مقدمه
انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک دگرگونی و تحول بنیادی به رهبری امام خمینی(ره) و پشتیبانی اقشار مختلف مردم، در سال 1357 با هدف مبارزه با استبداد، استعمار و نیل به آزادی، استقلال و همچنین تشکیل امت واحده به پیروزی رسید. انقلاب اسلامی با ارائه یک نظم جدید به جامعه و نظام سیاسی، در پی تشکیل جمهوری اسلامی به منظور بدیلی برای رژیم پهلوی درآمد. بااین حال زبان و پیام انقلاب نمی توانست در مرزهای ایران منحصر بماند. این انقلاب حاوی پیام مشترکی برای بشریت بوده است و آن پیام مشترک، مقابله با نظام سلطه، رهایی مستضعفان از یوغ مستکبران و عدالت خواهی جهانی است. در راستای تحقق چنین اهدافی، همواره تشکیل دولت اسلامی به عنوان یک اصل مطرح بوده است. پس از رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی، در زمان رهبری آیت الله خامنه ای نیز این امر خطیر مورد تأکید جدی ایشان قرار دارد؛ تا آنجاکه تشکیل دولت اسلامی به عنوان یک گام مهم در سیر تحقق تمدن اسلامی از سوی آیت الله خامنه ای بیان شده است (محمدی و نادری، 1397).
رهبر معظم انقلاب نخستین بار فرایند تحقق اهداف پنج گانه انقلاب اسلامی را در جمع مسئولان و کارگزاران نظام در تاریخ 21 /09 /1379 مطرح کردند. ایشان در سال های بعد نیز به طور مستمر و در مقاطع مختلف، ضرورت تحقق این اهداف را به مسئولان اجرایی کشور یادآوری کرده اند. آیت الله خامنه ای با اشاره به محقق شدن دو گام اول، یعنی بروز انقلاب اسلامی و استقرار نظام اسلامی، «ایجاد دولت اسلامی» را سومین گام از فرایند اهداف اسلامی معرفی می کنند؛ اما اقدامات صورت گرفته در این مرحله را ناکافی دانسته و معتقدند که به علل مختلف، هنوز دولت اسلامی به معنای واقعی آن تحقق نیافته است و شاید به همین دلیل بیشترِ رهنمودهای ایشان بر این مسئله، یعنی ضرورت پرداختن به ایجاد دولت اسلامی به معنای واقعی آن متمرکز بوده است (بیانات رهبر معظم انقلاب، 21 /09 /1379).
در همین راستا ایشان در دیدار طلاب حوزه های علمیه تهران در سال1396، نکات مهمی را گوشزد فرموده اند:
اگر انقلاب مبارزه لازم داشت تا به پیروزی برسد، امروز هم برای تثبیت این هنجارهای انقلاب به مبارزه نیاز دارد. باید جامعۀ اسلامی را محقق کنیم. در حال حاضر ما جامعۀ اسلامی نداریم؛ دولت اسلامی هم نداریم! از مراحل چندگانه ای که مطرح کردیم، هنوز در دولت اسلامی اش مانده ایم. بعد از دولت اسلامی نوبت جامعۀ اسلامی است. ما توانستیم یک انقلاب اسلامی یعنی یک حرکت انقلابی به وجود بیاوریم؛ [بعد] براساس آن، یک نظام اسلامی به وجود آوردیم؛ تا اینجا توفیقاتی حاصل شده که خیلی هم مهم است؛ لکن مرحلۀ بعد ایجاد یک دولت اسلامی است؛ یعنی [ایجاد] تشکیلات مدیریتی اسلامی برای کشور. در این قضیه هنوز تا رسیدن به مقصود خیلی فاصله داریم. البته معنایش این نیست که کسی احساس ناامیدی کند؛ به هیچ وجه؛ زیرا در این مسیر در حال حرکت هستیم. با همۀ مخالفت ها، کارشکنی ها و دهن کجی هایی که می شود، حرکت می کنیم و بدون شک، داریم پیش می رویم. بعد از تشکیل دولت اسلامی، آنگاه نوبت [ایجاد] جامعۀ اسلامی فرا می رسد. بنابراین باید مبارزه کرد.
پس از انتشار بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی در ابتدای چلۀ دوم انقلاب اسلامی در سال 1397 توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی، پژوهشگران عرصه های مختلف به تبیین مباحث مطرح شده در این بیانیه پرداخته و ایده ها و نظرات خود را در قالب یادداشت، مقاله و کتب مختلف به انتشار رساندند. اما در تبیین ابعاد تحقق دولت اسلامی، پژوهشی صورت نگرفته و اهمیت پرداختن به این مسئله در میان پژوهشگران حوزه علوم انسانی و مدیریت دولتی بیش از پیش نمایان گشته است. در این راستا به معرفی دو اثری می پردازیم که برخی از ابعاد نظام سازی و دولت سازی را از منظر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی بررسی کرده اند: «شاخصهای حکمرانی مطلوبِ دولت تراز انقلاب اسلامی مطابق با بیانیه گام دوم» (نجفی سیار و نیکونهاد، 1399) که در آن ویژگی ها و شاخص های مطلوب دولت اسلامی بررسی شده است. همچنین مقالۀ «اصول و مؤلفه های نظام سازی اسلامی با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب» (موسی زاده، 1399)، اصول و مؤلفه های نظام سازی اسلامی را براساس بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی مورد دقت قرار داده است.
یکی از وجوه تمایز پژوهش حاضر بر این پژوهش ها، نگاه فرایندمحور به تحقق دولت اسلامی است. پژوهشگران در این نوشته سعی برآن داشته اند تا ابتدا با تبیین اهداف و شعارهای انقلاب اسلامی، مبانی عمیق دولت اسلامی در بیانیه گام دوم را بیان کنند. در گام بعدی، ظرفیت های اشاره شده در بیانیه گام دوم برای تحقق دولت اسلامی بررسی شد؛ و در نهایت نیز راهکارهای عملیاتی که رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم نام برده اند را شرح داده اند.
سؤال اصلی این پژوهش عبارت است از: ظرفیت ها و راهکارهای تحقق دولت اسلامی با تأکید بر بیانیه گام دوم چیست؟
سؤال های فرعی نیز، عبارتند از: اهداف و شعارهای دولت اسلامی براساس بیانیه گام دوم چیست؟ ظرفیت های تحقق دولت اسلامی براساس بیانیه گام دوم کدامند؟ راهکارهای تحقق دولت اسلامی براساس بیانیه گام دوم چیست؟
در این پژوهش اطلاعات موردنیاز از طریق رجوع به منابع مرتبط، ازجمله کتاب ها، سایت های معتبر و گفتمان های موجود در ارتباط با بیانیه گام دوم انقلاب در همایش ها و سخنرانی های مسئولان و مقامات کشور، همراه با تحلیل و تفسیر مطالب کسب شده است. روش تحقیق، از نوع کیفی و استفاده از استدلال های نظری و مفهومی مرتبط با موضوع؛ یا به عبارت دیگر، روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است.
نگارندگان مقاله، شناسایی راهکارها و ظرفیت های مهم در تحقق دولت اسلامی را مبنای بررسی ها و پژوهش های خود قرار دادند و ابعاد گوناگون این موضوع را مورد بررسی قرار داده اند. آنها بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی را به عنوان مهم ترین سند پیش روی جمهوری اسلامی در چهل سال دوم حیات خود قلمداد کرده و با مطالعه موشکافانه این بیانیه به پردازش اهداف، بسترها، رویکردها، ظرفیت ها و راهکارهای تحقق دولت اسلامی پرداخته اند.
1. مفاهیم
در این مجال سعی می شود تا چارچوب مفهومی و نظری در تشکیل انقلاب و دولت اسلامی مورد تفحص قرار گیرد.
1-1. دولت اسلامی
دولت را می توان ساختی از قدرت دانست که ملت ها به منظور برقراری نظم و قانون در بین خود و دفاع از سرزمین شان به وجود می آورند. در هر نظام سیاسی، دولت جهت پیشبرد اهداف مدنظر آن نظام شکل می گیرد، در نتیجه دولت کارکردهای خاصی را بر عهده دارد. ازآنجاکه دولت ها برخاسته از نظام های سیاسی متفاوتی هستند و هر نظام سیاسی، نگاه خاصی به انسان، جهان و عالم هستی دارد؛ می توان گفت دولت ها نیز با توجه به نظام های سیاسی مختلف، تمایز می یابند. در نتیجه اهداف دولت ها از هم متمایز می شود و هر دولتی در چارچوب نظام سیاسی برخاسته از آن به دنبال تحقق اهداف خود است. در این میان، نظام سیاسی اسلام، اهداف و مبانی خاص خود را دارد و با توجه به همین مبانی و اصول نیز دولت اسلامی متناسب با آن شکل می گیرد (محمدی و نادری، 1397).
مقام معظم رهبری یک نوع رویکرد خاصی نسبت به مفهوم دولت اسلامی دارند و آن رویکرد، زمانی قابل درک و فهم است که دولت اسلامی را در فرایند پنج گانه تمدن نوین اسلامی مورد بررسی قرار دهیم. در عصر حاضر دولت را عموماً همان قوه مجریه در کشور می دانند؛ درحالی که مقام معظم رهبری دولت اسلامی مدنظر را بسیار وسیع تر بیان می کنند. تعریف ایشان شامل تمامی نهادهای مدیریتی است: «در اینجا منظور از دولت، فقط قوۀ مجریه نیست؛ یعنی مجموع دستگاه های مدیریتی کشور که ادارۀ یک کشور را برعهده دارند و نظامات گوناگون اداره کنندۀ کشور. دولت اسلامی به معنای سازوکارها و نهادسازی های لازم برای ایجاد جامعۀ اسلامی است» (بیانات رهبر معظم انقلاب، 24 /07 /1390).
2-1. انقلاب اسلامی
پدیدۀ انقلاب اسلامی ایران، چه به عنوان یک رخداد بی نظیر سیاسی اعتقادی و چه به عنوان یک تحول عمیق فکری در عرصه زندگی اجتماعی انسان، منشأ مباحث و تأثیرهای گوناگونی در فضای جامعه ایران و عرصه های بین المللی شده است؛ به گونه ای که تأثیرهای آن نه تنها بر دیروز و امروز؛ بلکه بر فردای جامعه بشری نیز انکارناپذیر است (کوشکی، 1387).
نخستین گام در مطالعۀ هر پدیده، تبیین مفهومی آن است. شاید به تعداد اندیشمندانی که در مورد انقلاب قلم زده اند، تعاریفی از انقلاب ارائه شده باشد. این تعاریف کم وبیش وجوه اشتراک و اختلاف نسبت به یکدیگر دارند و هریک از آنها زاویه ای از زوایای انقلاب را آشکار می سازد. آنچه مسلم و قطعی است اینکه بر روی هیچ تعریف مفهومی رضایت بخش و مورد پذیرش عموم، اتفاق نظر وجود ندارد. در کالبدشکافی تعاریف انقلاب به مؤلفه هایی نظیر دگرگونی بنیادین و ساختاری، تغییر نهادها، جابه جایی نخبگان، خشونت و بی نظمی و... برمی خوریم که براساس تحلیل انقلاب های جهان، در تعریف انقلاب جای گرفته اند. وقوع انقلاب اسلامی ایران که یکی از بزرگ ترین پدیده های تاریخ در قرن بیستم بوده و در زمره مهم ترین جنبش های سیاسی اجتماعی به شمار می آید، تعاریف موجود و نیز نظریه های انقلاب را به چالش کشید و ضرورت ارائه تعریف جدیدی از انقلاب را به دنبال آورد (شفیعی، 1385).
انقلاب اسلامی خصوصیات منحصربه فردی دارد که آن را از دیگر انقلاب های جهان ممتاز می سازد و مفهوم جدیدی از انقلاب به دست می دهد. برخی از این خصوصیات از نظر رهبر معظم انقلاب از این قرارند:
- برخورداری از پشتوانه عظیم فلسفه و فقه و معارف شیعه در طول هزار سال؛
- انقلاب اجتماعی همه جانبه همراه با تحمل بنیادین در زندگی انسان ها؛
- استواری بر پایه فرهنگ و اعتقاد و ایمان در مراحل اوج گیری و سازندگی انقلاب؛
- بهره مندی از رویکرد ارزشی و هدف گیری اصلاح مفاسد جهانی و بشری؛
- حاکم سازی فرهنگ توحیدی به جای فرهنگ الحادی و استبدادی؛
شکل گیری بر مبنای نظم و انضباط انقلابی.
شهید مطهری نیز معتقد است: «انقلاب اسلامی راهی است که هدف آن، اسلام و ارزش های اسلامی است و انقلاب و مبارزه، تنها برای برقراری ارزش های اسلامی انجام می گیرد. در این صورت انقلاب اسلامی متفاوت با اسلام انقلابی خواهد بود؛ زیرا در صورت اخیر، انقلاب و مبارزه هدف خواهد بود و نه وسیله؛ برخلاف صورت نخست که مبارزه و انقلاب، وسیله است نه هدف» (مطهری، 1377، ص 172).
3-1. بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی
بیانیۀ گام دوم انقلاب، بیانیه ای است که از سوی رهبر جمهوری اسلامی ایران، سیدعلی خامنه ای به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، در تاریخ ٢٢ بهمن ١٣٩٧ صادر گردیده است و در آن بر استمرار راه انقلاب شکوهمند سال ٥٧ به تبیین دستاوردهای چهل سال گذشته می پردازد. ایشان در این بیانیه با هدف «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» توصیه هایی ارائه می دهد. در این بیانیه سیدعلی خامنه ای، ملت ایران، «به ویژه جوانان» را مورد خطاب قرار می دهد و به توضیح و روشن کردن مسئله برداشتن «گام دوم» به سوی آرمان های انقلاب ٥٧ در ٧ فصل می پردازد (اسدی و گودرزی، 1399).
هفت فصل این بیانیه به شرح ذیل است:
فصل اول: ثبات و امنیت و حفظ تمامیت ارضی ایران؛
فصل دوم: موتور پیشران کشور در عرصه علم و فناوری و ایجاد زیرساخت های حیاتی و اقتصادی و عمرانی؛
فصل سوم: به اوج رسانیدن مشارکت مردمی و مسابقه خدمت رسانی؛
فصل چهارم: ارتقاء شگفت آور بینش سیاسی آحاد مردم؛
فصل پنجم: سنگین کردن کفه عدالت در تقسیم امکانات عمومی کشور؛
فصل ششم: افزایش چشمگیر معنویت و اخلاق در فضای عمومی جامعه؛
فصل هفتم: ایستادگی روزافزون در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان.
اهمیت این بیانیه با توجه به شرایط و اقتضائات زمانی ایران در منطقه و جهان و مناسبات نظام اسلامی با قدرت های جهان و نیز با عنایت محتوای آن بسیار راهبردی است. بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، نقش نقشه کلی مسیر انقلاب را بر عهده دارد (ترابی کلاته، 1400).
