سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
دومین گام پزشکیان برای حمایت از معیشت خانوارها
قانونی که به نفع مردم لغو شد
رئیسجمهور پزشکیان، روز دوشنبه گذشته طی مصاحبهای در اشاره به جلسه اقتصادی اخیر خود با مقام معظم رهبری گفت: برنامههای خیلی خوبی نوشتهایم و تأکید رهبری و خود ما اینست که این نوشتهها را عملی و اجرا کنیم.
به گزارش مشرق، وی همچنین در پاسخ به این سؤال که مهمترین بند بودجه سال آینده (1404) چیست؟ تصریح کرد: ما سعی کردیم مالیاتها را از قشرهای کمدرآمد برداریم یا کمتر کنیم. قبلا از حقوق 12 میلیون تومان هم مالیات میگرفتند ولی اکنون –و در بودجه سال آینده- مالیات از حقوق 24 میلیون تومان به بالا تعلق میگیرد. این یک مقداری قدرت خرید مردم را بالاتر میبرد.
آقای پزشکیان افزود: روندی هم که در مجلس پی گرفته میشود این است که ما بتوانیم در بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و کالاهای اساسی، پشتیبانی دولتی را ادامه بدهیم و تلاش کنیم تا مردم مشکل پیدا نکنند. [1]
*این دومین گام مطلوب دولت در بحث مالیاتها است که پس از افزایش سقف معافیت سالانه اصناف به 200 میلیون تومان برداشته شد. [2]
برای فهم بهتر اینکه تیم اقتصادی پزشکیان چه کار کارستانی برای مردم در لایحه بودجه سال آینده کرده کافیست بدانیم که هماکنون و طبق قانون دولت سابق، از حداقل حقوق (حدود 12 میلیون تومان) هم مالیات گرفته میشود!
اما رئیسجمهور جدید برای سال آینده نه تنها این فشار را از حقوق کارگران که طبعا در سال آینده افزایش هم مییابد، برداشته بلکه آنرا به حداقل حقوق بخش زیادی از شاغلان غیر کارگری هم افزایش داده است.
ضمن تحسین دکتر پزشکیان و تیم اقتصادی ایشان برای این کار بخردانه؛ ذکر یک هشدار ضروریست و آن اینکه تصمیمات اقتصادی خوب برای تبلور یافتن در معیشت عمومی جامعه نیاز به رعایت پیشنیاز و پیوست هم دارد.
به این معنی که انتظار است دولت محترم پس از 2 گام مطلوب پیشگفته؛ برای کاهش شیب افزایش درآمدهای مالیاتی خود در لایحه بودجه نسبت به سالهای گذشته هم اقدام کند.
به این معنی که شیب درآمدهای خود را از وضعیت انفجاری که طی 3 سال گذشته رخ داد به کانالهای معقول قبلی (افزایش 30 تا 35 درصدی) بازگرداند و بدین ترتیب بازار را مقهور سیاستهای ضد تورمی خود کند.
در این وادی البته کاهش ضرائب مالیاتی برای اصناف هم پیروزی اقتصای دولت و مردم در برابر تورم را تحکیم خواهد بخشید.
آگاهان اقتصادی ضمن تحسین دو گام نخست دولت در بحث مالیاتها؛ منتظر دو گام تکمیلی دیگر هستند تا اقتصاد ایران بتواند به روزهای کاهش محسوس و ملموس تورم سلام کند.
***
بانکها؛ بنگاهداری به جای بنگاهسازی!
علیاصغر یوسف نژاد، عضو اسبق کمیسیون تلفیق بودجه مجلس و معاون پیشین وزیر اقتصاد در گفتوگو با جماران درباره بانکها گفته است: در شرایط فعلی، بانکها وظیفه اصلیشان را انجام نمی دهند، در واقع در کشور ما بانکها تبدیل به شرکتهای سرمایه گذاری شدهاند که اندک خدمات پولی و بانکی هم ارائه می دهند(!) جذب سپرده و خلق پول می کنند، بانکها باید بنگاهسازی کنند و نه بنگاه داری. آنچه که اکنون ما با عنوان ضرورت اصلاح ساختاری درباره آن سخن می گوییم این گونه است. به همین دلیل است که ما سالها بر اصلاح ساختارها تاکید می کنیم، اما عملا نمی توانیم ناترازی را در بانکها مهار کنیم، چرا که در واقع به آن اعتقاد ندارند و برای اجرای آن همکاری نمیکنند.
