فعلی کاهش یابد و ناکارآمدیهای دولت قبل نیز از بین برود.
مطالبه اجرای قانون، نظارت جدی دولت بر بازار و کارآمد شدن؛ ضرورت زمانه فعلی است.
***
1_ https://www.etemadonline.com/tiny/news-616860
2_ mshrgh.ir/1497794