«لَا تُصَغِّرْ شَیْئاً مِنَ الشَّرِّ فَإِنَّکَ تَرَاهُ غَداً حَیْثُ یَسُوؤُک»[1] کوچک شمردن گناه، خود گناهی بزرگتر است. گناه؛ یعنی مخالفت با خالق تمام هستی و خدای قادرِ حکیمی که { لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ }[2] مخالفت با امر مولا، چنان سنگین است که از شدت سنگینی آن شایسته است زمین شکافته شود و کوهها متلاشی شوند. عظمت و بزرگی خداوند، مستلزم بزرگی نافرمانی در برابر اوست. گناه را بزرگ دیدن، انسان را هوشیار و از خواب غفلت بیدار میکند. درک حقیقت گناه، ترک آن را آسان میکند؛ مگر حقیقت گناه جز تعفّن چیز دیگری است. اگر انسان گناه را اینگونه ببیند، لذتی از آن نمیبرد. طغیان و عصیان در برابر پروردگار نهتنها لذتی ندارد؛ بلکه سختی، رنج و آسیب را به دنبال دارد. وقتی آب رودخانهها طغیان میکند و یا طوفانی سهمگین شهری را در مینوردد، جز خسارت و ویرانی، نتیجه دیگری حاصل نمیشود، طغیان و عصیان در عمل هم اینگونه است.
فهم حقیقت سیئه و اثر آن بر روح آدمی و پیبردن به عقوبت گناه، انگیزه ترک آن را در انسان تقویت میکند. روایتی از امام باقر(ع) درباره عقوبت گناه نقل شده است که بسیار تأملبرانگیز است:
«إِنَّ للهِ عُقُوباتٍ فى القُلُوبِ وَ الأَبْدانِ: ضَنْکٌ فی المَعیشَةِ وَ وَهْنٌ فى العِبادَةِ وَ ما ضُـرِبَ عَبْدٌ بِعُقُوبَةٍ أَعْظَمَ مِنْ قَسْوَةِ الْقَلْبِ»[3]
خداوند [در برابر گناهان آدمیان] عقوبتهایی در قلبها و بدنهای آنان قرار میدهد؛ تنگی در معیشت و سستی در عبادت. و هیچ بندهای به عقوبتی بزرگتر از قساوت قلب دچار نشده است.
جریمه باید متناسب با جرم باشد، خداوند بیدلیل و بیحساب، بدن و قلب کسی را جریمه نمیکند. پروردگار عالم برای بدنها و قلبها به تناسب جرم آنها جریمههایی قرار داده است. اما جریمه ابدان عبارت است از این که زندگی بر آنها تنگ و سخت خواهد شد. «ضَنْکٌ فی المَعیشَةِ» مجرمی که جرمش را سالیان دراز ادامه دهد، آنچنان گرفتار مرض یا فقر میشود که وقتی پای درد دلش مینشینی، میگوید: شصت سال خوش گذرانی کردم و الان تمام آن شصت سال خوشی را بالا آوردم. هر چه آرزوی مرگ میکند، مرگ او فرا نمیرسد.
-------------------------------------------------------------------
[1] . ثواب الأعمال و عقاب الأعمال: 134.
[2]. شوری(42): 11.
[3] . بحارالأنوار: 75/176، باب22، ذیل حدیث5؛ تحف العقول: 296.
برگرفته از کتاب حسنات و سیئات نوشته استاد حسین انصاریان