2. ابعاد و مؤلفه های تحقق دولت اسلامی
انقلاب اسلامی ایران در بهمن ماه 1357 با آرمان و هدف بزرگی دست به ایستادگی در برابر ظلم و استبداد طاغوتی زد که رهبر معظم انقلاب اسلامی از آن چنین یاد می کنند: «برای اینکه تفکر انبیاء در جامعه پیاده شود، یک حرکت بلندمدت و طولانی لازم بود. این انقلاب با این هدف به وجود آمد. جامعۀ اسلامی، کشور اسلامی، نه فقط دولت اسلامی، نه فقط تشکیل یک نظام اسلامی؛ بلکه تشکیل یک واقعیت و یک مجموعه مردمی که براساس تعالیم اسلام که لبّ الباب تعالیم انبیاء است زندگی می کنند و آثارش را احساس می کنند. این هدف ماست» (بیانات رهبر معظم انقلاب، 07 /07 /1387).
1-2. شعار و اهداف دولت اسلامی
هرگاه قصد ارزیابی انقلاب و جنبشی را داشته باشیم، اولین موضوعی که بدان توجه می کنیم، اهداف و شعارهای اصلی آن است. دولت اسلامی در جمهوری اسلامی که در جریان ادامۀ انقلاب اسلامی در حال شکل گیری است، می بایست پایبند به تمامی شعارها و اهداف ابتدایی انقلاب اسلامی مردم ایران باشد و تمام ظرفیت ها و امکانات خود را برای تحقق آن به کار بندد. ازاین رو، در این بخش به اهداف و شعارهای اصیل دولت اسلامی که در بیانیۀ گام دوم انقلاب اسلامی آمده، خواهیم پرداخت.
1-1-2. استقلال و آزادی
در دولت اسلامی ایران دو مفهوم «برتر» و «بنیادین» وجود دارد که سازندۀ عقلانیت انقلاب اسلامی است: «استقلال» و «آزادی». این دو مفهوم را می توان آواز قوی انقلاب دانست. در جمهوری اسلامی این دو معنا یکدیگر را پشتیبانی می کنند؛ به طوری که تقویت آزادی به استحکام استقلال و تقویت استقلال به استحکام آزادی می انجامد. این دو مفهوم، دو بال انقلاب اسلامی هستند و با تضعیف هریک از بال ها، دیگری نیز تضعیف می شود. باهم بودگی این دو مفهوم یکی از مهم ترین اصول اندیشۀ سیاسی انقلاب است و شاید بتوان آن را جوهرۀ انقلاب اسلامی دانست.
مقام معظم رهبری در فرازی از بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی پیرامون استقلال و آزادی اینچنین فرموده اند: «استقلال ملی به معنای آزادی ملت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرت های سلطه گر جهان است و آزادی اجتماعی به معنای حق تصمیم گیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همۀ افراد جامعه است؛ و این هر دو از جملۀ ارزش های اسلامی اند و این هر دو عطیۀ الهی به انسان هایند و هیچ کدام تفضل حکومت ها به مردم نیستند. حکومت ها موظف به تأمین این دو هستند. منزلت آزادی و استقلال را کسانی بیشتر می دانند که برای آن جنگیده اند. ملت ایران با جهاد چهل سالۀ خود، ازجملۀ آنهاست. استقلال و آزادی کنونی ایران اسلامی، دستاورد، بلکه خون آوردِ صدها هزار انسان والا و شجاع و فداکار است؛ غالباً جوان، ولی همه در رتبه های رفیع انسانیت. این ثمر شجرۀ طیبۀ انقلاب را با تأویل و توجیه های ساده لوحانه و بعضاً مغرضانه، نمی توان در خطر قرارداد. همه مخصوصاً دولت جمهوری اسلامی موظف به حراست از آن با همۀ وجودند. بدیهی است که «استقلال» نباید به معنای زندانی کردن سیاست و اقتصاد کشور در میان مرزهای خود و «آزادی» نباید در تقابل با اخلاق و قانون و ارزش های الهی و حقوق عمومی تعریف شود».
رهبر معظم انقلاب در رابطه با نظر اسلام در این بخش بیان داشته اند که: «اسلام برای آزادی بشر آمد، هم آزادی از قیدوبند فشار دستگاه های مستبد و ظالم بر طبقات گوناگون انسان و ایجاد حکومت عادلانه برای بشر و هم آزادی از اندیشه ها و تصورات و اوهام حاکم بر زندگی انسان» (بیانات رهبر معظم انقلاب، 29 /10 /1392).
2-1-2. عدالت
سخن گفتن از عدالت به آفرینش و خلقت انسان بازمی گردد. دیده ها و شنیده ها حاکی از آن هستند که در طول تاریخ سخن نهایی بسیاری از انقلاب ها، شورش ها و جنگ میان ظالم و مظلوم و غنی و فقیر، سخن عدل و برپایی عدالت است. بی عدالتی در جهان حاضر به طور محسوسی در بطن جوامع رخنه کرده و طیف طرف داران عدالت و اجرای آن روزبه روز گسترده تر می شود. با آنکه تمامی جوامع، پیکربندی اصلی قوانین خود را بر پایه عدالت بنا می کنند؛ اما این موضوع فقط در بیان دیده شده و در عمل هیچ گاه دیده نشده که عدالت، هر چیزی را بر سر جای خود قرار داده باشد و جامعه آرمانی انسانی شکل گرفته باشد (علوی و همکاران، 1395). عدالت از مفاهیم بنیادینی است که همۀ ادیان الهی با هدف تحقق این اصل از سوی خدای متعال به واسطۀ انبیاء نازل گشته اند. مهم ترین دغدغۀ پیام آوران الهی بعد از شناخت خدا و نزدیک کردن انسان به او، ایجاد و بسط عدالت بوده است. دین اسلام نیز به عنوان خاتم ادیان، تحقق عدالت را در سرلوحۀ اهداف خود قرار داده است (طاهری، 1388).
در همین راستا نیز انقلاب اسلامی و در پی آن دولت اسلامی، یکی از مهم ترین اهداف و شعارهای خود را تحقق عدالت در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی ازجمله عدالت سیاسی، عدالت آموزشی، عدالت اقتصادی و... تعریف کرده است. بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی عدالت را در صدر هدف های اولیۀ همه پیامبران الهی بیان می دارد: «عدالت در صدر هدف های اولیۀ همۀ بعثت های الهی است و در جمهوری اسلامی نیز دارای همان شأن و جایگاه است. این، کلمه ای مقدس در همۀ زمان ها و سرزمین هاست و به صورت کامل، جز در حکومت حضرت ولی عصر( میسر نخواهد شد؛ ولی به صورت نسبی، همه جا و همه وقت ممکن، و فریضه ای بر عهدۀ همه به ویژه حاکمان و قدرتمندان است. جمهوری اسلامی ایران در این راه گام های بلندی برداشته است، که قبلاً بدان اشاره ای کوتاه رفت؛ و البته در توضیح و تشریح آن باید کارهای بیشتری صورت گیرد و توطئۀ واژگونه نمایی و دست کم سکوت و پنهان سازی که اکنون برنامۀ جدی دشمنان انقلاب است، خنثا گردد».
مقام معظم رهبری، مفهوم عدالت در قرآن را این گونه شرح می دهند: «استقرار عدالت، نفی تبعیض، نفی فاصله های طبقاتی؛ اینها جزو آرزوهای بزرگ است. اصلاً در قرآن، اقامۀ قسط را مسئلۀ اصلی و هدف پیغمبران می داند: «لِیقومَ النّاسُ بِالقِسط» (حدید: 25). ما [هم] راه پیغمبران را می رویم؛ ما راه اسلام و راه پیغمبران را طی می کنیم؛ بنابراین قطعاً عدالت یکی از برترین یا شاید بشود گفت برترین آرمان و ارزشی است که بایستی دنبالش باشیم. با لفاظی هم عدالت درست نمی شود. عدالت البته چیز سختی است؛ اجرای عدالت جزو سخت ترین کارهاست» (بیانات رهبر معظم انقلاب، 07 /03 /1397).
