ایران در تاریخ معاصر بارها در موقعیتهای حساس قرار گرفته است و بازیگران بیرونی تلاش کردهاند بهگونهای شطرنج سیاست را به سمت کیش و مات شدن کشور سوق دهند. در چند دهه گذشته نخبگان سیاسی تصمیمات درست و بهنگامی درباره قطعنامه و پایان جنگ تحمیلی، موضع ایران در جنگ خلیجفارس، ماجرای قدرتگیری طالبان و حمله به کنسولگری ایران، همینطور ترور شهید قاسم سلیمانی و در آخر حمله اسرائیل به کنسولگری ایران اتخاذ کردهاند. ساختار تصمیمگیری ایران در بعد معرفتی یعنی تلاقی نیروهای مذهبی، بوروکراتیک، دموکراتیک و نظامی الگوی مناسبی در شورای عالی امنیت ملی ایجاد کرده است که در عین تفاوت دیدگاه و لایههای مختلف معرفتی و اداری، تصمیمات عاقلانه و هوشمندانهای اتخاذ شده است.
مطالبات مبتنی بر غایتهای فضیلت، امنیت و توسعه در نهایت بر منطق مصلحت و اعتدال اتخاذ شده است. الگوی شورای عالی امنیت ملی با درج شدن در قانون اساسی و رفتن از سمت طراحی و قانوننویسی به سمت هماهنگی در اجرا در موقعیتهای خاص، عملکردی قابل دفاع مبتنی بر قدرت هوشمند بازنمایی کرده است.
ایران در تاریخ معاصر رویههای واقعگرایانه و صبر استراتژیک فراوانی به نمایش گذاشته و هیچگاه قدرتی متجاوز و شروعکننده جنگ نبوده است.
بازیگران بسیاری تمایل داشته و دارند که ایران را به بازی جنگ وارد سازند و تمام زیرساختها و قدرت بازدارندگی ایران را از بین ببرند. منطق تهاجم و جنگ از کشور سلب پرستیژ خواهد کرد، اما منطق حقگویی، دفاع از مستضعفان، سیاستگذاری بر اساس عرف و حقوق همانند گذشته استقلال، تمامیت ارضی و توسعه کشور را تضمین خواهد کرد.
آنچه ایران نیاز دارد در عین تقویت قدرت نظامی به هر شکل ممکن در راستای حفظ تمامیت ارضی و توان پاسخگویی به همه تهدیدها، حفظ آرامش و ثبات و ترسیم چهرهای منطقی است. چهرهای که بسیاری از بازیگران منطقه و بینالملل علاقه دارند آن را مخدوش سازند و با سیاسیسازی فضای اجتماع و اقتصاد و خلق بیثباتی به اهداف خود دست پیدا کنند.
اولویت اول حفظ ایران است و در این راستا تقویت توان نظامی، صبر استراتژیک و پاسخ گونهای چند لایه و متکثر امنیت را در کنار توسعه کشور رقم خواهد زد. همه کشورها برای منافع ملی خود دست به هر اقدامی میزنند و قبل از دفاع از همه انسانهای آزاده دنیا، مدافع همه مسلمانان و شیعیان و فارسیزبانان آنچه اولویت دارد حفظ دولتکشور ایران است. اگر ایران قدرتمند وجود داشته باشد، میتواند از آرمانهای دیگر نیز حمایت کند و حفظ همه ارکان دولتملت ایران اولویت در همه زمانها و مکانها است. در صورت وجود ایران امن، آزاد، آباد و با ثبات سایر غایتها بر آن مترتب خواهد شد.
اقتصاد کشور نیاز به تنشزدایی و باز شدن گره بینالمللی شدن دارد. ارتباط با همسایگان و شرکت در تقسیم کار جهانی با منطق ساده سیاستگذاری همراه نخواهد بود. حفظ استقلال و تمامیت ارضی و توانایی پاسخ به تهدیدها در کنار حفاظت از دولتکشور به هر شکل ممکن ثبات و آرامش را که لازمه اقتصاد شکوفا است، ایجاد خواهد کرد. سیاستزدایی از جامعه و اقتصاد لازمه توسعه است و خوشبختانه در رویدادهای اخیر مصداق درون پر ز مکر و برون سادهای توانسته است منافع ملی و مصلحت عمومی کشور را بازنمایی کند.
* استادیار علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد