به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین از قزوین؛ دکتر «سید علی قاسم زاده» رئیس دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) در همایش بین المللی ایران و ایران شناسی در تاریخ و فرهنگ عربی اظهار کرد: همایش بین المللی ایران و ایران شناسی در تاریخ و فرهنگ عربی با وجود مشکلات بسیار در کشور؛ اما با عظمتی مثال زدنی برگزار شد چرا که دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) برای دادوستد علمی اهمیت ویژهای قائل بوده و ظرفیت های بسیار بالایی را دارد.
وی ضمن تشکر از استادان، دانشجویان، محققان و پژوهشگران شرکت کننده در این همایش بین المللی بیان کرد: این همایش در راستای ماموریت های دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) طراحی شد و در این همایش برای نخستین بار از هفت کشور خارجی مقاله دریافت شد.
این مسئول تاکید کرد: نام ایران در تاریخ و فرهنگ عربی همچون خورشیدی تابان است و امید که محققان در پژوهشی مستقل نگاه محققان عرب زبان را به شاهنامه فردوسی تحقیق و تدوین کنند.
وی با اشاره به اینکه ادبیات تطبیقی بهترین بسترها برای مطالعه و پژوهش میزان تاثیر و تاثر و حتی جهان فکر و اندیشه و احساس و عاطفه ملت ها آماده کرده است، تاکید کرد: نظریه های کارگشا و مهمی چون گفت و گوی بین متنها در دل آثار متقدم و متاخر یک ملت کاربرد دارد و برای تحقیق و تامل در آثار ادبی بین ملتها نیز کارایی دارد.
رئیس دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) افزود: تفاوت مطالعات تطبیقی با مطالعات در ادبیات ملی این است که زمینه های آغازین پیوند بین فرهنگ و تفکر و ادبیات باید بازنشناسی شود و علاوه بر مناسبات سیاسی و اتفاقات فرهنگی و تاریخی و... مسیرهایی که موجبات آشنایی و تاثیر و تاثر را آماده می کند شناسایی شود و ترجمه یکی از مهمترین و گستره ترین حوزه مناسبات ادبی را مهیا می سازد.
وی خاطرنشان کرد: فرهنگ و تمدن چند هزارساله ایرانیان و بی تجربگی اعراب در زمینه فرهنگ و تمدن و نیاز آنان به گنجینه های حکمت و علم ایرانیان و همچنین اقبال فراوان عرب به زبان و ادبیات فارسی و مخصوصاً حکمت های ایرانی، باعث شد نهضت عظیم درجهت ترجمه آثاری که بیانگر فرهنگ و تمدن ایرانیان بود، صورت پذیرد و ایرانیانی که از تاریخ و فرهنگ ایران دانشهای ایرانی اطلاع کافی داشتند و زبان عربی را نیز فراگرفته بودند، در این امر پیشگام دیگران محسوب می شدند.
رئیس دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) یادآورشد: ملک الشعرای بهار در این باره آورده است: «انگیزه ایرانیان در این نهضت از یک سو باعث احیای آثار و مفاخر آبا و اجداد خود و از سوی دیگر موجب اثبات فرهیختگی و نشان دادن فضایل علمی و فرهنگی ایران در تاریخ بود؛ چراکه تحمل تحقیر و توهین های حکومت بنی امیه به ایرانیان باعث شد شاعران و نویسندگان بکوشند به هر تدبیر، نادرستی این رفتارهای بنی امیه را آشکار سازند. علت این امر هرچه که بود، برای زبان و فرهنگ عربی نتایج ارزنده داشت؛ زیرا از یک سو بر غنای زبان عربی افزود و از سوی دیگر موجب آمیزش زبان و فرهنگ عربی و ایرانی شد.»
قاسم زاده اضافه کرد: اغلب آثار حکمی خسروانی ایرانیان از زبان پهلوی به عربی برگردانده شد و کم کم به آثار فاخری چون آثار حماسی ایرانیان چون شاهنامه رسید. فردوسی در کنار شعرایی چون خیام و مولوی و سعدی بیشترین نفوذ را داشتند.
وی با بیان اینکه در بین آثار ادبی ملت ها، آثار حماسی زنده ترین آن آثار به شمار می روند و مستقیم به فرهنگ و تمدن و اداب و رسوم و اندیشه و احساس ملی وابسته است گفت: حماسه ها معمولا ارگانیک ترین یا طبیعی ترین و جدی ترین آثار ادبی و میراث تمدنی و فرهنگی یک ملت به شمار می آیند و هم معیار سبقه و قدمت تمدنی و تاریخی یک ملت است و هم ابزار شناخت همه جانبه فرهنگی و بر این اساس ملی ترین و هویت ساز ترین اثر در ادبیات هر ملت است.
