اتفاقی گریز ناپذیر!!

حضرت علی علیه السلام در خطبه ۹۱ نهج البلاغه می فرمایند: مدت عمر هر کس را بیافرید و مقدر و معین کرد، پس آن را طولانی و کوتاه و مقدم و مو خر قرار داد

اتفاقی گریز ناپذیر!!


حضرت علی علیه السلام در خطبه 91 نهج البلاغه می فرمایند: مدت عمر هر کس را بیافرید و مقدر و معین کرد، پس آن را طولانی و کوتاه و مقدم و مو خر قرار داد. برای مرگ هر موجودی سبب ها و علت هایی همراه نمود، و مرگ را کشنده ریسمان های طولانی و قطع کننده بندهای بسیار محکم زندگی قرار داد.

مرگ یکی از حوادث و اتفاقات گریز ناپذیر برای تمام موجودات عالم است که قرآن کریم، این حادثه گریز ناپذیر را که حرکت و انقطاع از این عالم مادی و رسیدن به مقصد اصلی است، چنین به تصویر می کشد و می فرماید: «کُلُ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ» (هر نفس زنده اى چشنده مرگ خواهد بود، سپس به سوى ما (به عالم برزخ ما به صحنه قیامت ما، به بهشت و دوزخ ما) بازگردانده مى شوند. عنکبوت، 57) جمله «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ»، از باب استعاره به کنایه است، (گویا مرگ را تشبیه کرده به چیزى که چشیدنى باشد، آن گاه حکم کرده به این که این چشیدنى را همه خواهند چشید و خلاصه، مرگ عمومى است) و مراد این است که هر کس به زودى و به طور قطع خواهد مرد. (طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 144 - 145)
امام جواد علیه السلام فرمود: آیا می دانید که چرا کودکان و دیوانگان نسبت به بعضی از داروها و درمان ها بدبین هستند و خوششان نمی آید، با این که برای سلامتی آن ها مفید و سودمند می باشد؛ و درد و ناراحتی آن ها را برطرف می کند؟ چون آنان جاهل و نادان هستند و نمی دانند که دارو نجات بخش خواهد بود.
همچنین حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرمایند: خلق الاجال فاطالها و قصرها، و قدمها و اخرها، و وصل بالموت اسبابها، و جعله خالجا لاشطانها، و قاطعا لمرائر اقرآنها. (خطبه 91) مدت عمر هر کس را بیافرید و مقدر و معین کرد، پس آن را طولانی و کوتاه و مقدم و مو خر قرار داد. برای مرگ هر موجودی سبب ها و علت های همراه نمود، و مرگ را کشنده ریسمان های طولانی و قطع کننده بندهای بسیار محکم زندگی قرار داد.
مرگ، سخت یا راحت؟
راحتی و سختی مرگ از یک طرف با عقاید و باورهای انسانی ارتباط دارد و از طرف دیگر با کردار و اعمال و منش و ملکات نفسانی هماهنگی کامل دارد. باید دید انسان از این گوهر گرانبهای انسانیت خویش چه بهره ای گرفته است و کدام جنبه از جهات وجودی خود را در طول حیات دنیا، به فعلیّت رسانده است, آیا جنبه انسانی و ملکوتی خود را رشد و تعالی داده و الان که هنگام مرگ او فرا رسیده بسان یک میوه مثمر ثمری که باغبان عالم او را از درخت حیات دنیا چیده، و منتقل به حیات برزخی شده یا نه با غفلت و بی توجهی نسبت به جهات روحانی و انسانی خود در طی سالیان دراز از خود حیوان فربهی ساخته و حال با همین صورت و سیرت به حیات ابدی خود ادامه می دهد؟ باید دید هر کسی چه عقیده و باوری نسبت به حقایق عالم دارد و در بُعد اندیشه متوجه چه نقطه ای است و چه کسی را محل اتکاء خود می داند و در بُعد رفتار و عمل تابع دستور چه دین و آئینی است.
قرآن چه می گوید؟
قرآن پیرامون سختی جان دادن اهل کفر و تبهکاری، آیاتی دارد و در ضمن از رفتار فرشتگان در هنگام قبض روح آنها این چنین خبر می دهد؛ «اگر بینی سختی حال کافران را هنگامی که فرشتگان جان آنان را می گیرند و بر روی و پشت آنان می زنند و به آنان می گویند بچشید طعم عذاب سوزنده را» (انفال/ 50)
و سخن زیبای امام صادق علیه السلام:
در روایت است که خدمت امام صادق علیه السّلام عرض کردند: ..... گروهی می گویند که آن (جان دادن برای کافر) سخت تر از بریدن به ارّه، پاره کردن با قیچی و شکستن با سنگ و گردش محور آسیاب در حدقه چشم است. حضرت فرمود: برای بعضی از بدکاران و کافران به همین گونه است ..... (فیض کاشانی، محجة البیضاء، ترجمه دکتر عارف، آستان قدس رضوی، ج 8، ص 256) در مقابل کسانی که در دنیا اهل ایمان بوده اند و عمری را با عمل به دستورات الهی و دوری از محرمات الهی سپری کرده اند در هنگام جان دادن فرشتگان را ملاقات می کنند که با آنها برخوردی از روی شرافت و بزرگواری دارند.
«پرهیزکاران کسانی هستند که فرشتگان جان آنان را در حالی که پاک و پاکیزه اند می گیرند و به آنان می گویند درود بر شما باد.» (نحل/ 32)
در روایت است که خدمت امام صادق علیه السّلام عرض کردند: گروهی می گویند که جان دادن برای کافر سخت تر از بریدن به ارّه، پاره کردن با قیچی و شکستن با سنگ و گردش محور آسیاب در حدقه چشم است. حضرت فرمود: برای بعضی از بدکاران و کافران به همین گونه است.

