مبلغ نوشت: پیش از فیضیه، مسجد اعظم در جوار حرم حضرت معصومه(س) مکانی برای دروس خارج مراجع و برخی دیگر از مشاهیر حوزه سنتّی است و این دو مکان در کنار مدرسه دارالشفا، مدرسه خان(که به نام مدرسه آیتﷲ بروجردی نیز شناخته میشود) و مدرسه آیتﷲ گلپایگانی گرانیگاه حوزه سنتّی قم تلقّی میشود.
به گزارش «مبلغ»- میان سه واژه قم و فیضیه و حوزه علمیه، به تعبیر شهید آیتﷲ سیدمحمد باقر صدر «قرن اکید» ایجاد شده و بسیاری با شنیدن نام شهر قم، حوزه علمیه به ذهنشان متبادر میشود. برای بسیاری از مردمی که فقط دورنمایی از حوزه علمیه دارند نیز فیضیه نماد حوزه است و با شنیدن نام حوزه قم، به یاد فیضیه میافتند. با این حال کسانی که اطلاعات بیشتری از حوزه دارند و همه طلبهها میدانند مدرسه فیضیه به علت حوادث تاریخی که بر آن گذشته، صرفا نمادی برای حوزه است و البته هنوز مرکز برخی از تجمعات حوزوی و یکی از مدارس حوزه است که دروس سنتّی با روش سنّتی در آن تدریس میشود.
پیش از فیضیه، مسجد اعظم در جوار حرم حضرت معصومه(س) مکانی برای دروس خارج مراجع و برخی دیگر از مشاهیر حوزه سنتّی است و این دو مکان در کنار مدرسه دارالشفا، مدرسه خان(که به نام مدرسه آیتﷲ بروجردی نیز شناخته میشود) و مدرسه آیتﷲ گلپایگانی گرانیگاه حوزه سنتّی قم تلقّی میشود. لکن در سالهای اخیر به عللی از جمله توسعه شهری، ورودی کم حوزهها و رشد مؤسسات حوزوی و شبه دانشگاهی، این مراکز و مدارس پنجگانه، شاهد نوعی رکود و هجران و کوچ اجباری است و در شرایطی به سر میبرد که ممکن است طلبهای در حوزه قم مشغول تحصیل باشد و در طول سال تحصیلی یک بار هم گذرش به این مدارس و مراکز نیافتد.
این گزارش و روایتی که در ادامه تکمیل میشود محصول نگاهی است که سالها شاهد و تجربهگر آمدوشدهای فراوان به مهد حوزه سنتّی قم بوده و پس از غیبتی چند ساله برای بهروز کردن دانستهها و کمی خاطرهبازی، در روزهای آغازین سال تحصیلی جدید(مهر 1402 هجری شمسی برابر با ربیع المولود 1445 هجری قمری و یک سده پس از تأسیس حوزه قم)، مشغول پرسهزنی در گرانیگاه حوزه سنّتی شده است.
مسجد اعظم – هر چند در ابتدای تأسیس حوزه، مسجد اعظم بنا نشده و سالها بعد این مسجد ساخته میشود ولی از همان ابتدا، «مسجد بالاسر» حرم و پس از بنای مسجد اعظم، شبستانهای این مسجد محل برگزاری درس برخی مراجع تراز اول قم بوده است. امروزه و در سال تحصیلی کنونی نیز هنوز مسجد اعظم محل برگزاری دروس برخی مراجع قم است.
از نسل شاگردان آیتﷲ بروجردی امسال تحصیلی آیات جوادی آملی، نوری همدانی و سبحانی در شبستانهای مسجد اعظم درس خارج میدهند. درس آیتﷲ جوادی در شبستان شرقی برگزار میشود. این شبستانها همان شبستانی است که همیشان سالها در آن درس تفسیر میگفت و چند سالی است که با پایان درس تفسیر، درس فقه معظم له از مدرسه فیضیه به مسجد اعظم و امسال از شبستان زیر گنبد به شبستان شرقی منتقل شده است. این شبستان پس از تعمیرات و نوسازی مسجد اعظم، شبستان «حضرت بقیة ﷲ الاعظم عج» نامیده شده است. در درس آیتﷲ جوادی حضور طلبههای جوان محسوس است و حدود 250 تا 300 نفر طلبه ساعت 9 تا 10 صبح در این درس خارج فقه شرکت میکنند.