این مسئول ادامه داد: از این رو حماسه غالبا در بین ملت های رنگ و بوی هویتی دارد و بازنگری و تحقیق درباره آنها همواره هدفمند بوده و هست یا از روی تعصب یا از روی کنجکاوی و جستجو و یا از روی حسادت و دشمنی یا به قصد نزدیکی و تقریب فرهنگی و تمدنی بدان روی آورده می شد.
رئیس دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) خاطرنشان کرد: شاهنامه، حماسه ملی ایرانیان، برخلاف آنچه مشهور شده و برخی دوست دارند که بدان تنها بعد هویتی دهند، بعد عمیق دیگری دارد و آن هم وجه حکمی آن است، اثری حکیمانه و فضیلت محور که غالبا از دید محققان غربی و بیگانه مغفول مانده یا عامدانه بدان پرداخته نشده است.
قاسم زاده افزود: ولی شگفت آن است که محققان عرب زبان به این وجه برجسته نیز باور داشته اند و بدان تصریح کرده اند و حاکمان عرب نیز برای وجوه حکیمانه آن به شاهنامه توجه ویژه می کردند.
وی خاطرنشان کرد: اساسا بحر متقارب شاهنامه مختص شعر فارسی است که برای اشعار رزمی استفاده می شد و در ادبیات عرب سابقه نداشت و از قرون هشتم تمایل به اقتباس از فردوسی و وزن و سبک شاهنامه در ادبیات عرب رایج شد. آغاز این آشنایی و سپس تاثیر با ترجمه ابوالفتح بن علی بن محمد بنداری اصفهانی (زاده 586 هجری قمری) از شاهنامه به عربی بوده است. ترجمه عربی شاهنامه را در سال 620هجری قمری آغاز کرد و توانست در دوسال آن را به نثر درآورد.
قاسم زاده خاطرنشان کرد: این ترجمه نقطه آغاز مهمی است که فردوسی و حماسه شاهنامه را به ادبای عرب معرفی کرد. پس از او عبدالوهاب العزام، ادیب اهل مصر مقدمه و شرحی بر ترجمه بنداری نوشت و در کشور مصر منتشر کرد. اثر العزام اولین تلاش جدی پژوهشگران عرب برای شناساندن فردوسی در کشورهای خود بود. پس از العزام، سمیر مالطی بخشی از داستانهای شاهنامه را به نثر عربی برگرداند. ترجمه او در سال 1977م در کتابی با عنوان «شاهنامه حماسه بزرگ ایرانیان» از سوی انتشارات دار العلم در بیروت چاپ و منتشر شد.
رئیس دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) از جمله پژوهشهایی که در این راستا انجام شده است را کتـاب هـای «دراسات فی الشاهنامة» از طه ندا؛ « القصة فی الأدب الفارسی و جولة فی الشاهنامة» اثـر امین عبد الحمید بدوی؛ «الشاهنامة، ملحمة الفرس الکبری» از سمیر مالطی؛ و«ملاحم و اساطیر خالدة: جلجامش-الشاهنامة»، از کامل مجدی برشمرد.
قاسم زاده بیان کرد: برخی از محققان و پژوهشگران معاصر عرب شاهنامه را با نگرش تطبیقی در رده حماسه های بزرگ یونانی و رومی قرار دادند و برخی حتی فراتر از آنها. البته مخالفانی هم وجود دارند که با دیده تردید به شاهنامه می نگرند.
گفتنی است؛ همایش بین المللی؛ ایران و ایران شناسی در تاریخ و فرهنگ عربی (ایران والدراسات الإیرانیة فی التاریخ والثقافة العربیة) صبح روز چهارشنبه 9 آبانماه با حضور دکتر قاسمزاده رئیس دانشگاه و جمعی از پژوهشگران، استادان و دانشجویان علاقهمند حوزه زبان و ادبیات فارسی و عربی در دانشگاه بینالمللی امامخمینی(ره) برگزار شد.
لازم بذکر است؛ ایران و ایرانیان در متون تاریخی و جغرافیایی عربی، ایران و ایرانیان در متون دینی و فلسفی عربی، ایرانشناسی درجهان اسلام، معرفی ایرانشناسان عرب، ایران در دوران باستان، تعامل ادبی ایرانیان و عربها و همچنین تعامل فرهنگی ایرانیان و عربها، از مهمترین محورهای این همایش است که در 5 پنل تخصصی با حضور نویسندگان مقالات منتخب و پژوهشگران این حوزه، نقد و بررسی شد.
46