منبع: نیویورکتایمز
تاریخ انتشار: 19 مه 2024
نویسنده: ازرا کلاین
مترجم: لیلا احمدی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
دربارۀ نویسنده:
«ازرا کلاین» مفسر سیاسی و ستوننویسِ نیویورکتایمز در بخش نخستِ مقاله، این موضوع را مطرح کرد که بایدن درحال مغلوبشدن است و مسیری که پیشرویش قرار گرفته، روزبهروز صعبتر میشود. نویسنده به مهمترین دلایلِ کاهش آراء بایدن پرداخته و راهکارهایی برای پیشتازی او ارائه کرده است. در بخش پیشین به صحت و سقمِ نظرسنجیها پرداخته شد و در این بخش نیز اهمیت حضور رسانهای و اقتصاد بایدن شرح داده میشود.
▪️شایان ذکر است که مقالات ترجمهشده در این بخش، صرفاً بازتاب دیدگاه نویسنده و در راستای بررسی مطبوعات جهان است.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
عصر ایران/ ترجمه: به عنوان یکی از اصحاب رسانه، این جمله را زیاد میشنوم که «رسانهها در کاهش آرای بایدن مقصرند». بایدن در ضیافت شام خبرنگاران کاخ سفید این موضوع را مطرح کرد و گفت: «راستش از شما نمیخواهم از من طرفداری کنید، ولی خواهان این هستم که جدیت این مقطع را درنظر بگیرید، از دامهای پرفریبی که بر سیاست مان مسلط شده، بگذرید و بر مخاطرات حقیقیِ سیاست تمرکز کنید.»
البته این موضوع صحت دارد که رسانهها میتوانند ماجرا را آنطور که میخواهند نمایش دهند، اما این مهارت، اُفتِ فاحش بایدن در نظرسنجیها را توجیه نمیکند و قابلقبول هم نیست. "انبیسینیوز" در ماه آوریل، نظرسنجی ملی منتشر کرد و بر منابع خبریِ شرکتکنندگان دست گذاشت. بایدن با 49 امتیاز در بین رأیدهندگانی که اخبار را از «روزنامهها» دنبال میکردند، با 20 امتیاز در بین رأیدهندگانی که اخبار را از «شبکۀ ملی» میدیدند و با 10 امتیاز در ردۀ «وبسایتهای دیجیتال» پیشتاز بود. درنتیجه اگر انتخابات به رأیدهندگانی منحصر میشد که به این قبیل رسانهها مراجعه میکردند، میتوان گفت که او با قاطعیت پیروز میشد.
اما بایدن عقب است و دلیلش این است که رأیدهندگانی که به «رسانههای اجتماعی» متکی هستند با 4 امتیاز، رأیدهندگانی که به «رسانههای کابلی» تکیه میکنند با 8 امتیاز، رأیدهندگانی که اخبار را از «یوتیوب و گوگل» دریافت میکنند با 16 امتیاز و رأیدهندگانی که بههیچوجه اخبار سیاسی را دنبال نمیکنند با 26 امتیاز از ترامپ حمایت میکنند.
اکنون بدترین زمانِ ممکن برای تصدیِ مقام رسمی است. همانطورکه همکارم "پل کروگمن" (اقتصاددان نئوکینزی، برندۀ جایزۀ نوبل2008، از اساتید دانشگاه پرینستون، ستوننویس نیویورک تایمز و یکی از منتقدان بنامِ سیاستهای اقتصادی جورج دبلیو بوش) اشاره میکند، بایدن از رهبران کشورهای همتا مانند کانادا و بریتانیا محبوبیت بیشتری دارد، ولی برهۀ کنونی زمان خوبی برای مبارزات انتخاباتی و حفظ قدرت نیست.
آیا چنین چیزی در ایالات متحده نیز صادق است؟ انتظار میرفت که انتخابات میاندورهایِ سال 2022 برای دموکراتهای کنونی فاجعه باشد، اما آنها خوب دوام آوردند. نتایج نظرسنجی دموکراتها در انتخابات سنا رضایتبخش بود. شرکت نظرسنجی "مورنینگ کانسالت"، رتبهبندی محبوبیت 50 فرماندار ایالات متحده را بررسی کرده و هیچ مدرکی دال بر ضدیت با رئیسجمهور نیافت. در ماه ژانویه، همۀ فرماندارها (به جز "تیت ریوز" (فرماندار میسیسیپی))، درمجموع با سیاستهای حاکمیتی موافق بودند.
در «نظرسنجی تایمز و سینا» نیز خشم آشکاری علیه رئیسجمهور وجود نداشت. 57 درصد از رأیدهندگانِ پنسیلوانیا عملکرد فرماندارشان "جاش شاپیرو" را تأیید کردهاند و 25 درصد مخالف بودهاند. در نظرسنجی این مؤسسات، "جاش شاپیرو" 32 امتیاز مثبت، "باب کیسی" (سناتور ارشد ایالت) 18 امتیاز مثبت و"بایدن" 22 امتیاز منفی داشت. نظرسنجیها روحیۀ ضدیت با حاکمیت را نشان نمیدهند ولی به تمایلات ضدبایدن اشاره دارند.
این در حالی است که در «نظرسنجی تایمز و سینا» ، 21 درصد از رأیدهندگان اظهار کردهاند که اقتصاد دلیل رأیدادن و حضور در انتخابات است، درحالیکه 7 درصد معتقدند مهمترین مسأله «تورم» است. درمقابل، «مهاجرت» برای 12 درصد از رأیدهندگان مهمترین موضوع، «سقط جنین» برای 11 درصد، جنگ بین «اسرائیلیها و فلسطینیها» برای 2 درصد و «جرموجنایت» موضوع اصلی برای کمتر از 1 درصد بوده است.
«نارضایتی از قیمتها» رایجترین توضیح برای مشکلات دورۀ بایدن است، اما دموکراتها به سیاق خودشان عمل کردند و نظرسنجی هم برگزار شد. در سال 2022 نیز زمانی که وضعیت اقتصاد بسیار بدتر از وضعیت فعلی بود، اعداد و ارقام بایدن با الگوی رؤسایجمهور پیشین همخوانی نداشت.
راستش نتایج نظرسنجیها لزوماً بر ضعف یا قوت عملکردِ رؤسایجمهور دلالت ندارند. برای مثال رأیدهندگان در طول رکود سال 1981 به "رونالد ریگان" (چهلمین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا بین سالهای 1981 تا 1989 از حزب جمهوریخواه) معترض بودند اما درنهایت برای بهبود اقتصادی سال 1984 به او جایزه دادند. ریگان در دورۀ ریاستجمهوری خود ابتکارات سیاسی و اقتصادی فراگیری را به کار بست. سیاستهای اقتصادی او "ریگانومیکس" نام یافت و بر کاهش نرخ مالیات برای رشد اقتصادی، کنترل عرضۀ پول برای کاهش تورم، مقرراتزدایی از اقتصاد و کاستن از هزینهکردنِ دولت معطوف بود. سیاستهای اقتصادی ریگان منجر به کاهش تورم از 12٫5٪ به 4٫4٪ و نرخ رشد اقتصادی متوسط سالانه واقعی 3٫44٪ شد.
باید توجه داشت که نرخ بالای بیکاری، اکثریت دموکراتهای کنگره را در سال 2010 از پا درآورد، اما اندکی بهبود اقتصادی کافی بود تا "باراک اوباما" در نظرسنجیهای مه 2012 از "میت رامنی" (نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاستجمهوری سال 2012) پیش بیفتد.
اقتصاد بایدن قدرتمندتر و بهبودبخشتر از روندی است که ریگان یا اوباما در پیش گرفتند. در سال 1984، تورم بالاتر از امروز بود، بیکاری بیشتر و نرخ بهرۀ وام مسکنِ 30 ساله بالای 13 درصد بود که تقریباً دو برابر نرخهای امروزی است. در ماه مه 2012، بیکاری بالای 8 درصد بود و اکنون 3.9 درصد است. بااینحال، نتایج نظرسنجی بایدن از ریگان و اوباما در این مرحله از رقابتهای انتخاباتی برای انتخاب مجدد بدتر است.