ساعت بعدی و به طور تقریبی همین تعداد طلبه در درس خارج فقه آیتﷲ نوری همدانی شرکت میکنند. از این نسل مراجع و اساتید فقط آیتﷲ سبحانی است که درس خارج اصول را نیز تدریس کرده و همچون گذشته ساعت 8 صبح خارج فقه و یک ساعت به غروب خارج اصول را در شبستان غربی مسجد اعظم تدریس میکند. شبسستان غربی در نوسازی مسجد، «شبستان امام حسن مجتبی علیه السلام» نامگذاری شده است.
آیتﷲ وحید خراسانی دیگر مرجع تقلید زنده این نسل است که پیش از فراگیری بیماری کرونا به علت کهولت درساش در مسجد اعظم تعطیل شده و درس خارج آیتﷲ مکارم شیرازی در مسجد اعظم نیز مقارن کرونا تعطیل شده است.
از دیگر درسهای خارج مسجد اعظم که طلاب جوان نیز حضور چشمگیری در آن دارند، درس خارج آقای شب زندهدار است. همچنین در میان برنامههای دروس خارج مسجد اعظم که در تابلوی اعلانات نصب شده، نام آقایان محمدجواد علوی بروجردی(نوه دختری آیتﷲ بروجردی) و محمدحسن صافی گلپایگانی(فرزند آیتﷲ لطف ﷲ صافی گلپایگانی) نیز دیده میشود. مطابق مشاهده میدانی در درس خارج آقای علوی بروجردی در شبستان غربی حدود 70 الی 80 نفر شرکت میکنند.
ساعت 7 تا 8 تا صبح نیز در شبستان امام خمینی حرم مطهر درس خارج آقای احمد عابدی برگزار میشود و وی فقه و اصول را همزمان در یک ساعت تدریس میکند. زمان این درس و تدریسِ همزمانِ فقه و اصول زمینه را برای حضور کسانی که کار اجرایی دارند، فراهم میکند. این درس بیش از یک دهه قبل در مسجد اعظم برگزار میشد و پس از آنکه شخصی به آقای عابدی گفت: «مسجد اعظم محل تدریس مراجع است»، آقای عابدی این جمله را اخراج تلقی کرد و درساش به شبستان امام خمینی منتقل شد. وی حدود 150 نفر شاگرد دارد. در محل درس مرحوم آیتﷲ هاشمی شاهرودی در سمت دیگر شبستان امام خمینی که محل مسجد محمدیه سابق است، آقای سیفی مازندرانی با حدود 50 نفر در ساعت 8 تا 9 صبح جلسه درسی دارد.
مدرسه فیضیه و مدرسه دارالشفاء – حال و هوای درسهای مدرسه فیضیه در نیمه ماه مهر بگونهای دیگر است. دَرِ سمت رودخانه بسته است و اساتیدی که با ماشین و «محافظ» برای تدریس میآیند، از مسیر بلوار بهار وارد محدوده حرم میشوند و با عبور از صحن جواد الائمه(ع) حرم، ماشین خودشان را کنار دَرِ غربی مدرسه دارالشفاء (سمت خیابان ساحلی سابق) پارک میکنند و از آن مسیر وارد مدرسه فیضیه و دارالشفاء میشوند. گویا طلاب اجازه ورود از دَرِ اساتید را ندارند و باید از دَرِ شمالی مدرسه دارالشفا وارد مَدرسها شوند.
از اعضای شورای عالی حوزه آقایان حسینی بوشهری، سید احمد خاتمی و محسن اراکی در مدرسه فیضیه و دارالشفای تدریس میکنند. آقای اراکی بر اساس کفشهایی که در ورودی مدرس قرار دارد، 20 نفر شاگرد دارد اما درس آقای خاتمی جمعیت بسیاری بیشتری را به خود اختصاص میدهد.