وی با بیان اینکه ماموریت بانکها جذب سپرده است، گفت: آنها خلق پول هم می کنند و منابع جذب شده را به عنوان تسهیلات به بخش خصوصی می دهند و بخش خصوصی هم ایجاد اشتغال می کند و بنگاه داری و سرمایه گذاری را با هم انجام می دهند. با پرداخت سود بانکها به سپردهگذار، این چرخه می گردد، اما این چرخه ای معیوب است. بانکها نوعا با بخش خصوصی رقابت می کنند. پرداخت تسهیلات بانکها به زیرمجموعه های خودشان باید متوقف شود و اگر بخواهد شیوه فعلی ادامه داشته باشد، بسیار خطرناک است. البته ضعف قوانین پولی و بانکی هم اجازه می دهد که بانکها از این خلاءهایی که بین قوانین وجود دارد سوء استفاده کنند و وارد سرمایه گذاری شوند.[3]
*آنچه که یوسفنژاد گفته است برگ دیگری از رمان تراژیک "خودمختاری بانکها" در ایران است.
بانکهایی که به قول آقای یوسفنژاد؛ وظیفهشان ارائه خدمات پولی و بانکی به مردم و دولت است اما امروز تبدیل به سرمایهگذاران قدرقدرتی شدهاند که حتی دولت هم قادر به برخورد با آنها نیست، قوانین مالیاتی در قبال بانکها اجرا نمیشود و حتی تسهیلاتی که دولت برای اجرای پروژههای کلان خود به آنها نیاز دارند نیز در بانکها محبوس میماند.
اسم این رفتار در محترمانهترین حالت؛ "خودمختاری" است و البته دولت و وزارت اقتصاد نیز باید پاسخگوی این وضعیت باشند.
جدای از دردسر بانکهای خودمختار برای دولت؛ مردم نیز یکی از قربانیان دیگر این خودسری هستند.
تسهیلات بانکی امروز در ایران عملا متعلق به یک قشر محدود و ثروتمند است که از نظر مدیران بانکی به دلیل بیزینسها و مایملکی که این ثروتمندان دارند، میتوانند سودهای کلان وامهای بانکی را بصورت تضمین شده بازگردانی کنند.
مردم عادی نیز صرفا میتوانند از بخش محدودی از این تسهیلات؛ آنهم با مبالغ کم و تضمین بازگردانی اصل و سود وام از جان و مالشان برخوردار باشند تا به یک زندگی بخور و نمیر برسند. نه بیشتر!
از نظر برخی بانکها؛ تسهیلات کلان بانکی صرفا باید به جایی اختصاص یابد که منافع بانکها تأمین میشود نه برای بنگاههای کوچک، نه برای جوانانی که سرمایه کار میخواهند و نه برای وامگیرندههایی که تقاضای تسهیلات کمبهره دارند.
روی دیگر سخن یوسفنژاد که گفته است: "بانکها باید بنگاهسازی کنند و نه بنگاهداری" این است که عمده بانکها فقط وارد بازیهای دو سر برد میشوند و البته به سود کم هم قانع نیستند.
همه باید بدانیم که دود این خودمختاری و خودسری؛ در وهله اول به چشم حکومت و دولت و سپس به چشم مردم میرود. که البته رفته است!
باید فکری کرد...
***
نوید حجاریان به پزشکیان برای بلوای خیابانی!
سعید حجاریان، به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با روزنامه شرق با تأکید بر اینکه دولت آقای پزشکیان اصلاحطلب با قرائت دومخردادی نیست، گفته است: دولت آقای پزشکیان موزاییک جریانها و نحلههاست که به «وفاق» ترجمهاش میکنند. در این ترکیب موزاییکی همه سهیم شدهاند و حرف کسانی که میگویند دیگر نباید مخالفت و انتقادی وجود داشته باشد، ناظر به این موضوع است. در اینجا ولی یک بیتوجهی صورت گرفته است و آن اینکه دولت بدون پروژه و راهبرد نمیتواند کارش را پیش ببرد زیرا حتی نیروهای درونش یکدیگر را خنثی میکنند.
