هدایت جامعه
مقدمه: یکی از ویژگیهای پیامبران، هدایت و رهبری جامعه به سوی کمالات است مقاله حاضر اشاره ای به این ویژگی دارد.
«پیامبری » با آنکه از مسیر معنوی به سوی خدا و تقرب به ذات او و بریدن از خلق(سیر من الخلق الی الحق)آغاز می شود - که مستلزم انصراف از برون و توجه به درون است - ولی سرانجام با بازگشت به خلق و برون، به منظور اصلاح و سازمان بخشیدن به زندگی انسان و هدایت آن در یک مسیر صحیح(سیر بالحق فی الحق) پایان می یابد.
کلمه «نبی » در زبان عربی به معنی «خبر آورنده » است - و در فارسی کلمه «پیامبر» همان معنی را می دهد - و کلمه «رسول » در زبان عربی به معنی «فرستاده » است.
پیامبر پیام خدا را به خلق خدا ابلاغ می کند و نیروهای آنها را بیدار می نماید و سامان می بخشدو به سوی خداوند و آنچه رضای خداوند است یعنی صلح و صفا و اصلاح طلبی و بی آزاری و آزادی از غیر خدا و راستی و درستی و محبت و عدالت و سایر اخلاق حسنه، دعوت می کند و بشریت را اززنجیر اطاعت هوای نفس و اطاعت انواع بتها و طاغوتها رهایی می بخشد.
«اقبال لاهوری » تفاوت پیامبران را با سایر افرادی که مسیر معنوی به سوی خدا دارند(عرفا)ولی رسالت پیامبری ندارند و اقبال آنها را «مرد باطنی » می خواند، چنین بیان می کند: «مرد باطنی نمی خواهد که پس از آرامش و اطمینانی که(در مسیر معنوی)پیدا می کند به زندگی اینجهانی بازگردد، اما در آن هنگامی که بنا بر ضرورت باز می گردد،بازگشت او برای تمام بشریت سود چندانی ندارد، ولی بازگشت پیغمبر جنبه خلاقیت و ثمر بخشی دارد، باز می گردد و در جریان زمان وارد می شود به این قصد که جریان تاریخ را تحت ضبط درآورد و از این راه جهان تازه ای از کمال مطلوبهاخلق کند.برای مرد باطنی آرامش مرحله نهایی است، برای پیغمبر
بیدار شدن نیروهای روانشناختی اوست که جهان را تکان می دهد و این نیروها چنان حساب شده است که کاملا جهان بشری را تغییر دهد.»(1) بنابر این، رهبری خلق و سامان بخشیدن و به حرکت آوردن نیروهای انسانی در جهت رضای خدا و صلاح بشریت، لازم لا ینفک پیامبری است.
.............................................................. 1.احیای فکر دینی در اسلام، ترجمه احمد آرام، ص 143.