آنچه مخلوقات به آن منتفع شده و از خیر آن بهره مند مى شوند، رزق آنان بوده و خداوند هم رازق آن است. این مطلب گذشته از آیاتى که درباره رزق وارد شده، از آیات دیگرى هم که خلق و امر و حکم و ملک و مشیت و تدبیر و خیر را مخصوص خداوند دانسته، فهمیده مى شود.
«و ترزق من تشاء بغیر حساب» (آل عمران،27)
رزق معناى معروفى دارد و آنچه از موارد استعمال آن به دست مى آید، معناى عطا و بخشش در آن موجود است. رزق در نظر ابتدایى به خوردنى ها اطلاق شده و غیر آن از پوشیدنى ها و امثال آن را شامل نبوده است. سپس در معناى آن توسعه داده شده و شامل تمام چیزهایى گشته که به آدمى مى رسد و انسان از آن بهره مند مى گردد چون مال جاه، مقام، فامیل، علم و امثال آن.
آنچه از آیه شریفه «إنّ اللّه هو الرّزّاق ذو القوّة المتین» (ذاریات،58) که در مقام حصر وارد شده استفاده مى شود، چند چیز است:
آنچه آدمى مورد استفاده قرار مى دهد، ولى از نوع حرام است، از نظر معصیت منسوب به خداوند نیست. زیرا خداوند نسبت معصیت را از نظر تشریع از خود نفى کرده است، چنان که آیه شریفه «قل إنّ اللّه لا یأمر بالفحشاء» بدان دلالت دارد. (المیزان، ج3، ص137)
اگر چه رزق در ظاهر ممکن است به غیر خداوند نسبتى پیدا کند، چنان که از امثال «و اللّه خیر الرّازقین» (جمعه،11) که وجود رازقهاى دیگر را تصدیق کرده، خداوند را بهترین آنها معرفى کرده است و همچنین از آیهى «وارزقوهم فیها واکسوهم» (نساء،5) استفاده مى شود، لیکن در حقیقت جز به خداوند متعال منسوب نیست، رزق هم مانند عزت و ملک است که در حقیقت مخصوص خداست و دیگران به واسطه اعطا و بخشش خداوند از آن نصیبى گرفته اند.
آنچه مخلوقات به آن منتفع شده و از خیر آن بهره مند مى شوند، رزق آنان بوده و خداوند هم رازق آن است. این مطلب گذشته از آیاتى که درباره رزق وارد شده، از آیات دیگرى هم که خلق و امر و حکم و ملک و مشیت و تدبیر و خیر را مخصوص خداوند دانسته، فهمیده مى شود.
آنچه آدمى مورد استفاده قرار مى دهد، ولى از نوع حرام است، از نظر معصیت منسوب به خداوند نیست. زیرا خداوند نسبت معصیت را از نظر تشریع از خود نفى کرده است، چنان که آیه شریفه «قل إنّ اللّه لا یأمر بالفحشاء» بدان دلالت دارد. (المیزان، ج3، ص137)
منبع : کانال تلگرام حجت الاسلام قرائتی