به قلم :ستاره حمیدی ؛ کارشناس ارشد روانشناسی
تحریریه زندگی آنلاین : بسیاری از والدین به روانشناس کودک مراجعه کرده و بیان میکنند کودکشان اعتماد به نفس کافی را ندارد و از روانشناس میخواهند که به آنها راهکاری بدهد جهت افزایش اعتماد به نفس کودکشان و هنگامی که از والدین پرسیده میشود چرا تصور میکنند فرزندانشان اعتماد به نفس ندارند، نکاتی را بیان میدارند، همانند اینکه در جمع صحبت نمیکند، خود را به خوبی معرفی نمیکند، در جمع دوستان در حاشیه قرار میگیرد و به خود و دانستههایش اعتماد ندارد و جالب اینکه این والدین مدام در حال تشویق کردن فرزندانشان نیز هستند که به آنها بگویند به اندازه کافی خوب هستند، ولی فارغ از اینکه همین کار دال بر این است که دیگران تو را خوب نمیبینند و ما مدام تکرار میکنیم که به تو یادآوری کنیم تو به اندازه کافی خوب هستی. این پیام نهفته در تشویقهای پی درپی والدین است و کودکان این پیام را به سرعت دریافت میکنند و در پاسخ برخی از کودکان نیز ابراز میکنند که شما چون پدر و مادرم هستید این گونه تصور میکنید.
بیشتربخوانید:
چرا فرزندمان تصور میکند به اندازه کافی خوب نیست؟
مسئله تنها تشویق کردن کودکان نیست، نکته این نیز نیست که چگونه و با چه تکنیکی به فرزندانمان عزت نفس و اعتماد به نفس تزریق کنیم. مسئله فراتر هست و باید توجه کرد که به عنوان والد چگونه رفتار کردهایم که فرزندمان تصور میکند به اندازه کافی خوب نیست. چه اتفاقی بین من والد و فرزندم رخ داده که او همچین احساسی را تجربه کرده است. اینجا است که کودک نیاز به روانشناس کودک ندارد، بلکه والدین باید به یک تراپیست مراجعه و علت را درون خود جستجو کنند.
انتظارات شما از فرزندتان چیست؟
زمانی که ما به فرزندانمان احساس کافی بودن ندهیم، آنها در بیان و ابراز خود در روابطشان دچار مشکل میشوند و احساس کافی بودن به معنای تشویق کلامی نیست. آنها نیاز دارند که حرفهایشان شنیده شود، تایید شوند، نه فقط کلامی، بلکه بتوانند خوب بودنشان را در حالت و احساس صورت شما ببینند. کودکان به سرعت احساس شما و نگاهتان را درک میکنند، سریعتر از آنچه که شما تصور کنید. بیایید به این نکته توجه کنیم که آیا کودک شما اعتماد به نفس کافی ندارد یا شما توقع بیشتری از کودکتان دارید و میخواهید به گونه دیگری رفتار کند. این نیز یکی از موارد مهمی است که ابتدای کار باید بدان توجه کنید. اینکه انتظارات شما از فرزندتان چیست، و دیگر اینکه دقت کنید زمانهایی بوده است که شما نیز احساس کردهاید به اندازه کافی خوب نیستید واکنش والدینتان به این احساس شما چه بوده است؟
بیشتر بخوانید:
تشویقهای کلامی زیاد، نتیجه معکوس میدهد
بعد از بررسی مواردی که ذکر شد، شایان ذکر است که توجه کنیم وقتی تشویقهای کلامی زیاد شود، نتیجه معکوس میدهد، مثل اینکه وقتی کودکتان میترسد درون اتاق برود، همراه او بروید و تمام اتاق و کمدها را به وی نشان دهید و به وی بگویید ببین هیچ چیزی اینجا نیست و این رفتار یک پیام دارد و آن این است که میتواند یک چیز وحشتناک در اتاق و کمد و زیر تخت تو باشد، ولی الان آن موجود نیست. تشویق کلامی زیاد هم همین گونه است که مدام به کودک یادآور میشویم که فکر نکن تو خوب نیستی، تو خیلی هم از بچههای دیگر بهتر هستی و این پیام برای فرزندانمان ارزش روانی ندارد، حتی ممکن است وی را به سمت مقایسه خودش با دیگران سوق دهد.
چه باید کرد؟
چیزی که فرزندانمان نیاز دارند، این است که حس کنند والدینشان به آنها اجازه اشتباه کردن و خوب نبودن را هم میدهند و حتی زمانی که خوب عمل نمیکنند باز هم دوست داشته میشوند. این مسئله یکی از مواردی است که سبب میشود کودک نگران نباشد که بد دیده شود و بتواند در فضاهای اجتماعی خود را ابراز کند.
نکته
برخی از بچههایی که در ارتباط با همسالان و روابط اجتماعیشان مشکل دارند، نگران این هستند که دیگران چگونه آنها را میبینند و قضاوت میکنند. نکند فکر کنند زشت هستند یا نکند دیگران فکر کنند که به اندازه کافی خوب و درس خوان نیستند. این نگاه در کودکان بین آنها و والدینشان اولین بار شکل میگیرد در رفتار و گفتاری که بین پدر و مادر و فرزند در جریان است و این تصویر را والدین میسازند و نه الزاما با فقط گفتارشان و برای ساختن تصویری واقعی نیاز است که ابتدا والدین به شناختی از خود رسیده باشند که آیا خود ناکاملشان را میپذیرند و احساسشان در خصوص اینکه در برخی کارها و زمانها خوب و کافی نیستند، چیست؟ و بررسی کنند چه زمانهایی احساس خوب نبودن را دریافت کردهاند؟ چه زمانهایی در گذشته و هم اکنون از مورد قضاوت قرار گرفتن هراسیدهاند؟ و از همه مهمتر چرا نگران اعتماد به نفس فرزندشان هستند؟ آیا نگران نگاه و قضاوت دیگران هستند و یا نگران کودکشان؟ چرا میخواهند فرزندشان بدرخشد؟ اینها سوالهایی است که والدین را در مسیر هوشیاری قرار میدهند. آگاهی و حضور در جلسات مشاوره فردی به والدین کمک میکند ابتدا مشکلات خود را حل کنند و بالطبع به دنبال آن، شکل رابطه والد و فرزند تغییر میکند و فرزندانی اجتماعیتر و با اعتماد به نفس بیشتر را تربیت خواهند کرد.
بیشتر بخوانید: