ماهان شبکه ایرانیان

با سعدی در گلستان ؛ باب اول حکایت سی‌و‌سوم : ﺑﺎ ﺑﺪاﻧﺪﻳﺶ هم ﻧﻜﻮﻳﻰ کن/ دهنِ ﺳﮓ ﺑﻪ ﻟﻘﻤﻪْ دوﺧﺘﻪ ﺑه (+صدا)

یکی از وزرا به زیردستان رحم کردی و صلاحِ ایشان را به خیر توسّط نمودی. اتفاقاً به خطابِ ملِک گرفتار آمد. همگان در مَواجِبِ استخلاصِ او سعی کردند و مُوَکَّلان در مُعافیتش ملاطفت نمودند

  عصر ایران ــ یکی از وزرا به زیردستان رحم کردی و صلاحِ ایشان را به خیر توسّط نمودی. اتفاقاً به خطابِ ملِک گرفتار آمد. همگان در مَواجِبِ استخلاصِ او سعی کردند و مُوَکَّلان در مُعافیتش ملاطفت نمودند و بزرگانْ شکرِ سیرتِ خویش* به اَفواه بگفتند تا ملک از سرِ عتابِ او درگذشت.

این حکایت را با خوانش مهرداد خدیر بشنوید

 

صاحبدلی بر این اطّلاع یافت و گفت:

 

ﺗﺎ دلِ دوﺳﺘﺎن ﺑﻪ دﺳﺖ ﺁری

ﺑﻮﺳﺘﺎنِ ﭘﺪر ﻓﺮوﺧﺘﻪ ﺑﻪ

 

پختنِ دیگِ نیک‌خواهان را

هر چه رختِ سراست سوخته به

 

ﺑﺎ ﺑﺪاﻧﺪﻳﺶ هم ﻧﻜﻮﻳﻰ کن

دهنِ ﺳﮓ ﺑﻪ ﻟﻘﻤﻪْ دوﺧﺘﻪ ﺑﻪ

---------------------------------

  • در برخی نُسَخ "سیرت خوبَش" آمده. خوانش بر اساس نسخه فروغی است که "خویش" آورده نه "خوبَش"."همگان" را هم بعضی به صورت "همگنان" آورده‌اند.
  • "به" در پایان سه بیت با تلفظ beh. یعنی بهتر و نیکوتر
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان