عصر ایران؛ مهرداد خدیر- «ما در دولت رشد تولید را در رکود دنبال نمیکنیم. رشد تولید را، مهار تورم را ما در رکود دنبال نمیکنیم. بله. سالهایی در کشور مهار تورم شد اما با رکود بود. باید مهار تورم بکنیم اما مواظب باشیم مهار تورم به رکود منتهی نشود. ممکن است مهار تورم بشود اما کارخانه بگوید نقدینگی و ما بگوییم نداریم. کارخانه تولیدی از کار بیفتد و معامله در کشور انجام نشود و تجارت راکد شود. اینها مهار تورم نیست زیرا مهار تورم از طریق رکود، بنبست اقتصادی است برای کشور. تمام همت دولت آن است که مهار تورم را از طریق رشد تولید دنبال کند.» اینها عین سخنان دیروز سید ابراهیم رییسی در مراسم روز صنعت است.
روشن است که منظور رییس جمهوری اصولگرا که به دیوار واقعیتها خورده چیست. او در توجیه ناتوانی دولت در مهار تورم فزاینده که امان مردم را بریده و هر روز افراد بیشتری را به زیر خط فقر رانده تلاش برای رونق تولید را بهانه میکند و چون فاقد هرگونه گفتمان اختصاصی و ادبیات تخصصی است به رهبری تمسک میکند و این که ایشان مهار تورم را با رونق تولید خواستهاند نه با رکود.
بله، اما رونق تولید را هم با مهار تورم خواستهاند نه با تورم و همانگونه که مهار تورم با رکود مطلوب نیست رونق تولید هم بیمهار تورم موجه نیست با این تفاوت که نرخ فزاینده تورم یک واقعیت عیان و عریان است که همه با گوشت و پوست خود دارند لمس میکنند چون دارند آب میشوند حال آنکه رونق تولید در حد یک ادعاست. اولی را با آمار سازی نمیشود مدعی شد و اگر بگویی چشم مجری مصاحبهکننده تلویزیونی هم گرد میشود و به یاد خرید دیشب از سوپری محل میافتد ( اگر با بنهای مخصوص خرید نکنند) و طبعا به کت او نمیرود و دومی را با عدد و آمار میشود ادعا کرد.
نکته تاسفبار از حیث اخلاقی در سخنان اخیر آقای رییسی این است که کاهش تاریخی نورخ تورم در سال 94 و نیز تک رقمی شدن بیسابقه آن در سال های 95 و 96 را با انگ رکود بیارزش و خوار جلوه میدهد. به جای آن که بگوید افسوس که آن دستاورد به خاطر خروج ترامپ از کف رفت. این همه از سردار سلیمانی در سفر اخیر به کرمان تجلیل کردید خوب دو جمله هم تبعات رفتار قاتل او را تحلیل کنید به جای انکار ارزش کار هموطن مسلمانتان در کاهش نرخ تورم در آن سه سال.
نگاهی به نمودارهای رسمی منتشره در فصلنامههای آماری نشان میدهد تورم 34.7 درصدی (در سال 92) چگونه در سال 93 به 15/6 رسید و در 94 به 11/9 و نهایتا در سال 95 به 9 و در سال 96 به 9/6 درصد و پس از آن البته شتابی فزاینده گرفت و همچنان ادامه دارد:
دلیل هم کاملا روشن بود. چشمبندی نبود. توافق موقت هستهای و بعد برجام به اضافه بازسازی نسبی امید مردم به ساختار سیاسی که پس از وقایع 88 به شدت خدشه دیده بود و راهکارهای متخصص مهار تورم در راس وزارت اقتصاد (دکتر علی طیبنیا) که از جایگزینی نیروهای کارآمد به جای پوپولیسم مبتذل احمدینژادی حکایت می کرد.
البته تا ترامپ از برجام خارج شد تورم سال 97 به 31/2 و در 98 به 41/2 رسید. طیبنیا هم حاضر نشد وزارت در دولت دوم روحانی را بپذیرد چون میدانست فضا تغییر کرده است.
چون آقای رییسی و مشاورهدهندگان به او درصدد ضایع کردن ارزش کاهش بیسابقه نرخ تورم در سالهای 93 و 94 و 95 -به لطف گشایش سیاسی در داخل و دیپلماسی در خارج و تلاشها و ایدههای شخص دکتر طیبنیا-ست چند نکته را باید با ایشان در میان گذاشت:
1. سیاست، فن اولویتهاست. اولویت کنونی اقتصاد و سیاست و جامعه ایران مثل آغاز دهه 90 مهار تورم است. به خاطر همین برای مردم مهم نیست رییس جمهوری سفر میکند و به امریکای لاتین میرود یا نه یا تعطیلات خود را استراحت و مطالعه میکند یا راهی استانها میشود. بلکه قیمت مرغ و تخممرغ و تن ماهی مهم است. همانطور که در سالهای جنگ اولویت با مهار تورم بود نه با رشد اقتصادی که در جنگ اساسا شدنی نبود و نه حتی نرخ بیکاری که به خاطر ایجاد شغل در جنگ نگرانکننده نبود.
پس از جنگ اما اولویت با رشد اقتصادی بود و افزایش اجتنابناپذیر نرخ تورم با افزایش دستمزدها جبران شد. بهترین سیاست البته در دولت دوم خاتمی اجرا شد که هم شاهد کاهش تورم بودیم و هم رشد اقتصادی (80 تا 84).
2. اصرار آقای رییسی برای ضایع کردن تلاش گذشتگان در شان فردی در لباس روحانیت نیست. رییس دولت قبل هم امیر عباس هویدا نبوده هملباس خود شما بوده. شما در دستگاه قضا بودید و روحانی در جایگاه امنیتی. اصلاحطلب هم نبود. هنوز هم حتی نیست. یک اصولگرای میانه بود. هنوز هم هست. اگر با او به خاطر مناظرههای 96 مشکل دارید چرا خدمات دکتر طیبنیا را انکار میکنید؟
اخلاق اسلامی ایجاب میکند بگویند هر چند خدمات فلانی در مهار تورم و تک رقمی شدن بیسابقه در سالهای 95 و 96 ستودنی و فراموشناشدنی است اما در وضعیت فعلی نگرانیم به رکود بینجامد. هر چند رکودی هم فیالواقع در کار نبود. بلکه رکود - رکود اسم رمزی بود برای خاک پاشیدن به دستاوردها. مثل این که در اوج بهبود اقتصادی در دولت دوم خاتمی برخی از تریبون های مختلف از ضرورت توجه به نان مردم میگفتند. همانها که حالا میگویند اشکنه بخورید و یک وعده کمتر!
نام نیک رفتگان ضایع مکن
تا بماند نام نیکت برقرار*
3. اگر تیم شما این قدر متبحر بوده که مهار تورم را با رونق تولید دنبال میکند پس چرا یکبهیک و تنها طی دو سال از گردونه خارج شدهاند؟ معاون اقتصادی با شعار برتری ریال در منطقه چرا رفت؟ وزیر نابغه کار با شعار ایجاد شغل با یک میلیون تومان در یک سال را چرا عزل کردید؟
عذر وزیر راه و شهرسازی با شعار یک میلیون خانه در سال را به خاطر بیماری و احتمالا مسایل دیگر خواستید و بعد هم از دنیا رفت ولی وزیر بعدی هم زیر بار این شعار نرفته و خود شما هم عملا پس گرفته و وعده زمین را جایگزین خانه کردهاید. رییس کل بانک مرکزی و رییس بورس چه؟ همه را به جز وزیر اقتصاد کنار گذاشتید چون دارید تورم را با رونق تولید با هم مهار میکنید؟!
4. مردم دولتها را با شاخص مهار تورم ارزیابی میکنند و کارشناسان با آن به اضافه دو شاخص نرخ بیکاری و نرخ رشد اقتصادی. با انگ رکود نمیتوان ارزش کاهش تورم در سال های 95 و 96 را ضایع و زایل کرد. اگر تورم تک رقمی به منزله رکود است پس کل کشورهایی که با این نرخ در حال زندگی اقتصادیاند راکدند و به قول بازاریهای قدیمی راکت!
5. هر چند سزد اگر مجددا رییس جمهور محترم را به رعایت بیشتر اصل اخلاقی مستتر در شعر ضربالمثل شده بند اول توصیه کنیم اما میتوان استدعایی عاجزانه هم داشت:
اصلا شما مدتی بیخیال رونق تولید شوید و همین تورم را مهار کنید ببینیم میشود یا نه. به قول مرحوم دکتر شریعتی تو چگونه زیستن را به ما بیاموز چگونه مردن را خود خواهم آموخت! شما ماشین چاپ اسکناس به بهانه رونق تولید را خاموش کن تا تورم سه رقمی نشود مردم خودشان تولید را رونق میدهند. شما قیمت یک قلم کنسرو تن ماهی را کنترل کن باقی اقلام را خود مردم کنترل میکنند!
ارزش کاهش نرخ تورم در آن سه سال ( به خاطر گشایش سیاسی، بازگشت امید اجتماعی و تنش زدایی در روابط خارجی و به کار گیری متخصصان و نه متوهمان با انگ رکود ضایع و زایل نمیشود.
-------------------
* پایدار یا یادگار هم آمده