او سپس در بخش پایانی اظهاراتش درباره پروژه سیاسی خود مبنی بر فشار از پایین و چانهزنی در بالا میگوید: اکنون احزاب بهشدت ضعیف شدهاند و جامعه مدنی در حضیض است و فقط، بعضی جنبشهای پراکنده مانند جنبش زنان و معلمان و بازنشستگان و کارگران باقی ماندهاند که آنها هم رمق چندانی ندارند. این یعنی پیوندها در پایین گسسته شده است. با این حال ممکن است در شرایطی که اوضاع بینالمللی بر ما تحمیل کرده است، خردهجنبشهایی بهوجود بیاید و مواردی از قبیل پیروزی ترامپ و پیامدهایش تبدیل به سوخت این خردهجنبشها شوند. در چنین شرایطی قشرهای آسیبپذیر همبسته میشوند و دولت را تحت فشار قرار میدهند و طبعا مواجهه با یک جمعیت ضعیف قحطیزده و گرسنه، بسیار سخت خواهد بود بنابراین دولت ناچار خواهد بود از طرق دیگر رضایت این جمعیت را جلب کند ولی در این میان کسی نیست که چانهزنی کند از اینرو خود دولت در برابر مردم قرار میگیرد. در چنین موقعیتی ممکن است احقاق حقی صورت بگیرد اما این حالت بهنظر من مناسب و پایدار نیست، در نتیجه من مدافع آن نیستم. ما سنت تحزب داشتهایم و باید چانهزنی را به حزب و سندیکا واگذار کنیم. آنها هستند که باید مطالبات را دروازهبانی کنند و صداها را منعکس کنند تا هزینه مطالبهگری جامعه کاهش پیدا کند. در دوره جدید کسی نباید بابت مطالبهگری خطری متوجهاش شود و راه پیشگیری از این قبیل خطرات، تقویت احزاب است.[4]
*ما قضاوت درباره اظهارات حجاریان که صراحتا به یک مواجهه خیابانی اشاره دارد را بر عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم.
اما این سؤال را در محضر مردم از حجاریان میپرسیم که علت علاقه او به "مواجهه اقتصادی مردم با دولت در خیابان" یا همان فتنه اقتصادی چیست!؟
چرا حجاریان طی بیش از یک دهه گذشته بارها و به انحاء مختلف به این معنا اشاره کرده اما حتی یکبار هم حاضر نشده به مردم بگوید خیابان هیچ حاصلی جز خونابه و ناامنی نخواهد داشت؟
جالب است که حجاریان نه تنها دست به این اعتراف نمیزند بلکه حتی از این میگوید که در این مواجهه و مقاتله البته ممکن است احقاق حقی هم صورت بگیرد!
چرا حجاریان به مردم نمیگوید از کشته شدن آنها در خیابان نه تنها هیچ مطالبه اقتصادی محقق نمیشود بلکه بدنهای آنها تبدیل به پلههایی میشود که سیاسیون برانداز پشت پرده به شهوات سیاسی خود برسند؟
از اینها گذشته چرا حجاریان از پی واژگان سیاسی و تأکید بر تحزّب و دموکراسی و توسعه اما دائما به دنبال "خیابان" میگردد؟
خیابان پروژه کیست که اینچنین در لسان و قلم حجاریان مهم شده است!؟
طبعا پاسخ این سؤالات باید بسیار حائز اهمیت باشد. خاصّه برای دولت مسعود پزشکیان که اگر میخواهد شاهد اغتشاشات دیماه 96، آشوب آبان 98 و بلوای 1401 نباشد لزوما باید فرماندهان میدانی فتنه را رصد کند.
ذکر این نکته هم ضروریست که دولت پزشکیان در حالی به شخصی به نام "علی ربیعی" سمت اعطا کرده است؛ که این فرد پس از اغتشاشات آبان 98 در یادداشتی نوشته بود: "حکایت همچنان باقیست"!
اکنون اگر آقای پزشکیان مخالف تحرک خیابانی است؛ باید در مقابل چرایی انتصاب ربیعی؛ پاسخ قانعکنندهای در چنته داشته باشد.
***
1_ mshrgh.ir/1652733
2_ mshrgh.ir/1652260
3_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1646524
4_ https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-945697