
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) آیتاللهالعظمی وحید خراسانی، امروز 7 خرداد در درس تفسیر قرآن در مسجد اعظم اظهار کرد: کار حکیمانه این نظام همه حاکی از تقدیر علیم خداوند است که گردش افلاک و زمین را در یک معیار معین و مشخص آفریده است و اجرامی که سکون دارند و در حرکت هستند، همگی در یک نظام مشخص قرار داده شدهاند.
وی ادامه داد: گردش لیل و نهار ثابت میکند که مرگی در پیش است و بعد از آن زندگی جدیدی آغاز میشود؛ روز، شب را و شب، روز را میگیرد و مبدا و معاد را نیز با این گردش متوجه میشویم.
این مفسر قرآن تصریح کرد: نوم، ثبات است و لیل لباس یعنی انسان که در روز تلاش میکند و خسته میشود، در شب در قالب یک ثبات قرار گرفته و انرژی دیگری برای فردای خود مهیا میکند؛ این قرآن در عین حال که این حرکت مبدا و معاد را نشان میدهد، برهان قاطع را نیز اقامه میکند.
وحید خراسانی بیان کرد: تمام علم و حکمت در زمان نزول این آیه مبتنی بر بساطت اجسام فلکی بود. از نظر حکما و فلاسفه آن زمان، عناصر این عالم مادون عالم افلاک بود، ولی در مورد افلاک قائل به بساطت مطلق آنها بودند؛ یعنی میگفتند اجسام فلکی همه بسیط هستند و بر این اساس مستحیل میدانستند خرق و التیام بر افلاک را یعنی نه فلک اجزایش از هم جدا میشود و نه التیام مییابد.
این مرجع تقلید گفت: این کل حکمت در آن زمان بود، اما پیامبر(ص) که در طول زندگی خود حتی یک معلم را هم به خود ندید و در جامعه جاهلی رشد یافته بود، این جمله حکمتآمیز را که معجزه خالدهای برای تمام حکیمان سراسر تاریخ بود آوردند که «همه اجرام آسمانی در فلک خود شناورند».
این مفسر قرآن تاکید کرد: این یعنی کار خلق و التیام و این معجزه است که اعلام میکند اگر جن و انسان همگی جمع شوند، نمیتوانند آیهای مانند قرآن را بیاورند.
این استاد برجسته حوزه عنوان کرد: از اسرار خلقت جز خدا خبر ندارد و این حکمت عالیه در حالی و در جایی پدید آمد که مردم آن صبح خرما و حلوا را جلوی چشمشان گذاشته و میپرستیدند و ظهر آن را میخوردند، اما خدا پیامبر(ص) را مبعوث کرد تا آنان را از جهل نجات دهد.
وی تاکید کرد: دنیا چارهای جز تسلیم در مقابل این منطق و حکمت عالیه و اذعان به برتری قرآن و پیامبر بر تمام ادیان ندارد؛ بشر باید بفهمد چارهای جز ایمان به اسلام ندارد.
این مفسر قرآن گفت: اگر کسی میخواهد ارزش قرآن را نسبت به ادیان دیگر بداند، باید متن قرآن را با دیگر کتب دیگر مقایسه کند؛ در عهد عتیق آمده است که آدم و حوا وقتی میوه آن درخت را خوردند برهنه شدند؛ یک مرتبه خدا را دیدند که در بین درختان است و وقتی خدا را در این حالت دیدند، از خجالت اینکه خدا آنها را در این وضع نبیند، پشت درختان مخفی شدند؛ چنین مکتبی میخواهد چگونه در مقابل مکتب عالیه اسلام حرفی برای گفتن داشته باشد و اگر کسی در این آیات دقت کند، چارهای جز تسلیم نخواهد داشت.