3-1-2. عزت
«عزت» در کاربرد متعارف آن در مقابل «ذلت» است که با ریشۀ لغوی اش هم مناسبت دارد و مانند بسیاری از واژه های دیگر مفهوم آن، پایۀ اولیه ای دارد که ممکن است بار معنایی دیگری به آن اضافه شود و مفهوم جدیدی از آن به دست آید. ریشه این مفهوم قدرت و اقتدار است. اما هر قدرتی عزت نیست؛ بلکه باید بار معنایی دیگری به آن اضافه شود. در زندگی اجتماعی، زمانی یک فرد عزیز است که به کمک ویژگی های خود بتواند در برابر عوامل مخالف مقاومت و ایستادگی کند و به واسطۀ این ویژگی ها مورد توجه دیگران قرار می گیرد و برای او احترام قائل می شوند. لازمۀ این امر محبوب بودن است. به نحوی که گاهی «عزیز» و «محبوب» در تعبیرات عرفی مرادف هم به کار برده می شود. شاید مناسب ترین معادل فارسی برای «عزیز» شکست ناپذیر باشد. طبعاً چنین کسی باید قدرتی داشته باشد. خدای متعال برای توصیف خود به عنوان کسی که این جهان را آفریده و توانایی انجام این کار عظیم را داشته، از اسم عزیز استفاده می کند و می فرماید: «وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ» (زخرف: 9). اگر بپرسید چه کسی این آسمان و زمین را خلق کرده، خواهند گفت کسی که قدرتمند و شکست ناپذیر است و علاوه بر قدرتمندی، کارهایش بر خلاف حکمت هم نیست (مصباح یزدی، 1391).
رهبر معظم انقلاب در تعریف و بیان مفاهیم و بنیان های اساسی عزت، نکات گران بهایی را متذکر شدند که این نکات عبارتند از:
1. عزت ملی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن: این هر سه، شاخه هایی از اصلِ «عزت، حکمت و مصلحت» در روابط بین المللی اند. صحنۀ جهانی، امروز شاهد پدیده هایی است که تحقق یافته یا در آستانۀ ظهورند: تحرک جدید نهضت بیداری اسلامی براساس الگوی مقاومت در برابر سلطۀ آمریکا و صهیونیسم؛ شکست سیاست های آمریکا در منطقۀ غرب آسیا و زمین گیر شدن همکاران خائن آنها در منطقه؛ گسترش حضور قدرتمندانۀ سیاسی جمهوری اسلامی در غرب آسیا و بازتاب وسیع آن در سراسر جهان سلطه (بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، 1397).
2. دو رکن عزت، یعنی از سویی مرزبندی و جبهه گیری مقتدرانه در برابر استکبار و از سویی تراحم و هم گرایی و برادری میان مسلمانان، آنگاه که با رکن سوم یعنی خشوع و تعبد در برابر پروردگار همراه شود، امت اسلامی در راهی که مسلمین صدر اسلام را به اوج عظمت و عزت رسانید؛ پی درپی به پیش خواهد رفت و ملت های مسلمان از عقب ماندگی حقارت باری که در قرن های اخیر بر آنان تحمیل شده، نجات خواهند یافت (پیام رهبر معظم انقلاب به کنگره عظیم حج، 27 /09 /1386).
3. عزت ملی چیست؟ عزت ملی عبارت است از اینکه یک ملت در خود و از خود احساس حقارت نکند. نقطۀ مقابل احساس عزت، احساس حقارت است؛ یک ملت وقتی به درون خود به سرمایه های خود، به تاریخ خود، به مواریث تاریخی خود، به موجودی انسانی و فکری خود نگاه می کند، احساس عزت و غرور کند؛ احساس حقارت و ذلت نکند (بیانات رهبر معظم انقلاب، 22 /02 /1388).
4-1-2. معنویت و اخلاق
معنویت در جامعه اسلامی مبتنی بر دین و آموزه های دینی است؛ طوری که تعالیم اسلام شکل دهنده معنویت هستند. معنویت همواره اخلاق گراست؛ اما اخلاق گرایی معطوف به معنویت نیست. اگر معنویت در جامعه نهادینه شود، اخلاق مداری در میان لایه های مختلف اجتماعی رسوخ می یابد (ویسی، 1398). تلاش و جهاد در راستای رشد هرچه بیشتر شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه، بدون «همراهی حکومت»، توفیقِ چندانی نخواهد یافت. آری، اخلاق و معنویت، با «دستور» و «فرمان» به دست نمی آید و حکومت نمی تواند آن را با «قدرت قاهره»، ایجاد کند؛ اما اولاً خود باید «منش و رفتار اخلاقی و معنوی» داشته باشد و ثانیاً باید در پی «فراهم سازی زمینۀ رواج آن در جامعه» باشد؛ به این معنا که به نهادهای اجتماعی در این باره میدان دهد و کمک برساند و با کانون های ضد معنویت و اخلاق، به شیوۀ معقول، بستیزد و اجازه ندهد که «جهنمی ها»، مردم را با «زور» و «فریب»، جهنمی کنند.
اخلاق و معنویت در بیانیۀ گام دوم این گونه بیان شده است: «معنویت به معنای برجسته کردن ارزش های معنوی از قبیل: اخلاص، ایثار، توکل، ایمان در خود و در جامعه است و اخلاق به معنای رعایت فضیلت هایی چون خیرخواهی، گذشت، کمک به نیازمند، راست گویی، شجاعت، تواضع، اعتماد به نفس و دیگر خلقیات نیکوست. معنویت و اخلاق، جهت دهندۀ همۀ حرکت ها و فعالیت های فردی و اجتماعی و نیاز اصلی جامعه است. بودن آنها، محیط زندگی را حتی با کمبودهای مادی، بهشت می سازد و نبودن آن، حتی با برخورداری مادی، جهنم می آفریند».
رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان، اهمیت اخلاق و معنویت را این گونه شرح داده اند:
در زمینۀ معنویت و اخلاق هم باید آرمان گرا بود. محیط دانشگاه به دلیل اینکه محیط جوان است، باید محیط پاکیزه ای باشد. بعضی خیال می کنند دانشگاه یعنی محیطی که در آن، تقید به دین و پایبندی به دین و اخلاق و اینها خیلی لزومی ندارد و مطلوب نیست. این ناشی از بنای غلطی است که در دوران طاغوت، در آغاز پیدایش دانشگاه، پایه ریزی شد. آن روز کسانی دانشگاه را به وجود آوردند که به اصل دین و معنویت و اخلاق اعتقاد نداشتند؛ شیفتۀ غرب و فریفتۀ اخلاقیات غرب بودند. البته آن شیفتگی و فریفتگی، شکل عمومی اش بود؛ یک عده ای شان هم مزدور و مأمور غرب بودند (بیانات رهبر معظم انقلاب، 12 /04 /1395).
5-1-2. عقلانیت
عقلانیت به عنوان یکی از مهم ترین مفاهیم سیاسی مورد توجه اسلام و از گزاره های مورد تأکید رهبران انقلاب اسلامی در دوران مبارزات و تشکیل حکومت اسلامی بوده است. در بیانات مختلف رهبر انقلاب دربارۀ سیر مفهومی و تاریخ عقلانیت، اشارات متعددی به معنای ایجابی عقلانیت شده است. ایشان محتوای عقلانیت را منطبق بر ارزش های دینی دانسته و آن را از وجوه اصلی اندیشۀ اسلامی معرفی کرده است. در اندیشۀ آیت الله خامنه ای، سازوکار عقلانیت مبتنی بر فرایندهای متنوعی است و همچنین کاربست آن در حکمرانی سبب برخی نتایج و دستاوردها خواهد شد و طبیعتاً غفلت از این امر نیز خسارت به بار خواهد آورد. به عبارت کلی عقلانیت در نگاه رهبر انقلاب عبارت است از: محاسبات منطقی و معنوی نوگرایانه (موسوی نیا، 1399).
مقام معظم رهبری منطق امام خمینی(ره) پیرامون عقلانیت را این گونه بیان فرموده اند: «منطق امام بزرگوار ما، منطق عقل، منطق فکر، منطق عمل روشن بینانه، منطق انسانیت و هنجار انسانی و اخلاق انسانی و فضائل اخلاقی بود؛ دنیا دنبال این است» (بیانات رهبر معظم انقلاب، 11 /06 /1384). همچنین: «عقلانیت و محاسبه، یکی از شرایط لازم رسیدن به عدالت است» (بیانات رهبر معظم انقلاب، 08 /06 /1384).
6-1-2. برادری
اسلام منادی توحید است و توحید در اسلام نه تنها به مفهوم اعتقاد به خالق واحد و توانای خالق هستی، بلکه به مفهوم توحید در پیکره اجتماع عظیم انسان ها با همه تفاوت هایشان بود و معنای کامل توحید فقط با اعلام برادری میان جامعه اسلامی و اجتماع بشری با یک رویکرد خداگرایانه مصداق عینی پیدا می کرد. درواقع تحقق اندیشه توحیدی در صورت اجتماع بشری احساس و درک این اندیشه بود که انسان از منشأ واحدی است و از روح واحدی جنبش و حرکت یافته و از پیکره واحدی خلق شده است. این وحدانیت زمانی صورت تکاملی خود را پیدا می کرد که انسان ها این احساس را اجتماعی کنند و در سایه اعتقاد توحیدی در جمع برادران ایمانی و موحد درآیند و به مصداق «إنّما المؤمنون إخوۀ...» (حجرات: 10). در حلقه اجتماع انسان های مؤمن همه را برادر خویش بدانند و برای نجات برادران ایمانی و خدایی خویش از هیچ تلاشی فروگذاری نکنند. این گونه برادری، منادی و مروج نوعی بینش است که در آن همۀ کینه ها، نفرت ها، جهل ها، حق کشی ها و نابرابری ها کنار گذاشته می شود و همه مردم در جامعه اسلامی برای تحقق اجتماعی برادرانه تلاش می کنند که در آن برابری و عدالت تمام بت های موهوم طبقاتی و امتیازات ستمگرانه را از روی کرۀ خاکی و صفحه زندگی اجتماعی نیست و نابود می کند و با حذف دوگانه گرایی ها و تفرقه ها و تضادها، وحدت و یکتایی را نوید می دهد. این بینش بر خصومت ها و ستیزه گری ها و سرکشی ها و جدال های بی پایان و پرملال اجتماع انسان ها خط بطلان می کشد (بهرامی، 1380).
در بیانیۀ گام دوم انقلاب اسلامی پیرامون این موضوع این گونه آمده است: «مجاهدت های جوانان در میدان های سخت ازجمله دفاع مقدس، با ذکر و دعا و روحیۀ برادری و ایثار همراه شد و ماجراهای صدر اسلام را زنده و نمایان در برابر چشم همه نهاد».
آیت الله خامنه ای در رابطه با برادری نکات گوناگونی را ایراد فرمودند، که به شرح ذیل است:
پیام اسلام، پیام وحدت و امنیت و برادری است. امیرالمؤمنین(، یک جملۀ ابدی دارد که دربارۀ همۀ انسان هاست؛ می فرماید: این انسانی که در مقابل توست، یا برادر دینی توست، یا شریک خلقتی تو؛ و به هرحال، یک انسان است. همۀ انسان ها، باید با هم متحد و مهربان باشند؛ مخصوص یک دسته و یک گروه هم نیست. لذا در اسلام به مسلمانان دستور داده شده که حتی کسانی که از لحاظ دین و عقیده برخلاف شما هستند، با آنها هم خوبی کنید. «لاینْهَاکمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یقَاتِلُوکمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یخْرِجُوکمْ منْ دِیارِکم أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیهِمْ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ» (ممتحنه 8). این منطق اسلام است. یعنی کسی هم که از لحاظ فکری با شما یکی نیست و عقیدۀ دیگری دارد، مظهر سزا گرفتن به خاطر عقیده، اینجا نیست و شما مرجعش نیستید: «و الحَکَمُ اللَّه و المعود الیه القیامۀ» (نهج البلاغه، خطبه 162). این هم کلام امیرالمؤمنین( است. شما با انسانی روبه رو هستید که یا با شما هم عقیده است و برادر شماست، یا هم عقیده نیست و در خلقت با شما شریک است (بیانات رهبر معظم انقلاب، 18 /07 /1375).
3. ظرفیت های تحقق دولت اسلامی
اگر نگاهی به کشور ایران بیفکنیم، ظرفیت های مادی و معنوی بسیاری را مشاهده خواهیم کرد. به روایت آمارهای جهانی کشور ایران جزو برترین کشورهایی است که از لحاظ منابع طبیعی و معدنی دارای تنوع و گستردگی بالایی هست. ایران اسلامی علاوه بر منابع مادی، استعدادها و نیروی انسانی باهوش و خلاقی را نیز در خود پرورش داده است که مجموع همۀ این ظرفیت ها نوید ایجاد دولت و جامعه ای اسلامی و نوین را می دهد.
1-3. جوانان
انقلاب اسلامی ایران در سال 57 به دست جوانانی رقم خورد که تمام وجود و توان خود را وقف اسلام و ایران کرده بودند و در این راه از هیچ جان فشانی هایی دریغ نمی ورزیدند. حال همه می دانیم که شور و انگیزه جوانی در هر نسلی وجود دارد و مهم آن است که بتوانیم این شور و امید جوانی را در راه درست قرار دهیم تا ثمرات گران بهای آن را درک کنیم. در اوایل انقلاب برای ادارۀ کشور به جوانان اعتماد شد و حال پس از گذشت چهار دهه از ابتدای انقلاب، نسلی جدید از جوانان به روی صحنه آمده اند و مسئولان می بایست بار دیگر بار امانت را به دوش جوانان بسپارند و با اعتماد به ایشان گام های بزرگی را در چلۀ دوم انقلاب بردارند. امام خامنه ای در بیانی از لزوم اعتماد به جوانان این گونه می فرمایند: «امام [با تشکیل بسیج] سرنوشت انقلاب را به جوان ها سپرد؛ و هر مجموعۀ جوانی، هر نسلی، وقتی از جوانی پا می گذارد به میان سالی، درواقع این امانت را تحویل می دهد به نسل جوان بعد از خودش و این سلسله تمام نشدنی است» (بیانات رهبر معظم انقلاب، 03 /09 /1395).
«بیانیۀ گام دوم» یک ترسیم کلی از گذشته و حال و آیندۀ انقلاب بوده. چهل سال [از انقلاب] گذشته یک ترسیم کلی است؛ وارد جزئیات نشدیم یک تصویرسازی کلی شده راجع به مسائل اصلی انقلاب. چهار نقطۀ به اصطلاح اصلی در این بیانیه مورد تأکید بوده:. ... نقطۀ چهارم: «عظمت نقش نیروی جوان متعهد»؛ نه هر جوانی؛ جوانی که احساس تعهد کند، احساس مسئولیت کند. عظمت نقش این قشر، یعنی جوان متعهد در این مسیری که در پیش رو داریم و در رسیدن به آن چشم انداز موردنظر. ما به یک حرکت عمومی به سمت آن چشم انداز نیاز داریم؛ باید یک حرکت عمومی در کشور راه بیفتد؛ البته این حرکت وجود دارد؛ منتها بایستی انضباط پیدا کند، سرعت پیدا کند و پیشرفت آن به سمت چشم انداز موردنظر محسوس باشد. این حرکت طبعاً با محوریت جوان متعهد است؛ جوان های متعهد، محور این حرکت اند» (بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، 1397).
یکی از مهم ترین تأکیداتی که آیت الله خامنه ای در طول دوران مسئولیت خویش در ریاست جمهوری و رهبری به صورت عینی و عملی بر آن صحه گذاشته اند، توجه به جوانان بوده و هست. ایشان در بیانی، مسئول تحقق آرمان های انقلاب در چلۀ دوم را جوانان نامیده اند:
بنده معتقدم که آرمان های انقلاب که چارچوب هایش مشخص است، بنده هم بعضی ها را تصریح خواهم کرد و اسم خواهم آورد بدون نیرو و نشاط و جسارت جوانی، قابل تعقیب و قابل دسترسی نیست. نسبت شما با آرمان ها، اینچنین نسبتی است. عقیدۀ من این است که اگر چنانچه نیروی جوانی، یعنی قدرت فکری و بدنی و اگر نشاط و روحیه و حالت تحرک و همچنین جسارت، یعنی خط شکنی ها که در جوان ها به عنوان خصیصه وجود دارد، نباشد، ما به آرمان ها دست پیدا نخواهیم کرد؛ لذا جوان ها در زمینۀ دسترسی به آرمان ها و تحقق آرمان های انقلاب و آرمان های اسلامی، دارای مسئولیت های بزرگی هستند و کارآمدی بسیار بالایی هم دارند (بیانات رهبر معظم انقلاب، 06 /05 /1392).
2-3. فرصت های مادی
نگاهی محققانه و مطالعه ای با رویکرد فهم عمیقِ مبانی رشد و پیشرفت انقلاب ها و ملت های آزاده در طول تاریخ، ما را به اصول مهمی برای تدوین چشم انداز و مأموریت هایمان در راستای ساخت ایران عزیزمان رهنمون خواهد ساخت. هرگاه ملت ها و دولت های بزرگ، پس از انقلاب و پس از رهایی از دست مستعمران و مستکبران، عینک اتکا و اعتماد به قدرت های پوشالی را از چشمان خود دور کرده و به جای آن با دیدی نافذ به توانایی ها و استعدادهای اقوام، مردم و سرزمین خود نگاه کرده اند، چشمه ای جوشان از عمق ملت خود را قلیان داده اند که رفته رفته آن چشمه جوشان تبدیل به رودخانه ای عمیق از قدرت و صلابت داخلی برای آن مردمان در طول تاریخ و در سطح جهان گردیده است که امروزه می توان ثمرات آن اعتماد را در قدرت، پیشرفت و اعتمادبه نفس آن کشور در عرصه های علمی، صنعتی، ورزشی و دیگر حوزه ها مشاهده کرد.
دولت اسلامی که در ادامه انقلاب و نظام اسلامی می بایست در کشور ما ایجاد شده و در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی ایفای نقش کند، پشتوانه ها و ظرفیت های بزرگی را در کنار خود دارد تا بتواند سعادت در حوزه های مختلف را برای مردم ایران به ارمغان بیاورد. استفاده از ظرفیت های عظیم مادی در کشور ما اصلی مهم است که با بهره گیری درست از آنها می توان جایگاه های بالایی در اقتصاد و قدرت های اقتصادی جهان را به دست آورد. رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی این گونه از این ظرفیت بزرگ برای ادامه راه انقلاب اسلامی و دولت اسلامی نام می برند:
فرصت های مادی کشور نیز فهرستی طولانی را تشکیل می دهد که مدیران کارآمد و پرانگیزه و خردمند می توانند با فعال کردن و بهره گیری از آن، درآمدهای ملی را با جهشی نمایان افزایش داده و کشور را ثروتمند و بی نیاز و به معنای واقعی دارای اعتماد به نفس کنند و مشکلات کنونی را برطرف کنند. ایران با دارا بودن یک درصد جمعیت جهان، دارای 7 درصد ذخایر معدنی جهان است: منابع عظیم زیرزمینی، موقعیت استثنائی جغرافیایی میان شرق و غرب و شمال و جنوب، بازار بزرگ ملی، بازار بزرگ منطقه ای با داشتن 15 همسایه با 600 میلیون جمعیت، سواحل دریایی طولانی، حاصل خیزی زمین با محصولات متنوّع کشاورزی و باغی، اقتصاد بزرگ و متنوع، بخش هایی از ظرفیت های کشور است؛ بسیاری از ظرفیت ها دست نخورده مانده است. گفته شده است که ایران از نظر ظرفیت های استفاده نشدۀ طبیعی و انسانی در رتبۀ اول جهان است. بی شک شما جوانان مؤمن و پرتلاش خواهید توانست این عیب بزرگ را برطرف کنید. دهۀ دوم چشم انداز، باید زمان تمرکز بر بهره برداری از دستاوردهای گذشته و نیز ظرفیت های استفاده نشده باشد و پیشرفت کشور، ازجمله در بخش تولید و اقتصاد ملی ارتقاء یابد (بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، 1397).
3-3. نیروهای مستعد انسانی
چلۀ اول انقلاب اسلامی، چلۀ جهاد و پیشرفت بوده است. عقب ماندگی هایی که برای ملت ایران در زمان حکومت شاهان قاجاری و پهلوی به وجود آمده بود، لزوم جهاد برای سازندگی، پیشرفت و پرکردن خلأهای ایجادشده برای کشور را به همراه داشت. مشارکت نیروهای مستعد انسانی برای پیمودن راه پیشرفت و سازندگی و فتح قله های بلند علمی، سیاسی، اقتصادی و... یکی از مهم ترین عواملی بوده که سبب جهش ملت ایران در میدان ها مختلف شده است. اگر همراهی و همکاری استعدادهای مستعد برای دستیابی به موفقیت و پیشرفت نبود، امروزه عزت و اعتبار انقلاب اسلامی نمی توانست در سراسر جهان زبانزد باشد. آری این نیروهای بااستعداد، غیور و فداکار ایران اسلامی بودند که در گام اول با انقلاب خود، دست خیانتکار شاهان و مستکبران جهانی را از کشور ایران و منابع غنی آن کوتاه کردند و سپس جان های خود را زیر بار مسئولیت قرار دادند تا قله های مرتفع علمی و... فتح شده و عزت انقلاب اسلامی به ملت ایران بازگردد.
آرمان ها و اهداف هر ملت و کشوری به دست مردمان و جوانان همان کشور تحقق می یابد، آن زمانی که انقلاب اسلامی در سال 57 به پیروزی رسید، جوانان این مرزوبوم بودند که با جان فشانی های خود دستان زورگوی مستکبران را از ایران کوتاه کردند و حال در ابتدای چلۀ دوم انقلاب اسلامی، نیروهای مستعد انسانی و جوانان هستند که می بایست عنان امور را به دست گیرند و آرمان بزرگ ایجاد دولت اسلامی را تحقق بخشند.
دولت اسلامی که رهبر معظم انقلاب با نام دولت جوان حزب الهی از آن یاد می کنند، با چنین ظرفیت بزرگی امکان تحقق دارد و آن هم نیروهای مستعد و توانمند در کشور هستند. آیت الله خامنه ای از چنین ظرفیت بزرگی در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی نیز این گونه یاد می کنند:
مهم ترین ظرفیت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی است. جمعیت جوان زیر 40 سال که بخش مهمی از آن نتیجۀ موج جمعیتی ایجادشده در دهۀ 60 است، فرصت ارزشمندی برای کشور است. 36 میلیون نفر در سنین میانۀ 15 و 40 سالگی، نزدیک به 14 میلیون نفر دارای تحصیلات عالی، رتبۀ دوم جهان در دانش آموختگان علوم و مهندسی، انبوه جوانانی که با روحیۀ انقلابی رشد کرده و آمادۀ تلاش جهادی برای کشورند و جمع چشم گیر جوانان محقق و اندیشمندی که به آفرینش های علمی و فرهنگی و صنعتی و غیره اشتغال دارند؛ اینها ثروت عظیمی برای کشور است که هیچ اندوختۀ مادی با آن مقایسه نمی تواند شد (بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، 1397).