با وجود اینکه هنوز وارد نیمه دوم مهر ماه نشدهایم، بسیاری از درسها تعطیل شده و برخی اساتیدی که مَدرَس در اختیار آنها قرار داده شده، شاگردی پیدا نکرده و از آنها فقط نام و ساعت تدریسشان بر دیوار مدرسه باقی مانده است. پُر هیاهوترین قسمت مدرسه فیضیه و دارالشفاء، حیاط قسمت اداری و صفی است که جلوی «دفتر قرارگاه جهادی گروههای جهادی؛ معاونت تبلیغ حوزه علمیه قم» تشکیل شده است. احتمالا بخشی از این صف برای ثبت فعالیتهای تبلیغی به هدف تمدید پرونده بیمه طلاب است، چرا که اخیرا در تمدید پروندههای بیمه «مرکز خدمات حوزه» سختگیریهایی انجام شده و تمدیده پرونده را به حضور در درس خارج یا فعالیت تبلیغی و امثالها منوط کردهاند.
سالها قبل دوستی با تحسین از مُعمّمی نام میبُرد که تیشرت میپوشد و کلاه لبهدار سر میگُذارد و با دوچرخه در صفائیه و خیابانهای اطراف تردد میکند. نامش را در میان اساتید دیدم ولی از درساش خبری نبود. گویا با وجود انتساب به برخی، پیشانی بلندی نداشته و شاگردی پیدا نکرده است. همچنین از نسل آقازادههایی که به جای پدر بزرگ بر کرسی درس خارج نشستهاند، آقای سید حسن خمینی در مدرسه دارالشفا تدریس میکند.
مدرسه خان – ارزیابی نشاط و حضور طلاب در مدرسه خان به علت کوچکی محیط و تعداد کمتر مَدرَسها کار آسانتری است. یکی از اساتید مسنّ مدرسه خان که مرحوم شده، تعریف میکرد: «مسئولان مدرسه آیتﷲ گلپایگانی میخواستند مَدرَسی در آن مدرسه در اختیار من قرار دهند ولی من حال و هوای و «روح» موجود در مدرسه خان را ترجیح دادم». این مدرسه قدیمی و با «روح» هم در مهرماه از نشاط و حضور چشمگیری برخوردار نیست و گویا و دل و دماغ خوشی ندارد. برخی از درسها تعطیل شده و برخی اساتید با تعداد اندکی شاگرد و حتی یک شاگرد روزگار میگذرانند. احتمالا این روند در روزهای میانی سال تحصیلی بیشتر به سمت قهقرا پیش رود. در این میان یک نفر قرآن به دست کنار دیوار نشسته و دیگری با موبایل کار میکند.
مدرسه آیتﷲ گلپایگانی – اوضاع مدرسه آیتﷲ گلپایگانی هم نسبت به گذشته تغییر کرده است. سالهای قبل میان ساعت تعطیلی درسها تا درسهای ساعت بعدی آغاز شود، جُنب و جوش و تراکم خاصی در راهروهای این مدرسه ایجاد میشد. دوستی همان سالها میگفت، مشکل این ازدحام سوء تدبیر معمار این مدرسه است که عرض دَرِ مَدرَسها، عرض راهروها و ورودی بلوکهای ساختمان را تقریبا یک اندازه گرفته و همین باعث میشود با تعطیلی همزمان درسها تراکم ایجاد شود. در حالی که باید عرض ورودی بلوکها خیلی بیشتر از عرض ورودی مَدرَسها قرار داده میشد.
حالا مشکل تراکم در ورودیهای مدرسه آیتﷲ گلپایگانی نه با تدبیر و بازسازی مجدد، بلکه با کم رَمَق شدن درسها و تعطیلی برخی دیگر از درسها بَرطَرف شده و دیگر تراکمی در ورودیها مشاهده نمیشود. با این حساب، تا دیر نشده باید تاریخ شفاهی این مراکز سنّتی حوزه گردآوری شود تا شاید آیندگان را از این تاریخ نگاری، سودی و درس عبرتی عاید شود.