وجود مبارک امیرمؤمنان علی(ع) بعد از رسول خدا(ص) بهترین و والاترین بندگان خدا و اسوه و الگوی کاملی برای نیل به سعادتِ دنیا و آخرت است. امام متقین، علی(ع) هیچگاه در زندگی نسبت به احدی بیتفاوت نبودند. این مطلب از خطبۀ آن حضرت خطاب به اصحاب خود اثبات میشود. ماجرا از این قرار بوده که مهاجمی از دشمنان، خلخالی از پای زنی یهودی میکشد، ولی یاران و اصحاب حضرت به دفاع و مقابله با دشمنان نمیپردازند. بدینسبب امیرمؤمنان علی(ع) اصحاب خویش را توبیخ کرده و میفرمایند: اگر کسی از این غصه بمیرد، ملامتی بر او نیست.
در فرازی از این خطبه ماندگار میخوانیم:
«وَلَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ کانَ یَدْخُلُ عَلَی الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ وَالْأُخْرَی الْمُعَاهِدَةِ فَینْتَزِعُ حِجْلَهَا وَقلْبَهَا وَقَلَائِدَهَا وَرِعاثَهَا مَاتُمْنَعُ مِنْهُ إِلَّا بِالاسْتِرْجَاعِ وَالِاسْتِرْحَام ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِینَ مَانَالَ رَجُلاً مِنْهُمْ کَلْمٌ وَلَا أُرِیقَ لَه دَمٌ فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا کانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ کانَ بِهِ عِنْدِی جَدِیراً([1])؛ به من خبر رسیده مهاجمی از آنان بر زن مسلمان و نیز زنی که در پناه اسلام است، تاخته و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشوارۀ او را به یغما برده و آن بینوا در برابر آن غارتگر، جز کلمۀ استرجاع و طلب دلسوزی راهی نداشته است. آنگاه این غارتگران با غنیمت بسیار بازگشته، درحالی که یک نفر از آنها زخمی نشده و احدی از آنان به قتل نرسیده است. اگر بعد از این حادثه مسلمانی از غصّه بمیرد، جای ملامت نیست؛ بلکه مرگ او در نظر من شایسته است.»
آری! امیرمؤمنان علی(ع) در همۀ امور مسلمانان، بهویژه نسبت به دین و هدایت مردم، و نیز به یتیمان، فقیران و بیوهزنان، و همچنین به امور حکومتی، اقتصادی و بیتالمال مسلمانان و حتی اهل کتاب بیتفاوت نبودند و در قبال اجتماع و مردم زمان خویش احساس وظیفه میکردند. ایشان همواره مدافع حقوق عموم مردم بودند و کارگزاران حکومت را زیر نظر داشته و اموال آنان را حسابرسی میکردند. در گسترۀ عدالت علی(ع) هیچ یک از مأموران دولتی و کارگزاران، اجازۀ رانتخواری و چپاولگری نداشتند. حضرت خطاب به یکی از کارگزاران خود فرمود:
«أَمَّا بَعْدُ: فَقَدْبَلَغَنِی عَنْکَ أَمْرٌ إِنْ کُنْتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أَسْخَطْتَ رَبَّکَ وَعَصَیْتَ إِمَامَکَ وَأَخْزَیْتَ أَمَانَتَکَ بَلَغَنِی أَنَّکَ جَرَّدْتَ الْأَرْضَ فَأَخَذْتَ مَا تَحْتَ قَدَمَیْکَ وَأَکَلْتَ مَا تَحْتَ یَدَیْکَ فَارْفَعْ إِلَیَّ حِسَابَکَ وَاعْلَمْ أَنَّ حِسَابَ اللَّهِ أَعْظَمُ مِنْ حِسَابِ النَّاسِ وَالسَّلَام([2])؛ اما بعد، خبر انجام کاری بهوسیله تو به من رسیده است؛ که اگر آن را انجام داده باشی، پروردگارت را به خشم آورده و امام خویش را نافرمانی نموده و در امانت خیانت کردهای! به من خبر رسیده که محصولات زمین را برده و آنچه زیر دو پایت بوده، برگرفته و هرچه از بیتالمال در اختیار داشتی، خوردهای. حسابت را پیش من فرست و معلومت باد که حسابرسی خداوند از حسابرسی مردم بزرگتر است. والسلام.»
ایشان در فراز دیگری از سخنان خود برای حفظ بیتالمال مسلمانان فرمودند:
«أَدِقُّوا أَقْلَامَکُمْ وَقَارِبُوا بَیْنَ سُطُورِکُمْ وَاحْذِفُوا عَنِّی فُضُولَکُمْ وَاقْصِدُوا قَصْدَ الْمَعَانِی وَإِیَّاکُمْ وَالْإِکْثَارَ فَإِنَّ أَمْوَالَ الْمُسْلِمِینَ لَاتَحْتَمِلُ الْإِضْرَار([3])؛قلمهای خود را نازک کنید و سطرها را نزدیک به هم گیرید و زیادی کلمات را حذف کنید و مقاصد و منظورها را در نظر بگیرید! برحذر میدارم شما را از پرحرفی و پرنویسی؛ زیرا اموال مسلمانان نمیتواند اینگونه خسارتها را تحمل کند.»
---------------------------------------------------------------------
[1]. الکافی 5 / 5، باب فصل الجهاد؛ نهج البلاغه «صبحی صالح»: خطبه 27.
[2]. نهج البلاغه: نامه 40.
[3]. الخصال 1 / 310؛ بحارالانوار: 73 / 49، باب102، ح2.
برگرفته از کتاب اسلام دین آسان نوشته استاد انصاریان