همان طورکه رهبر معظم انقلاب بیان فرمودند؛ ظرفیت عظیم نیروی انسانی کارآمد و باایمان در کشور ما که تحصیلات دانشگاهی مناسبی هم دارند، ظرفیت بسیار خوبی برای تحقق دولت اسلامی است، حال عظمی راسخ و مدیریتی جهادی نیاز است تا این آرمان و هدف انقلاب اسلامی جامه عمل بپوشد.
4. راهکارهای تحقق دولت اسلامی
1-4. مدیریت جهادی
یکی از موضوع های مهم در مدیریت هر جامعه که بایستی به آن توجه ویژه داشت، روش مدیریت جامعه براساس فرهنگ، اصول و ارزش های حاکم بر آن است. در ایران نیز سبک های مختلف مدیریت از دیرباز مورد توجه قرار گرفته که از آن جمله می توان به مدیریت جهادی اشاره کرد. تفاوت اصلی مدیریت جهادی با سایر نظام های مدیریتی، در پیش فرض ها و مبانی فکری و عقیدتی آن است. در این نظام مدیریتی، احکام دین اسلام به عنوان راهبردی برای زندگی و شاخصی برای سنجش حیات مطلوب در نظر گرفته شده و هدف این نظام مدیریتی، پیاده سازی ارزش ها در جامعه به منظور تبدیل آنها به کیفیت زندگی است. مدیریت جهادی در اصل نه تنها با مصرف گرایی، اشرافی گری، سستی، تنبلی و انحراف از آرمان های اسلامی مغایرت و مخالفت داشته؛ بلکه با آن مبارزه می کند (نظری و همکاران، 1397).
مدیریت جهادی درواقع همان مدیریت علمی است که براساس فرمول ها و قوانین مطرح در دانش مدیریت پایه ریزی شده است. فرق این نوع مدیریت با مدیریت صرف در این است که مبنای مدیریت جهادی، مبنایی اسلامی و ارزشی است و می توان گفت: مدیر مسلمان با در نظر گرفتن ابعاد دینی و ایمانی به مدیریت؛ تعریف تازه ای می بخشد و مفهوم مدیریت جهادی را به وجود می آورد. در مدیریت جهادی که برگرفته از مدیریت اسلامی است، به علم، فرهنگ و انسان و ارزش های انسانی توجه ویژه ای شده است؛ بدین ترتیب مدیریت جهادی نوعی مدیریت ارزشی و با اصالت فرهنگی و هماهنگ با مدیریت علمی است و می توان گفت با استفاده از تعاریف علمی مدیریت و به کارگیری پنج وظیفه اصلی یک مدیر و ادغام آن با مفاهیم اسلامی و دینی به سبک جدیدی از مدیریت تبدیل شده است (افتخاری و همکاران، 1397).
کشور عظیم ما پس انقلاب اسلامی برای جبران عقب ماندگی هایی که در طول دوران حکومت پادشاهان پهلوی و قاجاری برای کشور ایجاد شده بود، می بایست سبک جدیدی از مدیریت را به کار می بستند تا با سرعتی مضاعف و به صورت جهش گونه کاستی ها را جبران و آبادانی و سربلندی را برای کشور رقم بزنند. مدیریت جهادی سبک مدیریتی برآمده از دین اسلام است که دو رکن اساسی دارد و آنان عبارت اند از؛ تلاش و کوشش فراوان در راه مبارزه با دشمن. جوانان و مردمان کشور در چلۀ اول انقلاب اسلامی مدیریت جهادی را در فضاهای گوناگونی به منصه ظهور رساندند که دفاع مقدس و دستاوردهای موشکی ازجمله آنهاست.
حال که ما در چلۀ دوم انقلاب اسلامی، هدف ایجاد دولت اسلامی را دنبال می کنیم، مدیریت جهادی را می بایست به عنوان سبک جدید مدیریتی در تمامی ارکان کشور پیاده کنیم و در حقیقت از آن به عنوان راهکاری برای تحقق دولت اسلامی یاد شود. مدیریت جهادی راهکاری برگرفته از مبانی اسلامی و تجربیات عینی است که راه ایجاد دولت اسلامی در ادامه راه انقلاب اسلامی را هموار می کند.
رهبر معظم انقلاب نیز در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی در شرح مدیریت جهادی می فرمایند:
به رغم همۀ این مشکلات طاقت فرسا، جمهوری اسلامی روزبه روز گام های بلندتر و استوارتری به جلو برداشت. این چهل سال، شاهد جهادهای بزرگ و افتخارات درخشان و پیشرفت های شگفت آور در ایران اسلامی است. عظمت پیشرفت های چهل سالۀ ملت ایران آنگاه به درستی دیده می شود که این مدت، با مدت های مشابه در انقلاب های بزرگی همچون انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر شوروی و انقلاب هند مقایسه شود. مدیریت های جهادی الهام گرفته از ایمان اسلامی و اعتقاد به اصل «ما می توانیم» که امام بزرگوار به همۀ ما آموخت، ایران را به عزت و پیشرفت در همۀ عرصه ها رسانید (بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، 1397).
2-4. مشارکت مردمی و مسابقه خدمت رسانی
بدون شک توسعه اجتماعی مستلزم مشارکت های مردمی در ابعاد مختلف است و درواقع بدون مشارکت نمی توان به توسعۀ اجتماعی مردم محور، فراگیر و پایداری دست یافت. در فرایند توسعه اجتماعی، مشارکت آحاد جامعه مدنظر است و شهروندان قطع نظر از تعلقات قومی و علایق اعتقادی شان، امکان می یابند تا با توجه به صلاحیت و توانمندی ذهنی شان، در تمام پدیده ها و متغیرها اثرگذار باشند. توسعه در بسیاری از موارد حتی آداب و رسوم و عقاید مردم را نیز دربرمی گیرد (اکبریان و فتحی، 1391).
مشارکت عمومی در نظام های سیاسی حق مردم به شمار می رود؛ چراکه مردم حاکم بر سرنوشت اجتماعی خویش هستند و می توانند در راستای تحقق اهداف موردنظر حکومت به یاری آن بشتابند. این امر در حکومت اسلامی نیز جاری است و حکومت اسلامی به منظور دستیابی به اهداف دینی خود، نیازمند مشارکت هرچه بیشتر مردم و همکاری عمومی در موضوعات مختلف در حوزۀ فعالیت دولت است. مشارکت سهیم و شریک شدن افراد جامعه و پذیرش مسئولیت در فعالیت ها و وجوه گوناگون زندگی اجتماعی به منظور دستیابی به اهداف مشخص است.
با استخراج وجوه مشترک تعریف مذکور، می توان گفت مشارکت دارای سه رکن:
1. مسئولیت پذیری؛ 2. حرکت به سمت اهداف مشترک؛ 3. همکاری و یاری دادن به یکدیگر در این مسیر.
براین اساس مفهوم موردنظر از مشارکت سهیم و شریک شدن و مسئولیت پذیری مردم در امر ادارۀ حکومت اسلامی و در راستای دستیابی به اهداف والای آن است. دو رکن مسئولیت پذیری و یاری دادن در مسیر دستیابی به اهداف بسته به نوع حق یا تکلیف بودن مشارکت متفاوت است. این در حالی است که سیر حرکت و مسیر اصلی مشارکت بر محور اهداف مشترک قرار دارد (جاوید و فتاحی زفرقندی، 1392).
اساس انقلاب اسلامی بر پایه مردم شکل گرفته است، از شروع اعتراضات مردمی به حکومت شاهنشاهی در سال های قبل از انقلاب اسلامی تا برپایی نهادهای انقلابی همه وهمه با اتکا بر نیروی مردم و مشارکت مردمی به انجام رسیده است. پس از انقلاب اسلامی نیز در دفاع مقدس و بسیج همگانی برای دفاع از ایران اسلامی این مردم ایران بودند که با مشارکت همه جانبه خود مرزهای این سرزمین را از غارت بیگانگان در امان داشتند. عرصه های علم و فناوری، اقتصاد، فرهنگی و سیاست نیز، حوزه های مشارکت مردمی را در زمان های مختلف در این چهل سال به خود دیده است. شاید بتوان تازه ترین مشارکت مردمی در پیش بردن اهداف انقلاب اسلامی را مشارکت ایشان در بحران کرونا دانست که ایشان با تمام توان به کمک نظام سلامت آمدند و جهاد سلامت را در ابعاد مختلف رقم زدند. مردم ایران در برهه های مختلف اقشار مستضعف را مورد حمایت خود قرار دادند و با ایجاد مسابقه خدمت رسانی در عرصه های مختلف مردمان این مرزوبوم را زیر چتر حمایت خود قراردادند. در همین حوزه مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی اینچنین فرموده اند: «مشارکت مردمی را در مسائل سیاسی مانند انتخابات، مقابله با فتنه های داخلی، حضور در صحنه های ملی و استکبارستیزی به اوج رسانید و در موضوعات اجتماعی مانند کمک رسانی ها و فعالیت های نیکوکاری که از پیش از انقلاب آغاز شده بود، افزایش چشم گیر داد. پس از انقلاب، مردم در مسابقۀ خدمت رسانی در حوادث طبیعی و کمبودهای اجتماعی مشتاقانه شرکت می کنند» (بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، 1397).
همان طور که دانستیم، مشارکت مردمی یکی از ارکان اساسی انقلاب اسلامی در شکل گیری و ادامه راه است. در همین راستا دولت اسلامی نیز برای تحقق و ایجاد می بایست از این ظرفیت به عنوان راهکاری مهم بهره گیرد و با سازماندهی و مدیریت مناسب این ظرفیت عظیم، ایجاد دولت اسلامی با تمام جنبه هایش را سرعت بخشد.
نتیجه گیری
انقلاب اسلامی سال 1357 به مرحلۀ تحقق دولت اسلامی رسیده است. دولت اسلامی چهرۀ حکومتی انقلاب اسلامی در جهان است. در این پژوهش به دنبال تحریر اهداف، ظرفیت ها و راهکارهای تحقق دولت اسلامی در بیانات مقام معظم رهبری و خصوصاً بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی بودیم. پس از بررسی سخنان و رهنمودهای رهبر انقلاب و بررسی عمیق بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی نتایج به دست آمده را در سه سطح اهداف، ظرفیت ها و راهکارها بیان کردیم. اهداف دولت اسلامی که می بایست برای تحقق آنان تلاش شود، عبارت اند از: استقلال و آزادی، عدالت، عزت، معنویت و اخلاق، عقلانیت و برادری. هرکدام از این شعارها برآمده از مفاهیم اسلامی و قرآن و فرامین اهل بیت( هستند که امامین انقلاب نیز در بیانات خود بارها بدان اشاره کرده اند. همه ما می دانیم که جمهوری اسلامی ایران در جنبه های مختلف مادی و معنوی ظرفیت های منحصربه فردی دارد که دیگر کشورها از نعمت داشتن چنین ظرفیت هایی بی بهره هستند. جوانان این مرزوبوم، فرصت های مادی و نیروهای مستعد انسانی ظرفیت هایی هستند که برای تحقق دولت اسلامی می بایست به کار گرفته شوند. حال اما این شعارها و ظرفیت های ناب ایران اسلامی منتهی به دولت اسلامی نمی شوند؛ مگر با استفاده از مدیریت جهادی و مشارکت مردمی. این دو راهکار مدیریت جهادی و مشارکت مردمی نیروی محرکه حرکت به سمت تحقق دولت اسلامی به شمار می روند که در صورت بها دادن به آنان حرکت انقلاب اسلامی با سرعتی مضاعف به پیش خواهد رفت.
منابع
اسدی، عباس و جواد گوردزی، 1399، «شناسایی راهکارها و مؤلفه های مهم توسعه بیمه در بیانیه گام دوم انقلاب با تأکید بر شاخص های فرهنگی تبلیغاتی»، پژوهش های انقلاب اسلامی، ش 33، ص 163-183.
افتخاری، اصغر و همکاران، 1397، «مؤلفه های مدیریت جهادی در بیانات امام خامنه ای»، مدیریت نظامی، ش 70، ص 53-87.
اکبریان، مهدی و لیلا فتحی، 1391، «مشارکت مردمی اساس توسعه اجتماعی»، پژوهش و سلامت، دوره دوم، ش 1، ص 78.
بهرامی، روح الله، 1380، «فلسفه برادری در اسلام»، تاریخ اسلام، ش 8، ص 524.
بیانات رهبر معظم انقلاب، در: khameniei.ir
ترابی کلاته قاضی، علی، 1400، «بیانیه گام دوم انقلاب؛ سند طرح ریزی راهبردی حرکت در مرحله دوم انقلاب»، مطالعات مدیریت راهبردی دفاع ملی، ش 17، ص 71100.
جاوید، محمدجواد و علی فتاحی زفرقندی، 1392، «راهکارهای مشارکت مردمی در اداره حکومت اسلامی»، دانش حقوق عمومی، ش 6، ص 69-88.
شفیعی، احمد، 1385، «انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی»، حصون، ش 7، ص 732.
طاهری، سیدمهدی، 1388، «عدالت از نگاه شهید مطهری»، پگاه حوزه، ش 253، ص 15-22.
علوی، سیداحسان و همکاران، 1395، «بررسی تطبیقی مفهوم عدالت اقتصادی اجتماعی در اندیشه سیاسی»، مطالعات سیاسی، ش 31، ص 195-218.
کوشکی، محمدصادق، 1387، «بازشناسی هویت انقلاب اسلامی»، مطالعات انقلاب اسلامی، ش 14، ص 47-74.
محمدی، خدیجه و مهدی نادری، 1397، «ماهیت و ارکان دولت اسلامی در دیدگاه حضرت آیت الله خامنه ای»، رهیافت، ش 42، ص 61-88.
مصباح یزدی، محمدتقی، 1391، «هجدهمین نشست ملی دفتر پژوهش های فرهنگی قم»، در: mesbahyazdi.ir.
مطهری، مرتضی، 1377، مجموعه آثار (پیرامون انقلاب اسلامی)، تهران، صدرا.
موسوی نیا، سیدمهدی، 1399، «مفهوم پژوهی عقلانیت در بیانات حضرت آیت الله خامنه ای»، در: khameniei.ir.
موسی زاده، ابراهیم، 1399، «اصول و مؤلفه های نظام سازی اسلامی با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب»، حکومت اسلامی، ش 95، ص 113-134.
نجفی سیار، رحمان و ایوب نیکونهاد، 1399، «شاخصهای حکمرانی مطلوبِ دولت تراز انقلاب اسلامی مطابق با بیانیه گام دوم»، مطالعات بین رشته ای دانش راهبردی، ش 41، ص 173-200.
نظری، یونس و همکاران، 1397، «ارائه الگوی مدیریت جهادی در صنعت دفاعی ج.ا. ایران با نگرش اقتصاد»، راهبرد دفاعی، ش 64، ص 132.
ویسی، محمود، 1398، «اخلاق، معنویت و ارزش های اخلاقی»، در: همایش ملی جستارهای پژوهشی با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب، گلستان.