هر چند انتخاب دوست و قرار گرفتن زندگی در یک بستر اجتماعی برای انسان لازم و ضروری است، ولی با این حال نباید از یاد برد که برطرف کردن این نیاز طبیعی نیز قواعد و قوانین خاص خود را می طلبد تا اینکه انسان در این مسیر متحمل ضرر و زیان نشود.
خدای متعال انسان را موجودی اجتماعی خلق کرده است، شاید بتوان علت این امر را در نیازهای مختلف مادی و معنوی انسان پیدا کرد. نیازهای متنوع و مختلفی که در زندگی انسان وجود دارد، پیوند اجتماعی را برای انسان ناگزیر می نماید، این امر موجب شده است، انسان نیازمند ارتباط گیری با همنوعان و انتخاب دوست مناسب در زندگی شود. هر چند انتخاب دوست و قرار گرفتن زندگی در یک بستر اجتماعی برای انسان لازم و ضروری است، ولی با این حال نباید از یاد برد که برطرف کردن این نیاز طبیعی نیز قواعد و قوانین خاص خود را می طلبد تا اینکه انسان در این مسیر متحمل ضرر و زیان نشود.
جایگاه و اهمیت دوست و دوستیابی در اندیشه علوی
یکی از زیباترین عبارتی که گویای اهمیت و ارزش پیوند دوستی در اندیشه علوی است، سخنی است که در نهج البلاغه از حضرت نقل شده است: «أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکْتِسَابِ الْإِخْوَانِ وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُم؛[1] عاجزترین مردم کسی است که از بدست آوردن دوست عاجز بماند و از او عاجزتر کسی است که دوستان بدست آورده را از دست بدهد.»، این عبارت حکیمانه به روشنی توجه به پیوندهای اجتماعی را روشن می سازد، ولی سؤال مهمی که در این خصوص به ذهن متبادر می شود این است که، آیا این سخن حکیمانه می تواند مجوزی بر دوستی های بی قاعده و ضابطه باشد؟!
سه مهارت و قانون دوست یابی در اندیشه علوی
مهارت اول: امتحان و احتیاط:
اولین و مهمترین قانونی که در رابطه دوستی و ارتباط اجتماعی باید به آن ملزم و پایبند بود، این است که بدون امتحان و احتیاط هیچ گاه مبادرت به انتخاب دوست نداشته باشیم، اگر در انتخاب دوست، غربالگری و انتخاب گری مناسب و صحیح صورت نگیرد، چه بسا انسان همنشین و همراه انسان های آلوده شده و تبعات جبران ناپذیر بعدی را برای انسان به دنبال داشته باشد. این مطلب در اندیشه علوی این چنین منعکس شده است: «مَن لَم یُقَدِّم فِى اتِّخاذِ الإِخوانِ الاِعتِبارَ دَفَعَهُ الاِغتِرارُ إِلى صُحبَةِ الفُجّارِ؛[2] هر کس در انتخاب برادران (دوستان) امتحان را مقدم ندارد، فریب خوردگى او را به مصاحبت با بدکاران مى کشاند.»، چه بسیار دوستی های بی پایه و اساسی که در محیط ها و شبکه های مجازی بدون هیچ گونه شناخت، امتحان و احتیاط شکل می گیرد، و نتیجه ای جز ندامت و پشیمانی را به دنبال ندارد، چه بسیار گرگانی که چهره سیاه و خطرناک خود را در پس پرده جهالت و نادانی ما پنهان کرده اند و از این فرصت برای اهداف شوم خود بهره می جویند، و چه بسیار گرفتاران در عذاب الهی که علت گرفتاری خود را انتخاب دوستان ناشایست معرفی کرده اند: «یا وَیْلَتى لَیْتَنی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلاً؛[فرقان، آیه28] اى واى بر من، کاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم!.»
چون بسی ابلیس آدمروی هست پس بهر دستی نشاید داد دست
مهارت دوم: پرهیز از اعتماد نابجا:
اعتماد افراطی و بدون حد و حصر در دوستی یکی دیگر از عوامل مخرب و آسیب زا در پیوند دوستی است، در نگاه امام علی(علیه السلام) این موضوع مورد توجه قرار داشته است: «وَ لاتَبذُل لَهُ کُلَّ الطُّمانینَهِ؛[3] هر چه اطمینان داری به پای او(دوست) مریز.»
این شاخص منفی و خطرناک که بیشتر در سنین جوانی و نوجوانی و بخصوص در بین قشر دختران رخ می دهد، امروزه آثار و تبعات خود را به روشنی در دوستی های مجازی و اینترنی هویدا کرده است. شاید ماهیت و اساس این اعتماد کاذب و نابجا ریشه در ساده لوحی افراد داشته باشد. این چنین اعتمادهای نابجایی در دوستی های مجازی موجب می شود حتی افراد عکس های خصوصی خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و لطمات جبران ناپذیری در این خصوص به روحیه خود و خانواده شان وارد کنند.
مهارت سوم: میانه روی و اعتدال در دوستی:
یکی دیگر از ابزار و مهارت های لازم در پیوندهای اجتماعی و روابط دوستی، رعایت میانه روی و اعتدال است. گاهی افراد آنچنان اسیر عاطفه های دوستانه می شوند که چشمان خود را بر روی واقعیت های موجود می بندند، به طوری که نمی توانند هیچ گونه نقص و عیبی را از طرف مقابل مشاهده کنند، همین امر خود می تواند یک تصور ناصحیح را در ذهن طرف مقابل ایجاد کند، تصور افراطی و عاطفی که نتیجه آن چیزی جز رها کردن احتیاط و عقلانیت در دوستی نیست. رعایت اعتدال و میانه روی در دوستی را می توان از این عبارت نهج البلاغه به خوبی استفاده کرد: «أَحْبِبْ حَبِیبَکَ هَوْناً مَا عَسَى أَنْ یَکُونَ بَغِیضَکَ یَوْماً مَا وَ أَبْغِضْ بَغِیضَکَ هَوْناً مَا عَسَى أَنْ یَکُونَ حَبِیبَکَ یَوْماً مَا؛[4] دوستت را به اندازه دوست دار شاید روزى دشمنت شود، و دشمنت را به اندازه دشمن دار شاید روزى دوستت شود.»
شاخص های بهترین دوست در اندیشه علوی
1- دوستی برای خدا: بهترین دوست، دوستی است که دوستی با او انسان را به خدا نزدیک کند و او را از یاد خدا غافل و دور نسازد. در روایتی از امام علی(علیه السلام) نقل شده است: «بهترینِ برادرانت، کسى است که بر تو در راه پیروى از خداى سبحان، سخت گیرد.»[5]
2- مانع گناه باشد نه عامل گناه: بهترین دوست در نگاه امام علی(علیه السلام) دوستی است که مانع ارتکاب گناه دوستش باشد، نه اینکه خود عاملی در جهت تشویق به گناه و تباهی باشد: «بهترینِ برادرانت، کسى است که تو را به هدایتى رهنمون شود، تقوایى نصیبت کند و از پیروى هواى نفسى بازت دارد.»[6]
3- مشوق به خوبی ها باشد: دوست خوب در نگاه امام علی(علیه السلام) دوستی است که علاوه بر آنکه مانع ارتکاب انسان به گناه و آلودگی است، بلکه او را به خوبی ها و خیرات نیز تشویق می کند: «بهترینِ برادرانت، کسى است که به سوى خیر بشتابد و تو را بدان جذب کند؛ تو را به نیکى فراخواند و در انجام دادن آن به تو کمک برساند.»[7]
اخلاق و آیین دوستی در نهج البلاغه
هرگاه انسان با رعایت جوانب احتیاط و عقلانیت دوست مناسبی را که مایع هدایت و سعادتش هست، انتخاب کرد، سزاوار است با او رعایت کامل ادب و اخلاق را داشته باشد.
1- پرهیز از حسادت به دوست: حسادت در همه جا زشت و ناپسند است، ولی در ارتباط با دوستان زشت تر، چرا که مانع دوستی و صداقت خواهد بود. «حَسَدُ الصَّدِیقِ مِنْ سُقْمِ الْمَوَدَّة؛[8] رشک بردن دوست از خالص نبودن دوستى اوست.»
2- آزار و اذیت مانع دوستی: آزار و اذیت رساندن به دیگران در همه جا مذموم است، و در دوستی عاملی برای جدایی و مفارقت معرفی شده است: «إِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ فَقَدْ فَارَقَه؛[9] زمانى که مؤمن برادرش را به خشم آورد از او جدایى نموده.»
3- عیب جویی ممنوع!: از جمله اخلاق و لوازم دوستی پرهیز از عیب جویی است: «فَکَیْفَ بِالْعَائِبِ الَّذِی عَابَ أَخَاهُ وَ عَیَّرَهُ بِبَلْوَاه؛[10] چگونه(ادعای دوستی می کند کسی که از برادرش) عیب جویی می کند و او را به بلایی که گرفتار شده است سرزنش می کند.»
سخن آخر
هر چند زندگی اجتماعی و انواع نیازهای مادی و معنوی، انسان را به برقراری پیوند دوستی و اجتماعی تشویق می کند، ولی نباید از یاد برد که برای موفقیت در این عرصه رعایت آداب و قوانین دوستی و دوستیابی از منظر اسلامی بسیار لازم و ضروری است.
پی نوشت ها:
[1]. نهج البلاغه (صبحی صالح) ص470.
[2]. تصنیف غررالحکم و دررالکم ص416 ، ح9495.
[3]. بحارالانوار(ط-بیروت) ج71 ، ص165.
[4]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص522.
[5]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص416، ح9509.
[6]. همان، ص415، ح9485.
[7]. همان، ص417، ح9534.
[8]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص507، حکمت 218.
[9]. همان، ص559، حکمت 480.
[10]. همان، ص197.
منبع : پایگاه تبیان