عصر ایران؛ سجاد بهزادی - کشور وارد مرحله ی تازه ای از ناترازی شدید گاز شده است. بر این اساس یکی از نمایندگان اداوار مجلس، این پرسش را مطرح کرده است که " مردم مقصر ناترازی گاز هستند یا صنایع؟
اصل داستان از آن جا آغاز شد که مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران، هشدار بسیار مهمی در مورد ناترازی گاز کشور صادر کرد. او گفت"به دلیل کاهش 4 درجه ای دما در امسال چیزی حدود 100 میلیون مترمکعب به متوسط مقدار مصرف در زمستان امسال افزوده خواهد شد و ناترازی گاز امسال به مرز 400 میلیون مترمکعب می رسد."
این آمار تازه از ناترازی گاز، زنگ بحران را خیلی جدی به صدا درآورده است وحتی عده ای جامعه را مقصر این عامل ناترازی گاز می دانند. آیا واقعا مردم مقصر این ناترازی هستند؟
بخدا من در ناترازی گاز کشور بی تقصیرم. فلرهایتان را ببینید چگونه وحشتناک می سوزند. تنها در پارس جنوبی اگر فلرها نمی سوخت به قدر یک پالایشگاه به گاز کشور اضافه می شد وامروز گرفتار ناترازی نبودید.
گفته می شود " در سال گذشته رکورد رشد افزایش گازهای همراه نفت جهان را شکستیم و با رشد 19 درصدی به هدررفت 21 میلیارد مترمکعب رسیدیم، تقریباً معادل 40 درصد مصرف کشور 80 میلیونی ترکیه را تنها در فلرها می سوزانیم. سالیان درازی است که فقط در این بخش شعار میدهیم در حالی که حدود شش میلیارد دلار هزینه دارد و 1.5 ساله برمیگردد".
بخدا من در ناترازی گاز کشور بی تقصیرم. گازهای مملکت نه تنها در فلرها هدر می رود بلکه طبق گفته های معاون وزیر نفت 4 درصد گاز تولید شده در کشور در لوله های انتقال نیز هدر می رود. با این اوصاف اگر مقدار انتقال گاز را حدود 800 میلیون مترمکعب در نظر بگیریم می توان ادعا کرد که 32 هزار مترمکعب یعنی بیش از ظرفیت تولید یک فاز پارس جنوبی فقط در لوله های انتقال هدر می رود. گفتنی است که ظرفیت تولید هر فاز پارس جنوبی به طور متوسط 25 میلیون مترمکعب است.
بخدا من بی تقصیرم؛ وقتی گفته می شود طبق آمار سال 1401، نیروگاههای کشور فقط یک درصد از هزینه تمامشده تامین گاز خود را پرداخت کردنده اند، من چه گناهی دارم. بروید و طلب تان را از نیروگاه ها و صنایع پس بگیرید.
بخدا من بی تقصیرم؛ وقتی در سایه تحریم، امکانات و ماشینآلات استاندارد در اختیار من مصرف کننده نیست، چرا برچسب پرمصرف بودن را به ما میزنید. به عبارتی بهتر، مشکل از مصرف مردم نیست بلکه مشکل از تجهیزات است.
بخدا من بی تقصیرم؛ من چه گناهی دارم وقتی مصرف گاز ایران معادل نصف اروپاست. اروپایی ها انرژی های تجدید پذیر هم دارند و امکانات آنها از ما بسیار استانداردتر وگسترده تر است. طبیعی است من باید وابسته به انرژی گاز باشم.گفته می شود ایران حدود یک درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهد، اما حدود 6 درصد از گاز طبیعی دنیا را مصرف میکند، بهطوری که مصرف گاز طبیعی در ایران معادل حدود نصف کل مصرف گاز طبیعی در قاره اروپاست. چه کسی جامعه ایران را وابسته به گاز کرده است؟ مگر ما گزینه دیگری هم داریم؟
بخدا من بی تقصیرم؛ وقتی شما نمی توانید در سایه تهدید و تحریم مخازن مشترک خود را توسعه دهید من چه گناهی دارم؟ چرا باید برداشت قطریها از پارس جنوبی 10 برابر ایران باشد؟ چرا باید ایران 15 میلیارد و قطر 150 میلیارد دلار از پارس جنوبی سود کند؟
بخدا من بی تقصیرم؛ وقتی سرمایه گذار برای توسعه میادین گاز وارد کشور نمی شود، ناترازی ایجاد می شود. در حال حاضر 48 درصد مخازن ما با قطر مشترک است و اگر سرمایه گذاری نکنیم، قطر می برد و برای این کار 300 میلیارد دلار سرمایه خارجی نیاز داریم.
بخدا من بی تقصیرم؛ من اگر در زمستان ناچار به روشن کردن بخاری های خانه خود می شوم در تابستان که گاز چندانی مصرف نمی کنم. اما پای ناترازی گاز به تابستان هم رسیده است. طبق گزارش امروز برق حرارتی با افت 6 درصدی گاز تامین شده برای نیروگاهها در سال 1403 نسبت به پارسال، ناترازی گاز وسعت گرفت و از زمستان به تابستان رسید.
بخدا من بی تقصیرم؛ آن قدر در چند سال گذشته تا کنون شکاف ناترازی در تولید و مصرف گاز زیاد شده که دیگر به قول عباس عبدی" وضعیت کشور اورژانسی است. نه اقدامی در جهت افزایش تولید و بالابردن فشار گاز میشود، چون پول و سرمایه نیست تحریم هم هستیم، نه اقدامی جدی در جهت اصلاح مصرف و کاهش آن میشود، چون نه پول هست و نه اعتمادی کافی به سیاستگذاران وجود دارد."
بخدا من بی تقصیرم؛ دولت باید برای کنترل این ناترازی دست به سرمایه گذاری می زد، اما نتوانست و کلا با وضعیت فعلی کشور امکان جذب سرمایهگذاری خارجی وجود ندارد؛ آن گونه که گفته می شود" اگر الان سرمایه گذاری انجام شود و هیچ مانعی هم نباشد یک تا 3 سال دیگر تا حدی گشایش خواهد یافت. اعتماد مردم هنوز در اندازهای نیست که با تصمیمات مهم همراهی کنند، چون کارهای اصلی که باید به سود مردم انجام شود، انجام نشده است."
بخدا من بی تقصیرم؛ برای رفع این ناترازی نمی توانید مدام از اصلاح الگوی مصرف صحبت کنید. مگر من خانوار ایرانی چقدر گاز مصرف می کنم؟ اگر مصرف می کنم مگر مفت مصرف می کنم؟ دولت باید هم زمان تولید را افزایش می داد و بر روی انواع دیگر انرژی ها هم سرمایه گذاری کلان تری می کرد.
بخدا من در ناترازی گاز بی تقصیرم. چرا تنوع سبد انرژی در کشور نیست؟ مگر بیابان ، خورشید و دشت خدا در اختیارتان نیست؟ چرا انرژی خورشیدی را توسعه نمی دهید؟
چرا کاری کرده اید که 70 درصد سبد انرژی کشور وابسته به گاز باشد؟ تنوع در سبد انرژی کشور و حرکت به سمت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر به جای سوختهای هیدروکربنی ازجمله راهکارهای مؤثر برای رفع چالش ناترازی انرژی در کشور است. همسایه را ببینید. میلیاردها دلار درآمد نفتی دارد اما بزرگ ترین پروژه انرژی تجدید پذیر جهان در عربستان در حال اجراست. در این کشور 13 پروژه انرژی تجدیدپذیر با مجموع ظرفیت 11.3 گیگاوات در دست توسعه است.
بخدا من در ناترازی گاز کشور بی تقصیرم. من از نظام حکم رانی یک زندگی معمولی می خواهم. اندگی گاز تا از سرما نمیرم. اندکی آب تا از تشنگی نمیرم و همان آزادی و امنیت که شعارش را دادید. راستی نکند فردای امروز که دریاها خشک شد، آن را هم به تقصر ملت بیندازید. مگر آب شیرین کن ها در سواحل چقدر آب را به ما می رسانند؟
نظام حکم رانی می داند که بسیاری از مردم این کشور در کنار ثروت عظیم نفت وگاز قرار دارند، آلودگی فلرها نفس هایشان را بریده است اما سالهاست با فقر زندگی نجیبانه ای دارند. فاصله طبقه متوسط با خط فقر بیش تر وبیش تر شده است و از سال 1397 به بعد میانگین تورم خوراکیها و آشامیدنیها به صورت قابلتوجهی افزایش یافته است.
به عبارت دیگر تحولات اقتصادی در یک دهه اخیر موجب شده بهمرور طبقه متوسط جامعه نیز به سوی فقیر شدن سوق داده شود. با توجه به معیارهای تعیین نرخ فقر، بسیاری از افرادی که در دهههای گذشته درآمد متوسطی داشته و از رفاه نسبی برخوردار بودهاند، از میانههای دهه 1390 به گروه فقرا پیوستهاند.
این جامعه با چنین وضعیتی که دارد، سزاوار این نیست که عامل اصلی ناترازی هایتان باشد. ناترازی ها تنها در گاز و انرژی نیست. حقیقت این است که ناترازی برای یک زیست شرافت مندانه روز به روز در جامعه ایران بیش تر می شود. اگر یک روز خواستید دلایل آن را واکاوی کنید و دنبال مقصر بودید؛ شانه های نحیف این جامعه نباید تاوان مقصرهای این ناترازی باشد.