چرا اکثر مردم از مرگ می ترسند؟
مرحوم شیخ مفید رضوان اللّه تعالی علیه حکایت نموده است: روزی شخصی از حضرت جوادالا ئمّه، امام محمّد تقی علیه السلام سو ال شد: چرا اکثر مردم از مرگ می ترسند و از آن هراسناک می باشند؟ امام جواد علیه السلام در پاسخ اظهار داشت: چون مردم نسبت به مرگ نادان هستند و از آن اطّلاعی ندارند، وحشت می کنند. و چنانچه انسان ها مرگ را می شناختند و خود را از بنده خداوند متعال و نیز از دوستان و پیروان و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام قرار می دادند، نسبت به آن خوش بین و شادمان می گشتند و می فهمیدند که سرای آخرت برای آنان از دنیا و سرای فانی ، به مراتب بهتر است . پس از آن فرمود: آیا می دانید که چرا کودکان و دیوانگان نسبت به بعضی از داروها و درمان ها بدبین هستند و خوششان نمی آید، با این که برای سلامتی آن ها مفید و سودمند می باشد؛ و درد و ناراحتی آن ها را برطرف می کند؟ چون آنان جاهل و نادان هستند و نمی دانند که دارو نجات بخش خواهد بود. سپس افزود: سوگند به آن خدائی ، که محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله را به حقّانیّت مبعوث نمود، کسی که هر لحظه خود را آماده مرگ بداند و نسبت به اعمال و رفتار خود بی تفاوت و بی توجّه نباشد، مرگ برایش بهترین درمان و نجات خواهد بود. و نیز مرگ تاءمین کننده سعادت و خوش بختی او در جهان جاوید می باشد؛ و او در آن سرای جاوید از انواع نعمت های وافر الهی ، بهره مند و برخوردار خواهد بود.

منابع:

چهل داستان و چهل حدیث از امام جواد(علیه السلام)/ عبدالله صالحی
اسلام کوئیست

فرآوری: آمنه اسفندیاری 


منبع : سایت اندیشه قم
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان