وی افزود: این کتاب مثل شیر بی یال و دم شده که این خیلی عجیب است. شاید هم ناشر برای اینکه اثر را به نمایشگاه برساند آن را به این صورت منتشر کرده است. البته انتشارات موسسه ایران زحمت زیادی برای این اثر کشیده، اگرچه این قصه در انقلاب اسلامی زیاد مشاهده شده، چون بعضیها فقط جاهای خوب انقلاب را دوست دارند و جاهایی که باید به مشکلات اشاره کرد تا آنها را حل کرد، دوست ندارند. جوانهای امروزی وقتی از همه جا زده میشوند میگویند هیچ کس ما را دوست ندارد، به نظر میرسد داستان اکبر براتی هم همینطور شده است.
این چهره سیاسی امنیتی انقلاب ادامه داد: خیلی از افرادی که در ردههای میانی انقلاب بودند تلاش میکردند اکبر براتی و امثال او را نادیده بگیرند. امثال اکبر براتی صدها نفر هستند که مورد بی مهری صاحبان سفرههای انقلاب قرار گرفتند. متاسفانه چنین چیزی وجود دارد و نمیتوان آن را کتمان کرد.
براتی در رابطه با کتابش هم گفت: از آنچه که من مطرح کردم و از نکات و اسراری که میشد بعد از چند دهه بیان کرد، شاید چهل درصد آن مطرح نشده باشد. این بحث تاریخ شفاهی است، نه نامها و اشخاص. در پی مطرح کردن این مسائل نبودیم. نوشتن این کتاب شرایط خاصی برای ما ایجاد نمیکند و نگاه سودمندانهای به آن نداریم. امثال من زیاد هستند و وقتی بحث تکلیف شد، ما شروع کردیم به صحبت کردن، اما گروهی گویا دوست ندارند این حرفها زده شود و شاید به دنبال این هستند بعد از مرگ ما از آنها استفاده کنند.
متخصصی میخواهیم که متعهد و دنبال کار برای نظام و مردم باشند
براتی که از اعضای تیم حفاظت امام خمینی(ره) در ورود به کشور در سال 57 بود، اضافه کرد: متاسفانه چنین آثاری در سلیقه برخی از مدیران نیست و ممکن است انتشار این مسایل میز آنها را کوچکتر کند. ما هم قصد فشار آوردن به این مدیران را نداریم، ولی معتقدیم اگر این صحبتها باعث میشود از عدهای از مسئولین سوالاتی مطرح شود و کرسیهای آزاداندیشی برقرار شود، استقبال میکنیم. باید بفهمیم چرا به اینجا رسیدیم و چرا با این همه زمینه اقتصادی که در کشور وجود دارد، باید امروز اقتصاد ما به اینجا برسد؟ بسیاری از مردم در سختترین شرایط زندگی کنند و ما با ارائه آمارها در دولتهای مختلف بگوییم که همه چیز در حال درست شدن است.
وی افزود: بحث ما ایجاد ناامیدی نیست. امیدواری بسیار زیاد است، به شرطی که مدیران ضعیف دیگر در راس کار نباشند. مدیریت به سن و سال نیست، به مهارتها و تحصیلات و تخصصهاست و در غیر این صورت نتیجه را میبینیم که در کشور رخ داده است. ما متخصصی میخواهیم که متعهد و دنبال کار برای نظام و مردم باشند، نه پر کردن جیب. خروجی فعالیت مدیران را مردم باید حس کنند. مشکل کشور ما انسانهای تربیت شده هستند. ما مدیر تربیت شده جوان با استعداد متخصص میخواهیم. ما مدیران حسینی میخواهیم. مدیرانی که جانشان را برای انقلاب و نظام دهند.
وی با بیان اینکه برای نزدیک شدن به ظهور امام زمان (عج)، حرکتهای حسینی میخواهیم و این باید در وجود تک تک جوانان ما بجوشد، توضیح داد: اگر این اتفاق بیافتد خواهید دید جوانگرایی در مجلس، سیاست، قوه قضاییه و... رخ میدهد.
وی در رابطه با اینکه تاریخ یک کل واحد است و میتوان از هرکجا به آن ورود کرد، گفت: ما باید ابتدا تاریخ را معنا کنیم. همه اجزای مختلفی که شما در سراسر هستی میبینید یک نقش جزئی دارند که ما تفکیک شده آن را میبینیم، اما این موارد در کل هم با هم ارتباطی دارند. مثلا در وجود یک انسان، اجزای مختلفی در بدن هست که هرکدام ماموریت های خاص خود را دارند، اما همه در ارتباط با همدیگر هستند که جسم انسان را شکل میدهند. شما سادهترین و نازلترین مفهوم تولید عملی را میتوانید در وجود انسان ببینید.
وی ادامه داد: خدا هر کسی را در جایگاهی قرار داده که هرکدام باارزشترین کارها را انجام میدهند. این همه اجزا در طول تاریخ بودند و ما همه ذراتی هستیم که باید در کنار هم باشیم و اندیشه کنیم. همه ذرات کار خود را انجام میدهند و هرکدام این کار را نکنند یا معیوبند و باید مشکلشان را برطرف کرد، یا اینکه دچار سرطان شدهاند. سلولهای سرطانی شبیه به تودههایی هستند که سلولهای سالم کنار خود را میخورند، همین کاری که ابرقدرتها میکنند و منابع انسانهای دیگر را میدزدند. اینجاست که بایستی این درمان شود.
وی افزود: خیلی از حضرات با نگاههای روشنفکرانه راجع به مسایل مختلف صحبت میکنند. مثلا در مورد حجاب حرفهای متفاوت میزنند. در حالی که حجاب مرد و زن ندارد، زن بی حجاب و مرد بی حجاب هر دو مثل سرطان هستند و باید آن سلولها را درمان کرد.
براتی با تاکید بر اینکه روایت تاریخ شفاهی اگر دقیق باشد میتواند در حوزههای امنیت ملی و منافع ملی و عقیدتی سیاسی، جلوی اشتباهات مکرر را بگیرد، متذکر شد: تاریخ شفاهی در ایران خیلی دیر شروع شد و دوستانی که در پی این کار بودند، عمدتا به قبل از انقلاب پرداختند. اوایل دهه هفتاد مقام معظم رهبری در این خصوص تذکراتی دادند و آقای فخرزاده شروع به جمعآوری تاریخ شفاهی پیش از انقلاب کردند و من هم در آن مجموعه به آنها کمک کردم و خاطرات زیادی را برایشان روایت کردم که به واسطه آنها، کتابهای زیادی در حوزه هنری منتشر شد.
به گفته وی، تاریخ شفاهی خصوصیات منحصر به فردی دارد، کسی میخواهد پایان نامه بنویسد، یا کسی میخواهد فیلم بسازد از این آثار استفاده میکند. ویژگی دیگر هم این است که ابزاری برای مبارزه با کذابان در آینده است تا نتوانند روایتهای جعلی را به تاریخ ایران تبدیل کنند.
اهمیت تاریخ شفاهی
مجتبی شاکری دبیرکل جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی که از اواسط نشست به برنامه اضافه شد در رابطه با اهمیت تاریخ شفاهی گفت: کتابهای اینچنینی میتواند برای مردم بسیار ارزشمند باشد و مردم امروز و در آینده، به بهانههای مختلف میتوانند از آنها استفاده کنند.
شاکری در بخشی دیگر از این نشست گفت: هر نسل باید با تاریخ خود آشنا باشد. در مقابل کتابهای تاریخ شفاهی هم باید به درستی به سوژهها و اشخاص بپردازد. من کتابی میخواندم که به شهدای هشت سال دفاع مقدس میپرداخت هر فرد را در حد چند صفحه توصیف میکرد.
مگر میشود شهدایی مثل محمد بروجردی را در چند صفحه توصیف کرد؟ در این کتابها باید مصاحبه کننده و مصاحبه شونده با هم گفتگوی خوبی داشته باشند تا به همه جنبههای مورد نیاز نسلهای امروز و آینده اشاره شود. اگر چنین چیزی رخ ندهد، روایتهای جعلی و جدید با زاویه نگاه جدید میبینید.
کتاب «رفیق بروجردی» نامی آشنا در بین نسل مبارزان انقلابی
کتاب «رفیق بروجردی» خاطرات اکبر براتی است که نامی آشنا در بین نسل مبارزان انقلابی دهه 50 و نیروهای وفادار به جمهوری اسلامی ایران در سالهای بعد از انقلاب 1357 است.
براتی متولد 1335 در خیابان ایران است. وی پیش از انقلاب عضو گروه توحیدی صف بود، یکی از 7 گروهی که سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را تشکیل دادند که چهره اصلی این گروه شهید محمد بروجردی بود. براتی از دوستان نزدیک شهید بروجردی به حساب میآید که در بخشی از کتاب به این موضوع پرداخته شده است.
وی در سال 1359 از سازمان مجاهدین کنارهگیری کرد. او که پیش از انقلاب درس طلبگی میخواند، در روزهای اول پیروزی انقلاب به سپاه پیوست که از اعضای اولیه تشکیل دهنده این نهاد به حساب میآید. براتی در کنار شهید بروجردی و مصطفی تحیری وظیفه حفاظت از امام خمینی (ره) را از لحظه ورود به کشور در فرودگاه مهرآباد تا روزهای بعد از پیروزی انقلاب در مدرسه رفاه بر عهده داشت.
راوی کتاب «رفیق بروجردی» مربی آموزش نظامی بسیاری از نیروهای انقلاب و از مسئولان اطلاعات سپاه در دهه 60 محسوب میشود. اولین مأموریت او در اطلاعات سپاه، قائم مقامی اطلاعات سپاه در غرب کشور بود. بعد از آن به بخش التقاط واحد اطلاعات سپاه آمد و به جنگلهای شمال رفت تا با منافقینی که در عمق جنگل در حال اقدامات خرابکارانه بودند، برخورد کند.
براتی پس از پایان مسئولیتش در شمال، جزو مؤسسان قرارگاه رمضان قرار گرفت و بعد از آن مدتی به وزارت اطلاعات و وزارت کشور رفت. او از جمله مسئولان امنیتی است که تحلیلها و خاطرات بسیار شنیدنی از دوران پر فراز و نشیب مسئولیتهای پر شمار خود دارد.